responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6514

 

حِمّانى، على‌بن محمد علوى كوفى ، حِمّانى، على‌بن محمد علوى كوفى، از شاعران بزرگ شيعه و مهتر و نقيب (سرپرست) بنى‌هاشم در سده سوم. وى از دودمان زيد شهيد، فرزند امام زين‌العابدين عليه‌السلام، بود؛ از اين‌رو، شرح‌حال او در كتابهاى اَنساب و در ذكر اَعقاب زيد شهيد آمده است (براى نمونه رجوع کنید به عمرى، ص 185؛ مخزومى، ص 40؛ عصامى‌مكى، ج 4، ص 124). حمّانى، خود، پدر و اجدادش را تا ابوطالب عليه‌السلام شاعر مى‌دانست (رجوع کنید به حسنى‌صنعانى، ج 2، ص 429؛ صدر، ص 216). پدرش، محمد، خطيب و شاعر و ملقب به ديباجه بود و پس از شورش بر بنى‌عباس به خراسان تبعيد شد و در همانجا درگذشت و خانواده وى به كوفه منتقل شدند (رجوع کنید به صفدى، ج 2، ص 295ـ296؛ عصامى‌مكى، همانجا؛ شوقى‌ضيف، ص 392). دليل ناميده شدن على‌بن محمد به حمّانى، سكونت خانواده وى در ميان بنى‌حمّان در كوفه بوده است (رجوع کنید به مسعودى، ج 7، ص 336؛ سمعانى، ج 2، ص 257). در پاره‌اى منابع نام وى، به تصحيف، جمانى ذكر شده است (قزوينى، ج 4، ص 161). كنيه‌اش را ابوالحسن (عمرى، همانجا؛
ابن‌شهرآشوب، 1353، ص 138؛
قس بكرى، ج 1، ص 439؛
امينى، ج 3، ص 57، كه كنيه‌اش را ابوالحسين آورده‌اند) و شهرتش را اَفْوَه (گشاده دهان) نوشته‌اند (رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، 1353، همانجا؛
ياقوت حموى، 1993، ج 5، ص 2311).

حمّانى افزون بر شاعرى (رجوع کنید به ادامه مقاله) خطابه، اِفتاء، تدريس و نقابت هاشميان را نيز برعهده داشت. در آن دوران به وى زبان شيعه مى‌گفتند (رجوع کنید به مسعودى، ج 7، ص 338؛
امينى، ج 3، ص 58ـ59؛
قس مرزبانى، ص 427، كه به نقل از جبله كوفى، حمّانى را در نحو و لغت ضعيف دانسته است، ولى خود مرزبانى ايراد نحوى را كه بر شعر حمّانى گرفته‌اند وارد ندانسته و به آن پاسخ داده است). حمّانى يك بار در خلافت متوكل عباسى (حك : 232ـ247)، به علت سعايت و بدگويى مخالفانش، به دربار فراخوانده شد، ولى به دستور متوكل آزاد گرديد (رجوع کنید به شوقى‌ضيف، ص 392ـ393) و دوبار نيز به دستور موفق عباسى (متوفى 278) زندانى شد (رجوع کنید به مسعودى، ج 7، ص 339؛
امينى، ج 3، ص 60) و در آنجا حبسيه‌اى سرود كه به گفته مسعودى (ج 7، ص 252) بى‌نظير بوده است. سال درگذشت حمّانى را 245 (بغدادى، ج 1، ستون 673؛
كحّاله، ج 7، ص 188)، 270 پس از خروج از زندان، يا 301 (عمرى، همانجا؛
امينى، ج 3، ص 68) دانسته و 301 را ترجيح داده‌اند، زيرا حمّانى درباره اوضاع ناگوار بنى‌طاهر قطعه شعرى سروده (رجوع کنید به حسنى صنعانى، ج 2، ص 430ـ431؛
امينى، ج 3، ص 63ـ 64؛
نيز رجوع کنید به حمّانى، ص 203) و انقراض حكومت بنى‌طاهر در 300 بوده است (رجوع کنید به امينى، ج 3، ص 68)، ولى مسعودى (ج 7، ص 342) و ابن‌اثير (ج 7، ص 273) 260 را سال درگذشت حمّانى گفته‌اند.

جايگاه بلند شاعرى حمّانى سبب شد تا امام هادى عليه‌السلام در پاسخ متوكل عباسى كه از «اَشْعرِ شاعران» پرسيده بود، نام حمّانى را بر زبان آورد و دليل آن نيز يكى از سروده‌هاى حمّانى بوده است (رجوع کنید به جاحظ، ص 90ـ91؛
بيهقى، ج 1، ص 157ـ 158؛
طوسى، ص 287؛
ابن‌اسفنديار، ج 1، ص 224ـ 225). اين موضوع از ديدگاه تاريخى و ادبيات شيعى بسيار ارزشمند است، تا آنجا كه ابن‌شهرآشوب (متوفى 588؛
همانجا) از باب مبالغه نقل كرده كه اگر خواندن شعرى در نماز جايز باشد آن شعر، سروده حمّانى است. ياقوت حموى (همانجا) پس از ستايش مقام علمى و ادبى محمدبن احمد حسينى (متوفى 322)، شاعر علوى، نقل كرده كه در ميان اولاد امام مجتبى عليه‌السلام كسى شبيه به او نيست مگر حمّانى. نيز از ياقوت حموى نقل شده كه گفته است جايگاه ادبى حمّانى در ميان علويان به سانِ جايگاه ابن‌معتز* (متوفى 296) در ميان عباسيان است (رجوع کنید به حسنى‌صنعانى، ج 2، ص 429؛
صدر، همانجا)؛
از اين‌رو، در جُنگها و مجموعه‌هاى ادبى از سروده‌هاى او شاهد آورده‌اند. محمدبن داود ظاهرى (متوفى 296 يا 297) در مجموعه ارزشمند خود 48 بيت از سروده‌هاى او را آورده است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 315، 371، ج 2، ص 649ـ650). در ديگر مجموعه‌هاى ادبى نيز به اشعار حمّانى استشهاد شده است (براى نمونه رجوع کنید به قالى، ج 1، ص 177ـ178؛
خالديان، ج 2، ص 204؛
ابن‌شجرى، ص 230). مضامين سروده‌هاى حمّانى مدح، فخر، مرثيه، تغزل و وصف است (رجوع کنید به مسعودى، ج 7، ص 340ـ 342؛
نويرى، ج 3، ص 188؛
شوقى‌ضيف، ص 394ـ 396). بخشى از سروده‌هاى او در پاسخ به اشعار على‌بن جَهْم* (متوفى 249)، شاعر دربار عباسى و از مخالفان اهل‌بيت عليهم‌السلام، است (براى نمونه رجوع کنید به مسعودى، ج 7، ص 251؛
شوقى‌ضيف، ص 393). حسن‌بن عبداللّه عسكرى (متوفى پس از 395) برخى سروده‌هاى حمّانى را بهترين سروده (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 339) يا از بهترين نمونه‌ها (رجوع کنید بهج 2، ص 50، 147) دانسته است. نويرى (متوفى 733؛
همانجا) نيز مديحه حمّانى را در نوع خود كم‌نظير خوانده است.

برخى سروده‌هاى حمّانى با سروده‌هاى بشّاربن بُرد* (متوفى 167) سنجيده شده است (براى نمونه رجوع کنید به بشاربن برد، ص 16). متنبّى (متوفى 354)، شاعر بزرگ عرب، نيز به سروده‌هاى حمّانى نظر داشته و برخى مضامين او را در شعر خود آورده است (رجوع کنید به ابن‌وكيع، ص 107، 141ـ142، 208، 543). ثعالبى (1405، ص 411ـ412) در باب عجايب شعر و شاعران شش بيت از حمّانى آورده است. تنوع سروده‌هاى حمّانى را مى‌توان از گوناگونى استشهاد به اشعار او دريافت كه براى نمونه به چند موضوع اشاره مى‌شود: ملل و نحل (رجوع کنید به نِشوان‌بن سعيد حميرى، ص 202)؛
مبحث امامت و اثبات ولايت حضرت اميرالمؤمنين عليه‌السلام (مفيد، ج 1، ص 19؛
ابن‌شهرآشوب، 1385ش، ج 3، ص 27، 212، 238؛
شوشترى، ج 2، ص 568)؛
وصف مكانها و سرزمينها (شابشتى، ص 237؛
ياقوت حموى، 1965، ذيل «خَوَرْنَق» و «كوقان»؛
شوقى‌ضيف، ص 396)؛
آرايه‌هاى ادبى (طيبى، ص 279ـ280؛
مدنى، ج 2، ص 332ـ333، ج 4، ص 92، 145ـ147)؛
روزگار جوانى و نكوهش پيرى (مبرد، ص 75؛
حصرى، ج 4، ص 41؛
زمخشرى، ج 3، ص 112)؛
تشبيهات و امثال (ثعالبى، 1985، ص 24ـ25، 280)؛
و خط و كتابت (صولى، ص 52؛
راغب اصفهانى، ج 1، ص 207).

ديوان شعرى را از آثار حمّانى برشمرده‌اند (رجوع کنید به بغدادى؛
كحّاله، همانجاها) كه گويا تا سده نهم موجود بوده است (رجوع کنید به ابن‌عِنَبه، ص 367).

مسعودى (همانجا)، امين (ج 8 ، ص 316ـ317) و امينى (ج 3، ص 57ـ68) قطعاتى از سروده‌هاى حمّانى را در آثارشان آورده‌اند. نخستين‌بار، محمدحسين اعرجى، در 1394 اشعار برجاى‌مانده از حمّانى و برخى ابيات منسوب به او را، كه بالغ بر چهارصد بيت است، در مجله المورد گردآورد (رجوع کنید به حمّانى، ص 201ـ218). اين مجموعه، به طور مستقل، در 1377ش/ 1998 در بيروت به چاپ رسيد. مزهر سودانى نيز سروده‌هاى حمّانى را، در مجله كليّه الآداب، در بصره منتشر كرد (رجوع کنید به معجم‌الشعراء العباسيين، ص 139). مستدركاتى از سروده‌هاى حمّانى را نورى حمودى قيسى در مجلة‌المجمع العلمى العراقى (ج 31، ش 2، جمادى‌الاولى 1400، ج 41، ش 1، 1410) و هلال ناجى در همان مجله (ج 32، ش 1 و 2، ربيع‌الاول 1401) به چاپ رساندند.


منابع:
(1) ابن‌اثير؛
(2) ابن‌اسفنديار، تاريخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران ?(1320ش)؛
(3) ابن‌شجرى، كتاب‌الحماسة، حيدرآباد، دكن 1345؛
(4) ابن‌شهرآشوب، كتاب معالم‌العلماء، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران 1353؛
(5) همو، مناقب آل ابى‌طالب، چاپ يوسف بقاعى، قم 1385ش؛
(6) ابن‌عنبه، عمدة‌الطالب فى انساب آل ابى‌طالب، چاپ مهدى رجايى، قم 1383ش؛
(7) ابن‌وكيع، المُنصف فى نقدالشعر و بيان سرقات المتنبى و مشكل شعره، چاپ محمد رضوان دايه، دمشق 1402/1982؛
(8) امين؛
(9) عبدالحسين امينى، الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، ج 3، بيروت 1387/1967؛
(10) بشاربن برد، المختار من شعر بشار، اختيار الخالديين و شرحه لاسماعيل‌بن احمد تجيبى برقى، چاپ محمد بدرالدين علوى، قاهره 1425/2005؛
(11) اسماعيل بغدادى، هدية‌العارفين، ج 1، در حاجى‌خليفه، كشف‌الظنون، ج 5، بيروت 1410/1990؛
(12) عبداللّه‌بن عبدالعزيز بكرى، سمط اللالى، چاپ عبدالعزيز ميمنى، (قاهره) 1354/1936؛
(13) ابراهيم‌بن محمد بيهقى، المحاسن و المساوى، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره ?(1380/ 1961)؛
(14) عبدالملك‌بن محمد ثعالبى، ثمار القلوب فى المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره ( 1985)؛
(15) همو، خاص‌الخاص، چاپ صادق نقوى، حيدرآباد، دكن 1405/1984؛
(16) عمروبن بحر جاحظ، المحاسن و الاضداد، چاپ فوزى خليل عطوى، بيروت 1969؛
(17) يوسف‌بن يحيى حسنى صنعانى، نَسمَة السَّحَر بذكر مَن تشيّع و شعر، چاپ كامل سليمان جبّورى، بيروت 1420/1999؛
(18) ابراهيم‌بن على حصرى، زهرالآداب و ثمرالالباب، چاپ زكى مبارك، مصر ?( 1929)؛
(19) على‌بن محمد حمّانى، ديوان، چاپ محمدحسين اعرجى، در المورد، ج 3، ش 2 (1394)؛
(20) خالديان، كتاب‌الاشباه و النظائر: من اشعار المتقدّمين و الجاهلية و المخضرمين، چاپ محمد يوسف، قاهره 1965؛
(21) حسين‌بن محمد راغب اصفهانى، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء، چاپ رياض عبدالحميد مراد، بيروت 1425/2004؛
(22) محمودبن عمر زمخشرى، ربيع‌الابرار و نصوص‌الاخبار، چاپ سليم نعيمى، بغداد (بى‌تا.)، چاپ افست قم 1410؛
(23) سمعانى؛
(24) على‌بن محمد شابشتى، الديارات، چاپ كوركيس عواد، بيروت 1406/1986؛
(25) نوراللّه‌بن شريف‌الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش؛
(26) شوقى ضيف، العصرالعباسى الثانى، قاهره ( 1975)؛
(27) حسن صدر، تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام، (بغداد 1370)، چاپ افست تهران (بى‌تا.)؛
(28) صفدى؛
(29) محمدبن يحيى صولى، ادب الكتّاب، چاپ محمد بهجة اثرى، قاهره ?( 1341)، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(30) محمدبن حسن طوسى، الامالى، قم 1414؛
(31) حسين‌بن محمد طيبى، التبيان فى البيان، چاپ توفيق فيل و عبداللطيف لطف‌اللّه، كويت 1406/1986؛
(32) محمدبن داود ظاهرى، الزهرة، چاپ ابراهيم سامرائى، زرقاء، اردن 1406/1985؛
(33) حسن‌بن عبداللّه عسكرى، ديوان المعانى، قاهره 1352، چاپ افست بغداد (بى‌تا.)؛
(34) عبدالملك‌بن حسين عصامى مكى، سمط النجوم العوالى فى انباء الاوائل و التوالى، قاهره 1380؛
(35) على‌بن محمد عمرى، المجدى فى انساب الطالبيين، چاپ احمد مهدوى دامغانى، قم 1409؛
(36) اسماعيل‌بن قاسم قالى، كتاب‌الامالى، بيروت 1404/1984؛
(37) محمد قزوينى، يادداشتهاى قزوينى، چاپ ايرج افشار، تهران 1363ش؛
(38) عمررضا كحّاله، معجم المؤلفين، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(39) محمدبن يزيد مبرد، الفاضل، چاپ عبدالعزيز ميمنى، قاهره 1375/1956؛
(40) محمدبن عبداللّه مخزومى، صحاح الاخبار فى نسب السادة الفاطمية الاخيار، (بمبئى 1306)؛
(41) على‌خان‌بن احمد مدنى، انوارالربيع فى انواع البديع، چاپ شاكر هادى شكر، نجف 1388ـ1389/ 1968ـ1969؛
(42) محمدبن عمران مرزبانى، المُوَشَّح: مآخذ العلماء على‌الشعراء فى عدة انواع من صناعة الشعر، چاپ على‌محمد بجاوى، مصر 1965؛
(43) مسعودى، مروج (بيروت)؛
(44) معجم‌الشعراء العباسيين، اعداد عفيف عبدالرحمان، بيروت: دارصادر، 2000؛
(45) محمدبن محمد مفيد، الفصول المختارة من‌العيون و المحاسن، بيروت 1405/1985؛
(46) نشوان‌بن سعيد حميرى، الحورالعين، چاپ كمال مصطفى، چاپ افست تهران 1972؛
(47) احمدبن عبدالوهاب نويرى، نهاية‌الارب فى فنون‌الادب، قاهره ( 1923)ـ1990؛
(48) ياقوت‌بن عبداللّه ياقوت حموى، كتاب معجم‌البلدان، چاپ فرديناند ووستنفلد، لايپزيگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛
(49) همو، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بيروت 1993.

/ باقر قربانى‌زرّين /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6514
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست