حقیقت ، انجمن، شاخهاى از انجمن ایالتى آذربایجان. پس از تأسیس انجمن ایالتى در 18 شعبان 1324، ابتدا نمایندگان هر یك از محلات تبریز در جلسات انجمن شركت میكردند كه پس از مدتى حضور آنان سبب اخلال در جلسات شد. درنتیجه، براى هر محله، اتاقى با نام همان محله، در انجمن اختصاص یافت و نمایندگان محلات نتایج مذاكرات خود را كتبى به انجمن گزارش میكردند (طاهرزاده بهزاد، ص 148). پس از مدتى، در پى تصمیم نمایندگان محلات به تشكیل انجمن در محلات خود، چند تن از آنان (چون میرزاعلیاكبر مجاهد، میرآقاحسینى، حسینآقا فشنگچى، میرزامحمود اسكوئى، مشهدى میرزاعلى و اسماعیل امیرخیزى) احتمالا در 1325 انجمن حقیقت را در محله امیرخیز تبریز تأسیس كردند. ستارخان* به عضویت افتخارى انجمن درآمد (رجوع کنید به امیرخیزى، ص 29؛ براى اسامى انجمنهاى محلات دیگر رجوع کنید به طاهرزاده بهزاد، همانجا؛ كسروى، 1381ش، ص 570).
انجمن حقیقت، مانند دیگر انجمنهاى محلات، با برگزارى جلسات منظم به شكایات و امور مردم رسیدگى میكرد و پیشنهادهاى اصلاحى خود را به انجمن ایالتى میفرستاد و بدینترتیب به تسریع امور در انجمن ایالتى كمك میكرد (رجوع کنید به طاهرزاده بهزاد، ص 148ـ149). انجمن حقیقت در تصمیمات انجمن ایالتى در امور ایالت و كشور نیز نقش داشت، بهطورى كه در ربیعالآخر 1326 به انجمن ایالتى پیشنهاد كرد كه براى پایان دادن به اغتشاشات منطقه قرهداغ، به ایلات آن منطقه اجازه داده شود در انجمن نماینده داشته باشند (رجوع کنید به انجمن، سال 2، ش 26، 26 ربیعالثانى 1326، ص 3). گاه نیز انجمن حقیقت تصمیمهاى انجمن ایالتى را امضا و تأیید میكرد. در جمادیالاولى 1326، كه محمدعلیشاه با استقرار در باغشاه درصدد براندازى بنیان مشروطه بود، انجمن حقیقت و انجمن ایالتى و تعدادى دیگر از انجمنهاى محلات تبریز در تلگرامى به سایر شهرها اعلام كردند كه اهالى آذربایجان دیگر حاضر نیستند زیر بار «سلطنت محمدعلى میرزاى عهدشكن و مخالف كلاماللّه مجید» بروند و از مردم ایران خواستند در خلع شاه خائن به ملت و وطن با اهالى آذربایجان همراهى كنند (رجوع کنید به صادق، مجموعه 2، ص 234؛ كسروى، 1381ش، ص 517ـ521).
چند روز پس از تلگرام، محمدعلیشاه مجلس را به توپ بست و در اواخر جمادیالاولى رحیمخان چلبیانلو* به عنوان نماینده شاه به تبریز رفت و انجمن ایالتى را غارت كرد. در این میان، ستارخان براى دفاع از انجمن و حكومت مشروطه، با پشتیبانى مردم دستههاى مجاهد را تشكیل داد و با استقرار در ساختمان انجمن حقیقت، در مقابل نیروهاى رحیمخان مقاومت كرد (رجوع کنید به كسروى، 1381ش، ص 554ـ557، 682ـ720).
انجمن حقیقت در مبارزات مردم تبریز با قواى محمدعلیشاه، مركز عملیات ستارخان بود و با نمایندگانى كه براى برقرارى صلح آمده بودند، ملاقات و مذاكره میكرد (رجوع کنید به ویجویه، ص 24، 32؛ امیرخیزى، ص 29؛ جورابچى، ص 6).
در جمادیالآخره 1326، پاختیانوف (كنسول روس) براى برقرارى صلح، به انجمن حقیقت رفت و به ستارخان وعده داد كه برایش از دولت، مقام و امنیت كسب كند و از وى خواست از جنگ و مقاومت دست بردارد، ولى ستارخان مخالفت كرد (امیرخیزى، ص 108ـ109؛ جورابچى، ص 15).
ستارخان جنگ را از انجمن حقیقت با قواى محمدعلیشاه ادامه داد، ولى ظاهراً انجمن با ورود روسها به تبریز در 8 ربیعالآخر 1327، تعطیل شده است، چون چند روز پس از آن، ستارخان و باقرخان* در شهبندرخانه (كنسولگرى عثمانى) بست نشستند (رجوع کنید به كسروى، 1378ش، ص 47؛ كتاب آبى، ج 3، ص 556). مهدیقلى هدایت، حاكم تبریز، در 12 شعبان 1327 اعلام كرد كه جز «اداره حكومت و انجمن ولایتى» هیچكس حق مداخله در امور را ندارد (ص 195ـ196).
منابع : (1) اسماعیل امیرخیزى، قیام آذربایجان و ستارخان، تهران 1339ش؛ (2) محمدتقى جورابچى، حرفى از هزاران كاندر عبارت آمد : وقایع تبریز و رشت 1330ـ1326 هجرى قمرى ، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران 1363ش؛ (3) صادق صادق، خاطرات و اسناد مستشارالدوله صادق، چاپ ایرج افشار، تهران 1361ـ 1374ش؛ (4) كریم طاهرزاده بهزاد، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، تهران 1334ش؛ (5) كتاب آبى: گزارشهاى محرمانه وزارت امورخارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران، به كوشش و ویراستارى احمد بشیرى، تهران: نشرنو، 1362ـ1369ش؛ (6) احمد كسروى، تاریخ مشروطه ایران، تهران 1381ش؛ (7) همو، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، تهران 1378ش؛ (8) محمدباقر ویجویه، تاریخ انقلاب آذربایجان و بلواى تبریز، چاپ على كاتبى، تهران 1355ش؛ (9) مهدیقلى هدایت، خاطرات و خطرات، تهران 1375ش.