responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6319

 

حفظ قرآن ، بحثى قرآنى ـ حدیثى درباره فراگیرى و به خاطر سپردن قرآن. حفظ به معناى نگاهدارى و مراقبت از چیزى و غفلت نورزیدن از آن، و در برابر كلمه فراموشى است (خلیل‌بن احمد؛ ابن‌منظور، ذیل «حفظ»). این واژه به معناى خویشتن‌دارى و قدرت ضبط نَفْس، رعایت چیزى و غمخوارى نیز آمده است (راغب اصفهانى، ذیل «حفظ»). در اصطلاح، حفظ قرآن یعنى یاد گرفتن و ازبر كردن قرآن كریم (زَبیدى، ذیل «حفظ»). در قرآن نیز حافظ (اسمِ فاعل حفظ در معناى نگاهدارنده) آمده است (براى نمونه رجوع کنید به طارق: 4؛ یوسف: 64؛ حجر: 9). به این ترتیب، حافظ قرآن یعنى كسى كه همه قرآن یا بخشى از آن را، با رعایت همه قواعد، از بر باشد. می‌توان گفت اصطلاحِ حافظ قرآن از نیمه دوم قرن دوم در فرهنگ اسلامى رواج یافته است. اولین بار، واژه حافظ به معناى ازبركننده قرآن، در روایتى كه فُضیل‌بن یسار از امام صادق علیه‌السلام نقل كرده، آمده است (رجوع کنید به مجلسى، ج 89، ص 177).

در تاریخ و علوم قرآنى، اصطلاح «جمع» به معانى گوناگون، از جمله حفظ قرآن در قلبها و سینه‌ها، به‌كار رفته است (رجوع کنید به قرطبى، ج 1، جزء1، ص 49). عده‌اى از اصحاب پیامبر اكرم، قرآن را به این معنا جمع، یعنى حفظ، كردند، لذا به آنها جُمّاع یا حفّاظ قرآن گفته‌اند (ابن‌سعد، ج 2، ص 355ـ358؛ نیز رجوع کنید به زركشى، ج 1، ص 326ـ337). حافظان قرآن به قُرّاء نیز نامبردار بوده‌اند (رجوع کنید به زركشى، همانجا؛ سیوطى، ج 1، ص 344؛ رامیار، ص 212). به نظر ابن‌جزرى (النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 6)، اعتماد در نقل و روایت قرآن به‌سبب محفوظ بودن آن در سینه‌ها بود. در دیدگاه ابن‌اثیر (ج 1، ص 23)، عبارت «اَناجیلُهُم صُدورُهُم» به این مطلب اشاره دارد، كه سینه‌هاى امت اسلامى محل نگهدارى آیات قرآن است. بدین‌سان، جمع قرآن به معناى حفظ آن، از زمان پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله آغاز شد و خود ایشان، به عنوان «سید حافظان»، تمام قرآن را ازبر داشت (رامیار، ص 221ـ223). اهتمام پیامبر به حفظ قرآن به حدى بود كه به استناد آیات شانزدهم و هفدهم سوره قیامت در این كار عجله می‌كرد و خدا او را مطمئن ساخت كه قرآن را در سینه‌اش حفظ می‌كند. براساس روایتى (رجوع کنید به ابن‌حَنْبل، ج 1، ص 288، 363، 366)، پیامبر اكرم هر سال در ماه رمضان قرآن را تا آنجا كه نازل شده بود، براساس حافظه‌اش با جبرئیل مقابله و تكرار می‌كرد. پیامبر اسلام دیگران را نیز تشویق می‌كرد هرچه می‌توانند قرآن را بیشتر حفظ كنند (رجوع کنید به زنجانى، ص 35ـ37) و آنچه را حفظ كرده‌اند نزد او بخوانند تا ایشان درستى آن را تأیید كند (مقدمتان فى علوم القرآن، ص 23؛ قرطبى، ج 1، جزء1، ص 39). بر مبناى روایتى دیگر، پیامبر اكرم به على علیه‌السلام توصیه كرد، از خدا توفیق حفظ قرآن را بخواهد (ترمذى، ج 5، ص 564).

تأكید پیامبر اكرم بر حفظ قرآن شواهد دیگرى نیز دارد، از جمله ایجاد كانون تعلیم قرائت و حفظ و نظارت بر آن، به گونه‌اى كه اگر فردى به مدینه هجرت می‌كرد، پیامبر او را نزد قاریان و حافظان می‌فرستاد و هركس آنچه از قرآن می‌دانست، بر دیگرى از حفظ می‌خواند (زرقانى، ج 1، ص 241ـ242). پیامبر به قرائت حافظان قرآن گوش می‌كرد و این خود بیانگر اهتمام ایشان به موضوع حفظ قرآن بود. آن حضرت از ابن‌مسعود خواست كه قرآن را بخواند و شنیدن آن را از زبان وى خوشایند دانست (رجوع کنید به ونسینك، ص 399). اُبىّبن كعب نیز از حافظانى بود كه قرآن را نزد پیامبر قرائت كرد و پیامبر هم قرآن را براى او خواند (ابن‌جزرى، غایةالنهایه فى طبقات القرّاء، ج 1، ص 31). اهمیت حفظ قرآن در نظر پیامبر باعث شد مسلمانان صدر اسلام نیز به آن توجه ویژه‌اى پیدا كنند و در تقویت و افزایش حفظ قرآن بكوشند. حفظ قرآن براى آنان می‌توانست از جنبه‌هاى گوناگون مهم باشد؛ مثلاً، تلاش براى صیانت قرآن یا حفظ براى آنكه آیات را در بین نمازهاى واجب یا مستحب بخوانند (رامیار، ص 243ـ244).

در زمان حیات پیامبر اكرم، بیش از ده تن از صحابه تمام قرآن را از حفظ بودند (ابوشامه، ص 38). سیوطى (ج 1، ص 244، 249) سخن كسانى را كه قاریان قرآن را در زمان پیامبر اكرم ــ كه به‌نظر می‌رسد همان حافظان قرآن‌اندــ چهار نفر دانسته‌اند (رجوع کنید به بخارى، ج 4، ص 228؛ مسلم‌بن حجاج، ج 2، ص 1914ـ1915)، نادرست خوانده و از 37 تن حافظ قرآن در آن زمان نام برده است. افزون بر این، حوادثى چون بِئْرمَعونه (در سال چهارم هجرت)، كه در آن هفتاد تن از قاریان و حافظان به شهادت رسیدند (بخارى، ج 5، ص 41ـ42)، نشان‌دهنده فراوانى حافظان در زمان پیامبر است. برخى از آنان، نظیر اُبىّ بن كعب* یا معاذبن جبل*، علاوه بر حفظ قرآن، به امر پیامبر اكرم تدریس قرآن هم می‌كردند (رجوع کنید به ابوشامه، ص 36). امام على علیه‌السلام، عبداللّه‌بن مسعود، عبداللّه‌بن عباس و ابىّ بن كعب از جمله حافظان تمام قرآن بودند (رامیار، ص 248ـ254). ابن‌سعد (ج 8، ص 457) از زنى به ‌نام امّ ورقه نام برده كه در زمان پیامبر حافظ قرآن بوده است. ابن‌مسعود هفتاد سوره را از پیامبر اكرم و بقیه قرآن را از على علیه‌السلام فراگرفت و حفظ كرد (زنجانى، ص 36).

چون به خاطر سپردن قرآن براى همه آسان نبود و، چنان‌كه زركشى (ج 1، ص 324) گفته است، مقدور شدن حفظ قرآن براى مسلمانان از اسرارِ نزول تدریجى قرآن به شمار می‌رفت، شمار زیادى از صحابه بخشهایى از قرآن را در حافظه داشتند. به همین دلیل، براى جبران ناتوانى از حفظ تمام قرآن، حفظ آن در میان اصحاب تقسیم شد (كتانى، ج 2، ص 292). مثلاً، زیدبن ثابت انصارى در نوجوانى هفده سوره قرآن را از حفظ داشت (رامیار، ص 239).

حفظ كل قرآن یا بخشى از آن، در صدر اسلام نوعى برترى و امتیاز به شمار می‌آمد. این امتیاز براى مثال باعث می‌شد فردى امام جماعت شود گرچه نوجوان باشد یا پس از جنگ اُحُد، شهداى حافظ قرآن، نزدیك‌تر به حمزه، عموى پیامبر، دفن شدند (همان، ص 231، 238).

موضوع حفظ قرآن در روایات هم انعكاس یافته است. پیامبر اكرم حافظان قرآن را برجستگان امت اسلام معرفى كرده است. طبق روایت دیگرى از ایشان، خدا حافظ قرآن را از عذاب دور نگه خواهد داشت (رجوع کنید به مجلسى، ج 89، ص 178) و شفاعت آنان در مورد ده تن از اعضاى خانواده‌شان كه مستوجب دوزخ‌اند، پذیرفته خواهد شد (رجوع کنید به ابن‌ماجه، ج 1، ص 78). در روایتى از امام صادق علیه‌السلام، حافظ قرآن درصورت عامل بودن به آن، جایگاهى هم‌ردیف فرشتگان الهى دارد و براساس حدیثى دیگر، امام ششم شیعیان، افزون بر حفظ قرآن، به ضرورت پایبندى به حدود قرآنى تأكید كرده‌اند (رجوع کنید به مجلسى، ج 89، ص 179). در برخى روایات راجع به حفظ قرآن، از عقوبت فراموشى قرآن هم سخن رفته است (رجوع کنید به دارمى، ص 833؛ مجلسى، ج 89، ص 187). اما به نظر عَلَم‌الهدى (ج 1، جزء1، ص 4)، برداشت افرادى چون ابوعبید قاسم‌بن سلّام و ابن‌قتیبه در بحث فراموشى قرآن و كیفر آن، نادرست است. به اعتقاد این متكلم شیعى، مقصود از عقوبت فراموشى در این‌گونه روایات، به مراتبِ كمال نرسیدنِ حافظِ قرآن است.

سیوطى (ج 1، ص 343) حفظ قرآن را واجب كفایى دانسته و به دو روش حفظ در زمان پیامبر اكرم اشاره كرده است؛ یكى شنیدن قرائت پیامبر و دیگرى قرائت صحابه نزد ایشان. افزون بر این، اجازه پیامبر به صحابیانِ حافظ، كه قرآن را به دیگران آموزش بدهند، نیز از راههاى معمول حفظ در صدر اسلام به شمار آمده است (بخارى، ج 4، ص 1912).

پس از گسترش اسلام و انتشار نسخه‌هاى قرآن كریم در جهان اسلام، روش حفظ قرآن نیز تغییر كرد. مسلمانان در طول تاریخ اسلام، موضوع حفظ قرآن را مورد عنایت قرار داده‌اند. بسیارى از مسلمانان، تا روزگار معاصر، فرزندان خود را از سن كودكى به حفظ قرآن می‌گمارند و آنان را براى این منظور به مراكز تعلیم و حفظ قرآن می‌فرستند. تا دوران اخیر، حفظ قرآن مهم‌ترین وظیفه كودكان در سطوح اولیه تحصیلى در مصر بود. در آن زمان جامع‌الازهر و مدارس پیرامونى آن، حفظ كل قرآن را شرط ورودى قرار داده بودند (سعید، ص 58 ـ59).

ذهبى نام بسیارى از حافظان قرآن را به صورت طبقه‌طبقه در كتاب معرفة القراءالكِبار آورده است. محمد سالم مُحَیسِن نیز در معجم حفّاظ القرآن عَبْرالتاریخ، از زندگى دهها تن از حافظان و قاریان یاد كرده است.


منابع :
(1) علاوه بر قرآن؛
(2) ابن‌اثیر، النهایة فى غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمودمحمد طناحى و طاهر احمد زاوى، بیروت 1383/1963، چاپ افست قم 1364ش؛
(3) ابن‌جزرى، غایة النهایة فى طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بی‌تا.)؛
(4) همو، النشر فى القراءات العشر، چاپ على محمد ضباع، مصر [? 1940[، چاپ افست تهران (بی‌تا.)؛
(5) ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی‌تا.)؛
(6) ابن‌سعد (بیروت)؛
(7) ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، استانبول 1401/ 1981؛
(8) ابن‌منظور؛
(9) عبدالرحمان‌بن اسماعیل ابوشامه، كتاب المرشد الوجیز الى علوم تتعلق بالكتاب العزیز، چاپ طیار آلتى قولاج، بیروت 1395/1975؛
(10) محمدبن اسماعیل بخارى، صحیح البخارى ، (چاپ محمد ذهنى افندى)، استانبول 1401/1981؛
(11) محمدبن عیسى ترمذى، سنن الترمذى، استانبول 1401/1981؛
(12) خلیل‌بن احمد، كتاب العین، چاپ مهدى مخزومى و ابراهیم سامرائى، قم 1409؛
(13) عبداللّه‌بن عبدالرحمان دارمى، سنن الدارمى، استانبول 1401/1981؛
(14) حسین‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، چاپ محمد سیدكیلانى، تهران [?1332ش[؛
(15) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛
(16) محمدبن محمد زَبیدى، تاج‌العروس من جواهر القاموس، چاپ على شیرى، بیروت 1414/1994؛
(17) محمد عبدالعظیم زرقانى، مناهل العرفان فى علوم القرآن ، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت 1409/1988؛
(18) محمدبن بهادر زركشى، البرهان فى علوم القرآن، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلى، جمال حمدی‌ذهبى، و ابراهیم عبداللّه كردى، بیروت 1410/ 1990؛
(19) ابوعبداللّه زنجانى، تاریخ القرآن، بیروت 1388/ 1969؛
(20) عبدالرحمان‌بن ابی‌بكر سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره 1967)، چاپ افست قم 1363ش؛
(21) علی ‌بن حسین علم‌الهدى، امالى السید المرتضى، ج 1، چاپ محمد بدرالدین نعسانى، قاهره 1325/ 1907، چاپ افست قم 1403؛
(22) محمدبن احمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج 1، جزء1، قاهره 1387/1967، چاپ افست تهران 1364ش؛
(23) محمدعبدالحی‌بن عبدالكبیر كتانى، نظام الحكومة النبویة، المسمى التراتیب الاداریة، بیروت: دارالكتاب العربى، (بی‌تا.)؛
(24) مجلسى؛
(25) مسلم‌بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، استانبول 1401/1981؛
(26) مقدمتان فى علوم القرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعیل صاوى، قاهره: مكتبة الخانجى، 1392/1972؛
(27) آرنت‌یان ونسینك، مفتاح كنوز السّنة، نقله الى اللغة العربیة محمدفؤاد عبدالباقى، (قاهره) 1404، چاپ افست قم (بی‌تا.)؛


(28) Labib Said, The recited Koran: a history of the first recorded version, translated and adapted by Bernard Weiss, M.A. Rauf, and Morroe Beger, Princeton, N.J. [c1975].

/ احمد زرنگار /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 6319
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست