responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6661

 

حويزى، عبدعلى ، حويزى، عبدعلى بن جمعه، محدّث و مفسر امامى قرن يازدهم. نورى (ج 2، ص 159) نام وى را على ثبت كرده كه ظاهرآ نادرست است. از تاريخ ولادتش اطلاع دقيقى در دست نيست. وى، به گفته خودش، در حويزه خوزستان به دنيا آمده (رجوع کنید به خوانسارى، ج 4، ص 218) و از تبار عروسى است (امين، ج 8، ص 29). تاريخنگاران درباره عروسى اطلاعى به دست ندادهاند. حويزى در شيراز سكونت داشته است (حرّ عاملى، قسم 2، ص 154؛ افندى اصفهانى، ج 3، ص 147). وى شاگرد علىنقى فراهانى شيرازى، كه سالها منصب قضاى فارس را به عهده داشت (فسائى، ج 2، ص 1147)، بود و از وى اجازه روايت داشت (نورى، همانجا).

سيد نعمتاللّه جزايرى* (رجوع کنید به خوانسارى، ج 4، ص 214) و شيخ حسين دهدشتى از جمله شاگردان وى بودند (امين، ج 10، ص 227؛ حسينىاشكورى، ج1،ص164). دربارهتاريخ درگذشت حويزى، اختلافنظر وجود دارد. بيشتر منابع سال وفات وى را 1112 دانستهاند اما برخى بر اين باورند كه اين تاريخ با تاريخ درگذشت شاگرد او، نعمتاللّه جزايرى، اشتباه شده و تنها مىتوان گفت كه حويزى در 1073 زنده بوده، زيرا در اين تاريخ بر تفسير او تقريظى نوشته شده است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، 1411، ص 320، 332). تاريخ مرگ او 1053 نيز ذكر شده كه نادرست است (رجوع کنید به حويزى، مقدمه على عاشور، ج 1، ص 12).

بر طبق شواهد به دست آمده حويزى يكى از محدّثان دوره خويش بوده به گونهاى كه در ميان گروه محدّثان، چون او كم ديده شده است (رجوع کنید به خوانسارى، ج 4، ص 215). از جمله آن كه وى به برخى سخنان كه به صورت «قيل» در منابع شيعه ذكر شده، عمل مىكرده و معتقد بوده كه اين سخنان از آن صاحبالزمان است كه حضرت براى صيانت، آنها را در ميان فقيهان، آن هم به گونهاى مبهم، گسترانده است (همانجا؛
براى شاهد ديگر بر تصلب او در اخبارىگرى رجوع کنید به همانجا؛
آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 11، ص 134). نزديكترين منبع به روزگار وى، كتاب املالآمل نگاشته حرّ عاملى (متوفى 1104) است كه معاصر وى بوده است. او (همانجا) پس از آن كه عبدعلىبن جمعه را شخصى فقيه خوانده، از دو اثر وى به نامهاى نورالثقلين فى تفسيرالقرآن در چهار مجلد و شرح لاميةالعجم سروده حسينبن على طغرايى* (متوفى 515) ياد كرده است. وى در ادامه با ستايش از تفسير حويزى به اين نكته اشاره كرده كه از آن نسخهاى براى خويش نگاشته است. حرّ عاملى (همانجا) نيز اثرى ديگر به نام شرح شواهدالمغنى را از جمله تأليفات حويزى برشمرده است. برخى اين كتاب را اثر اديب و دانشمند معاصر و هم نام وى، عبدعلى فرزند ناصر حويزى، دانستهاند، ولى برخى ديگر گفته حرّ عاملى را كه معاصر وى بوده قابل اعتمادتر مىدانند (رجوع کنید به افندى اصفهانى، ج 3، ص 148؛
آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 14، ص 43، 74، ج 18، ص 272).

تفسير نورالثقلين مشهورترين اثر حويزى است. برخى اين تفسير را نورالثقَلَين خواندهاند كه در اين صورت به معناى نور جنّ و انس خواهد بود اما به نظر مىرسد كه تلفظ صحيح آن نورالثقْلين باشد كه مراد از آن قرآن و عترت است. حويزى در اين تفسير به شيوهاى روايى به گردآورى احاديث روايت شده از اهلبيت در ذيل سورههاى قرآن پرداخته است (حرّ عاملى، همانجا) و به جز موارد نادرى كه در آن موارد نيز تنها متذكر تفصيل يا نقل مطالب در جايى ديگر شده (براى نمونه رجوع کنید به حويزى، چاپ محلاتى، ج 2، ص 137ـ138، ج 5، ص 642)، درباره محتواى روايات نقل شده اظهار نظرى نكرده است (رجوع کنید به خوانسارى، ج 4، ص 214). وى در مقدمه كتاب (ج 1، ص 2ـ3) نوشته كه هدفش از نگارش اين تفسير، فراهم آوردن مجموعهاى مدون از روايات اهلبيت در تفسير قرآن بوده است. او سپس مىافزايد كه اگر در اين زمينه روايتى نقل كرده كه ظاهر آن مخالف اجماع اماميه (الطائفة المحقّة) است، مقصود از آن، بيان اعتقاد يا عمل نيست بلكه هدف عمده آن است تا ناظرى آگاه بر چگونگى و منبع آن نقل مطّلع شود و در مقام رفع ناسازگارى آن روايت با اجماع برآيد (ج 1، ص 2). حويزى در اين تفسير به شرح و تبيين تمام آيات قرآن نپرداخته است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 24، ص 365؛
معرفت، ج 2، ص 327ـ329). منابع روايى اين تفسير، از حيث اعتبار، در يك سطح نيستند. معرفت (ج 2، ص 329ـ330) و ايازى (ص 733ـ 735) به اختصار از شيوه حويزى بحث كردهاند. حويزى از برخى منابع اهل سنّت چون شواهدالتنزيل حسكانى* (رجوع کنید به حويزى، چاپ محلاتى، ج 2، ص 194) و تفسير الكشف و البيان ابواسحاق ثعالبى* نيز استفاده كرده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 2، ص 157). از ميان تفاسير روايى شيعى، تفسير علىبن ابراهيم قمى* (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 1، ص 237، 270ـ275) و تفسير عياشى* (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 1، ص 275، 333) از منابع اصلى حويزى در تأليف نورالثقلين بوده و تمام اين دو تفسير به تفاريق در ضمن تفسير حويزى درج شده است. همچنين حويزى توجه خاصى به آثار شيخ صدوق داشته و بارها از آثارى چون كتاب من لايحضرهالفقيه (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 337، 356)، عيون اخبارالرضا، الخصال (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 357، 404ـ405)، التوحيد (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 405، 649)، معانىالاخبار (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 264ـ282) و ديگر آثار ابنبابويه احاديثى نقل كرده است. همچنين حويزى از تفسير مجمعالبيان به عنوان يكى از منابع خود بهره فراوان برده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 1، ص 283، 293ـ294). سيدهاشم رسولى محلاتى متن تفسير حويزى را براساس سه نسخه خطى با مقدمهاى كوتاه از مرحوم سيدمحمدحسين طباطبائى منتشر كرده است (قم 1383ـ 1385). چاپ ديگرى از اين تفسير به كوشش على عاشور (بيروت 1422) نيز در دست مىباشد. خوانسارى (ج 4، ص 214) اشاره كرده كه ميرزا محمدبن محمدرضا مشهدى قمى* (متوفى 1125)، تفسيرى به نام كنزالحقائق و بحرالدقائق تأليف كرده كه در تأليف آن بهره فراوانى از تفسير نورالثقلين برده به گونهاى كه آن را مىتوان مقتبس از تفسير نورالثقلين دانست، هر چند حاوى اضافات فراوان ديگرى است. به گمان خوانسارى (همانجا) شيوه حويزى در تدوين نورالثقلين، همانند سيدهاشم بحرانى* در تأليف البرهان فى تفسير القرآن بوده است. خوانسارى (همانجا) معتقد به جامعيت بيشتر تفسير حويزى از حيث گردآورى اخبار است. با اين حال به نظر مىرسد كه دقت حويزى در تدوين و انتخاب احاديث بيشتر از بحرانى بوده است (رجوع کنید به ايازى، ص 201ـ202، 733ـ735).


منابع:
(1) محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة، چاپ علىنقى منزوى و احمد منزوى، بيروت 1403/1983؛
(2) همو، طبقات اعلامالشيعة: الروضة النضرة فى علماء الماة الحادية عشرة، بيروت 1411/1990؛
(3) عبداللّهبن عيسى افندى اصفهانى، رياضالعلماء و حياضالفضلاء، چاپ احمدحسينى، قم 1401ـ ؛
(4) امين؛
(5) محمدعلى ايازى، المفسرون: حياتهم و منهجهم، تهران 1414؛
(6) محمدبن حسن حرّعاملى، املالآمل، چاپ احمد حسينى، بغداد ?( 1385)، چاپ افست قم 1362ش؛
(7) احمد حسينى اشكورى، تراجمالرجال، قم 1414؛
(8) عبدعلىبن جمعه حويزى، كتاب تفسير نورالثقلين، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (1383ـ 1385)؛
(9) همان: نورالثقلين، چاپ علىعاشور، بيروت 1422؛
(10) خوانسارى؛
(11) حسنبن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1367ش؛
(12) محمدهادى معرفت، التفسير و المفسّرون فى ثوبه القشيب، مشهد 1418ـ1419؛
(13) حسينبن محمدتقى نورى، خاتمة مستدرك الوسائل، قم 1415ـ1420.

/ هادى بزدى ثانى/

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6661
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست