حُصَینبن نُمَیر ، از سرداران بنیامیه در دوران معاویه، یزید و مروان. نسب وى به شَبیببن سَكُون، از بزرگان قبیله كِنْدَه (از قبایل عرب یمانى)، میرسد (ابنحزم، ص 429). مسعودى (تنبیه، ص 282) نام او را در فهرست كاتبان پیامبر آورده است.
در سال 11، در روزگار خلافت ابوبكر، از حصینبن نمیر در جنگهاى ردّه یاد شده است. هنگامى كه ابوبكر، زیادبن لَبید را براى جمعآورى زكات بنى عَمروبن معاویه گسیل كرد و آنان حاضر به پرداخت زكات نشدند، زیاد، حصینبن نمیر را مأمور سركوبى آنان كرد (ابناثیر، ج 2، ص 380). در زمان خلافت عمربن خطّاب، هنگام فتح قادسیه در سال چهاردهم هجرت، لشكرى چهار هزار نفرى به فرماندهى سعدبن ابیوَقّاص براى فتح عراق فرستاده شد كه حصینبن نمیر و گروهى از قبیله سَكون نیز در آن بودند (همان، ج 2، ص 451). در روایتى، حصینبن نمیر سرسختترین دشمن در جنگ با على علیهالسلام خوانده شده است (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 452) ولى نصربن مزاحم در كتاب وقعة صفّین (ص 47)، اگر چه از حصین به عنوان یكى از سرداران معاویه یاد كرده، در شرح جنگ صفّین از او نامى نبرده است. به نوشته نصربن مزاحم (ص 128)، معاویه در نامهاى به مصریان، از آنان خواست كه به كمك حصینبن نمیر و معاویةبن خُدَیج ــكه هر دو در مصر بودندــ در مقابل فرماندار حضرت على، قیسبن سعد، بایستند. ظاهرآ حصینبن نمیر در زمان جنگ صفّین در مصر بوده است. حصین یكى از رؤساى اهل شام بود كه در سال 56 معاویه را تشویق كرد یزید را به ولیعهدى برگزیند (رجوع کنید به ابناعثم كوفى، ج 4، ص 334؛ نیز رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص 301). در پارهاى روایات از حصینبن نمیر به عنوان صاحب شُرطه (رئیس پلیس) عبیداللّهبن زیاد در سال 60، و از وى در شمار سرداران لشكر عبیداللّه، ضمن رویدادهاى قیام امام حسین علیهالسلام و واقعه كربلا، نام بردهاند (رجوع کنید به دینورى، ص 240، 243، 246، 254، 258ـ259؛ ابناعثم كوفى، ج 5، ص 52، 82، 89، 117ـ118)؛ اما ظاهرآ وى را با حصینبن تَمیم تمیمى اشتباه كردهاند. طبرى همه جا (مثلاً رجوع کنید به ج 5، ص 394ـ395، 401، 434، 437، 439ـ440، 449) از حصینبن تمیم تمیمى به عنوان صاحب شرطه عبیداللّه یاد كرده و از وى در حوادث مربوط به قیام امام حسین یاد كرده است.
در واقعه حَرّه* (اواخر سال 63)، حصینبن نمیر از سرداران همراه مسلمبن عُقبه بود كه از دمشق روانه مدینه شد. حصین فرماندهى اهل حِمْص را برعهده داشت. در آخر محرّم سال 64 مسلمبن عقبه ــ پس از سركوب قیام مردم مدینه، در حالى كه براى سركوب شورش عبداللّهبن زبیر روانه مكه بودــ درگذشت و بنابر سفارش یزید، حصینبن نمیر فرماندهى سپاه را برعهده گرفت (دینورى، ص 246؛ یعقوبى، ج 2، ص 251؛ طبرى، ج 5، ص 488،490، 496). مردم در مكه با ابنزبیر بیعت كرده بودند (طبرى، ج 5، ص 497). حصینبننمیر در 25 یا 26 محرّم 64 وارد مكه شد و ابنزبیر را محاصره كرد. ابنزبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیعالاول سال 64، حصینبن نمیر و شامیان، در كوههاى اطراف كعبه منجنیقها و عرادههایى بهكار انداختند و با سنگ و آتش به شهر مكه و كعبه حمله كردند كه كعبه ویران شد و جامه و چوبهاى آن سوخت (همان، ج 5، ص 497ـ499؛ ابناعثم كوفى، ج 5، ص 164؛ مسعودى، مروج، ج 3، ص 270).
در اوج جنگ بین شامیان و مكّیان، خبر مرگ یزید ( 14 ربیعالاول 64) به ابنزبیر رسید. حصین به ابنزبیر پیشنهاد كرد خلافت را بپذیرد و همراه حصین و لشكر وى به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرند، اما ابنزبیر نپذیرفت و حصین با لشكر خود سوى شام بازگشت (دینورى، ص 268؛ یعقوبى، ج 2، ص 253؛ طبرى، ج 5، ص 499، 501ـ502؛ مسعودى، مروج، ج 3، ص 281).
پس از خلافت كوتاه معاویهبن یزید و مرگ او در سال 64، حصین براى به خلافت رساندن مروانبن حَكَم كوشید (رجوع کنید به طبرى، ج 5، ص 503، 535ـ536). در سال 65، در آغاز خلافت عبدالملكبن مروان، حصین جزو فرماندهان شام بود كه قیام توابین*، به رهبرى سلیمانبن صُرَد، را در عینالورده سركوب كرد (همان، ج 5، ص 594، 597ـ599؛ ابناعثم كوفى، ج 6، ص 221ـ224؛ مسعودى، مروج، ج 3، ص 294ـ295).
هنگامى كه مختار به خونخواهى امام حسین علیهالسلام قیام كرد، به فرمانده سپاهش، ابراهیمبناشتر، سفارش كرد كه عبیداللّهبن زیاد و حصینبن نمیر را بهقتل برساند (دینورى، ص 293).
در سال 66 یا 67، در جنگ میان ابنزیاد و ابراهیمبن اشتر، بسیارى از قاتلان امام حسین علیهالسلام كشته شدند و حصینبن نمیر نیز هنگام درگیرى با شَریكبن جَدیرتَغْلبى، كشته شد (طبرى، ج 6، ص 88ـ90؛ ابناعثم كوفى، ج 6، ص 280؛ مسعودى، مروج، ج 3، ص 298).
ابراهیمبن اشتر سر حصین و دیگر كشتگان لشكر شام را براى مختار به كوفه فرستاد. مختار سر حصین و عدهاى دیگر از كشتگان را نزد محمدبن حنفیه به مكه فرستاد و سر بقیه را در كوفه آویزان كرد (ابنحبیب، ص 491؛ ابناعثم كوفى، ج 6، ص 282ـ283؛ ذهبى، حوادث و وفیات 61ـ80ه ، ص 56ـ 57).
منابع : (1) ابناثیر؛ (2) ابناعثم كوفى، كتاب الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت 1411/1991؛ (3) ابنحبیب، كتابالمُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دكن 1361/1942، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛ (4) ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ( 1982)؛ (5) احمدبن داوود دینورى، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر (1379/ 1959)، چاپ افست بغداد (بیتا.)؛ (6) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات 61ـ80ه ، بیروت 1418/1998؛ (7) طبرى، تاریخ (بیروت)؛ (8) مسعودى، تنبیه؛ (9) همو، مروج (بیروت)؛ (10) نصربن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت 1410/1990؛ (11) یعقوبى، تاریخ.