responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6529

 

حُمران‌بن اَعْيَن ، حُمران‌بن اَعْيَن بن سُنسُن شيبانى، محدّث امامى قرن دوم. كنيه‌اش را ابوالحسن (طوسى، 1415، ص 132) و ابوحمزه (زرارى، ص 134) ذكر كرده‌اند. وى در زمره تابعين بود (طوسى، 1415، ص 132، 194). حمران، برادر زرارة‌بن اَعين* و ظاهراً بزرگ‌ترين فرزند خانواده اَعيَن است (موحدى‌ابطحى، ص 103).

حمران از اصحاب و راويان امام محمدباقر و امام جعفرصادق عليهماالسلام بود (طوسى، همانجاها) و امام چهارم، على‌بن حسين عليه‌السلام، را نيز درك كرد (زرارى، ص 113). موحدى‌ابطحى (همانجا) از اينكه حمران از امام زين‌العابدين روايتى نقل كرده باشد اظهار بى‌اطلاعى كرده است هر چند در برخى منابع حديثى موجود (براى نمونه رجوع کنید به صفّارقمى، ص 372، 431؛
الاختصاص، ص 297؛
طوسى، 1414، ص 625)، رواياتى به نقل از وى از آن حضرت يافت مى‌شود و از اين‌رو، نمازى شاهرودى (ج 3، ص 268) حمران را از جمله راويان امام چهارم نيز معرفى كرده است.

ديگر مشايخ حديث حمران عبارت‌اند از: ابى‌طفيل عامربن واثِله ليثى، ابوحرب‌بن ابى‌الاسود، و عبيدبن نُضَيله (رجوع کنید به مِزّى، ج 7، ص 307)، كه جملگى از مشايخ حديث اهل‌سنّت‌اند. سفيان ثورى، اسرائيل، ابوخالد قَمّاط، زراره، عبيدبن زراره، محمدبن حمران، عمروبن أُذينه، هشام‌بن سالم، على‌بن رِئاب و يونس‌بن سالم نيز از وى روايت كرده‌اند (رجوع کنید به همانجا؛
خويى، ج 6، ص 261؛
موحدى‌ابطحى، ص 104). كلينى (ج 1، ص 268) حديثى را ذكر مى‌كند كه صفوان‌بن يحيى* آن را از حمران نقل كرده است. بر اين اساس خويى (همانجا) و موحدى‌ابطحى (همانجا) صفوان را نيز در شمار راويان حديث از حمران ذكر كرده‌اند، اما روايت مذكور ظاهراً از حيث سند افتادگى دارد، چرا كه صفوان‌بن يحيى سالها بعد مى‌زيسته و نمى‌توانسته است از راويان معاصر امام صادق حديث نقل كند (شوشترى، ج 4، ص 21).

حمران‌بن اَعين از راويان مشترك است و اهل‌سنّت و اماميه از وى حديث نقل كرده‌اند. همين امر سبب شده است تا در باب وثاقت وى اتفاق‌نظر وجود نداشته باشد؛
چنان‌كه پاره‌اى از عالمان رجال اهل سنّت، به دليل شيعه بودن حمران، رواياتش را غيرموثق و نامعتبر دانسته‌اند (رجوع کنید به يحيى‌بن معين، ج 1، ص 248؛
نسائى، ص 167؛
عقيلى، سفر1، ص 286؛
ابن‌ابى‌حاتم، ج 3، ص 265؛
نيز رجوع کنید به مزّى، همانجا). دليل ديگر آنان در عدم توثيق او، رواياتى است كه حمران آنها را نقل كرده و مضمون عجيبى دارند (رجوع کنید به يحيى‌بن معين، همانجا؛
ابن‌عدى، ج 2، ص 842؛
ذهبى، 1963ـ1964، ج 1، ص 604). در مقابل، برخى ديگر از عالمان رجال اهل‌سنّت، مانند ابن‌حِبّان (ج 4، ص 179)، وى را در زمره موثقان ذكر كرده‌اند يا مانند ابن‌عدى (همانجا) رواياتش را مقبول دانسته‌اند. در ميان جوامع حديثى اهل سنّت، ابن‌ماجه (ج 1، ص 491، ج 2، ص 1042) و ابن‌حنبل (ج 4، ص 64، ج 5، ص 376) روايتهايى از وى نقل كرده‌اند. در متون رجالى اماميه، عمده‌ترين منبع در باب حمران، رجال كشى است كه جملات متعددى را از زبان امامان در مدح و ستايش حمران نقل كرده است (رجوع کنید به ص 176ـ181). مضمون اين روايتها غالبآ اثبات شيعه بودن حمران است كه در مقايسه با سخنان ناقدان اهل تسنن، درخور توجه است. شيخ‌طوسى (1411، ص 346) نيز، در فصل متعلق به اصحاب نزديك امامان، از حمران‌بن اَعين نام‌برده است. ابوغالب زرارى (ص 113) حمران را در زمره مشايخ و بزرگان شيعه امامى جاى داده است. ساير منابع رجالى شيعه اماميه غالبآ به نقل سخنان كشى و طوسى بسنده كرده‌اند (رجوع کنید به ابوداوود حلّى، ص 85؛
علامه حلّى، ص 134ـ135؛
اردبيلى، ج 1، ص 278؛
مامقانى، ج 24، ص 157ـ169؛
خويى، ج 6، ص 255ـ260؛
شوشترى، ج 4، ص 14ـ19). مامقانى (ج 24، ص 174) براساس مجموع اين روايتها و نقل‌قولها حمران را توثيق كرده است، اما شهيدثانى (ج 2، ص 962ـ963) پس از نقل دو روايت از كشى، آنها را ضعيف و غيرقابل اطمينان دانسته است چه رسد به اينكه وثاقت حمران را اثبات كند. خويى (ج 6، ص260) بيشتر اين روايات را از حيث سند، ضعيف، اما وجود چند روايت معتبر در ميان آنها را براى اثبات مقام و جايگاه بلند حمران، كافى دانسته است.

در منابع فقهى اماميه نيز همين اختلاف‌نظر به چشم مى‌خورد. برخى فقها، با اذعان به نبود دليلى معتبر بر وثاقت حمران، صرفآ با تكيه بر روايات مدح‌آميز درباره او، حديثى را كه وى نقل كرده است مقبول دانسته‌اند (رجوع کنید به مقدس‌اردبيلى، ج 6، ص 403؛
سبزوارى، ص 86؛
بحرانى، ج 15، ص 384؛
نيز رجوع کنید به مامقانى، ج 24، ص170ـ174). در مقابل، موسوى‌عاملى (ج 8، ص 419ـ420) پس از نقل حديثى از حمران، به‌سبب فقدان نص صريح بر وثاقت يا حتى مدح وى، حديث را ضعيف دانسته است.

حمران‌بن اَعين، علاوه بر روايت حديث، در علم قرائت، نحو، لغت، فقه و كلام نيز مهارت داشت (رجوع کنید به زرارى، ص 113ـ 114؛
ابن‌نديم، ص 276؛
قفطى، ج 1، ص340؛
ابن‌جزرى، ج 1، ص 261). مشهور است كه حمزة‌بن حبيب*، از قرّاءسبعه، علم قرائت را نزد حمران آموخت (بخارى، ج 3، جزء2، قسم 1، ص80؛
ابن‌حبّان؛
زرارى، همانجاها). حمران خود قرائت را نزد بزرگانى چون ابواسود ظالم‌بن عمرو يا فرزند او (ابوحرب‌بن ابى‌الاسود) و عبيدبن نُضيله و امام جعفرصادق عليه‌السلام آموخت (قفطى، همانجا؛
ذهبى، 1418، ج 1، ص 47). به نوشته ذهبى (1418، ج 1، ص 49)، حمران اندكى پس از سال 120 درگذشت اما ابن‌جزرى (همانجا)، به نقل از ذهبى، مرگ وى را حدود سال 130 ذكر كرده است. اين در حالى است كه قفطى (همانجا) اشعارى در رثاى امام صادق عليه‌السلام از حمران نقل كرده كه در اين صورت تاريخ وفات حمران پس از سال 148 بوده است.


