responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6495

 

حَمّاد بن سَلَمة ‌بن دينار ، حَمّاد بن سَلَمة ‌بن دينار، مفتى، محدّث، لغوى و نحوى بصرى قرن دوم. او را، به اختلاف، از موالى ربيعة‌بن مالك (رجوع کنید به ابن‌ابى‌حاتم، ج 3، ص 140؛ ذهبى، 1401ـ1409، ج 7، ص 444، 453) يا حِميَربن كنانه، از قبيله بنوتميم يا قريش (ابن‌حِبّان، ج 6، ص 216)، دانسته‌اند. مُغَلطاى‌بن قليچ (ج 4، ص 142) درباره صحت اين انتسابها بحث كرده است.

حماد در نحو شاگرد عيسى‌بن عمر* و خليل‌بن احمد* فراهيدى بود (رجوع کنید به ياقوت‌حموى، ج 3، ص 1199؛ سيوطى، ج 2، ص 405) و خود يكى از نحويان بزرگ بصره به شمار مى‌رفت، به طورى كه استادش، فراهيدى، او را ستوده (رجوع کنید به زبيدى، ص 66) و يحيى‌بن مبارك يزيدى* (متوفى 202) در قصيده‌اى در ستايش نحويان بصره، از او نيز ياد كرده است (رجوع کنید به سيرافى، ص 40؛ ابن‌انبارى، ص 42). حماد بر آن بود كه طلب حديث بدون دانستن نحو، بى‌ثمر است (رجوع کنید به قفطى، ج 1، ص 329) و وجود خطاى ادبى را در حديثى كه از او نقل شود، دليلى بر جعلى بودن اين نقل مى‌دانست (ابن‌انبارى، ص 40). حضور سيبويه در درس حديث او و اشكالات نحوى حماد بر وى، سبب روى آوردن سيبويه به نحو شد (رجوع کنید به زبيدى، ص 66؛ ابن‌انبارى، ص 40ـ41). از مهم‌ترين شاگردان حماد در نحو، يونس‌بن حبيب* نحوى بود (زبيدى، ص 48؛ ابن‌انبارى، ص 40).

در حديث نيز، با وجود برخى اختلاف‌نظرهاى جزئى، همگان حماد را از بزرگان حديث، صدوق و ثقه دانسته‌اند (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 670ـ671؛ مِزّى، ج 7، ص 259ـ264). اعتماد به وثاقت او تا بدان پايه بوده است كه كسانى چون احمدبن حنبل، على‌بن اسحاق مَدينى و يحيى‌بن مَعين، هرگونه جرح حمادبن سلمه را دليلى بر عدم وثاقت جرح كننده دانسته‌اند (ابن‌عدى، ج 2، ص 671، 682). با اين حال، بخارى به احاديث او احتجاج نكرده و فقط به يك حديث از احاديثى كه از او نقل شده، استناد كرده است (رجوع کنید به مزّى، ج 7، ص 268). احمدبن حسين بيهقى* (متوفى 458) در الخلافيات، سبب نقل نكردن بخارى از حمادبن سلمه را كبرسنِّ حمادبن سلمه و در نتيجه، كم‌حافظه شدن او ياد كرده و نقل كردن مسلم از حماد را قبل از تغيير حال حماد دانسته و تأكيد كرده كه مسلم نيز احاديث حماد را در مقام استشهاد ذكر كرده است (رجوع کنید به مغلطاى‌بن قليچ، ج 4، ص 145). ابن‌حجر عسقلانى (ج 2، ص 425) نيز، به نقل از ابوالفضل‌بن طاهر مقدسى (متوفى 507)، دليل روايت مسلم از حماد و عدم نقل بخارى از حماد را تسلط مسلم بر راويان قبل و بعد از حماد دانسته است (نيز رجوع کنید به ذهبى، 1401ـ1409، ج 7، ص 446ـ447). ابن‌حِبّان (ج 1، ص 216)، بدون تصريح به نام بخارى، نقل نكردن احاديث حماد را غيرمنصفانه خوانده و ذهبى (1963ـ1964، ج 1، ص 594) گفته كه منظور ابن‌حبان، بخارى بوده است. ديگر مؤلفان كتابهاى معتبر حديثىِ اهل‌سنّت از حماد حديث نقل كرده‌اند (رجوع کنید به بندارى و حسن، ج 1، ص 385ـ386).

نام حماد در سلسله سند احاديثِ تشبيهى و روايات دالّ بر رؤيت خدا آمده است (رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 676ـ678؛ ابن‌خُزيمه، ج 1، ص 170ـ171؛ بيهقى، ج 3، ص 529، 607، 612، 636، 638). ابراهيم‌بن عبدالرحمان‌بن مهدى درباره اين احاديث گفته كه حماد بعد از سفرى به آبادان، اين احاديث را روايت كرده و شيطان اين احاديث را بر او القا كرده است (رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 676؛ بيهقى، ج 3، ص 608). ابوعبداللّه محمدبن شجاع ثلجى، به نقل از عَبّادبن صُهَيب، گفته است كه اين احاديث را كسانى به نوشته‌هاى حماد افزوده‌اند (رجوع کنید به ابن‌عدى؛ بيهقى، همانجاها). احتمالا اين توجيهات تلاشى براى تبرئه حماد در نقل احاديث تشبيهى بوده است.

حماد به اخلاص در نقل حديث و حفظ آداب آن مشهور بود (رجوع کنید به عجلى، ص 131؛ ذهبى، 1401ـ 1409، ج 7، ص 448) و اگر از كسى هديه‌اى مى‌پذيرفت، ديگر برايش حديث نقل نمى‌كرد (رجوع کنید به ابونعيم اصفهانى، ج 6، ص 251). حماد از بسيارى از تابعين و غير آنان روايت كرده كه مشهورترين ايشان عبارت‌اند از: حُمَيد طَويل، حَمّادبن اَبى سليمان، اَنَس‌بن سيدين، عبدالرحمان‌بن قاسم‌بن محمدبن ابى‌بكر، و قَتادة‌بن دَعامه (براى فهرست شيوخ وى رجوع کنید به مِزّى، ج 7، ص 254ـ256). بسيارى نيز از او روايت نقل كرده‌اند، از جمله شُعبة‌بن حجاج، سفيان‌ثورى و نيز برخى استادان وى چون محمدبن اسحاق‌بن يسار و عبدالملك‌بن عبدالعزيزبن جُرَيج (براى فهرست شاگردان وى رجوع کنید به همان، ج 7، ص 257ـ259). حماد قرآن را از عاصم‌بن ابى‌النُجود و عبداللّه‌بن كثير روايت كرده و از او حجاج‌بن مِنْهال و شيبة‌بن عَمرو مَصيصى اين قرائت را روايت كرده‌اند (ابن‌جزرى، ج 1، ص 258، 329). قرائت حماد در چند مورد با ابن‌كثير متفاوت‌است؛ ابن‌جزرى (ج 1، ص 258) اين موارد را ذكر كرده است. گفته‌اند حماد ابوحنيفه را مضرترين مولود براى اسلام خوانده است (رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 672).

معاصران حماد سلوك زاهدانه و اخلاق نيكوى او را ستوده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به ابونعيم اصفهانى، ج 6، ص 250ـ 251؛ مزّى، ج 7، ص 264ـ265). به‌جز ابن‌نديم (ص 283) و ابن‌جوزى (ج 3، ص 363) كه وفات حماد را، به اشتباه، محرّم 165 يا 168 دانسته‌اند، در ديگر منابع زمان مرگ او ذيحجه 167 گزارش شده است (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 673؛
ابن‌انبارى، ص 42).

كتابى در سنن (رجوع کنید به ابن‌نديم، همانجا) و مجموعه مدوّنى از روايات قيس‌بن سعد (رجوع کنید به ابن‌عدى، ج 2، ص 670؛
ياقوت حموى، ج 3، ص 1201) به حماد نسبت داده شده است. اسدبن موسى (متوفى 212) در كتاب الزهد، به نقل از حمادبن سلمة، روايات فراوانى درباره زهد نقل كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ص 56، 65، 83).


منابع:
(1) ابن‌ابى‌حاتم، كتاب‌الجرح و التعديل، حيدرآباد، دكن 1371ـ1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(2) ابن‌انبارى، نزهة‌الالباء فى طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره ?(1386/ 1967)؛
(3) ابن‌جزرى، غاية‌النهاية فى طبقات القّراء، چاپ برگشترسر، قاهره (بى‌تا.)؛
(4) ابن‌جوزى، صفة‌الصفوة، چاپ محمود فاخورى و محمد رواس قلعه‌جى، بيروت 1399/1979؛
(5) ابن‌حِبّان، كتاب‌الثقات، حيدرآباد، دكن 1393ـ1403/ 1973ـ1983، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(6) ابن‌حجر عسقلانى، كتاب تهذيب‌التهذيب، چاپ صدقى جميل عطار، بيروت 1415/1995؛
(7) ابن‌خُزيمه، كتاب‌التوحيد و اثبات صفات‌الرّب عزّوجلّ، چاپ عبدالعزيزبن ابراهيم شهوان، رياض 1418/1997؛
(8) ابن‌عدى، الكامل فى ضعفاءالرجال، بيروت 1405/1985؛
(9) ابن‌نديم (تهران)؛
(10) ابونعيم اصفهانى، حلية‌الاولياء و طبقات‌الاصفياء، چاپ محمدامين خانجى، بيروت 1387/1967؛
(11) اسدبن موسى، كتاب‌الزهد، چاپ رئيف جورج خورى، ويسبادن 1976؛
(12) عبدالغفار سليمان بندارى و سيد كسروى حسن، موسوعة رجال الكتب‌التسعة، بيروت 1413/ 1993؛
(13) احمدبن حسين بيهقى، الاسماء و الصفات، چاپ عبدالرحمان عميره، بيروت 1417/1997؛
(14) محمدبن احمد ذهبى، سيراعلام النبلاء، چاپ شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت 1401ـ1409/ 1981ـ1988؛
(15) همو، ميزان الاعتدال فى نقدالرجال، چاپ على‌محمد بجاوى، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(16) محمدبن حسن زبيدى، طبقات النحويّين و اللغويّين، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره 1373/1954؛
(17) حسن‌بن عبداللّه سيرافى، كتاب اخبارالنحويّين البصريّين، چاپ فريتس كرنكو، بيروت 1936؛
(18) عبدالرحمان‌بن ابى‌بكر سيوطى، المزهر فى علوم‌اللغة و انواعها، چاپ محمد احمد جادمولى، على‌محمد بجاوى، و محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره (بى‌تا.)؛
(19) احمدبن عبداللّه عجلى، تاريخ‌الثّقات، به‌ترتيب على‌بن ابى‌بكر هيثمى و تضمينات ابن‌حجر عسقلانى، چاپ عبدالمعطى قلعجى، بيروت 1405/ 1984؛
(20) على‌بن يوسف قفطى، اِنباه الرواة على اَنباه‌النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، ج 1، قاهره 1369/1950؛
(21) يوسف‌بن عبدالرحمان مِزّى، تهذيب الكمال فى اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بيروت 1422/2002؛
(22) مغلطاى‌بن قليچ، اكمال تهذيب الكمال فى اسماء الرجال، چاپ عادل‌بن محمد و اسامه‌بن ابراهيم، قاهره 1422/2001؛
(23) ياقوت حموى، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بيروت 1993.

/ امير احمد نژاد /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6495
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست