حمّامالصَّرَخ ، حمّامالصَّرَخ، بنايى ويرانه در شمال اردن ميان دو منطقه زَرقاء* در شرق و بَلقاء* در غرب، از حدود سده نخست اسلامى، كه احتمالا قصر و استراحتگاه و حمام اميران اموى بوده است. اين بنا ــكه به آن حمامالصّراح، حمام يا قصرالصّرح نيز گفته شده ــ در پنج كيلومترى شمالشرقى قصير حَلّابات قرار گرفته (دعنه، ص 474ـ476؛ قاجه، ص 164) و نخستينبار باتلر، عضو هيئت باستانشناسى دانشگاه پرينستون، در 1323/ 1905 آن را كشف و بررسى كرده است (كرسول، 1989، ص 165). در اول آذر 1305/ 23 نوامبر 1926، كرسول پس از بازديد از محل، پلان آن را به كمك وينسنت تهيه كرد (همو، 1979، ج 1، بخش 2، ص 498). براساس گمانهزنيهاى كرسول (1979، ج 1، بخش 2، ص 502)، تاريخ بناى آن ميان سالهاى 107 تا 112 بوده است. گرچه زمان ساخت بنا ــبا اين احتمال كه براى خليفه اموى، وليدبن عبدالملك* (حك : 86ـ96)، بناگرديده است ــ قديمتر نيز حدسزده مىشود (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه)؛ چنانكه با انتساب آن به امير غسانى، حارث بن جبله* (متوفى 529م)، تاريخ بناى آن پيشتر نيز رفته است (رجوع کنید به پيك، ج 1، ص 63ـ64).
از حمامالصّرخ، به سبب زلزلههاى متعدد و دستبرد دزدان، بخش كوچكى باقىمانده است (د. اسلام، همانجا)، اما نقشه كامل آن براساس قياس با قُصَيرعَمره، ديگر كاخ اموىِ اين منطقه، و برخى شواهد ديگر، تهيه شده است (رجوع کنید به كرسول، 1979، ج 1، بخش 2، ص 499، نقشه)؛ اگر چه حمامالصّرخ در بعضى موارد، چون طاقها و گنبدها و وروديهاى حمام، با قصيرعمره تفاوت دارد (كمالالدين سامح، ص 40). براساس اين نقشه، حمامالصّرخ از دو بخش عمده تشكيل شده است: تالار بار عام و حمام. تالار بار عام يا پذيرايى، مستطيلى به وسعت 95ر8 متر × 90ر7 متر، مسقف و داراى سه طاق تونلى موازى بوده و يك فرورفتگى در ديوار جنوبى آن قرار داشته كه احتمالا شاهنشين بوده و ميان دو اتاق قرار گرفته بوده است. هر يك از اين اتاقها از سه پنجره كوچك نور مىگرفته است (كرسول، 1979، ج 1، بخش 2، ص 498، 501 و تصاوير ص 500). ورودى تالار احتمالا در مركز ديوار جنوب غربى قرار داشته است، گرچه به علت ويرانى كامل اين ديوار، نمىتوان با اطمينان نظر داد (همو، 1989، ص 165ـ166).
در گوشه شمالشرقى تالار اصلى، درى به دالان مسقف كوچكى به ابعاد 50ر2 متر × 45ر3 متر باز مىشده است. در مركز ديوار جنوبشرقى اين دالانِ بدون پنجره، درى به عرض 90 سانتيمتر به فضاى ولرمخانه حمام باز مىشده است. ولرمخانه اتاقى ميانى به ابعاد 40ر3 متر × 20ر3 متر بوده و در بالاى ديوارهاى آن شش مجراى عمودى قرارداشته كه آب جارى در لولههاى سفالين را هدايت مىكرده است. در شمالشرقى تالار درِ ديگرى، شبيه به در پيشين، به گرمخانه گشوده مىشده است. گرمخانه اتاقى به ابعاد 70ر3 متر × 20ر 3 متر با دو شاهنشين كمعمق بوده كه پنجره كوچكى در آن قرار داشته است. سقف گرمخانه، گنبدى نشسته بر لَچَكيهاى نيم مثلثى بوده و هشت نورگير مدوّر در گنبد قرارداشته است اين نورگيرها اكنون به حفرههاى بزرگى در گنبد تبديل شدهاند. گنبد با لايهاى از ملاط پوشيده شده است (كمالالدين سامح، همانجا). در شرق گرمخانه، گذرگاهى مسقف با طاق تونلى به محوطهاى چهارگوش ختم مىشده كه از اين قسمتها تقريبآ هيچ چيز باقىنمانده است (كرسول، 1979، ج 1، بخش 2، ص 409ـ501، نيز رجوع کنید به ص 499، نقشه). در نزديكى بنا مخزن آبى مربع شكل و چاهى مدوّر وجود دارد (رجوع کنید به همان، ج 1، بخش 2، ص 499، نقشه).
عمده مصالح حمامالصّرخ قطعات سنگ آهك است؛ اما برخى قسمتهاى بام با خرده سفال مخلوط با ساروج، و طاقهاى تونلى تالار پذيرايى احتمالا با سنگهاى آتشفشانى، پوشيده شده است (همان، ج 1، بخش 2، ص 501).
از تزيينات بنا نيز آثار اندكى باقىمانده است. در تالار اصلى در ارتفاع حدود پنج مترى، نوارى تزيينى گرداگرد تالار و در سربينه و ولرمخانه نيز نقاشيهاى زيبايى وجود داشت (همانجا). باتلر در محل خيزش سقف، در تو رفتگى ولرمخانه، بقاياى تصويرى از شانه، بخشى از گردن و يك گوش با گوشواره و بخشى از يك روسرى به رنگهايى كه هنوز درخشش خود را حفظ كردهاند، كشف كرده است. موزيل نيز در 1327/ 1909 بقاياى نقاشيهايى از بنا را وصف كرده است (همانجا). لنكستر هاردينگ (ص 193) از قطعات مصالح رنگينى در ويرانههاى حمامالصّرخ سخن گفته كه احتمالا گواهى بر وجود ديوارنگارههاى اين بناست.
حمامالصّرخ از بسيارى جهات در تاريخ معمارى اسلامى حائز اهميت است، چنان كه قديمترين گنبد آن، همراه با گنبد كاخ قصيرعمره و گنبد، مسجدجامع سوسه، از قديمترين گنبدهاى جهان اسلام به شمار مىرود (كرسول، 1979، ج 2، ص 316). گنبد حمامالصّرخ بزرگترين بخش باقىمانده بنا نيز هست (لنكستر هاردينگ، همانجا؛ پائولا، ص 185، تصوير).
حمامالصّرخ در كنار ديگر كاخهاى اردن، نظير خربةالمفجر* و قصيرعمره* و حلّابات، در زمره نمايندگان بارز معمارى سلطنتى اموى است؛ يعنى، معمارى استراحتگاههاى موقت اميران اموى در شكار و سفر، كه همين كاربرى، وجود فضاهاى گوناگون ــ نظير حمام و تالار بار عام و اتاقهاى خلوت ــ را در آن توجيه مىكند (رجوع کنید به هيلنبرند، ص 381ـ382).
منابع: (1) فردريك جرارد پيك، تاريخ شرقى الاردن و قبائلها، تعريب بهاءالدين طوقان، بغداد ?(1352/ 1935)؛ (2) سليمان دعنه، «القصور الاسلامية فى الاردن»، المؤتمر الخامس للاثار فى البلاد العربية، قاهره 1969، قاهره: جامعة الدول العربية الادارة الثقافية، ( 1971)؛ (3) جمعه احمد قاجه، موسوعة فن العمارة الاسلامية، بيروت 2001؛ (4) كمالالدين سامح، العمارة فى صدرالاسلام، (قاهره) 1987؛ (5) گ. لنكستر هاردينگ، آثار الاردن، تعريب سليمان موسى، عمّان، ?( 1982)؛
(6) Keppel Archibald Cameron Cresell, Early Muslim architecture, Oxford 1969 repr. New York 1979; (7) idem, A short account of early Muslim architecture, revised and supplemented by James W. Allan, Aldershot, Engl. 1989; (8) EI2, s.v. "Hammam al-Sarakh" (by R. W. Hamilton); (9) Robert Hillenbrand, Islamic architecture: form, function and meaning, Edinburgh 1994; (10) Christa Paula, Jordan: a timeless land, London 2005.