منابع:
(1) ابن‌ابى‌حاتم، كتاب الجرح و التعديل، حيدرآباد، دكن 1371ـ1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(2) ابن‌جزرى، غاية‌النهاية فى طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بى‌تا.)؛
(3) ابن‌حِبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد، دكن 1393ـ1403/ 1973ـ1983، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(4) ابن‌حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بيروت: دارصادر، (بى‌تا.)؛
(5) ابن‌داوود حلّى، كتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف 1392/1972، چاپ افست قم (بى‌تا.)؛
(6) ابن‌عدى، الكامل فى ضعفاءالرجال، چاپ عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بيروت 1418/1997؛
(7) ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، (قاهره 1373/ 1954)، چاپ افست (بيروت، بى‌تا.)؛
(8) ابن‌نديم (تهران)؛
(9) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفيد، چاپ على‌اكبر غفارى، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، (بى‌تا.)؛
(10) محمدبن على اردبيلى، جامع‌الرواة و ازاحة‌الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بيروت 1403/1983؛
(11) يوسف‌بن احمد بحرانى، الحدائق النّاضرة فى احكام العترة الطاهرة، قم 1363ـ1367ش؛
(12) محمدبن اسماعيل بخارى، كتاب التاريخ الكبير، بيروت ?(1407/ 1986)؛
(13) خويى؛
(14) محمدبن احمد ذهبى، طبقات القرّاء، چاپ احمدخان، رياض 1418/1997؛
(15) همو، ميزان‌الاعتدال فى نقد الرجال، چاپ على محمد بجاوى، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(16) احمدبن محمد زرارى، رسالة ابى‌غالب الزرارى الى ابن‌ابنه فى ذكرآل‌اعين، چاپ محمدرضا حسينى، قم 1411؛
(17) محمدباقربن محمد مؤمن سبزوارى، ذخيرة‌المعاد فى شرح الارشاد، چاپ سنگى تهران 1273ـ1274، چاپ افست قم (بى‌تا.)؛
(18) شوشترى؛
(19) زين‌الدين‌بن على شهيدثانى، رسائل الشهيدالثانى، قم 1379ـ1380ش؛
(20) محمدبن حسن صفّارقمى، بصائر الدرجات الكبرى فى فضائل آل‌محمد (ع)، چاپ محسن كوچه‌باغى تبريزى، تهران 1362ش؛
(21) محمدبن حسن طوسى، الامالى، قم 1414؛
(22) همو، رجال الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛
(23) همو، كتاب الغيبة، چاپ عباداللّه طهرانى و على‌احمد ناصح، قم 1411؛
(24) محمدبن عمرو عقيلى، كتاب الضعفاء الكبير، چاپ عبدالمعطى امين قلعجى، بيروت 1418/1998؛
(25) حسن‌بن يوسف علامه حلّى، رجال العلامة الحلى، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف 1381/1961، چاپ افست قم 1402؛
(26) على‌بن يوسف قفطى، اِنباه الرواة على اَنباه‌النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، ج 1، قاهره 1369/1950؛
(27) محمدبن عمر كشى، اختيار معرفة‌الرجال، (تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
(28) كلينى؛
(29) عبداللّه مامقانى، تنقيح‌المقال فى علم الرجال، چاپ محيى‌الدين مامقانى، قم 1423ـ؛
(30) يوسف‌بن عبدالرحمان مِزّى، تهذيب‌الكمال فى أسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بيروت 1422/2002؛
(31) احمدبن محمد مقدس‌اردبيلى، مجمع الفائدة و البرهان فى شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبى عراقى، على‌پناه اشتهاردى، و حسين يزدى اصفهانى، ج 6، قم (بى‌تا.)؛
(32) محمدعلى موحدى ابطحى، تاريخ آل‌زرارة، (اصفهان، بى‌تا.)؛
(33) محمدبن على موسوى عاملى، مدارك الاحكام فى شرح شرائع الاسلام، قم 1410؛
(34) احمدبن على نسائى، كتاب‌الضعفاء و المتروكين، چاپ محمود ابراهيم زايد، بيروت 1406/1986؛
(35) على نمازى شاهرودى، مستدركات علم رجال الحديث، تهران 1412ـ1415؛
(36) يحيى‌بن معين، تاريخ يحيى‌بن‌معين، رواية عباس‌بن محمدبن حاتم دورى، چاپ عبداللّه احمد حسن، بيروت (بى‌تا.).

/ سيميندخت شاكرى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6529
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست