responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6385

 

حكمةالاشراق ، مهم‌ترین اثر شیخ شهاب‌الدین سهروردى* و منبع اصلى حكمت اشراق*.

این كتاب به زبان عربى است و بنابه گزارش سهروردى (ج 2، ص 258)، در سال 582 تألیف آن به پایان رسیده است. تاریخ دقیق تألیف این كتاب را نمی‌توان معلوم كرد، زیرا سهروردى در حكمةالاشراق (ج 2، ص10) تصریح كرده كه هم‌زمان با این كتاب، برخى آثار فلسفى خود را نوشته و همچنین در اغلب آثار فلسفى خود از حكمة الاشراق چنان یاد كرده كه گویى پیش از آنها پایان یافته است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 192، 194، 361، ج 4، ص 96، 128). سهروردى در آثار عرفانى و رمزى و تمثیلى خود، به حكمةالاشراق اشاره‌اى نكرده است، اما نمی‌توان نتیجه گرفت كه آنها را قبل از حكمةالاشراق نوشته است، زیرا مباحث پخته‌اى از حكمت اشراقى در این آثار وجود دارد (رجوع کنید به سهروردى، ج 3، مقدمه نصر، ص 42).

سهروردى (ج 1، ص 192، 361، 401، ج 4، ص 128) حكمة الاشرق را كتابى مشتمل بر حكمتهاى شگفت‌انگیز و عبارات رمزگونه معرفى كرده و در میان آثارى كه در علوم الهى نوشته، براى آن جایگاه ویژه‌اى قائل شده و آن را بی‌نظیر وصف كرده است. وى در سایر آثار خود (رجوع کنید به ج 1، ص 483، 488، 505، ج 4، ص 96، 128، 241)، براى دریافت اعتقاد اصلی‌اش، به حكمة الاشراق ارجاع داده است.

وى دلیل تألیف این كتاب را اصرار دوستان و همچنین فرمانى غیبى ــكه نافرمانى از آن موجب خروج از راه راست می‌شود ــ عنوان كرده است. او در مقدمه (ج 2، ص 9ـ10)، به‌طور ضمنى، به وجه‌تسمیه این كتاب اشاره كرده است. منظور وى از حكمت همان دانش ذوقى و كشفى، در مقابل علم بحثىِ نظرى، است كه از جانب خداوند اعطا می‌گردد و نشانه آن در سخنان رمزگونه حكما یافت می‌شود. در رأس این دسته از حكما افلاطون است كه وارث حكمت هرمس، والدالحكماء، شناخته می‌شود و از حكماى یونان و ایران، آنان كه از این حكمت بهره برده‌اند، كسانى هستند كه نفوسشان از نور عقل، مُشرق و نورانى است؛ به این معنا كه به مشاهده وجدانى و معاینه عرفانىِ حقیقت دست یافته‌اند و چنان كه طلوع خورشید در مشرقِ عالَمِ جسمانى موجب پدیدار شدن محسوسات می‌شود، طلوع نورِ معنوى در نفوس آنان، موجب آشكار شدن معقولات و معارف شده است (رجوع کنید به قطب‌الدین شیرازى، ص 11؛ كوربن، ص40ـ41).

به نظر سهروردى (ج 1، ص 194، 361، ج 2، ص 258ـ259)، مطالعه حكمةالاشراق براى كسانى مفید است كه در حكمتِ بحثى مهارت یافته باشند؛ بنابراین، بهتر است كه پیش از خواندن حكمة الاشراق، كتاب التلویحات و المشارع و المطارحات ــ كه در حكمتِ بحثى و بیانِ اصولِ فلسفى به طریق مشائیان است ــ خوانده شود. علاوه بر این، قبل از شروع به آموختن این كتاب، با كم‌خورى، ترك گوشت‌خوارى، و تأمل در نور الهى، یك اربعین (چلّه) ریاضت بكشند. وى (همانجاها) توصیه كرده است كه براى مقدمات عملى و تعالیم نظرى این كتاب باید به «قیم علی‌الاشراق»، «قیم الكِتاب» یا «خلیفه» رجوع كرد، یعنى كسى كه به مبادى و اسرار و رموز این كتاب آگاه است. او همچنین از آموزش حكمت اشراق به غیر اهلش منع كرده و، طبق گفته خودش، براى دور نگهداشتن آن از نااهل، آن را به نحوى خاص تقریر نموده است. سهروردى (ج 2، ص10) سیاق این كتاب را از نظر نزدیكى به طریقه اشراقى مضبوط‌تر و به لحاظ تعلیمى آسان وصف كرده و اذعان داشته كه استدلال عقلى او مبتنى بر علم ذوقى اوست و تردید در استدلالها، یقین او را از اصل مطلب سست نمی‌گرداند.

حكمة الاشراق شامل دو بخش عمده در ضوابط فكر و انوارالهیه است و در ابتدا مقدمه و در انتها وصیتِ مصنّف در آن ذكر شده است. قسمت اول، در «ضوابط الفكر» یا «موازین اندیشه» (منطق) است. سهروردى، همانند ابن‌سینا در كتاب الاشارات و التنبیهات، منطق را در تقسیم‌بندىِ دو بخشى عرضه كرده است. دو مقاله از این قسمت به بحث تعریف (تصور) و حجت (تصدیق) اختصاص دارد. مقاله سوم در مغالطات و برخى داوریها (حكومات) بین سخنان اشراقیون و مشائیان، و بسیار مختصر است و در آن فقط به برخى قواعد و ضوابط، و در ضمن به قواعد اشراقى، اشاره شده است (براى نمونه رجوع کنید به ج 2، ص20، 29، 36). سهروردى در بخش منطق براى برخى اصطلاحات منطقى معادلهاى تازه‌اى به كار برده است، مانند دلالتهاى «قصد»، «حیطه» و «تطفّل» به جاى دلالتهاى مطابقه و تضمن و التزام (رجوع کنید به ج 2، ص 14). بخش مغالطات یا حكومات مهم‌ترین بخش این قسمت است كه سهروردى در آن تفاوت مبانى خود و مشائیان را توضیح داده است. از جمله مباحث مهم این بخش، اثبات اعتبارى بودن وجود، انكار تركیب جسم از مادّه و صورت و اثبات مُثُل افلاطونى است (رجوع کنید به ج 2، ص 61ـ105). قسمت دوم حكمةالاشراق، در بیان فلسفه نوریه و حكمت اشراقى سهروردى است. در این قسمت، نسبت نور و ظلمت و اقسام آنها و مراتب انوار و خصوصیات نورالانوار شرح داده شده است.

تبیین تغایر انوار از طریق كمال و نقص (تشكیك) و پیدایش كثرت در آنها با نسبتهاى «مشاهده و اشراق»، «قهر و محبت» و «فقر و غنا»، از اصول اشراقى و ابتكارات خاص سهروردى است كه در این كتاب به آن اشاره شده است (رجوع کنید به ج 2، ص 119، 133ـ137، 142ـ143). تأكید سهروردى بر وجود ارباب انواع (انوار قواهر عرضى) و اثبات وجود آنها براساس قاعده امكان اشرف، جواز صدور بسیط از مركّب، اَزَلیت فعل انوار و قِدَمِ عالم، ازلیت زمان، مجعول بودن ماهیت به جاى وجود، بررسى دلایل معتقدان به تناسخ و اثبات عالم مثال (مُثُلِ مُعَلقه)، از مباحث مهم مطرح شده در این اثر است (رجوع کنید به ج 2، ص 154ـ 156، 165، 172، 177، 186، 217ـ 222، 230ـ 235).

شارحان حكمة الاشراق این كتاب را به بزرگى ستوده‌اند. شهرزورى، در مقدمه شرح خود (ص 6ـ7)، آن را گنجینه شگفتیها، انباشته از نكته‌هاى غریب و سودمند كه روى زمین، بزرگ‌تر و شریف‌تر و درست‌تر از آن در باب علم الهى دیده نشده وصف كرده است. قطب‌الدین شیرازى نیز در مقدمه شرح خود (ص 3)، ضمن ذكر برخى توصیفات شهرزورى، گفته است: «این كتاب با اینكه مختصر و كم‌حجم است، داراى دانش بسیار و نام بزرگ و مقام والایى است و جاى آن است كه ظاهر خطوط آن بر چهره حور، و باطن معانى آن بر لوح جان نقش بندد.»

بر حكمةالاشراق شرحهایى نوشته شده كه از مهم‌ترین آنها شرح شمس‌الدین محمد شهرزورى* و شرح قطب‌الدین شیرازى* است. شرح قطب‌الدین شیرازى متأثر از شرح شهرزورى و بسیار مورد مراجعه حكما بوده و از مهم‌ترین تعلیقات، تعلیقه صدرالدین شیرازى (رجوع کنید به ملاصدرا*) است. هانرى كوربن (رجوع کنید به سهروردى، ج 2، مقدمه، ص 59ـ60) از دو تعلیقه و شرح دیگر یادكرده كه یكى نوشته ودود تبریزى و دیگرى نوشته نجم‌الدین حاج‌محمود تبریزى، هر دو در قرن دهم، است. كوربن نیز، به پیروى از هلموت ریتر، نام شارح را اشتباه آورده و منظور از هر دوى این اسامى، جمال‌الدین محمود نیریزى* است (رجوع کنید به نیریزى، مقدمه پورجوادى، ص 88ـ 89).

یكى از قدیم‌ترین شروح حكمةالاشراق به فارسى، اثر محمدشریف نظام‌الدین هروى است. این اثر، كه به تصریح هروى انواریه نامیده شده، مشتمل است بر شرح مقدمه و بخشى از قسمت دوم حكمةالاشراق. اهمیت آن در این است كه هروى با بهره‌گیرى از شرح قطب‌الدین شیرازى و در برخى موارد با مقایسه مطالب حكمةالاشراق با نظامهاى فلسفى هندى، بر حكمةالاشراق شرح فارسى نوشته است (هروى، مقدمه ضیائى، ص سیزده؛ نیز براى اطلاع از ترجمه دیگر از این اثر رجوع کنید به حاجی‌خلیفه، ج 1، ستون 684؛ سهروردى، ج 2، مقدمه كوربن، ص 61).

متن حكمةالاشراق را نخستین بار هانرى كوربن از روى چند نسخه خطى و شرح شهرزورى و قطب‌الدین شیرازى تصحیح كرده است (براى مشخصات آن نسخ رجوع کنید به سهروردى، ج 2، همان مقدمه، ص 73ـ79). انستیتوى ایران و فرانسه این متن را، همراه با مقدمه‌اى مفصّل به زبان فرانسه، با عنوان مجموعه دوم مصنفات شیخ اشراق در حكمت الهى در 1349ش/1970 در تهران به چاپ رساند. این اثر با عنوان مجموعه مصنفات شیخ‌اشراق، در 1355ش در تهران چاپ و در 1373ش و 1380ش تجدید چاپ شد.

شرح حكمةالاشراق شهرزورى در 1372ش، با تصحیح و مقدمه حسین ضیائى، در تهران منتشر شد. این شرح به صورت «قال ـ أقول» و داراى متن كامل حكمةالاشراق است. شرح قطب‌الدین شیرازى، به همراه تعلیقات ملاصدرا در حاشیه، در 1315، در تهران چاپ سنگى شد و در 1380ش به اهتمام عبداللّه نورانى و مهدى محقق، با حروف‌نگارى جدید، منتشر گردید. این شرح به صورت مَزجى و آمیخته با متن است.

شرح فارسى نظام‌الدین هروى، با عنوان انواریه، را حسین ضیائى با همكارى آستیم، در 1358ش در تهران منتشر كرد. سیدجعفر سجادى نیز متن حكمةالاشراق را همراه با ترجمه كامل آن به فارسى و شرح مختصر آن، در 1355ش در تهران به چاپ رساند. میرزامحمدهادى لكهنوى حكمةالاشراق را، به همراه خلاصه شرح قطب‌الدین شیرازى، به اردو ترجمه و در 304ش/1925 در حیدرآباد هند منتشر كرد. به گفته سیدحسین نصر (رجوع کنید به سهروردى، ج 3، مقدمه، ص 71)، هانرى كوربن در شُرف انتشار ترجمه حكمةالاشراق به زبان فرانسه بوده است. جان والبریج و حسین ضیائى متن و ترجمه انگلیسى حكمةالاشراق را در 1378ش/ 1999 در امریكا منتشر كردند.

حكمةالاشراق همواره مورد توجه حكماى بعد از سهروردى بوده است. براى نمونه، شهرزورى در الشجرةالالهیة (ج 2، ص 213، ج 3، ص 402، 418)، غیاث‌الدین منصور دشتكى در اشراق هیاكل‌النور (ص 25، 57، 88)، میرداماد در قبسات (ص 103، 163، 364) و ملاصدرا در اسفار(سفر1، ج1، ص60، 441، سفر2، ج2، ص 99، سفر4، ج 1، ص 348)، براى استناد و تأیید یا براى ردّ و نقد نظریات، از این كتاب استفاده كرده‌اند.


منابع :
(1) حاجی‌خلیفه؛
(2) منصوربن محمد دشتكى، اشراق هیاكل النور لكشف ظلمات شواكل الغرور، چاپ على اوجبى، تهران 1382ش؛
(3) یحیی‌بن حبش سهروردى، مجموعه مصنّفات شیخ ‌اشراق، تهران 1380ش؛
(4) محمدبن محمود شهرزورى، رسائل الشجرة الالهیة فى علوم الحقائق الربانیة، چاپ نجفقلى حبیبى، تهران 1383ـ1385ش؛
(5) همو، شرح حكمةالاشراق، چاپ حسین ضیائى، تهران 1372ش؛
(6) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازى (ملاصدرا)، الحكمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت 1981؛
(7) محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازى، شرح حكمةالاشراق سهروردى، چاپ عبداللّه نورانى و مهدى محقق، تهران 1380ش؛
(8) هانرى كوربن، روابط حكمت اشراق و فلسفه ایران باستان، گزارش (ترجمه) احمد فردید و عبدالحمید گلشن، تهران 1382ش؛
(9) محمدباقربن محمد میرداماد، كتاب القبسات، چاپ مهدى محقق و دیگران، تهران 1367ش؛
(10) جمال‌الدین محمود نیریزى، رساله در قِدَم و حدوث اجسام، چاپ رضا پورجوادى، در معارف، دوره 19، ش 3 (آذر ـ اسفند 1381)؛
(11) محمدشریف هروى، انوار: ترجمه و شرح حكمةالاشراق سهروردى، چاپ حسین ضیائى و آستیم، تهران 1358ش.

/ نجفقلى حبیبى /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6385
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست