responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6490

 

حِليه‌نويسى ، نوعى قطعه‌نويسى مذهّب عمدتاً مشتمل بر وصف شمايل پيامبر و گاه امامان. واژه حِليه/ حُليه از ريشه ح ل ى و به معنى زيور و زينت است (ابن‌منظور، ذيل «حلى»). حليه در اصطلاح به معناى وصف شمايل پيامبر و گاه خلفا و ائمه نيز به كار مى‌رود. حليه‌نويسى در بين عثمانيان رواج داشته است (گوزل، ص 634؛ عبدالعزيز بيگ، واژه‌نامه آرى‌سان و گوناى، ص 503؛ نيز رجوع کنید به د. ا. د. ترك، ج 18، ص 44). هنرمندان ايرانى چندان تحت‌تأثير اين سنّت در فرهنگ عثمانى نبودند و نمونه‌هاى اندكى از حليه پديد آورده‌اند (رجوع کنید به هنر قلم، ص 38ـ41؛ براى حليه در ايران رجوع کنید به قطعه‌نويسى*).

در حليه‌نويسى خطاطان عثمانى محبت خود را به پيامبر اسلام ابراز مى‌كردند (اوزاوندَر، ص 72). آنان براساس حديث «استشفوا بالحليه»، تحرير حليه شريف پيامبر را مبارك مى‌دانستند (مستقيم‌زاده، ص 606) و نيز اعتقاد داشتند هرجا حليه پيامبر (يا حليه شريف، حليه نبى، حليه سعادت) باشد، نه فقط آنجا را از گزند آفاتى چون زلزله و آتش‌سوزى و قحطى حفظ مى‌كند، بلكه موجب آرامش و رفاه و بركت ساكنان آنجا خواهد شد. حتى بر اين باور بوده‌اند كه حليه در روز رستاخيز شفيع افراد خواهد شد (اوزاوندر، همانجا؛ شيمل، ص 82). به سبب حرام بودن شمايل‌نگارى در اسلام، نوشته مشتمل بر وصف پيامبر به خط خوش، جاى تصوير را گرفت (درباره حكم فقهى چهره‌نگارى رجوع کنید به نقاشى*). با نصب حليه بر تخته و بعدها مقوا، ديوار اماكن مقدس، محل كسب و كار و خانه‌ها را مزيّن مى‌كردند (بلگه، ص 423؛ پاكالين، ذيل "Hilye"). خوشنويسان، حليه پيامبر را بر اساس روايتى از حضرت على عليه‌السلام (در وصف پيامبر) مى‌نوشتند (سرين، ص127).

حافظ عثمان* (متوفى 1110) را مبدع حليه نويسى دانسته‌اند (رجوع کنید به داماز، ص 9؛ آصلان‌آبا، ص 310). او در واقع، خوشنويسى را به سيره‌نويسى پيوند داد (هنر قلم، ص 48). وى بيش از چهارصد حليه نوشته كه بسيارى از آنها موجود است (سرين، همانجا). ظاهراً حافظ عثمان در ابتدا حليه‌ها را فقط به خط نسخ و در اندازه‌اى مى‌نوشت كه بتوان در جيب گذاشت. نخستين نمونه حليه به ابعاد 14 × 22 سانتيمتر در چهار ستون در سطور افقى به خط نسخ با ترجمه تركى به همان خط اما بسيار نازك‌تر نوشته شده است، به گونه‌اى كه ترجمه تركى هر عبارت در سطر مورب با اصل افقى آن به‌شكل مثلث مى‌آمد. پس از آن، حافظ عثمان متن عربى روايتى از حضرت على عليه‌السلام را درباره ويژگيهاى جسمانى پيامبر كتابت كرد (د. ا. د. ترك، ج 18، ص 47ـ48).

او حليه‌هايش را در كيفى از گردن مى‌آويخت و هنگامى كه در اثناى ذكر به حال وجد مى‌رسيد، نوشته‌ها از گردنش مى‌افتاد و علاقه‌مندان آنها را برمى‌داشتند. گفته شده كه نوشتن حليه و طرح آن را پيامبر در عالم معنا به او امر كرده است (عثمان‌زاده، ج 3، ص 432).

قسمتهاى مختلف حليه معمولا عبارت‌اند از: 1) تاج يا سرلوح، كه تركها آن را «باش مقام» مى‌نامند. در اين قسمت بسمله يا استعاذه و بسمله، گاهى نيز آيه مربوط به بسمله (نمل : 30) به خط ثلث نوشته مى‌شود. 2) شمسه، كه بيشترين بخش متن اصلى حليه را تشكيل مى‌دهد و به خط ثلث نوشته مى‌شود. اين قسمت اغلب به شكل دايره است، اما نمونه‌هاى بيضى و مربع‌شكل آن نيز موجود است. 3)هلال. در حليه‌هايى كه قسمت شمسه آنها دايره‌اى شكل است، اغلب هلال باريك و زراندودى در قسمت پايين دايره طراحى مى‌شود كه دو سر آن به طرف بالا كشيده شده است كه آن را تشبيه پيامبر به خورشيد و ماه دانسته‌اند. 4)گوشه‌ها. در چهار گوشه قسمت شمسه چهار قسمت دايره‌اى يا بيضى يا دندان موشى طراحى شده است كه در آنها نام چهار خليفه اول نوشته مى‌شود. در مواردى نيز چهار نام رسول‌اللّه، يعنى احمد و محمود و حامد و حميد، يا نام «عَشَره مبشَّره» (ده صحابى كه بهشت بدانان وعده داده شده است) و ده معجزه پيامبر نوشته مى‌شود. 5)آيه كريمه. در اين قسمت در زير شمسه، آيه‌اى مربوط به پيامبر (معمولا آيه 107 سوره انبيا و گاه آيه 4 سوره قلم يا آيات 28ـ29 سوره فتح) يا كلمه توحيد نوشته مى‌شود. 6)كتيبه زيرين. اين قسمت مربوط به ادامه متن حليه، دعا و امضاى خطاط و تاريخ حليه است. اگر تمام متن حليه در شمسه بگنجد اين قسمت حذف مى‌شود. 7)در دو طرف كتيبه زيرين دو كتيبه مستطيلى پر تزيين وجود دارد. اين دو قسمت يا بدون نوشته است، يا نام حسنين عليهماالسلام در آنها نوشته مى‌شود (اوزاوندر، ص 73؛ بلگه، همانجا؛ د. ا. د. ترك، ج 18، ص 47؛ هنر قلم، ص 48ـ49).

حليه‌نويسى بعدها بسته به قابليتهاى هنرمندان تغييراتى يافت. با افزايش توليد كاغذ در ابعاد بزرگ، حليه‌ها نيز در ابعاد بزرگ‌تر نوشته شد و به جاى چوب، كه بيد آن را مى‌خورد، روى مقوا چسبانده شد و بدين سبب آسيب كمترى ديد (د. ا. د. ترك، همانجا؛ نيز رجوع کنید به پاكالين، همانجا). حليه‌نويسى در ابعاد بزرگ را قاضى عسكر مصطفى عزّت* افندى (متوفى 1293) آغاز كرد و بدين‌سان، خط ثلث ـ محقق و نسخ نيز در حليه‌ها صورت جلى يافت. حسن رضاافندى در قسمت زير كتيبه حليه‌هايش با خط ثلث حديث معروف «لولاك لولاك لماخلقت الافلاك» را افزود و طول حليه را تا بيش از دو متر افزايش داد. همچنين محمد فهمى‌افندى، در ابعاد بزرگ، در كنار استفاده از خط ثلث در قسمت شمسه، از خط غبار نيز استفاده كرد و با آن طرحهاى گل و گياه كشيد (د. ا. د. ترك، ج 18، ص 49). در حليه‌ها گاه جملات تركى و فارسى نيز به متن عربى افزوده مى‌شد. متون حليه براى تذهيب‌كاران نيز صحنه نمايش هنرشان بود. نگارگران نيز گاه نگاره‌هاى مكه و مدينه را در آنها رسم مى‌كردند (اوزاوندر، همانجا؛ براى طرحهاى ديگر حليه رجوع کنید به هنر قلم، تصاوير 28، 36، 37، 38).

حليه‌نويسى مناسبتى با اجازه نامه‌ها (رجوع کنید به اجازه*) نيز داشت، چنان‌كه خطاط با نوشتن حليه از استادش اجازه‌نامه دريافت مى‌كرد (رجوع کنید به يازير، ج 1، ص 152؛ سرين، ص 354؛ هنر قلم، ص 40ـ41). چنان‌كه سلطان محمد دوم عثمانى با نوشتن حليه‌اى زيبا اجازه خود را از محمد وصفى دريافت كرد (شيمل، ص 112) و عارف افندى فِلِبه‌اى، كامل آق‌ديك* و رفاعى عزيزافندى نيز هر يك با نوشتن حليه‌اى در خط ثلث ـ نسخ اجازه‌نامه گرفتند (د. ا. د. ترك، همانجا).

الواح حليه پس از قرن سيزدهم/ نوزدهم با طرحهاى غربى تزيين شدند (رجوع کنید به هنر قلم، ص 50)، اما از1319ش/1940 به بعد دوباره همان شيوه تزيين سنّتى معمول شد. حليه‌ها جز به صورت الواح براى آويختن، بر روى سنگهاى گران‌بها و نيمه گران‌بها نظير كوارتز زرد نيز نوشته مى‌شد كه براى دفع شر بود و كاربردى طلسم‌گونه داشت (رجوع کنید به هنر قلم، ص 50، تصاوير 24؛ براى انواع ديگر حليه رجوع کنید به همان، ص 48، 49، تصاوير 25). نمونه‌هاى زيادى از حليه‌ها در موزه‌هاى مختلف، به‌ويژه موزه توپقاپى‌سراى، موزه آثار تركى و اسلامى و موزه هنر خطاطى اداره اوقاف استانبول، نيز در بعضى كتابخانه‌ها، مانند كتابخانه‌هاى سليمانيه و دانشگاه استانبول و در مساجد جامع و محلى و برخى مجموعه‌هاى شخصى موجود است (رجوع کنید به د. ا. د. ترك، ج 18، ص 50؛ براى حليه‌نويسى در ايران رجوع کنید به قطعه‌نويسى*).


منابع:
(1) اوقطاى آصلان‌آبا، فنون الترك و عمائرهم، ترجمة احمد محمد عيسى، استانبول 1407/1988؛
(2) ابن‌منظور؛
(3) ژاك داماز، هنر خطاطى در تركيه از قرن دوازدهم، ترجمه صادقى‌وند و بهروز گلپايگانى، تهران (1360ش)؛
(4) آنه‌مارى شيمل، خوشنويسى و فرهنگ اسلامى، ترجمه اسداللّه آزاد، مشهد 1368ش؛
(5) سليمان سعدالدين مستقيم‌زاده، تحفه خطاطين، استانبول 1928؛
(6) هنر قلم: تحول و تنوع در خوش‌نويسى اسلامى، گردآورى ناصر خليلى و نبيل ف.صفوت، سرويراستار انگليسى : جوليان رابى، مترجم فارسى: پيام بهتاش، تهران: نشر كارنگ، 1379ش؛


(7) Abdulaziz Bey, Osmanli adet, merasim ve tabirleri (Adat ve merasim-i kadime, tabirat ve muamelat-i kavmiye-i Osmaniye), ed. Kazim Arisan and Duygu Arisan Gunay, Istanbul 2002;
(8) Murat Belge, Osmanli'da kurumlar ve kultur, Istanbul 2005;
(9) Abdurrahman Guzel, Dini- tasavvufi Turk edebiyat, Ankara 2004;
(10) Huseyin Vassaf Osmanzade, Sefine-i evliya, ed. Mehmet Akkus and Ali Yilmaz, Istanbul 2006;
(11) Hasan Ozonder, Ansiklopedik hat, tezhip sanatlari deyim ve terimleri sozlugu, Konya 2003;
(12) Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu, Istanbul 1971-1972;
(13) Muhittin Serin, Hat sanati ve meshur hattatlar, Istanbul 2003;
(14) TDVIA, s.vv. "Hilye" (by Mustafa Uzun), "ibid. Hat" (by M. Ugur Derman);
(15) Mahmud Bedreddin Yazir, Medeniyet aleminde yazi ve Islam medeniyetinde kalem guzeli, ed. Ugur Derman, Ankara 1972-1974.

/ حجت فخرى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6490
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست