responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6356

 

حقوق مالكیت فكرى (حقوق معنوى) ، اصطلاحى حقوقى به معناى حقوق شناخته شده براى پدیدآورنده هر گونه اثر فكرى و غیرمادى اعم از اثر علمى، فرهنگى و صنعتى. در منابع حقوقى بر پایه دیدگاههاى مختلفى كه درباره ماهیت این نوع حق وجود دارد، تعابیر گوناگونى به ازاى این مفهوم به‌كار رفته است، مانند امتیاز فكرى یا امتیاز دولتى، امتیاز انحصارى بر اطلاعات، حقوق معنوى یا حقوق مالكیت معنوى، حق ابتكار و حقوق آفرینشهاى فكرى. حقوق مالكیت فكرى به دو شاخه اصلى تقسیم می‌شود: 1) حقوق مالكیت ادبى و هنرى یا كپی‌رایت كه همه آثار كتبى و غیركتبى مانند كتاب، رمان، نمایشنامه، فیلم، مجسمه و دیگر آثار هنرى و ادبى، آثار شفاهى (مانند سخنرانى) و نرم‌افزارهاى رایانه‌اى را دربرمی‌گیرد. 2) حقوق مالكیت صنعتى كه خود زیرشاخه‌هایى فرعى دارد، مانند حق اختراع، نامها و علائم تجارى، نشانه‌هاى جغرافیایى، اسرار تجارى و طرحهاى صنعتى (رجوع کنید به سازمان جهانى مالكیت فكرى (وایپو)، 2009). این مقاله بر شاخه اول حقوق مالكیت فكرى تأكید بیشترى دارد.

تاریخچه. در یونان باستان مخترعان و مبتكران تشویق می‌شدند. همچنین در اروپا در قرون وسطا تدابیر مختلفى براى رشد و توسعه اختراعات و اعطاى نوعى حق امتیاز به مخترعان و صنعتگران براى جلوگیرى از ركود دانش صورت گرفت و مثلا در انگلستان انواع امتیازنامه براى مخترعان صادر می‌شد. گاهى براى تشویق صنعتگران خارجى به انتقال دادن فناورى به داخل كشور امتیازى انحصارى با نام فرانشیز به آنان داده می‌شد. در 1474/879 اولین قانون حق اختراع با هدف تشویق نوآورى صنعتى و فنى در ونیز ایتالیا تدوین شد و نخستین مصوبه قانونى درباره حق اختراع در انگلیس در 1624/1033 تنظیم گردید. در فاصله سالهاى 1880 تا 1882 شمارى از كشورهاى اروپایى با الهام از قانون ونیز ایتالیا به تدوین قوانین حق اختراع پرداختند. همچنین كنوانسیون 1883 پاریس با عنوان «حمایت از مالكیت صنعتى» كه نخستین معاهده بین‌المللى درباره حمایت از مالكیت صنعتى به‌شمار می‌رود، از قوانین مذكور الهام گرفت (رجوع کنید به دراهوس، ص 22ـ24؛
ماندیك، ص 176ـ 177؛
فرهنگ تاریخ اندیشه‌ها، ج 3، ص650ـ657؛
شبیرى، ص 33ـ70). هریك از زیرشاخه‌هاى حقوق مالكیت صنعتى در بستر خاص شكل گرفته و توسعه یافته و در كشورهاى مختلف روند متفاوتى داشته است.

پیش از عصر جدید، حقوق مادى مؤلفان در قالب پاداش یا حق‌الزحمه به رسمیت شناخته می‌شد، سرقت آثار دیگران مذموم بود، ولى هیچ نظام حقوقى براى حمایت از حقوق فكرى پدیدآورنده اثر وجود نداشت. در قرون وسطا در روم تكثیر كتاب بدون اجازه مؤلف قبیح به‌شمار می‌رفت. پس از پیدایش و توسعه صنعت چاپ، كه امكان تولید كتاب را در شمارگان زیاد، با هزینه نسبتاً ارزان، فراهم می‌كرد، اندیشه حق مؤلف قوت فزاینده‌اى یافت. در انگلستان در نیمه دوم قرن هفدهم نوعى كپی‌رایت خصوصى براى صنف نوشت‌افزار برقرار شد كه به شدت مورد مخالفت شدید جان‌لاك (1632ـ1704) فیلسوف معروف انگلیسى، قرار گرفت. پارلمان انگلیس در 1709/ 1121 قانون ملكه آن را تصویب كرد كه در واقع، اولین قانون حق مؤلف در دنیا به‌شمار می‌رود (ناصر جلال، ص 35؛
دراهوس، ص 14). مطابق این قانون، تمام حقوق اثر از جمله حق نشر آن صرفاً در دست مؤلف بود و حتى قصور او در ثبت اثر در مراجع قانونى مانع از استیفاى این حق نمی‌شد. در رویه قضایى انگلیس و احكام دادگاهها از جمله مبانىِ حقوق مؤلف، عدالت و اخلاق و حقوق طبیعى ذكر شده است. كشورهاى دیگر به‌تدریج قوانینى براى حق مؤلف تدوین كردند، از جمله دانمارك در 1741/1154، امریكا در 1790/1204، فرانسه در 1791/1205 و 1793/1207، شیلى در 1834/1250، آلمان در 1837/1253، پرو در 1849/1265 و مكزیك در 1871/ 1288. حق مؤلف در این كشورها ابتدا ماهیت سرزمینى داشت یعنى حمایت قانونى از مؤلف فقط در قلمرو كشور متبوع او صورت می‌گرفت و براى حمایت از آثار در بیرون از كشورِ مبدأ، انعقاد موافقت‌نامه‌هایى با سایر كشورها مورد نیاز بود. در 1851/1267 با امضاى تفاهم‌نامه‌اى میان بریتانیا، فرانسه و پرتغال اولین حمایتهاى بین‌المللى از حقوق مؤلفان آغاز شد و سپس انعقاد چنین موافقت‌نامه‌هایى میان كشورهاى اروپایى رواج یافت. در 1886/1303 اولین موافقت‌نامه بین‌المللى درباره حقوق مؤلف در بِرن سویس منعقد و به تصویب رسید و به «میثاق برن براى حمایت از آثار ادبى و هنرى» شهرت یافت و كشورهاى امضاكننده اتحادیه برن را تشكیل دادند.

با پیشرفت فناوریهاى نوین و آشكار شدن كاستیهاى قوانین، متن میثاق برن چند بار مورد تجدیدنظر قرار گرفت؛
از جمله در اجلاسیه‌هاى برلین (1908)، رم(1928)، بروكسل (1948)، استكهلم (1967، 1979) و پاریس (1908، 1971). در اجلاسِ مجمع عمومى یونسكو در 1966 این پیشنهاد مطرح شد كه مفاد میثاق برن و نیز سایر قوانین بین‌المللى حق مؤلف با توجه به شرایط فرهنگى و اقتصادى و منافع كشورهاى در حال توسعه تعدیل شود. این پیشنهاد در اجلاس 1967 استكهلم به تصویب رسید. مفاد میثاق برن را سازمان جهانى مالكیت فكرى (وایپو) كه براساس پیمان 1967/1376ش استكهلم به ‌وجود آمد و به یكى از سازمانهاى تخصصى سازمان ملل متحد تبدیل شد، اجرا می‌كند. براساس گزارش وایپو در 1997/1376ش (صدودهمین سال پیدایش میثاق برن)، 127 كشور دنیا به این میثاق پیوسته‌اند (رجوع کنید به دراهوس، ص 22ـ30؛
جبّور، ص30ـ31، 34ـ35؛
ناصر جلال، ص 36ـ43؛
شفیعی‌شكیب، ص 11ـ14؛
براى متن اصلى میثاق رجوع کنید به سازمان جهانى مالكیت فكرى، 2009؛
نیز براى متن فارسى رجوع کنید به شفیعی‌شكیب، ص50ـ94).

با آگاهى كشورها از منافع اقتصادى قوانین حق مؤلف از یك سو، و ظهور صنعت رایانه در قرن بیستم از سوى دیگر، میثاقهاى تَبَعى بین‌المللى دیگرى براى حمایت از پدیدآورندگان از جمله تهیه‌كنندگان برنامه‌هاى صوتى، تصویرى و رایانه‌اى شكل گرفت مانند كنوانسیون جهانى حق مؤلف، میثاق رم (1961) و بروكسل (1974). همچنین «موافقت‌نامه جنبه‌هاى مرتبط با تجارت حقوق مالكیت‌فكرى (تریپس)» در دسامبر 1993/ آذر 1372، در قالب مذاكرات سازمان گات مقرراتى را براى حمایت از حقوق تبعى (حقوق مرتبط با حقوق مؤلف) مقرر كرد (رجوع کنید به شفیعی‌شكیب، ص 34ـ35). با ظهور شبكه اینترنت و تأثیر ژرف آن بر شیوه‌هاى تولید، استفاده و توزیع آثار فكرى، مقررات پیشین موجود در میثاق برن كافى نبود. ازاین‌رو، قرارداد همكارى میان سازمان جهانى مالكیت فكرى و سازمان تجارت جهانى در 1995/1374ش در ژنو منعقد و پیمانهاى جدید كپی‌رایت به نامهاى معاهده كپی‌رایت وایپو در 25 مادّه و معاهده اجراكنندگان و تولیدكنندگان آثار صوتى وایپو در 33 مادّه در 1996 تدوین شد. امروزه علامت اختصارى حق مؤلف در بیشتر كشورها به رسمیت شناخته شده و به‌كار می‌رود (همان، ص 36ـ43؛
جبّور، ص 31؛
نوروزى، ص 27).

ماهیت و مشروعیت. آراى گوناگونى درباره چیستى موضوع حقوق مالكیت فكرى بیان شده است. برخى از حقوق‌دانان قائل به وحدت موضوع در انواع مختلف حقوق فكرى نیستند؛
ولى حقوق‌دانانى كه به یگانگى موضوع این نوع حقوق قائل‌اند، درباره این موضوع دیدگاههاى مختلفى ابراز كرده‌اند، از جمله : خلاقیت موجود در اثر فكرى، افكار و اندیشه‌هاى موجود در آن، كار انجام شده، اشیاى مجرد و انتزاعى، و اطلاعات موجود در اثر (رجوع کنید به دراهوس، ص 18ـ21، 33؛
جعفرى لنگرودى، ص 119، 172؛
شبیرى، ص 126ـ151). درباره ماهیت حقوق فكرى و اینكه آیا از نوع حق* به ‌شمار می‌رود یا حكم* و اگر حق است، چه نوع حقى شمرده می‌شود، دیدگاههاى گوناگونى ابراز شده است. به نظر حقوق‌دانان، ویژگیهاى حق بر حقوق مالكیت فكرى انطباق دارد. همچنین از آنجا كه این حقوق بسیارى از ویژگیهاى مال (ارزش اقتصادى داشتن، امكان نقل و انتقال و...) را دارند، می‌توان بر آن بود كه این حقوق مال هم به‌شمار می‌روند. برخى نظامهاى حقوقى، حقوق فكرى را از نوع حقوق عینى و برخى دیگر از نوع حقوق دَینى، و شمارى دیگر حقى خاص دانسته‌اند كه در قالب این تقسیم‌بندى سنّتى در حقوق نمی‌گنجد. بر پایه نظر مقبول‌تر در حقوق ایران و فقه اسلامى، حقوق فكرى حقى عینى و از نوع حق مالكیت است، هرچند نظریه حق عینىِ محض هم پیروانى دارد (رجوع کنید به كاتوزیان، ج3، ص393ـ458؛
جعفری‌لنگرودى، ص 119؛
دُرَینى، ص37ـ 59؛
شبیرى، ص 153ـ228؛
نیز رجوع کنید به حقوق*، بخش :1 كلیات).

بحث درباره حقوق مالكیت فكرى از نظر فقهى موضوعى جدید به‌شمار می‌رود و ازاین‌رو، در میان فقهاى مسلمان، چه شیعه چه اهل سنّت، هنوز بسط كافى نیافته است. با این همه، درباره مشروعیت این حق به استناد ادله عام و قواعد فقهى آراى موافق و مخالف مطرح شده و هریك به شمارى از دلایل نقلى و عقلى استناد كرده‌اند. در میان ادله نقلى، آیات و احادیثِ دالّ بر حرمت استفاده كردن از مال مردم بدون رضایت آنها (رجوع کنید به بقره : 188)، وجوب وفاى به پیمانها (مائده: 1)، اهمیت كسب علم (زمر: 9)، حرمت غصب و تجاوز به حقوق دیگران (نساء: 29؛
بیهقى، ج 6، ص 91ـ94)، نفى ضرر و عسر و حرج با این فرض كه این حق نوعى مال به شمار می‌رود، از جمله مهم‌ترین مستندات موافقانِ مشروعیت حق مالكیت فكرى است. از دیگر مستندات موافقان از میان فقهاى اهل سنّت، به ویژه از منظر مقاصد شریعت، دلیل مصالح مرسله و نیز عرف است كه به‌ویژه درخصوص مشروعیت حق مؤلف به آنها استناد شده و آن را موافق اهداف و مقاصد شرع در حفظ حرمت اموال و حقوق دیگران و نشر دانش دانسته‌اند (رجوع کنید به سازمان كنفرانس اسلامى. مجمع فقه اسلامى، ص110؛
درینى، ص20ـ34، 125ـ126؛
شبیرى، ص 458ـ464). برخى فقهاى شیعه نیز با تمسك به دلیل عقل به عنوان منبع استنباط احكام كوشیده‌اند مشروعیت حق مؤلف را اثبات كنند با این توضیح كه دلایلى عقلى مانند «ضرورت حفظ نظامِ» جامعه اسلامى و «لزوم رفع نیازهاى مسلمانان» اقتضا دارد كه نظام حقوق مالكیت فكرى پذیرفته شود؛
زیرا حذف این نظام حقوقى موجب ایجاد اختلال در معاش شمارى از انسانها، تحقق هرج‌ومرج، ایجاد عسر و حرج و در معرض خطر قرارگرفتن اموال و اعراض انسانها می‌گردد. به‌علاوه پذیرش نظام حقوق مالكیت آثار فكرى به تقویت انگیزه اشخاص در آفرینش آثار جدید كه از جمله مصالح مسلمانان است، می‌انجامد. موافقان، همچنین با استناد به دلیل بناى عقلا* گفته‌اند كه باتوجه به رواج این رویه (پذیرش حقوق معنوى) در میان اقوام و ملل مختلف و از آن‌رو كه شارع (كه از آینده آگاه بوده) نارضایتى خود را از این سیره اعلام نكرده، باید آن را مقبول و معتبر به‌شمار آورد. فقهاى امامى علاوه بر این به مستنداتى دیگر، مانند اقتضاى عناوین ثانویه، پذیرش آن از باب احكام حكومتى، ارتكاز عقلایى، نظریه منطقةالفراغ (كه محمدباقر صدر مطرح كرده است) و شمول اختیارات ولىّفقیه استدلال كرده‌اند (رجوع کنید به تسخیرى، ص 119ـ121؛
حائرى، ص 97ـ 103؛
براى تفصیل ادله و نقد آنها رجوع کنید به شبیرى، ص 468ـ 558). مجمع فقه اسلامى وابسته به سازمان كنفرانس اسلامى در اجلاسیه 1988/1367ش خود، پس از بحث و بررسى دیدگاههاى اعضا و كارشناسان، حقوق معنوى را حقوقى عرفى و از نظر شرعى معتبر دانست و هرگونه تجاوز به آن را ممنوع كرد (رجوع کنید به سازمان كنفرانس اسلامى. مجمع فقه اسلامى، ص 104).

در برابر، مشروعیت حقوق مالكیت فكرى در میان فقها مخالفانى جدّى دارد. از جمله استدلالهاى مخالفان، این است كه حق مؤلف، حق مخترع و حق انحصار تجارى یك كالا مستند شرعى ندارد و به صرف درج عبارت «حق چاپ محفوظ» مالكیت یا سلطه‌اى به سود مؤلف و تكلیفى برعهده دیگران پدید نمی‌آید. بر این اساس، افراد می‌توانند هر كتابى را پس از تملك، چاپ و تكثیر كنند و كسى حق ممانعت آنها را از این كار ندارد (براى نمونه رجوع کنید به امام خمینى، ج 2، ص 625ـ626؛
براى تحلیلى دیگر از دیدگاه امام خمینى در این باره رجوع کنید به عربیان، ص 198). استدلال دیگر این است كه در مصادیق حقوق فكرى مانند حق تألیف یا اختراع عقدى ایجاد نشده تا بتوان از ادله وجوب التزام به عقود و پیمانها استفاده عموم یا اطلاق كرد. همچنین نمی‌توان این حق را مانند حق سَبْق یا حق تحجیر حقى عرفى دانست و بدین استناد مشروع شمرد، زیرا تمسك به عرف و بناى عقلا در جایى درست است كه شرع روش عرف را امضا كرده باشد، درصورتى كه به‌رغم وجود مؤلف، مبتكر و مخترع در عصر شارع، براى آنان حقى مقرر نشده است. به‌علاوه در جایى كه در مصداق بودن یك چیز براى یك عنوان عام تردید و شبهه وجود دارد، نمی‌توان با تمسك به دلیل عام آن چیز را مصداق آن عام دانست و شبهه مصداقى را برطرف كرد (رجوع کنید به آیتى، ص 71ـ72؛
حائرى، ص 102ـ103). به نظر مطهرى (ص 58ـ59)، اختراعْ محصول مستقیم نبوغ فكرى فرد نیست تا او مالك اثر یا اختراع خویش باشد بلكه طبیعت یا اجتماع به دلیل شرایط و زمینه‌هاى خاص در پیدایش چنین اختراعى مؤثر بوده‌اند. ازاین‌رو، اموال فكرى مانند اختراع و تألیف سرمایه‌اى عمومى و مملوكى اشتراكى است نه ملك خصوصى. استدلال دیگر مخالفان، آن است كه قائل شدن به حق انحصارى نشر براى پدیدآورنده، موجب كتمان علم و به‌علاوه، نفى جنبه عبادىِ آن می‌شود؛
در حالی‌كه، به استناد ادله متعدد نقلى، خدا و پیامبرش از كتمان علم و نگرش صرفاً مادى به آن بیزارند (رجوع کنید به بقره: 159؛
بخارى، ج 1، ص 25ـ27؛
ابن‌ماجه، ج 1، ص 96ـ97؛
عجلونى، ج 2، ص 359؛
شبیرى، ص 559ـ598). برخى فقها مشروعیت حق مؤلف را منوط به وجود قراردادهاى رسمى دانسته و مثلاً آن را نسبت به آثار داخل كشور ایران، به‌طور مطلق پذیرفته و اعتبار این حق را براى مؤلفان آثار خارجى مشروط به وجود قراردادى میان ایران و كشورهاى متبوع آن مؤلفان دانسته‌اند (براى نمونه رجوع کنید به خامنه‌اى، ج 2، ص 79).

حقوق مالكیت فكرى در ایران و جهان اسلام. از میان مصادیق حقوق مالكیت فكرى، شاخه حقوق مالكیت صنعتى در قوانین ایران سابقه‌اى طولانی‌تر دارد و كم و بیش با نظام بین‌المللىِ حقوق مالكیت فكرى هماهنگ است. نخستین قانون درباره «ثبت علائم تجارى و اختراعات» در 1304ش در 18 مادّه و 5 تبصره، و آیین‌نامه اجرایى آن در 26 تیر 1306 (پیش از تدوین قانون مدنى ایران) به تصویب رسید. با توسعه روابط بازرگانى ایران با كشورهاى خارجى قانون 1304ش نسخ شد و قانون جدید «ثبت علائم و اختراعات» در 51 مادّه و سه فصل، در 1310ش، به تصویب رسید. برطبق مادّه 4 این قانون، از حقوق اتباع خارجى درصورتى حمایت می‌شود كه كشورهاى متبوع آنان نیز متقابلا به موجب عهدنامه یا قوانین داخلى خود از علائم تجارى ایران حمایت كنند. در 1328ش آیین‌نامه نصب و ثبت اجبارى علائم صنعتى بر روى بعضى اجناس دارویى، خوراكى و آرایشى تصویب شد. در 1338ش ایران به كنوانسیون پاریس براى حمایت از مالكیت صنعتى كه قبلا در 1337ش در مجلس تصویب شده‌بود، پیوست. پس‌از پیروزى انقلاب اسلامى (1357ش)، مجلس شوراى اسلامى در 1377ش ادامه الحاق جمهورى اسلامى به كنوانسیون پاریس را، با رعایت اصلاحات به‌عمل آمده در 1967 و 1979 استكهلم، تصویب كرد و عضویت ایران همچنان باقى است (رجوع کنید به نوروزى، ص 27ـ31).

حقوق مالكیت ادبى و هنرى تا قبل از دوره پهلوى در ایران معنایى نداشت. هرچند گاهى آثار منتشره با درج عبارت «حق طبع محفوظ» منتشر می‌شد، ولى در واقع هیچ ضمانت اجراى حقوقى براى این حق وجود نداشت. براى نخستین بار مواد 213 مكرر، 244، 249 قانون مجازات عمومى مصوب 1304ش، در بخش دسیسه و تقلب در كسب و تجارت، به حقوق مؤلفان و مصنفان و تخلفات مربوط به چاپ و فروش آثار قابل طبع اختصاص یافت و در 1310ش مواد 244 و 249 اصلاح شد. مواد مذكور در قانون مجازات عمومى را برگرفته از مواد 425 تا 429 قانون مجازات فرانسه دانسته‌اند. در 1309ش، ایران عهدنامه‌هایى دوجانبه با كشورهاى آلمان، اسپانیا و ایتالیا درباره حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان منعقد كرد. در 1334ش، 1336ش، 1338ش، 1342ش و 1343ش لوایحى با عنوان «تألیف و ترجمه» تهیه شد ولى به دلایل مختلف در مجلس سنا مسكوت ماند تا آنكه در 1346ش لایحه «حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان» تهیه شد و در 11 دى 1348 در 33 مادّه و سه تبصره به تصویب مجلس رسید و در 1350ش آیین‌نامه اجرایى آن تدوین شد. به موجب مادّه 32 این قانون، چهار مادّه 245 تا 248 قانون مجازات 1304 ملغا اعلام شد. در این لایحه حقوق معنوى تعریف نشده ولى در مادّه 4، قانون‌گذاران «حقوق معنوىِ» پدیدآورندگان آثار را غیرقابل انتقال و غیرمحدود به زمان و مكان دانسته‌اند. بنابراین حتى اگر پدیدآورنده موافقت كند نمی‌توان اثر او را به نام شخص دیگرى منتشر كرد. این قانون علاوه بر حمایت از آثار ادبى، براى نخستین بار آثار هنرى را هم حمایت می‌كرد. در 1352ش قانون مكمل دیگرى با عنوان «قانون ترجمه و تكثیر كتب و نشریات و آثار صوتى» در 12 مادّه و یك تبصره به تصویب رسید كه بنابر مادّه اول آن، حق مترجم تا سى سال پس از مرگ او باقى است. مادّه 5 این قانون مشابه مادّه 10 و 10 مكرر میثاق برن است كه استفاده منصفانه یا تكثیر و نسخه‌بردارى از كتابها و نشریات به منظور استفاده در كارهاى آموزشى یا تحقیقات علمى را مجاز دانسته، مشروط بر آنكه جنبه انتفاعى نداشته باشد (رجوع کنید به عبادى، ص 112ـ113؛
نوروزى، ص 31ـ34، 118ـ119). ایران از 1354ش با تصویب مجلس سنا به میثاق بین‌المللى حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى پیوست كه مادّه 15 آن حمایت از هرگونه اثر علمى، ادبى یا هنرى را وظیفه اعضا دانسته است (براى متن اصلى میثاق رجوع کنید به دفتر كمیسر عالى حقوق بشر سازمان ملل متحد، 2009؛
نیز براى متن فارسى رجوع کنید به مهرپور، ص 439ـ476).

پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در مادّه 26 قانون اساسى به مالكیت مشروع حاصل از كسب و كار هركس تصریح شد كه به نحوى بر مشروعیت مالكیت فكرى دلالت دارد. به‌علاوه، هیچ مادّه قانونى در دوره جدید، قوانین 1348ش و 1352ش درباره حق مؤلف را نسخ نكرد. با وجود این، به دلیل مخالفت فتوایى بیشتر فقها، از جمله امام خمینى، حق مؤلف در سالهاى ابتدایى پس از پیروزى انقلاب جدّى گرفته نمی‌شد. در 6 شهریور 1373 هیئت وزیران یك مادّه به فصل پنجم لایحه مجازات اسلامى افزود كه به موجب آن «هرگونه تصرف غیرمجاز در پردازش و انتقال داده‌ها و نرم‌افزارهاى كامپیوترى» جرم تلقى شد ولى این مادّه در قانون تعزیرات و مجازاتهاى بازدارنده مصوب 1375ش به تصویب نرسید. در 1379ش قانون «حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهاى رایانه‌اى» تصویب شد كه براساس آن، صاحبان این آثار تا سى سال مورد حمایت واقع می‌شوند. این قانون صرفآ براى حمایت از نرم‌افزارهاى داخلى است و هنوز درباره نرم‌افزارهاى خارجى قانونى وجود ندارد. در 1380ش با تصویب مادّه‌واحده‌اى، دولت اجازه یافت تا به كنوانسیون تأسیس سازمان جهانى مالكیت فكرى ملحق شود و نماینده‌اى در این سازمان داشته باشد. بر پایه مصوبه 17 خرداد 1386 هیئت وزیران، نماینده دولت انتخاب و دبیرخانه آن در سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مستقر شده است (رجوع کنید به نوروزى، ص 36ـ37، 70).

در ایران دو دیدگاه درباره پیوستن به نظام بین‌المللى حق مؤلف وجود دارد. موافقان بر این باورند كه ایران با نپیوستن به این نظام، در مواردى مانند هنرِ منحصر به فرد فرش ایرانى، تولید فیلم و موسیقى ایرانى و تجارت چاپ و انتشار كتاب در جهان خسارتهاى مالى زیادى دیده و می‌بیند و ازاین‌رو، پیوستن ایران ضرورى است. ولى به نظر مخالفان، كشورهاى غربى سالها بدون رعایت حقوق مؤلفان ایرانى، از آثار آنان بهره‌بردارى كامل كرده‌اند و اینك بهتر است تا برقرارى موازنه بین مصرف‌كننده دیروز و امروز صبر پیشه ساخت. به‌علاوه، بیشتر موادى كه در رشته‌هاى علمى و ابزارهاى رسانه‌اى در ایران استفاده می‌شود، آثار ترجمه‌اى است كه حقوق آنها سرسام‌آور و پرداخت آن بدون صرفه اقتصادى است (رجوع کنید به همان، ص 163ـ164، نیز رجوع کنید به ص 114ـ116).

از میان كشورهاى مسلمان، بیشتر ممالك عربى پیوستن به میثاقهاى بین‌المللى حقوق مالكیت فكرى را به سود خود نمی‌دانند. در میان این كشورها مصر اولین بار در 1925/ 1304 ش براى عضویت در میثاق برن دعوت شد ولى مصریها با اینكه از 1954 قانون داخلى حق مؤلف داشته‌اند، پنجاه سال بعد (در 1977) به این دعوت پاسخ مثبت دادند و به میثاق برن پیوستند. از 1992 تا 2005 مصر به نوسازى نظام حقوق مالكیت فكرى خود، به‌ ویژه در عرصه نرم‌افزارهاى رایانه‌اى پرداخت. اما تا 1996 فقط برخى كشورهاى عربى شامل لیبى، موریتانى، مصر، تونس و مراكش به عضویت میثاق برن درآمده بودند. الجزایر علاوه بر این میثاق، به میثاق بین‌المللى حق مؤلف هم پیوسته و لبنان بخشى از میثاق برن را پذیرفته است. از اسناد یونسكو چنین برمی‌آید كه بحرین، عمان، قطر، امارات، عربستان سعودى، یمن و سومالى تا 1996 حتى داراى قوانین داخلى حق مؤلف نبوده‌اند (رجوع کنید به جبّور، ص50ـ52؛
ناصر جلال، ص 234ـ240؛
لایقى، ص 12، 17ـ19، 94، 109ـ111). در اردن قانونى درباره حق مؤلف از 1992 تصویب شد و این كشور در 1999 به عضویت میثاق برن درآمد (لایقى، ص 27ـ28). سوریه، عراق، سودان و كویت قوانین داخلى حق مؤلف دارند ولى عضو هیچ‌كدام از میثاقهاى بین‌المللى حق مؤلف نیستند (رجوع کنید به جبّور، ص 52ـ63). كشورهاى عربى به‌ازاى میثاقهاى بین‌المللى حقوق مؤلف، در 1981، به تدوین یك تفاهم‌نامه عربى 34 مادّه‌اى درباره حمایت حقوق مؤلف مبادرت كردند (براى متن تفاهم‌نامه رجوع کنید به همان، ص 153ـ164). تركیه از 1951 قانون داخلى حق طبع و نشر داشته و در 2001 قانون جدیدى را جایگزین آن كرده است. این كشور عضو میثاق برن و برخى از كنوانسیونهاى دیگر نیز هست (لایقى، ص 43). اندونزى از 2002 داراى قوانین داخلى حق مؤلف شده و به كنوانسیون بین‌المللى حق مؤلف پیوسته است (رجوع کنید به منوى مالكیت فكرى، 2009). مالزى از 1987 قانون داخلى حق مؤلف داشته و به میثاق برن و كنوانسیون بین‌المللى حق مؤلف نیز پیوسته است (رجوع کنید به سازمان مالكیت فكرى مالزى، 2009). كشورهاى تازه استقلال‌یافته آسیاى میانه تا 1996 یا قانونى در زمینه قانون حق مؤلف و طبع و نشر نداشته‌اند یا تابع قوانین روسیه بوده‌اند و كمتر به عضویت معاهده‌ها و میثاقهاى بین‌المللى درآمده‌اند. در این كشورها از 1998 پیوستن به میثاقهاى بین‌المللى آغاز شده و در این میان، آذربایجان و قزاقستان فعال‌تر بوده‌اند (رجوع کنید به لایقى، ص 24ـ26، 39ـ42، 73ـ86).


منابع :
(1) علاوه بر قرآن؛
(2) حمید آیتى، حقوق آفرینشهاى فكرى با تأكید بر حقوق آفرینشهاى ادبى و هنرى، تهران 1375ش؛
(3) ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، (قاهره 1373 /1954)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا.)؛
(4) امام خمینى، تحریرالوسیلة، تهران 1379؛
(5) محمدبن اسماعیل بخارى، صحیح البخارى، (چاپ محمد ذهنی‌افندى)، استانبول 1401/1981؛
(6) احمدبن حسین بیهقى، السنن الكبرى، بیروت: دارالفكر، (بی‌تا.)؛
(7) محمدعلى تسخیرى، «الحقوق المعنویة و امكان بیعها»، التوحید، ش40 (رمضان ـ شوال 1409)؛
(8) جورج جبّور، فى المُلكیة الفكریة حقوق المؤلف، دمشق 1417/ 1996؛
(9) محمدجعفر جعفرى لنگرودى، حقوق اموال، تهران 1376ش؛
(10) كاظم حائرى، «بررسى فقهى حق ابتكار»، فقه اهل بیت، ش 23 (پاییز 1379)؛
(11) على خامنه‌اى، اجوبة الاستفتاءات، ج 2، تهران 1422/2001؛
(12) محمد فتحى دُرَینى، حق‌الابتكار فى الفقه الاسلامى المقارن، بیروت 1404/1984؛
(13) سازمان كنفرانس اسلامى. مجمع فقه اسلامى، مصوبه‌ها و توصیه‌ها: از دومین تا پایان نهمین نشست، ترجمه محمد مقدس، جده 1418؛
(14) حسن شبیرى، «مبانى نظرى و فقهى حقوق مالكیت فكرى»، پایان‌نامه دكترى حقوق خصوصى، دانشكده حقوق و علوم سیاسى، دانشگاه تهران 1387ش؛
(15) مرتضى شفیعى شكیب، حمایت از حق مؤلف: قوانین و مقررات ملى و بین‌المللى، تهران 1381ش؛
(16) شیرین عبادى، حقوق ادبى و هنرى، تهران 1380 ش ؛
(17) اسماعیل‌بن احمد عجلونى، كشف الخَفاء و مُزیل الالباس، چاپ احمد قلاش، حلب: مكتبة التراث الاسلامى، (بی‌تا.)؛
(18) جواد عربیان، چشم‌انداز فقهى و حقوقى حقوق مالكیتهاى فكرى با تأكید بر دیدگاه فقهى امام خمینى (س)، تهران 1382ش؛
(19) ناصر كاتوزیان، فلسفه حقوق، (تهران) 1380ـ 1381ش؛
(20) غلامرضا لایقى، حق طبع و نشر در كشورهاى اسلامى، تهران 1381ش؛
(21) مرتضى مطهرى، نظرى به نظام اقتصادى اسلام، تهران 1368ش؛
(22) حسین مهرپور، نظام بین‌المللى حقوق بشر، تهران 1383ش؛
(23) ناصر جلال، حقوق المِلكیة الفكریة و آثارها على اقتصادیات الثقافة و الاتصال و الاعلام، قاهره 2005؛
(24) علیرضا نوروزى، حقوق مالكیت فكرى: حق مؤلف و مالكیت صنعتى، تهران 1381ش؛
(25) براى متن مواد قانونى مورد اشاره در متن مقاله رجوع کنید به لوح حق: مجموعه قوانین و مقررات كشور (لوح فشرده)، تهران: مجلس شوراى اسلامى، مركز پژوهشها، 1387ش؛


(26) Dictionary of the history of ideas, ed. Philip P. Wiener, New York: Charles Scribner's Sons, 1973, s.v. "Property" (by Wolfgang G. Friedmann);
(27) Peter Drahos, A philosophy of intellectuall property, Aldershot, Hampshire 2002;
(28) Intellectual Property Corporation of Malaysia, 2009. Retrieved Apr.18, 2009, from http://www. mipc.gov. my;
(29) Intellectual Property Menu, 2009. Retrieved Apr.18, 2009, from http://www.ipmenu.com;
(30) Giulio Mandick, "Venetian origins of inventors' rights", Journal of the Patent Office Society, XLII, No.6 (June 1960);
(31) Office of the High Commissioner for Human Rights, 2009. Retrieved Apr. 18, 2009, from http://www.unhchr.ch;
(32) World Intellectual Property Organization, 2009. Retrieved Apr. 18, 2009, from http://www.wipo.int.

/ سیدحسن شبیرى /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6356
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست