responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 644

 

بختگان (نیریز) ، دریاچه ای در استان فارس . از حوضه های آبریز فلات مرکزی ایران در مشرق استان فارس ، در ارتفاع حدود 525 ، 1 متری از سطح دریا. شهر نیریز در هجده کیلومتری مشرق آن و شهر خرامه در مغرب دریاچه در هشتاد کیلومتری شیراز قرار دارد. این دریاچه بین شهرستانهای شیراز (بخش کُربال )، مرودشت (بخش ارسنجان )، نیریز (دهستان آباده طَشْکْ ) و استهبان (اصطهبانات سابق ؛ دهستان خیر) واقع است .

به نوشتة فسائی (گفتاردوم ، ص 321) درازای آن از رُستاق نیریز تا دهکدة نظام آباد (در 88 کیلومتری مشرق زرقان ) به حدود 126 کیلومتر و پهنای آن از آبادی کُوشْکَک (در حدود 108 کیلومتری غربی نیریز) تا دهکدة خانهِ کِتْ (در 48 کیلومتری شمال غربی استهبان ) به حدود 42 کیلومتر می رسد.

دریاچة بختگان میان دو رشته کوه موازی از سلسله جبال زاگرس که در شمال و جنوب آن امتداد دارد واقع شده است . کوههای وُل (مرتفعترین قله 270 ، 3 متر) در شمال و خانه کت (قله 965 ، 2 متر) در جنوب آن قرار دارد. رود کُر از سمت مغرب به آن می ریزد. پهنة خاکی شبه جزیره مانندی که مرتفعترین قلة آن تُل گنبذْ با 550 ، 2 متر ارتفاع است ، از مشرق تا مغرب دریاچه و تا نزدیک مصب رود کر امتداد دارد. در جنوب این شبه جزیره کوههای پیچکان واقع است و در مغرب آن مدخلی به نام دروازه که راه ورود به دریاچه از طریق شمال است و دماغه های بشتَروم در جنوب شرقی آن قرار گرفته است . این پهنة خشکی ، دریاچه را دو قسمت می کند؛ قسمت شمالی آن ، دریاچة طَشت (یا نرگس به طول 150 کیلومتر و به عرض پنج تا شش کیلومتر) نامیده می شود که چشمة گُمْبُونْ در شمال غربی آن قرار گرفته است . دریاچة طشت ، هنگام کم آبی ، با برزخی به نام «شصت قومی » از قسمت دیگر دریاچه که طول آن هفتاد و عرض آن پنج تا شش کیلومتر است ، جدا می شود. دریاچة بختگان (هر دو قسمت ) یازده جزیرة کوچک و بزرگ دارد. از جزیره های بزرگ آن ، علی یوسف ، در جنوب دریاچه ، نزدیک مصب رود کُر، جزیرة صخره ای نرگس و جزیرة پلیکانها در مغرب جزیرة نرگس در شمال دریاچه است . دریاچه از مصب رود کر به سوی مشرق عمیقتر می شود و عمق آن به حدود سه متری می رسد. اما هنگام بی آبی ، در بیشتر قسمتهای آن می توان رانندگی کرد.

هر چند دریاچة بختگان ، زمینهای ارسنجان (در شمال غربی ) و اطراف خود را زهکشی می کند، بارش در رودهای حوضة دریاچه ، به صورت برف و باران و غیر سیلابی است . میزان باران سالانة آن به حدود سیصد میلیمتر می رسد. آب دریاچه در مصب رود کر شیرین اما به سوی مشرق شور است و برمیزان نمک آن افزوده می شود.

اراضی مصب رود کر پوشیده از نیزار و درختان گز است و در ارتفاعات پیرامون دریاچه ، بویژه در قسمت شمالی ، درختان بِنِه (پستة وحشی ) و بادام کوهی یافت می شود. در دشتها و دامنه های مجاور دریاچه ، کشاورزی و باغداری رایج است و باغهای فراوانِ انجیر و انار و انگور وجود دارد. در پاییز صدها هزار پرندة مهاجر از جمله پلیکان ، فلامینگو، اردک ، درنا و چنگر به سواحل این دریاچه پناه می آورند. کبک و تیهو و لک لک و هوبره از جمله پرندگان بومی اند. همچنین از حیوانات وحشی ، بز کوهی و پازن و قوچ و میش و انواع گربه های وحشی دارد.

روستانشینان پیرامون دریاچه ، بختگان را به نام کوه نزدیک آن ، پیچکان می نامند (سازمان حفاظت محیط زیست ، 1363 ش ، ص 5 ، 10).

پیشینه . نام دریاچه بختگان به صورتهای متفاوت بَجکان ( حدودالعالم ، چاپ مینورسکی ، ص 6)، بخکان (اصطخری ، چاپ دخویه ، ص 122، پانویس )، نحکان و بحکان (همان ، ترجمة فارسی ، ص 97، 109، پانویس )؛ بجیکان (ابن بلخی ، ص 153، پانویس )، بجکان (یاقوت حموی ، ج 3، ص 838) و چند صورت دیگر شبیه به آن ضبط شده است که برخی از اشکال آن تا به امروز باقی مانده است . از این مطالب چنین برمی آید که نام اصلی دریاچة بختگان ، بجکان بوده است . به نوشتة فسائی (گفتاردوم ، ص 170، 256، 322). در دورة ناصرالدین شاه به دریاچة بختگان ، پیچکان و بیجه کان نیز می گفتند.

نخستین بار ابن خرداذبه (ص 53) در مسیر جادة اصطخر به سیرجان از البُحیره (دریاچه ) نام برده که باید دریاچة بختگان یا قسمت شمالی آن ، به نام دریاچة باسفَهْویه یا باسفَریه (نام قدیم دریاچة طشت ) باشد. در این جاده از دورة ساسانی و اسلامی و احتمالاً پیش از آن رفت وآمد می شد و پایتخت هخامنشیان (تخت جمشید) را باکوتاهترین راه به کرمان (سیرجان ) پیوند می داد و در مسیر آن آبادیهایی قرار داشت که برخی از آنها تاکنون به جا مانده و برخی نیز ویران شده و آثار آن باقی است (کیهان ، ج 1، ص 90). به نوشتة ابن خرداذبه (53)، از اصطخر تا حَفر هفت فرسنگ و از آنجا تا بحیره پنج فرسنگ و از آنجا تا اُسْبِنْجان هفت فرسنگ و از اسبنجان تا قریة الا´س (مورد) چهارفرسنگ فاصله بود و از آنجا به سیرجان می رفتند. اصطخری (چاپ دخویه ، ص 130 به بعد) در قرن چهارم ، مسافتها را دقیقتر ضبط کرده است .

در دورة اسلامی (وشاید پیش از آن ) قسمت شمالی دریاچة بختگان (دریاچة طشت امروزی ) را باسفویه یا چوپانان می خواندند (لسترنج ، ص 299). نخستین بار اصطخری از دریاچة باسفهویه یا جوبانان (چوپانان ) نام می برد. به نوشتة او قریة چوپانان در کنار دریاچه ای قرار گرفته بود که درازای آن به هشت فرسنگ می رسید. کناره های دریاچه دارای نیستان و بیشه و آب آن شور بود و در آن صید بسیار می شد (چاپ دخویه ، ص 100، 122، 131). ظاهراً منظور او شکار پرنده بوده است نه صید ماهی ؛ بنابراین ، این نوشته می تواند سندی باشد براینکه دریاچة بختگان در هزار سال پیش پذیرای پرندگان مهاجر بوده است .

در حدودالعالم (چاپ ستوده ، ص 15) نام دریاچه ، باسفهری بادرازای هشت فرسنگ و پهنای هفت فرسنگ ضبط شده است . با توجه به این ارقام ، به نظر می رسد که باسفهری ، همان دریاچة بختگان (به طول بیست فرسنگ ) نیست . قسمت جنوبی دریاچة بختگان جَفُوز هم خوانده می شد؛ چون قریه و ناحیة جفوز در آن قرار داشت . به نوشتة اصطخری (چاپ دخویه ، ص 122) این دریاچه در کورة اصطخر از ناحیه و قریة جفوز تا نزدیک کرمان ، با درازای بیست فرسنگ امتداد داشته است . ابن حوقل (ص 277) نیز فاصلة دریاچة بختگان (در کورة اصطخر) از ناحیة خَفْرز (ابن بلخی ، ص 153: خُبرز) تا نزدیک صاهک کرمان را بیست فرسنگ ذکر کرده است . ظاهراً خفرز با محل دهکدة کنونی خُبریز (خُب ریز)، در 74 کیلومتری شرق شهر زرقان ، مطابقت دارد و احتمالاً خفرزبن حوقل همان جفوز اصطخری است . از گفتة آن جغرافیانویسان چنین برمی آید که دریاچة بختگان در هزارسال پیش از این وسعت بیشتری داشته است .


منابع :
(1) ابن بلخی ، فارس نامه ، چاپ گی لسترنج و رینولد آلن نیکلسون ، تهران 1363 ش ؛
(2) ابن حوقل ، کتاب صورة الارض ، چاپ کرامرس ، لیدن 1967؛
(3) ابن خرداذبه ، کتاب المسالک والممالک ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(4) ابراهیم بن محمد اصطخری ، کتاب مسالک الممالک ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(5) همان ، ترجمة فارسی قرن پنجم /ششم هجری ، چاپ ایرج افشار، تهران 1368 ش ؛
(6) ایران . وزارت جهادسازندگی . واحد آمار و برنامه ریزی ، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان فارس (1) ، تهران 1360 ش ؛
(7) ایران . وزارت دفاع . ادارة جغرافیائی ارتش ، فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 104: نیریز ، تهران 1362 ش ؛
(8) ایران . وزارت نیرو، طرح جامع آب کشور: منابع آب سطحی در حوزه های آبریز رودخانه های طشک ، بختگان ، بهارلو، شاپور و دالکی ، تهران 1369 ش ؛
(9) حدودالعالم من المشرق الی المغرب ، با مقدمة بارتولد، حواشی و تعلیقات مینورسکی ، ترجمة میرحسین شاه ، کابل 1342 ش ؛
(10) همان ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1340 ش ؛
(11) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیائی ایران (آبادیها) ، ج 7: استان هفتم (فارس ) ، تهران 1355 ش ؛
(12) سازمان جغرافیایی کشور، نقشه عملیات مشترک زمینی شیراز ، تهران 1354 ش ؛
(13) همو، نقشه عملیات مشترک زمینی نیریز ، تهران 1348 ش ؛
(14) سازمان حفاظت محیط زیست ، پناهگاه حیات وحش بختگان ، تهران 1363 ش ؛
(15) همو، پناهگاه حیات وحش بختگان (نقشه )، تهران 1355 ش ؛
(16) حسن بن حسن فسائی ، تاریخ فارسنامه ناصری ، چاپ سنگی تهران 1313؛
(17) مسعود کیهان ، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311ش ؛
(18) گی لسترنج ، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، ترجمة محمود عرفان ، تهران 1367 ش ؛
(19) مرکز آمار ایران ، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365، فرهنگ آبادیهای کشور: شهرستان استهبان ، تهران 1368 ش ؛
(20) همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365، فرهنگ آبادیهای کشور: شهرستان شیراز ، تهران 1368 ش ؛
(21) همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365، فرهنگ آبادیهای کشور: شهرستان مرودشت ، تهران 1368ش ؛
(22) همو، سرشماری عمومی و نفوس و مسکن مهرماه 1365، فرهنگ آبادیهای کشور: شهرستان نیریز ، تهران 1368 ش ؛
(23) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.

/ خسرو خسروی /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 644
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست