responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6488

 

حَليمى، حسين بن حسن ، كنيه‌اش ابوعبداللّه، فقيه و محدّث و قاضى شافعى قرن چهارم و پنجم. وى در 338 در گرگان به دنيا آمد. در كودكى به بخارا رفت (سهمى، ص 198؛ سمعانى، ج 2، ص 250؛ ابن‌جوزى، ج 15، ص 94)؛ از اين‌رو، زادگاهش بخارا ذكر شده است (رجوع کنید به ذهبى، 1401ـ1409، ج 17، ص 232). وى فقه را نزد بزرگان شافعى آن روزگار، يعنى ابوبكر محمدبن على قفّال و ابوبكر محمدبن عبداللّه اُودَنى، آموخت و پس از مدتى از پيشوايان مذهب شافعى در ماوراءالنهر گرديد و در شهرهاى آن ديار منصب قضا را برعهده گرفت (سهمى، همانجا؛ عَبّادى، ص 105؛ سمعانى، همانجا؛ ابن‌اثير، ج 1، ص 382). وى از محدّثانى چون ابوبكر محمدبن احمدبن خَنب، ابوعبداللّه محمدبن على جَبّاخانى، خلف‌بن محمد خيّام و بكربن محمد مروزى دُخَمسينى حديث شنيد و تا آنجا پيش رفت كه او را رئيس اهل حديث در بخارا و اطراف آن دانسته‌اند (رجوع کنید به سهمى، همانجا؛ سمعانى، ج 2، ص 250ـ251؛ ذهبى، 1376ـ1377، ج 3، ص 1030).

حليمى در 377 هنگام سفر حج و در 385 به عنوان فرستاده سلطان وقت، وارد نيشابور شد. وى در 389 از جانب امير خراسان نزد والى گرگان، قابوس‌بن وشمگير، رفت و در طول اين سفرها و اقامتهاى كوتاه به روايت حديث پرداخت، چنان‌كه محدّث مشهور، حاكم نيشابورى* (متوفى 405)، در همين ايام از او حديث شنيد (سهمى، ص 199؛ سمعانى؛ ابن‌اثير، همانجاها؛ ابن‌خلّكان، ج 2، ص 137ـ138). ذهبى (1401ـ 1409؛ همو، 1376ـ1377، همانجاها)، ضمن ستايش حليمى در امر حديث، ابوزكريا عبدالرحيم‌بن احمد بخارى و ابوسعد محمدبن عبدالرحمان گنجرودى را در شمار راويان او آورده است. احمدبن حسين رازى فناكى و طاهربن عبداللّه نيز در شمار شاگردان وى ذكر شده‌اند (رجوع کنید به ابن‌قاضى شهبه، ج 1، ص 229، 262). از او با عناوينى چون امام و حاكم ياد كرده‌اند (رجوع کنید به بيهقى، 1421، ج 1، ص 28؛ سمعانى، ج 2، ص 250). حليمى در جمادى‌الاولى 403 در بخارا درگذشت (سهمى، ص 198؛ سمعانى، همانجا؛ ذهبى، 1401ـ1409، ج 17، ص 233).

برخى وى را صاحب آثار متعدد و مفيد معرفى كرده‌اند (رجوع کنید به ذهبى، 1424، ج 9، ص 57؛ صفدى، ج 12، ص 351؛ يافعى، ج 3، ص 5)، اما در منابع، فقط يك اثر از او با نام منهاج‌الدين فى شعب‌الايمان ذكر شده است. اين كتاب در سه جلد تأليف و در 77 باب تنظيم گرديده، براساس روايتى از پيامبر كه ايمان داراى هفتاد و چند شعبه است (براى آثار ديگرى باعنوان شعب‌الايمان رجوع کنید به حاجى‌خليفه، ج 2، ستون 1047ـ1048). اين كتاب، كه صبغه كلامى دارد، شامل ده باب است. نُه باب نخست، با موضوعاتى نظير تعريف و خصوصيات و شرايط ايمان، مقدمات ورود به باب پايانى است. باب دهم، با عنوانِ «شعب‌الايمان»، خود شامل 77 باب است كه در هر باب، يكى از اجزا و متعلقات ايمان بررسى شده است، از جمله ايمان به خدا، ايمان به ملائكه، و ايمان به حشر و قيامت. منهاج‌الدين مشتمل بر موضوعاتى در باب فقه، اخلاق و آداب، و نيز مطالبى راجع به مبانى ايمان و نشانه‌ها و احوال قيامت است. اين كتاب با تحقيق حلمى محمد فوده در سه جلد (بيروت 1399) چاپ شده است (براى نسخ خطى موجود از كتاب رجوع کنید به فؤاد سيد، ج 1، ص110؛
حليمى، ج1، مقدمه حلمى محمد فوده، ص 29ـ37).

شخصيت حليمى و آراى او در ميان شافعيان داراى منزلت و اعتبار است (رجوع کنید به عبّادى، همانجا؛
سبكى، ج 4، ص 335ـ343)، چنان‌كه ابوبكر بيهقى* (متوفى 458)، از ائمه شافعى، در تأليفات خود از آراى او بسيار بهره گرفته است (ابن‌قاضى شهبه، ج 1، ص 170؛
ذهبى، 1424، همانجا؛
همو، 1984، ج 3، ص 86؛
صفدى، همانجا؛
براى نمونه رجوع کنید به بيهقى، 1421، ج 1، ص 28، 96، ج 2، ص 75ـ76، 102ـ103؛
همو، 1423، ج 1، ص 34ـ35، 104). بيهقى (1421، ج 1، ص 28) تصريح دارد كه شاكله اصلى كتاب شعب‌الايمانِ خود را از المنهاج حليمى گرفته و در بخشهاى گوناگون مطالبى از وى نقل كرده است. وى (1421، همانجا) وجه تمايز كتاب خود را با اثر حليمى در اين دانسته كه حليمى براى اختصار، اسانيد روايات را حذف كرده، اما وى احاديث را، به شيوه اهل حديث، با اِسناد نقل نموده است. افراد متعددى در قرون بعد به شرح، تلخيص و منظوم ساختن كتاب حليمى همت گماردند. از جمله قاضى علاءالدين تبريزى قونوى المنهاج را تلخيص كرده، نورالدين اُشمونى آن را به نظم درآورده و خطيب شربينى به شرح آن پرداخته است (رجوع کنید به ابن‌قاضى شهبه، ج 2، ص 140، 358؛
حاجى‌خليفه، ج 2، ستون 1871ـ1872؛
كتّانى، ص 50؛
سزگين، ج 1، جزء4، ص 47). ابن‌عماد (ج 3، ص 168)، و به تبع وى كحّاله (ج 4، ص 3)، كتابى با عنوان آيات‌الساعة و أحوال‌القيامة به حليمى نسبت داده‌اند. اين انتساب صحيح نيست و منشأ آن نقل عبارتى از ابن‌قاضى شهبه است كه در آن اشاره كرده المنهاج حليمى مباحث جالبى درباره آيات و احوال قيامت دارد (نيز رجوع کنید به حليمى، ج 1، همان مقدمه، ص 28ـ29).


منابع:
(1) ابن‌اثير، اللباب فى تهذيب الانساب، بيروت 1414/1994؛
(2) ابن‌جوزى، المنتظم فى تاريخ‌الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت 1412/1992؛
(3) ابن‌خلّكان؛
(4) ابن‌عماد؛
(5) ابن‌قاضى شهبه، طبقات‌الشافعية، چاپ حافظ عبدالعليم‌خان، حيدرآباد، دكن 1398ـ1400/ 1978ـ 1980؛
(6) احمدبن حسين بيهقى، شعب‌الايمان، چاپ محمدسعيد بسيونى زغلول، بيروت 1421/2000؛
(7) همو، كتاب الاسماء و الصفات، چاپ عمادالدين احمد حيدر، بيروت 1423/ 2002؛
(8) حاجى‌خليفه؛
(9) حسين‌بن حسن حليمى، كتاب‌المنهاج فى شعب الايمان، چاپ حلمى محمد فوده، (بيروت )1399/1979؛
(10) محمدبن احمد ذهبى، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بيروت 1424/2003؛
(11) همو، سير اعلام‌النبلاء، چاپ شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت 1401ـ1409/ 1981ـ1988؛
(12) همو، العبر فى خبر من غبر، ج 3، چاپ فؤاد سيد، كويت 1984؛
(13) همو، كتاب تذكرة‌الحفاظ، حيدرآباد، دكن 1376ـ1377/ 1956ـ1958، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(14) عبدالوهاب‌بن على سبكى، طبقات‌الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964ـ1976؛
(15) فؤاد سزگين، تاريخ‌التراث العربى، ج 1، جزء4، نقله الى العربية محمود فهمى حجازى، (رياض) 1403/1983؛
(16) سمعانى؛
(17) حمزه‌بن يوسف سهمى، تاريخ جرجان، بيروت 1407/ 1987؛
(18) صفدى؛
(19) محمدبن احمد عَبّادى، كتاب طبقات‌الفقهاء الشافعية، چاپ يوستا ويتستام، ليدن 1964؛
(20) فؤاد سيد، فهرس‌المخطوطات المصورة، ج 1، قاهره 1988؛
(21) محمدبن جعفر كتّانى، الرسالة المستطرفة لبيان مشهور كتب‌السنة المشرفة، كراچى 1379/1960؛
(22) عمررضا كحّاله، معجم‌المؤلفين، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(23) عبداللّه‌بن اسعد يافعى، مرآة‌الجنان و عبرة اليقظان، بيروت 1417/1997.

/ مهرداد عباسى /

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6488
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست