responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6396

 

حكیم ، از اسماء خدا با بسامد زیاد در قرآن و حدیث. معادل فارسى آن «كننده هركار به‌سزا، و نهنده هر چیزى برجا» (سمعانى، ص 398) یا «راست‌گفتار و درست كردار» (سبزوارى، ص 86) ذكر شده است. این واژه 91 بار در قرآن به عنوان اسم خدا به‌كار رفته است (رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقى، ذیل مادّه). در همه موارد نیز با اسماء دیگر الهى همراه است: 47 بار قبل یا بعد از «عزیز»، 39 بار همراه «علیم»، چهار بار همراه «خبیر»، و یك بار همراه «توّاب» و «واسع» و «حمید» (رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقى، همانجا). این امر به مفسران در تفسیر و تبیین آیات كمك كرده است. بر این اساس، حكیم را به معناى «عالِم»، «مدَبّر» و «داراى افعال و اعمال مُتقَن» دانسته‌اند (رجوع کنید به طوسى، التبیان، ذیل بقره: 129، آل‌عمران: 126، انعام: 18؛ فخر رازى، 1421، بقره: 209؛ طباطبائى، ذیل یوسف83:، عنكبوت: 42). اگر حكیم به معناى عالِم باشد، با نام دیگر خدا، یعنى العالم، اشتراك معنایى می‌یابد و اگر به‌معناى داراى افعال و اعمال متقن (مُحكِم) باشد، معناى آن با فعلى كه به اتقان وصف شده است مرتبط می‌شود (رجوع کنید به ابن‌فورك، ص 48). علاوه بر این، حكیم به معناى حاكم و قاضى نیز دانسته شده است (رجوع کنید به طبرى، ذیل بقره: 32، 240).

در كتابهایى كه در شرح اسماءالحسنى نوشته شده نیز درباره نام حكیم بحث شده است. از جمله آن را به این معانى دانسته‌اند: صاحب حكمت*، عادل، كسى كه مرتكب فعل قبیح نمی‌شود و كار واجب را ترك نمی‌كند و هر چیز را سر جاى خود می‌نهد، و كسى كه جز درست (صواب) نمی‌گوید و انجام نمی‌دهد (براى نمونه رجوع کنید به زجاج، ص 52؛ زجّاجى، ص60ـ62؛ حلیمى، ج 1، ص 191ـ192؛ بیهقى، ج 1، ص 46ـ47؛ غزالى، ص130؛ كفعمى، ص 47). فخررازى (1364ش، ص 281ـ282) سه وجه معنایى براى این واژه ذكر كرده است كه دو وجه آن با آنچه از مفسران نقل شد مشترك است و براساس وجه سوم، حكیم به معناى مقدّس و منزه بودن ذات بارى از ارتكاب عملى است كه سزاوار نباشد. وى سپس از قول مشایخ خود نقل كرده كه حكیم كسى است كه در تقدیر و تدبیر امور، كارها را به صواب و نیكو انجام می‌دهد.

از نظر كلامى، اگر حكیم به‌معناى عالم گرفته شود، از صفات ذات محسوب می‌شود و اگر درباره افعال و اعمال خدا باشد (به این معنى كه افعال و اعمال وى متقن و از روى حكمت است)، از صفات فعل وى به شمار می‌آید (براى نمونه رجوع کنید به اشعرى، ص 505ـ528؛ بغدادى، ص 127؛ علم‌الهدى، ص 583؛ طوسى، التبیان، ذیل بقره: 32). نظّام بصرى، براساس مبانى معتزلى، كار قبیح كردنِ حكیم را محال می‌داند، ولى براساس مبانى اشاعره، هیچ‌یك از اعمال و افعال خدا قبیح نیست تا با حكمت وى منافات داشته باشد (رجوع کنید به فخررازى، 1421، ذیل بقره: 129). درباره عادل و حكیم بودن خدا استدلال شده كه عادل و حكیم به معناى كسى است كه فعل قبیحى انجام نمی‌دهد و واجبى را ترك نمی‌كند، زیرا فعل قبیح جز از جاهل و كسى كه بدان نیازمند است سر نمی‌زند و بارى تعالى، به دلیل واجب‌الوجوب بودن، ذاتاً عالم و غنى است و ازاین‌رو فعل قبیحى انجام نمی‌دهد و واجبى را ترك نمی‌كند (رجوع کنید به طوسى، الرسائل العشر، ص 105). الحكیم، علاوه بر احادیثى كه در آنها نامهاى خدا احصا شده (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌بابویه، ج 2، ص 593؛ بیهقى، ج 1، ص 23؛ كفعمى، ص 21ـ23)، در بند اول دعاى جوشن كبیر نیز آمده است (رجوع کنید به سبزوارى، ص 8، 86). در ادعیه نیز خدا به نام حكیم خوانده شده است (براى نمونه رجوع کنید به الصحیفة السجادیة، ص 22، 26، 54).


منابع :
(1) ابن‌بابویه، كتاب‌الخصال، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم 1362ش؛
(2) ابن‌فورك، مجرد مقالات الشیخ ابی‌الحسن الاشعرى، چاپ دانیل ژیماره، بیروت 1987؛
(3) علی‌بن اسماعیل اشعرى، كتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن 1400/1980؛
(4) عبدالقاهربن طاهر بغدادى، كتاب اصول‌الدین، استانبول 1346/1928، چاپ افست بیروت 1401 /1981؛
(5) احمدبن حسین بیهقى، الاسماء و الصفات، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت 1417/ 1997؛
(6) حسین‌بن حسن حلیمى، كتاب‌المنهاج فى شعب‌الایمان، چاپ حلمى محمد فوده، (بیروت) 1399/1979؛
(7) ابراهیم‌بن سرى زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنى، چاپ احمدیوسف دقاق، (قاهره) 1395/1975؛
(8) عبدالرحمان‌بن اسحاق زَجّاجى، اشتقاق اسماءاللّه، چاپ عبدالحسین مبارك، بیروت 1406/1986؛
(9) هادی‌بن مهدى سبزوارى، شرح الاسماء، او، شرح دعاءالجوشن الكبیر، چاپ نجفقلى حبیبى، تهران 1375ش؛
(10) احمدبن منصور سمعانى، روح‌الارواح فى شرح اسماء الملك ‌الفتّاح، چاپ نجیب مایل هروى، تهران 1368ش؛
(11) طباطبائى؛
(12) طبرى، جامع؛
(13) محمدبن حسن طوسى ، التبیان فى تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملى، بیروت (بی‌تا.)؛
(14) همو، الرسائل‌العشر، چاپ محمد واعظ‌زاده خراسانى، قم 1404؛
(15) علی‌بن حسین علم‌الهدى، الذخیرة فى علم‌الكلام، چاپ احمد حسینى، قم 1411؛
(16) علی‌بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدباقر موحدى ابطحى، قم 1411؛
(17) محمدبن محمد غزالى، المقصد الاسنى فى شرح معانى اسماءاللّه الحسنى، چاپ فضله شحاده، بیروت 1971؛
(18) محمدبن عمر فخررازى، التفسیرالكبیر، او، مفاتیح الغیب، بیروت 1421/2000؛
(19) همو، شرح اسماءاللّه الحسنى للرازى، و هو الكتاب المسمى لوامع ‌البینات شرح اسماءاللّه تعالى و الصفات، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره 1396/1976، چاپ افست تهران 1364ش؛
(20) ابراهیم‌بن على كفعمى، المقام الاسنى فى تفسیر الاسماء الحسنى، چاپ فارس حسون، قم 1412؛
(21) محمدفؤاد عبدالباقى، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن‌الكریم، قاهره 1364 ، چاپ افست تهران [? 1397[.

/ اسماعیل باغستانى /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6396
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست