كتابى از ناصرخسرو٭، كه در آن برخى آموزهها و احكام اسلامى، به روش باطنى و بنا بر مذهب اسماعيلى، تأويل شده است. بعضى داعيان اسماعيلى، از جمله ابوحاتم رازى، ابويعقوب سجستانى و حميدالدين كرمانى، آثارى تأويلى نوشتهاند و تعداد چنين آثارى اندك نيست، اما جملگى اين آثار به عربى اند و از اين حیث به نظر مىرسد وجه دين اثرى منحصر به فرد است . بنا بر نظر خود ناصرخسرو، وجه دين مهمترين اثر اوست، زیرا در آن مستقيما به معارف دينى پرداخته است و در نظر او اين معارف از معارف دیگر برترند و به تعبير او «سَر علمها علم دين است» (ناصرخسرو، ديوان، ص60). در وجه تسميۀ كتاب، مؤلف گفته كه آن را «روى دين» نامیده است ، زیرا «چيزها را به روى توان شناخت و خردمندى كه اين كتاب را بخواند، دين را بشناسد و بر شناخته كار كند و مزد كار را سزاوار شود به خشنودى ايزد تعالى» (ناصرخسرو، وجه دين، ص 6؛ نيز رجوع کنید به همان، ص 135، كه روى را دليل بر «ناطق» دانسته است؛ قس هانسبرگر، ص 32، كه علاوه بر اينها «وجه» را در نام كتاب، تلميحى دانسته است به «كلﱡ شىءٍ هالكٌ الّا وجهَهُ » در قرآن كريم، قصص: 88).
ناصرخسرو در وجه دين بسيارى از موضوعات مهم دينى، از قبيل امامت و شهادت و طهارت و نماز و روزه و حج و زكات و جهاد و ولايت اولىالامر، را مطرح کرده و به تأويل آنها پرداخته است. او اين مسائل را در پنجاهويك «گفتار» بيان کرده كه شمار آنها ، به تصریح خودش ، برگرفته از تعداد ركعات نمازهاى واجب در يك روز است (رجوع کنید به وجه دين، ص 6، نيز رجوع کنید به ص 178).
ناصرخسرو، همانند ديگر داعيان اسماعيلى، بر آن است كه دين درحقيقت دو بخش دارد : عمل و علم، يا به عبارت ديگر ظاهر و باطن يا تنزيل و تأويل. نسبت شق اول اين تقسيمبندیهاى دوگانه به شق دوم، مانند نسبت جسم انسان است به جان او. همانطور كه جسم به واسطۀ نفس هست، عمل هم مبتنى است بر علم. لذا هر عملى بدون فهم تأويل آن مانند جسم بىجان است. بر اين اساس، به نظر ناصرخسرو در هر دورهاى، به همراه ناطقى كه نقش او انتقال «تنزيل» و شرح حقايق معنوى به زبان بشر بوده، شخصى در مقام «اساس» نيز بوده كه وظيفۀ وى تأويل است، يعنى بازگرداندن اين حقايق به سرچشمۀ اصلى آنها. به نظر ناصرخسرو، حضرت على عليهالسلام «اساس» حضرت محمد صلىاللّهعليهوآلهوسلم بوده و پيامبر اسلام با بيان اين سخن دربارۀ حضرت على اين دو جنبه را روشن ساخته كه بهترين شما كسى است كه براى تأويل قرآن جهاد مىكند، هم¬چنان¬كه من براى تنزيل آن جهاد كردم (رجوع کنید به ناصرخسرو، همان، ص 269). بهعلاوه ،چون تأويل قرآن و شريعت فرايندى است تدريجى و مستمر كه تا ظهور قائم ادامه مىيابد، لازم مىآيد كه اخلاف «اساس» – كه همان امامان اولىالامرند و بهرهمند از فرمان الهى و علم لدنى – هريك در زمان خود به اين كار اقدام نمايند. پس براى دست يافتن به تأويل بايد امام زمان را شناخت، چرا كه چنانكه پيامبر اسلام گفته ،اگر كسى بميرد و امام زمانش را نشناسد در جاهليت مرده است (همان، ص280). ناصرخسرو در همۀ كتاب کوشیده است نشان دهد كه جملگى اعمال دينى دالّ بر محوريت امامت در دين است. همچنين سعى کرده اثبات نمايد كه جهان خارجى و آفاقى و جهان درونى و انفسى نيز هر دو به اين واقعيت رهنمون مىشوند. در ادامه چنين مىآيد كه تنزيل و تأويل، باهم، دين را كامل مىكنند و باب زندگی جاودانى را مىگشايند. بنا بر اين اوصاف، تأويل و منشأ و مرجع آن، ¬كه همان امام زمان است، مضمون اساسى و محورى كل كتاب وجه دين است.
وجه دين نخستين بار، به تصحيح محمود غنىزاده و محمد قزوينى، در ربيعالاول 1343 در برلين منتشر شد (براى اطلاعات بيشتر رجوع کنید به ميرزايف، ص 565ـ571؛ این چاپ در 1382ش در تهران به صورت افست منتشر شد).غلامرضا اعوانی نیز اين كتاب را تصحیح انتقادی کرده که در 1356ش در تهران منتشر شده است . غلام عباس این کتاب را به گجراتى ترجمه و در1370ش/ 1991 در بمبئى به چاپ رسانده است . فقيرمحمد هونزايى نیز آن را به انگلیسی ترجمه کرده و مؤسسۀ مطالعات اسماعيلى لندن آن را در دست چاپ دارد.
منابع : (1) میرزا یوسف، عبدالغنی، "موضوع نشر انتقادی وجه دین و نسخ موجودۀ آن"، یادنامۀ ناصرخسرو، مشهد 1353ش. ناصرخسرو، دیوان اشعار، چاپ سید نصراللّه تقوی، چاپ افست گلشن 1348ش؛ (2) همو، وجه دین، چاپ غلامرضا اعوانی، تهران 1356ش؛ (3) هانسبرگر، آلیس، ناصرخسرو، لعل بدخشان، ترجمه فریدون بدره ای، تهران 1380ش.