حُضَینبن مُنْذِر رَقاشى ، از یاران امام على علیهالسلام و از اشراف و بزرگان قبیله بَكربن وائل*. در منابع، نام او به صورت حُصَین نیز آمده، اما صورت صحیح آن حُضَین است (رجوع کنید به ابنعساكر، ج 14، ص 396ـ397؛ ابنمنظور، ذیل «حضن»). او به نام یكى از مادربزرگهایش، رِقاشه دختر ضَبیعه، منسوب است (ابنحزم، ص 317). كنیههاى وى را ابومحمد (ابنحجر عسقلانى، ج 2، ص 360)، ابوحَفْص (طبرى، ج 6، ص 511) و در بیشتر منابع، ابوساسان ضبط كردهاند. ابنمَنْجَوَیه (متوفى 428؛ ج 1، ص 139) گفته كه ابوساسان لقب او و ابومحمد كنیه اوست. از تاریخ تولد وى اطلاعى نیست. امین (ج 6، ص 194) احتمال داده است كه در سال سوم هجرى به دنیا آمده باشد. درباره تاریخ مرگ او، اختلاف اندكى در منابع وجود دارد. به نوشته بخارى (ج 1، ص 282) او بعد از سال یكصد هجرى، و به نوشته ابن منجویه (همانجا) در سال 99هجرى درگذشت. در صحت دو روایتى كه در آن حضین یكى از نخستین كسانى ذكر شده كه پس از سَقیفه به على علیهالسلام پیوسته (رجوع کنید به كشى، ص7، 11)، به دلیل سن كم حضین در آن هنگام، تردید شده است (امین، ج 6، ص 195؛ شوشترى، ج 3، ص 568). باتوجه به فتح سمرقند در سال 93 به دست قُتَیبَةبن مُسْلِم و حضور حضینبن منذر در مجلس قتیبه در این سال (رجوع کنید به ابنعساكر، ج14، ص399ـ400) و نیز تصریح حضین به نود سالگى خود در آن سال در یكى از سرودههایش (رجوع کنید به امین، ج 6، ص 194)، حضین احتمالا در جنگ صفّین* 34 ساله بوده و بر این اساس گفته ابویقظان سُحَیمبن حفص (متوفى 190)، كه حضین را در نبرد صفّین نوزده ساله ذكر كرده (رجوع کنید به ابن منظور، همانجا)، نادرست است. نام سه تن از پسران او، به نامهاى ساسان و عیاض/ غیاظ و یحیى، و دو بیت از سرودههاى او خطاب به غیاظ، در منابع آمده است (براى نمونه رجوع کنید به ابنمنظور، همانجا؛ امین، ج 6، ص 196). یحیى از دولتمردان امویان بود كه به فرمان ابومسلم، همراه دیگر دولتمردان اموى كشته شد (رجوع کنید به ابنحزم، همانجا؛ ابنعساكر، ج 14، ص 397). در منابع اهلسنّت و شیعه از حضین به عنوان فردى ثقه یاد شده است (براى نمونه رجوع کنید به مِزّى، ج 6، ص 556؛ خویى، ج 6، ص126).
حضین از على علیهالسلام، عثمان، مُجاشِعبن مسعود و ابوموسى اشعرى روایت كرده است و از او فرزندش یحیى، حسن بصرى، و عبدالعزیزبن معمر روایت كردهاند (مزّى، ج 6، ص 555 ـ556). ابنحجر عسقلانى (همانجا)، به نقل از ابنسعد، آورده كه حضین كم حدیث بوده، اما این مطلب نادرست است و گفته ابنسعد (ج 7، ص 212) درباره ابوسعید قیس رقاشى، غلام حضین، است. ابوالحسن مداینى گفته حضین را درباره مسموم شدن امام حسن علیهالسلام با دسیسه معاویه، نقل كرده است (رجوع کنید به ابنابیالحدید، ج 16، ص 17). برقى (ص 3) حضین را از یاران و برگزیدگان على علیهالسلام یاد كرده، البته كنیه ابوساسان در نقل برقى به ابوسنان تصحیف شده است. حضرت على علیهالسلام در جنگ جمل حضین را به فرماندهى پیادهنظام قبیله بكربن وائل برگزید (مفید، ص320؛ نیز رجوع کنید به مزّى، ج 6، ص 558). در جنگ صفّین، پرچم على علیهالسلام در دست وى بود و او به سرپرستى قبیله بكربن وائل نیز گماشته شد (رجوع کنید به مزّى، ج 6، ص 557). این كار یكى از تدبیرهاى ارزنده على علیهالسلام دانسته شده است (رجوع کنید به جاحظ، ج 3، ص 108). دلیرى و پایدارى حضین در جنگ صفّین و اهتزاز موزون پرچمى كه در دست داشت، على علیهالسلام را به سرودن اشعارى برانگیخت كه در منابع مضبوط است (براى نمونه رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 289ـ290؛ ابنابیالحدید، ج 5، ص 226ـ 227). رنگ پرچمى كه در دستحضین قرار داشته، سرخ یا سیاه بوده است (رجوع کنید به مفید؛ ابنمنظور، همانجاها). به هنگام دسیسه برافراشتن قرآنها بر نیزهها و بروز اختلاف میان یاران على علیهالسلام در جنگ صفّین، حضین از نخستین كسانى بود كه با سخنانى كوتاه و شیوا از على علیهالسلام دفاع كرد و مردم را به فرمانبردارى بدون قید و شرط از ایشان فراخواند (نصربن مزاحم، ص 485ـ486؛ اسكافى، ص 167). حضرت على علیهالسلام، در دوران حكومت خود، حضین را حاكم اصطخر كرد (ابنعساكر، ج 14، ص 396؛ مزّى، همانجا).
حضین را به شاعرى و زبانآورى ستودهاند (رجوع کنید به ابنماكولا، ج 2، ص 481؛ مزّى، همانجا). ابیات پراكندهاى از او در منابع آمده است (براى نمونه رجوع کنید به جاحظ، ج 2، ص 19؛ ابنقتیبه، ج 1، جزء1، ص 161؛ ابنابیالحدید، ج 5، ص 244). امیران اموى در كارهاى خود با حضین رایزنى میكردند و از او یارى میخواستند؛ حضین در برخى سرودههاى خود به این موضوع اشاره كرده است (رجوع کنید به طبرى، ج 6، ص 395ـ 396). برخى او را به بخل و خسّت نكوهش كردهاند (رجوع کنید به ابنعساكر؛ مزّى، همانجاها). امین (ج 6، ص 195ـ196) این نسبت را از جمله یاوهسراییهاى شاعران زیادهطلب دانسته است.
منابع : (1) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ 1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛ (2) ابنحجر عسقلانى، كتاب تهذیبالتهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت 1415/1995؛ (3) ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ( 1982)؛ (4) ابنسعد (بیروت)؛ (5) ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علیشیرى، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛ (6) ابنقتیبه، عیونالاخبار، چاپ یوسف على طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت [? 1985[؛ (7) ابنماكولا، الاكمال فى رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فى الاسماء والكنى و الانساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیى معلمى یمانى، بیروت (بیتا.)؛ (8) ابنمَنْجَوَیه، رجال صحیح مسلم، چاپ عبداللّه لیثى، بیروت 1407/1987؛ (9) ابنمنظور؛ (10) محمدبن عبداللّه اسكافى، المعیار و الموازنة فى فضائل الامام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب (صلواتاللّه علیه)، چاپ محمدباقر محمودى، بیروت 1402/1981؛ (11) امین؛ (12) محمدبناسماعیل بخارى، التاریخالصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت 1406/1986؛ (13) احمدبن محمد برقى، كتاب الرجال، در ابنداوود حلّى، كتابالرجال، تهران 1383ش؛ (14) عمروبن بحر جاحظ، البیانوالتبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت [? 1367/ 1948[؛ (15) خویى؛ (16) شوشترى؛ (17) طبرى، تاریخ (بیروت)؛ (18) محمدبن عمركشى، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛ (19) یوسفبن عبدالرحمان مِزّى، تهذیبالكمال فى أسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1422/2002؛ (20) محمدبنمحمد مفید، الجمل و النصرة لسید العترة فى حرب البصرة، چاپ على میرشریفى، بیروت1414/1993؛ (21) نصربنمزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره 1382، چاپ افست قم 1404.