responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6711

 

خاتم(1) ، خاتم(1)، شهرستانى در جنوب استان يزد به مركزيت شهر هرات.

شهرستان خاتم، از شمال به شهرستانهاى مهريز و تفت، از مشرق به شهرستان شهر بابك، در استان كرمان، از جنوب و جنوب غربى به شهرستان نىريز (در استان فارس) و از مغرب به شهرستان بوانات (در استان فارس)، و از شمال غربى و قسمتى از مغرب به شهرستان ابركوه (در استان فارس) محدود است. اين شهرستان مشتمل است بر دو بخش به نامهاى مركزى و مَروَست و چهار دهستان به نامهاى فتحآباد، چاهك، هرابرجان و ايثار و دو شهر به نامهاى مروست و هرات (رجوع کنید به ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1385ش، ذيل «استان يزد»). بيشتر قسمتهاى اين شهرستان داراى اقليم بيابانى است كه بخش پهناورى، بيش از 80% زمينهاى شهرستان، را در برمىگيرد و شامل نواحى دشتى، كويرى و مناطق كم ارتفاع شمالغربى مىشود. نواحى غربى شهرستان كوهستانى است با ارتفاع بيش از دوهزار متر كه داراى اقليم نيمهبيابانى و معتدل است (رجوع کنید به فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، ج2، ص465). كوير «هرات و مروست» از شمالشرقى شهر هرات تا جنوبغربى شهر مروست به صورت طولى در شهرستان گسترده شده است (همان، ج 2، ص 468).

برخى از مهمترين كوههاى شهرستان خاتم عبارتاند از: بُكُشگاو (مرتفعترين قله 871 ،2متر)، لايه كاريه (مرتفعترين قله 860، 2 متر)، بالاقلعه (مرتفعترين قله 583 ،2متر)، ريزمگسى (مرتفعترين قله 410 ،2متر)، قلات سَرو (مرتفعترين قله 364 ،2متر)، طُوطَكْباز (مرتفعترين قله 348 ،2متر) و خور (مرتفعترين قله 096 ،2متر) كه همگى در دهستان هرابرجان امتداد دارند (فرهنگ جغرافيايى كوههاى كشور، ج 3، ص 185ـ186، 194، 196، 202، 210). در اين شهرستان درّهاى به نام بوريه وجود دارد كه از جنوبغربى شهر هرات تا آبادى چنارناز، واقع در 42 كيلومترى شمالشرقى شهر بابك، امتداد يافته است (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، همانجا). رود فصلى اعظم (يا خوانسار) به طول حدود 130 كيلومتر با مسير كلى جنوبشرقى و سپس شمالى و رود فصلى بَوانات به طول حدود 90 كيلومتر با مسير كلى جنوبشرقى و سپس شمالشرقى در شهرستان خاتم جريان دارند (جعفرى، ج 2، ص 108، 133؛ نيز رجوع کنید به پويا، ج 1، ص 83). قسمتهاى غربى خاتم، در دامنه كوهها، داراى جنگلهاى طبيعى تنك تا نيمه تنك، شامل درختان ون و بادام كوهى است. در قسمتهاى تپهاى و در بستر رودها درختچهها و بوتهزار به صورت پراكنده با گونههاى درختى غالب بنه، بادام كوهى، كيكم، گز و درختچههاى قيچ، علىجوان، علفشور، رامشنان و تاغ وجود دارد. همچنين حدود صد هزار هكتار مراتع دشتى قشلاقى دارد كه بر اثر چراى بىرويه و كمبود رطوبت از مرغوبيتش كاسته شده است (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور) : استان يزد، ج 2، ص 469). خاك نامرغوب، اقليم خشك، ضعف پوشش گياهى و بهرهبردارى بيش از حد از اين پوشش، باعث بيابانزايى شده است (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 468). در اين شهرستان، از جانوران آهو، گورخر، پلنگ، گرگ، شغال، روباه، بزكوهى، قوچ و ميش و از پرندگان كبك و تيهو يافت مىشود (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 76، 85). اهالى شهرستان علاوه بر كشاورزى و باغدارى به دامدارى، زنبوردارى، پرورش ماهى، كار در معادن و صنايع كارگاهى مىپردازند. از صنايعدستى عمدتآ به قالىبافى اشتغال دارند. بعد از قالىبافى، گيوهدوزى از مهمترين صنايعدستى شهرستان به شمار مىرود (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، ج 2، ص 474ـ475). محصولات كشاورزى و فراوردههاى دامى و قالى از صادرات عمده شهرستان است (همان، ج 2، ص 475). آب مصرفى اهالى بيشتر از آب رود، قنات و چاه نيمهعميق و چشمه تهيه مىشود (رجوع کنید به فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 85). همچنين يك چاه آرتزين به عمق هشتاد متر در جنوب غربى كوير هرات و مروست وجود دارد كه دامداران از آن استفاده مىكنند و از چشمه سرچشمه (يا نهرمسيح) آبراهههاى بتونى به كشتزارهاى اطراف كشيده شده است كه زمينهاى پيرامون هرات با آن آبيارى مىشود (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، ج 2، ص 468). محصول كشاورزى شهرستان، گندم، جو، چغندرقند، كنجد و پنبه و فراوردههاى باغى آن پسته، زردآلو، سيب و انار است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 72، 76، 85). بيشتر اهالى شهرستان شيعه دوازده امامىاند و به فارسى با گويش كرمانى (در نواحى شرقى) و گويش شيرازى (در نواحى غربى) گفتگو مىكنند (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور) : استان يزد، ج 2، ص 471).

جمعيت شهرستان خاتم طبق آمار 1385ش، 695،31 تن است، كه از اين تعداد 380 ،18 تن (ح 58%) در شهرها و بقيه در روستاها به سرمىبرند (رجوع کنید به مركز آمار ايران، ذيل «استان يزد»).

آثار تاريخى شهرستان اينهاست: بازماندههاى قلعهاى كهن از خشت و گل؛ بقعه شيخ بهاءالدين و سنگ قبرى به نام نجمالدين شيخ محمودبن شمسالدين شيخ محمد بهاءالدين به تاريخ 792 در آبادى مباركه واقع در حدود سه كيلومترى شهر مروست و؛ مسجدى در آبادى فتحآباد، كه بنابر اظهار اهالى بيش از هفتصد سال قدمت دارد (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور) : استان يزد، ج2، ص444، 472). آبادى فتحآباد را در 780 نصرتالدين شاه يحيى فرزند شرفالدين مظفر دوم (از سلاطين آلمظفر) بنا نموده است. وى در دو فرسخى شهر هرات باغ، قصر و درياچهاى وسيع بنا كرد و آن موضع را فتحآباد ناميد (مستوفىبافقى، ج 1، ص 136). در سده نهم (رجوع کنید به كاتبيزدى، ص 209)، و سدههاى پس از آن (براى نمونه رجوع کنید به مستوفىبافقى، ج 1، ص 137)، به ديه نو مشهور شد. در سده يازدهم همه ساكنان فتحآباد را زردشتيان تشكيل مىدادند (رجوع کنید به همانجا).

آباديهاى كنونى شهرستان خاتم در 1316ش، در شهرستان «شهربابك ـ هرات ـ مروست» به مركزيت شهر بابك در استان كرمان قرار داشت (رجوع کنید به ايران. قوانين و احكام، 1316ش، ص 74). در 1323ش، دهستان «هرات و مروست» با چهارده آبادى تابع شهرستان يزد بود و از استان دهم (اصفهان) به شمار مىرفت (رجوع کنید به ايران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبت احوال، ج 3، ص 279). در حدود 1332ش حسينعلى رزمآرا (ج 10، ص 205) هرات و مروست را يكى از دهستانهاى بخش شهر بابك و تابع شهرستان يزد آورده است. در تير 1368 بخش هرات و مروست (به مركزيت شهر هرات) در استان يزد تشكيل شد (ايران. قوانين و احكام، 1370ش، ص 756). در اسفند 1378 شهرستان خاتم تشكيل شد (رجوع کنید به ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1382ش، ذيل «استان يزد»).

شهر هرات، مركز شهرستان خاتم است كه در ارتفاع 598 ،1 مترى و در 73 كيلومترى مغرب شهر بابك قرار دارد. كوه قدمگاه (مرتفعترين قله 358 ،2 متر) در مغرب شهر امتداد دارد (جعفرى، ج 2، ص 390). هرات كه در 1362ش شهر شد (رجوع کنید به ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1382ش، همانجا)، در محل تلاقى سه راه اصلى شهر بابك ـ مهريز، شهربابك ـ نىريز، و نىريز مهريز قرار دارد. جمعيت شهر طبق آمار 1385ش، 795 ،10 تن ضبط شده است (رجوع کنید به مركز آمار ايران، همانجا).

آثار تاريخى شهر هرات عبارتاند از: قلعهاى قديمى و مخروبه از خشت و گل به نام محمد باقرى احتمالا متعلق به 150 سال پيش؛ آسياب نيمهمخروبهاى متعلق به 150 سال پيش؛ قلعهاى به نام محمد كريمخان ظاهراً متعلق به صد سال پيش؛ زيارتگاهى به نام قدمگاه على و مسجدى قديمى (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 86 و تصاوير ص 89،91؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، ج 2، ص 472، 477ـ478).

نام آن در منابع به صورت هريه (رجوع کنید به اصطخرى، ص 126، پانويس)، تاجآباد و تاجآباد هرات (رجوع کنید به رزمآرا، ج 10، ص 206؛
فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 85)، و هرا (رجوع کنید به طهرانى، ج 2، ص 338) هم آمده است.

در سده چهارم اصطخرى (همانجا) آن را از شهرهاى فارس و بزرگتر از ابرقوه آورده و به وجود ميوه و آب فراوان در آن اشاره كرده است. در اواخر اين قرن مقدسى (ص 436) هرات را شهرى كوچك داراى يك دروازه و بازارهاى بزرگ دانسته و از عمارات آن واقع در رَبَض و از مسجدجامع آن سخن گفته است و درباره باغهاى آن (بهويژه درختان سيب و زيتون) مطالبى ذكر كرده است. در سده ششم، ابنبلخى (ص 125) صاهه/ صاهك و هرات را دو شهرك آباد، با هواى معتدل و آب روان اندك معرفى كرده است كه هر دو جامع و منبر داشتند. به گفته وى (همانجا) در صاهك آهن و فولاد استخراج مىشد كه در شمشيرسازى كاربرد داشت. او (ص 58) بناى شهر هرات را به اسكندر مقدونى نسبت داده است. در سده هفتم قزوينى (ص 281) آن را شهرى در نزديكى اصطخر دانسته و از باغهاى بسيار هرات مطالبى آورده است. مطالب حمداللّه مستوفى در سده هشتم بيشتر تكرار مطالب ابنبلخى است كه به وجود غله و ميوه در صاهك نيز اشاره كرده است (رجوع کنید به ص 123). در زمان جهان شاه قرهقوينلو (حك : 839ـ872) هرات و مروست از ولايت شيراز منتزع و ضميمه ولايت كرمان شد (طهرانى، ج 2، ص 401).

در دوره ناصرى (1264ـ1313)، فسائى (ج 2، ص 1557) آن را با نام تاجآباد جزو بلوك مروست و در يازده كيلومترى جنوب مروست ضبط كرده است.

شهر مروست. مركز بخش مروست. اين شهر در ارتفاع 538 ،1 مترى در 126 كيلومترى مشرق دهبيد در مسير شيراز اصفهان قرار دارد. رود بوانات در مغرب آن جارى است كه به نمكزارهاى جنوب و جنوبشرقى مروست مىريزد. كوير علاءالدين در شمال مروست گسترده شده است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 75ـ76). آب و هواى آن گرم و خشك است. بيشترين درجه حرارت آن ْ6ر 41 در مرداد و كمترين آن ْ9- در بهمن ضبط شده است. ميانگين بارش سالانه آن 6ر75 ميليمتر است (رجوع کنید به سازمان هواشناسى كشور، ص 430). معدن گل سفيد چاه دالچين در مروست بهرهبردارى مىشود (فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور): استان يزد، ج 2، ص 475). راه اصلى نىريز ـ يزد از آن مىگذرد. طبق آمار 1385ش، جمعيت مروست 585 ،7 تن ضبط شده است (رجوع کنید به مركز آمار ايران، همانجا). مروست در 1362ش، شهر شد (رجوع کنید به ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1382ش، همانجا).

برخى از آثار قديمى آن عبارتاند از: بقعهاى به نام شيخ عبداللّه متعلق به دوره صفوى (ح 906ـ1135)؛
آثار گنبدى قديمى بر مزار يكى از بزرگان مروست؛
و قلعهاى از خشت و گل و مسجدجامع متعلق به سده دوازدهم كه محراب آن گچبرى و مقرنسكارى شده است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 94، ص 76). نام مروست در منابع به صورت مروسف (رجوع کنید به اصطخرى، ص 102)، مروس (رجوع کنید به مستوفىبافقى، ج 1، ص 97) و مروث (رجوع کنید به طهرانى، ج 2، ص 338) هم آمده است. در سده چهارم، اصطخرى (همانجا) آن را در رديف شهرهاى بدون منبر فارس آورده است. در قرن ششم، ابنبلخى (ص 125) آن را شهركى آبادان و به سبب وجود درختان بسيار، بيشهمانند معرفى و به وجود ميوه در آن اشاره كرده است. در قرن هشتم از آن به عنوان ديهى بزرگ ياد شده است (رجوع کنید به حمداللّه مستوفى، ص 122).

در دوره ناصرى، فسائى (ج 2، ص 1557ـ1558) مروست را بلوكى از سردسيرات فارس با سيزده قريه از جمله فتحآباد و مروست ــكه قصبه آن بهشمار مىرفت ــ دانسته است. اين بلوك محصولاتى از قبيل گندم، جو، پنبه و خشخاش داشت و در آن گورخر شكار مىشد. در حدود 1332ش مروست مركز دهستان هرات و مروست بود، 542 ،2 تن در آن ساكن بودند و قالىبافى از صنايعدستى عمده آن بود (رزمآرا، ج 10، ص 181).


منابع:
(1) ابنبلخى؛
(2) اصطخرى؛
(3) ايران. قوانين و احكام، مجموعه قوانين سال 1316، تهران: روزنامه رسمى كشور شاهنشاهى ايران، ?( 1316ش)؛
(4) همو، مجموعه قوانين و مقررات مربوط به وزارت كشور: از آغاز پيروزى انقلاب اسلامى تا پايان سال 1369، تهران 1370ش؛
(5) ايران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبت احوال، كتاب جغرافيا و اسامى دهات كشور، ج 3، تهران 1331ش؛
(6) ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى. دفتر تقسيمات كشورى، عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى: آذر 1385، (تهران 1385ش)؛
(7) همو، نشريه تاريخ تأسيس عناصر تقسيماتى به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛
(8) عبدالعظيم پويا، آبنامهى يزد، ج 1، تهران 1379ش؛
(9) عباس جعفرى، گيتاشناسى ايران، تهران 1368ـ1379ش؛
(10) حمداللّه مستوفى، نزهةالقلوب؛
(11) رزمآرا؛
(12) سازمان هواشناسى كشور، سالنامه آمارى هواشناسى: 76ـ 1375، تهران 1378ش؛
(13) ابوبكر طهرانى، كتاب ديار بكريه، چاپ نجاتى لوغال و فاروق سومر، آنكارا 1962ـ1964، چاپ افست تهران 1356ش؛
(14) فرهنگ جغرافيايى آباديهاى (كشور) : استان يزد، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1381ش؛
(15) فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور جمهورى اسلامى ايران، ج :94 انار، تهران: سازمان جغرافيائى كشور، 1358ش؛
(16) فرهنگ جغرافيايى كوههاى كشور، تهران : سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1379ش؛
(17) حسنبن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1367ش؛
(18) زكريابن محمد قزوينى، آثارالبلاد و اخبارالعباد، بيروت 1404/1984؛
(19) احمدبن حسين كاتب يزدى، تاريخ جديد يزد، چاپ ايرج افشار، تهران 1357ش؛
(20) مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن :1385 نتايج تفصيلى كل كشور، 1385ش.

Retrieved Sept. 16, 2009, from http://www.sci.org.ir/ portal/faces/public/census 85/census 85. natayej/census 85. rawdata;


محمدمفيدبن محمود مستوفىبافقى، جامع مفيدى، چاپ ايرج افشار، ج 1، تهران 1342ش؛
مقدسى؛
نقشه جمهورى اسلامى ايران : براساس تقسيمات كشورى، مقياس 000' 600'1:1، تهران: گيتاشناسى، 1383ش.

/ محمدحسن يزدانى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6711
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست