حسن كيادِه (كياشهر كنونى) ، بخش و شهرى بندرى در شهرستان آستانه اشرفيه در استان گيلان.
حسنكياده در نيمه اول قرن نهم به دستور حسن كيا كارگيابن سيدحيدر كيا (متوفى 844) احداث، و بهنام وى خوانده شد (فقيه محمدیجلالى، ج 1، ص 401؛ نيز رجوع کنید به مهدوى لاهيجانى، ص 187). از وقايع مهمى كه در حسنكياده رخ داد، شكست مدعيان سلطنت و شورشيان اين ناحيه از قواى شاهطهماسب اول صفوى در 979 بود (روملو، ج 3، ص 1473ـ1476؛ رابينو، ص 437؛ قس فومنى، ص 59، كه نوشته است اين واقعه در 12 ربيعالاول 977 رخ داد). نام حسنكياده در شرح درگيريهاى نيروهاى دولتى و روسها با مجاهدان جنگل نيز مشاهده میشود (رجوع کنید به پاينده، ص 355). لوئى رابينو، كه از 1324 تا 1330 در ايران بهسر برده، لاهيجان را يكى از بخشهاى نوزدهگانه ولايت گيلان با هفت بلوك و حسنكياده را در بلوك لَشتِ نشاء آن ضبط كرده (ص 57ـ58، 306ـ307، 332) و گفته است كه ماليات ساليانه آن 10، 658،1 قران است. در زمان او، حسنكياده صيدگاه بزرگى در دهانه سفيدرود داشت. وى ارزش كالاهايى را كه از روسيه، از طريق بندر حسنكياده وارد میشد، در يك سال (از محرّم 1323 تا محرّم 1324) 400، 132 فرانك (هر 25 فرانك = 59 قران) و ارزش كالاهاى صادره به روسيه را 250، 893، 366فرانك ضبط كرده است (ص 257ـ 258، 332). رابينو خاطرنشان ساخته كه صيدگاه و بندر حسنكياده و صادرات آن درگذشته در دست بلژيكيها بوده و به نظر او، صيدگاه حسنكياده مهمتر از چمخاله بوده است. در اين صيدگاه، در فصل بهار ماهى خاويار صيد می شد و سردخانه جديدى در آن احداث كرده بودند و همه كارهاى صيدگاه، در زمينههاى نجارى و قايقسازى و چليك و بشكهسازى، با چوبهايى كه از روسيه می آوردند، در خود صيدگاه انجام می گرفت (ص60، 303، پانويس). در زمان قاجار، گروهى از كردهاى تبعيدى، در اين منطقه سكونت كردند و همراه با تركهاى مهاجر و ساكنان اوليه آن، كه گيلك بودند، ساكنان كنونى شهر را تشكيل دادند (فقيه محمدى جلالى، ج 1، ص 394).
حسنكياده در 1309ش به شهر بدل شد (ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1382ش، ذيل «استان گيلان»). در كتاب اسامى دهات كشور (ايران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبتاحوال، ج 1، ص 33)، نام آن به عنوان قصبهاى در دهستان آستانه شهرستان لاهيجان ضبط شده است و رزمآرا در حدود 1328ش حسنكياده را يكى از دهستانهاى سهگانه بخش آستانه شهرستان لاهيجان، واقع در مصب سفيدرود، با چهارمحله به نامهاى بالامحله، ميانمحله، سردهنه و موسی چاى معرفى كرده و نوشته است ساكنان آن شيعهمذهباند و به گيلكى، فارسى و تركى سخن می گويند (ج 2، ص 91).
1) بخش كياشهر. در 4 بهمن 1343، شهر بندرى و بخش حسنكياده فرحناز ناميده شد (اصلاح عربانى، ص40) و در 21 ارديبهشت 1359، نام آنها به كياشهر تغيير يافت (ايران. وزارت كشور. معاونت برنامهريزى و خدمات مديريت، ص 15).
در تقسيماتكشورى جمهوریاسلامیايران، از بخش كياشهر بهمركزيت بندر كياشهر نام برده شده كه داراى يك شهر (كياشهر) و دو دهستان به نامهاى دهگاه/ دهكاه (به مركزيت دهگاه) و كياشهر (به مركزيت دهسر) است (ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى، 1382ش، همانجا؛ همو، 1385ش، ذيل «استان گيلان»؛ نيز رجوع کنید به نقشه تقسيمات كشورى جمهورى اسلامى ايران).
رشتهكوه البرز در جنوب اين بخش امتداد دارد. سفيدرود* از ميان آن می گذرد و به درياى خزر می پيوندد (كيهان، ج 1، ص68؛ ستوده، ج2، ص 155؛ محمودى، ص 98). حشمترود (از شعبات سفيدرود) نيز در اين بخش جارى است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 16، ص 62) و براى رفع مشكل كمآبى، سدى از نوع انحرافى خاكى روى آن احداث شده است (افشين، ج 2، ص 121 و پانويس). رود ديگر در اين بخش، رود حسن كياده به عمق دوازده ساچين (هر ساچين = 949ر1 متر) است (خودزكو، ص 52). سرچشمه اين رود از آب باران است و نهر حسن كياده نيز ناميده شده است (بولر، ص 25؛ رزمآرا، همانجا).
در سواحل بخش كياشهر، خروج گازهاى قابل اشتعال از دل خاك، گزارش و تأييد شده است (رياضى ضيابرى، ص 293). در سرشمارى 1375ش، جمعيت بخش 313، 23تن بوده است (مركز آمار ايران، 1376ش الف، ص 2).
بيشتر اهالى اين بخش به كشاورزى و صيادى اشتغال دارند. از محصولات آن برنج، ترهبار و بادامزمينى است. پرورش كرم ابريشم نيز در آنجا متداول است. صنايعدستى بخش شامل بافتن تور ماهيگيرى و حصير و سبد، و ساخت جارو و قاشق و كاسههاى چوبى است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، همانجا؛ فقيه محمدی جلالى، ج 1، ص 395). از گذشته، در اين بخش سيبزمينى، چاى،ذرت و كنف كشت می شدهاست (ايران.وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبتاحوال، ج 1، ص 146؛ رزمآرا، همانجا؛ رابينو، ص302). در كياشهر سه بازار هفتگى داير است. در اين بخش، در ماههاى محرّم و صفر مراسم عزادارى خاصى برگزار می شود (رجوع کنید به فقيه محمدجلالى، ج 1، ص 129، 145، 221). اماكن قديمى بخش كياشهر عبارتاند از : بقعه سه برادران در روستاى سالكده؛ بی بی هيبت در روستاى دهسر (پوراحمد جكتاجى، ص 577؛ فقيه محمدى جلالى، ج 2، ص 149، 162)؛ بقعه آقاسيدابوجعفر در گورستان عمومى كياشهر، كه به شهيدمزار و امامزاده آقاسيد نيز معروف است (رابينو، ص 332؛ رزمآرا، همانجا؛ ستوده، ج 2، ص 198)؛ و بقعه سيدزكريابن امام موسی الكاظم در ميانكوى حسنكياده (ستوده، ج 2، ص 197).
2) شهر بندرى كياشهر، مركز بخش كياشهر. در نزديكى مصب سفيدرود در 27- مترى از سطح دريا، در شمال بخش و 18 كيلومترى آستانه اشرفيه واقع است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 16، ص 62ـ63؛ فقيه محمدى جلالى، ج 1، ص 393؛ نيز رجوع کنید به نقشه تقسيمات كشورى جمهورى اسلامى ايران). بيشترين دماى آن در تابستان ْ36، كمترين آن در زمستان ْ3 سانتيگراد، و مقدار بارش ساليانه شهر حدود 640، 1ميليمتر است (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 16، ص 63؛ نيز رجوع کنید به سازمان هواشناسى كشور، ص 566). در سرشمارى عمومى 1375ش، كياشهر 133، 14تن جمعيت داشته است (مركز آمار ايران، 1376ش ب، ص هشتادوسه).
منابع : (1) ابراهيم اصلاح عربانى، «گيلان در تقسيمات كشورى»، در كتاب گيلان، به سرپرستى ابراهيم اصلاح عربانى، ج 1، تهران: گروه پژوهشگران ايران، 1374ش؛ (2) يداللّه افشين، رودخانههاى ايران، تهران 1373ش؛ (3) ايران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبت احوال، كتاب اسامى دهات كشور، ج 1، تهران 1329ش؛ (4) ايران. وزارت كشور. معاونت برنامهريزى و خدمات مديريت، تغيير نام واحدهاى تقسيمات كشورى و عوارض طبيعى از ابتداى انقلاب اسلامى تا پايان فروردين ماه 1365، (تهران 1365ش)؛ (5) ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى. دفتر تقسيمات كشورى، عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى: آذر 1385، (تهران 1385ش)؛ (6) همو، نشريه اسامى عناصر و واحدهاى تقسيماتى (به همراه مراكز)، تهران 1382ش؛ (7) الكساندر بولر، سفرنامه بهلر: جغرافياى رشت و مازندران، چاپ علی اكبر خداپرست، تهران [?1354ش[؛ (8) محمود پاينده، خونينههاى تاريخ دارالمرز: گيلان و مازندران، رشت 1370ش؛ (9) محمدتقى پوراحمد جكتاجى، «بقاع متبركه و اماكن مذهبى گيلان»، در كتاب گيلان، همان؛ (10) آلكساندر خودزكو، سرزمين گيلان، ترجمه سيروس سهامى، تهران 1354ش؛ (11) رزمآرا؛ (12) حسن روملو، احسن التواريخ، چاپ عبدالحسين نوائى، تهران 1384ش؛ (13) حسين رياضى ضيابرى، «پتانسيلهاى معدنى گيلان»، در كتاب گيلان، همان؛ (14) سازمان هواشناسى كشور، سالنامه آمارى هواشناسى : 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ (15) منوچهر ستوده، از آستارا تا اِستارباد، تهران 1349ش ـ ؛ (16) فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور جمهورى اسلامى ايران، ج16: رشت، تهران: سازمان جغرافيائى نيروهاى مسلح، 1371ش؛ (17) محمدمهدى فقيه محمدجلالى، سيماى كوچان: بررسى تاريخ، جغرافيا، اقتصاد و معرفى مشاهير علم و ادب، آثار تاريخى، مذهبى و سياحتى آستانه اشرفيه و بندر كياشهر، قم 1383ش؛ (18) عبدالفتاح فومنى، تاريخ گيلان: در وقايع سالهاى 923ـ1038 هجرى قمرى، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1349ش؛ (19) مسعود كيهان، جغرافياى مفصل ايران، تهران 1310ـ 1311ش؛ (20) فرجاللّه محمودى، «سيماى طبيعى و زمينشناسى گيلان»، در كتاب گيلان، همان؛ (21) مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن1375: شناسنامه آباديهاى كشور استان گيلان، شهرستان آستانه اشرفيه، تهران 1376ش الف؛ (22) همو، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن 1375: نتايج تفصيلى كل كشور، تهران 1376ش ب؛ (23) محمد مهدوى لاهيجانى، جغرافياى گيلان، نجف 1389/ 1969؛ (24) محمدتقى ميرابوالقاسمى، «بازارهاى هفتگى گيلان»، در كتاب گيلان، همان، ج 3؛ (25) نقشه تقسيمات كشورى جمهورى اسلامى ايران، مقياس 000، 500،1:2، تهران: سازمان نقشهبردارى كشور، 1383ش؛
(26) Hyacinth Louis Rabino, Les provinces Caspiennes de la Perse: Le Guilan , Paris 1917.