حمزه فَنْصورى ، حمزه فَنْصورى، صوفى و اديب نامدار مجمع الجزاير مالى در قرن دهم/ شانزدهم. او در پنسور (باروس) واقع در كرانه غربى سوماترا بهدنيا آمد (د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه).
از جزئيات زندگى او اطلاع چندانى در دست نيست، اما روشن است كه به حجاز و شامات و عراق سفر كرده و مراكز مهم آموزشى علوم اسلامى، مانند مكه، مدينه، بيتالمقدّس و بغداد را ديده است. او پس از بازگشت به موطنش، در حكومت آچه بهمقام افتاء منصوب شد (عظيمردى آزرا، 1997، ص 167؛ همو، 1999، ص 672).
با اينكه اسلام را صوفيان از قرن ششم/ دوازدهم به جهان مالايايى معرفى كردند، از هيچ سلسله خاصى در آنجا سخنى نيست. فنصورى از اولين صوفيانى بود كه رسمآ تصوف را در اين منطقه گسترش داد (همو، 1997، ص 168). گويا او خود از صوفيان طريقه قادريه بود كه، قبل از بازگشت به آچه، در بغداد به اين طريقه پيوسته بود (رجوع کنید به همو، 1999، همانجا). حمزه نويسندهاى پركار و انديشمندى برجسته بود كه بر سنّت فكرى و اعتقادى زمان خويش تأثير زيادى گذاشت. او در عرفان نظرى سخت تحت تأثير محيىالدين ابنعربى* و پيرو او، عبدالكريم جيلى*، بود. آثار فنصورى نشان مىدهد كه از اصطلاحات و مفاهيم عرفانى عارفان بزرگى چون غزالى، ابنعربى، مولوى و جامى نيز بهره برده است (كنيش، ص 286). بهنظر مىرسد فنصورى با متون فارسى و عربى آشنايى داشته است (رجوع کنید به >دايرةالمعارف جهان اسلام آكسفورد<، ج 3، ص 30).
شمسالدين سَمطْرانى (متوفى 1039) شاگرد برجسته فنصورى بود. او و سمطرانى دو شخصيت بارز اسلام عرفانى در منطقه مالى بهشمار مىروند كه انديشه وحدت وجود را در مجمعالجزاير مالى گسترش دادند (عظيمردى آزرا، 1999، ص 672ـ673). تفسير عارفانه آنها از اسلام نه تنها در آچه، بلكه در بخش وسيعى از دنياى مالايايى با اقبال گستردهاى مواجه شد و همين امر اعتراض صوفيان متشرعى چون رانيرى و سينكيلى را برانگيخت (رجوع کنید به همو، 1997، ص 174؛ همو، 1999، ص673، 675). رانيرى، كه خود را صوفى راست كيش و سنّتى مىپنداشت، فنصورى و اتباع او را صوفيانى بدعتگذار و مرتد خواند و دستور سوزاندن كتابهاى او را صادر كرد (رجوع کنید به همو، 1999، ص 673ـ674؛ كنيش، ص 287)؛ اما فنصورى بر اهميت شريعت در سير و سلوك و طريقت تأكيد مىورزيد و باور داشت كه وابستگى متقابل عرفان و شريعت، مشخصه تجربه عرفانى است. فنصورى در همين باره در كتاب شراب العاشقين، براى نشان دادن پيوند شريعت و طريقت و حقيقت و معرفت باهم، از تمثيل كشتى استفاده كرده و گفته است شريعت در حكم اين كشتى، طريقت عرشه، حقيقت محموله و كالاى آن، و معرفت سود حاصل از تجارت اين كالاست. حال اگر سازه كشتى در هم شكند، كشتى بىشك غرق و مالالتجاره و سرمايه آن نيز نابود مىشود (رجوع کنید به عظيمردى آزرا، 1999، ص 673).
آثار فنصورى عموماً در حكم شرح و تفسير تأليفات ابنعربى است (بالديك، ص 163). او انديشههاى خود را در باب تصوف نظرى تحت عناوين چهار مرحله طريقت عرفانى (شريعت، طريقت، حقيقت و معرفت)، چيستى وجود، اوصاف الهى و جذبه عرفانى نوشته است (كنيش، ص 286). اسرارالعارفين، و كتاب المنتهى از آثار اوست (د. اسلام، همانجا). به نظر نقيب عَطّاس، فنصورى اولين نويسندهاى بود كه زبان مالايايى را براى بيان عقايد و تفكرات مستدل و نظاممند خود به كاربرد و بر اين اساس بايد وى را پدر ادبيات جديد مالايايى دانست (رجوع کنید به اسماعيل حميد، ص 207).
فنصورى در شعر نيز دست داشت و اشعار خود را در قالبِ سيعير (يكى از قالبهاى شعرى مالايايى كه از تمدن اسلامى و ادبيات عربى اقتباس شده بود) بيان مىكرد. وينستد و نقيب عطّاس برآناند كهاز اين نوع شعر، كه چهار سطرى (رباعى) است، اولين بار فنصورى استفاده كرد و او اولين نويسنده مالايايى است كه آثار منظوم و منثور در ادبيات عرفانى مالى پديد آورده است (رجوع کنید به همان، ص 229). او انديشههاى عرفانى خود را در قالب شعر و با زبانى نمادين و رمزى ارائه كرده است. از جمله در يكى از اشعارش، سفر روح بشر را براى ملاقات با خدا وصف و براى بيان اين مقصود از تمثيل قايق استفاده كرده است. حركت اين قايق نمايانگر سفر روح به سوى خداست (همان، ص 231).
استفاده از تصوير و استعاره و تشبيه، كه در آن ايام بديع بود، موجب شداشعار فنصورىبر ادبيات مالايايى تأثير عميقى بگذارد. اشعار فنصورى همچنان منبع الهام است و بازتاب انديشههاى فنصورى، در شعر جديد مالايايى (هم در اندونزى و هم در مالزى) ديده مىشود (رجوع کنید به >دائرةالمعارف جهان اسلام آكسفورد<، همانجا).
منابع :
(1) Azyumardi Azra,"Education, law, mysticism: constructing social realities", in Islamic civilization in the Malay world, ed. Mohd. Taib Osman, Kuala Lumpur: Dewan Bahasa dan Pustaka, 1997; (2) idem, "Opposition to Sufism in the East Indies in the seventeenth and eighteenth centuries", in Islamic mysticism contested: thirteen centuries of controversies and Polemics, ed. Fredrick de Jong and Bernd Radtke Leiden: Brill, 1999; (3) Julian Baldick, Mystical Islam and introduction of Sufism, London 2000; (4) EI2, s.v. "Hamza Fansuri" (by by P. Voorhoeve); (5) Ismail Hamid,"Kitab Jawi: intellectualizing literary tradition", in Islam civilization in the Malay world, ibid; (6) Alexander Knysh, Islamic mysticism: a short history, Leiden 2000; (7) The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world, ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Malay and Indonesian literature" (by Hendrik M. J. Maier).