حسن كاشى ، مولانا حسنبن محمود كاشانى آملى، معروف به حسن كاشى، از شاعران شيعى اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم كه اشعار زيادى در منقبت و مرثيه ائمه اطهار عليهمالسلام به ويژه امام على عليهالسلام سروده است. براى وى القابى چون ملكالحكما، جمالالدين، كمالالدين، افضل المتكلمين و احسنالمتكلمين ذكر كردهاند (رجوع کنید به جاجرمى، ج 1، ص 360؛ دولتشاه سمرقندى، ص 296؛ امين احمد رازى، ج 2، ص 1019؛ شوشترى، ج 2، ص 626).
پدر و جدش اهل كاشان بودند، اما زادگاه و محل زندگى او، به تصريح خودش، آمل بوده است (جاجرمى، ج 2، ص 445؛ دولتشاه سمرقندى، همانجا؛ قس صبا، ص 208، كه مولد او را آمل و محل زندگی اش را كاشان ذكر كرده است؛ نيز رجوع کنید به حسن كاشى، مقدمه جعفريان، ص 13ـ14).
تاريخ تولد او را حدود 648 میتوان دانست (رجوع کنید به حسن كاشى، همان مقدمه، ص 13) اما تاريخ وفات او معلوم نيست. ظاهراً از شعراى مجلسعالى اولجايتو (حك: 703ـ716) و معاصر علامه حلّى (متوفى 726) بوده است (رجوع کنید به دولتشاه سمرقندى، ص 297؛ خوانسارى، ج 2، ص 268؛ امين، ج 5، ص231).
از زندگى او اطلاع چندانى در دست نيست. احمدبن حسينبن على كاتب يزدى (متوفى پس از 862؛ ص 74) از ملاقات اولجايتو، محمد خدابنده، با حسن در جوار مرقد امام رضا عليهالسلام ياد كرده و حسن كاشى را درويشى نمدپوش و مداح اهلبيت معرفى نموده است. به گفته دولتشاه سمرقندى (ص 296ـ297)، وى مردى فاضل، نيكو صورت و سيرت و خداترس بوده است. ملاحسين واعظ كاشفى در قرن نهم يا اوايل قرن دهم با ذكر نام حسن كاشى در فتوّتنامه سلطانى (ص 124، 218) ارتباط او و پيشه مداحى و مناقبخوانى او را با آيين فتوت نشان می دهد.
كاشى به مكه و مدينه و نجف سفر كرد و قصيدهاى در ستايش امام على عليهالسلام در مرقد آن حضرت خواند. گفتهاند همان شب امام على را به خواب ديد و امام نشانى مسعودبن افلح، بازرگان بصرى، را به او داد تا به بصره برود و صله منقبت خود را از او بستاند، كه چنين نيز شد. كاشى به شكرانه اين صله و رؤياى صادقهاش،مهمانی باشكوهى براى نيكوكارانوفقيران بصره ترتيب داد (دولتشاهسمرقندى، ص297؛ شوشترى، ج2، ص627؛ صبا، همانجا؛ قس امين احمد رازى، همانجا، كه نوشته است بازرگان صبح همان شبِ رؤيا ديدن، كيسه زر را به منزل كاشى بُرد).
اين شعر به قصيده هفت بند مشهور شد و عدهاى از شاعران شيعى بعد از كاشى، از جمله مولانا محتشم كاشانى*، شاعر مشهور عهد صفوى، از آن تقليد كردند و مدايحى براى امامان يا اشعارى در مذمت دشمنان آنان سرودند (رجوع کنید به شوشترى، ج 2، ص 628؛ اسكندرمنشى، ج 1، ص 178؛ خوانسارى، همانجا).
خلوص اعتقاد كاشى به امام على و فرزندانش سبب گرديد تا ذوق شاعرى خود را وقف مداحى اهلبيت عليهمالسلام بكند و با اينكه امكان انتساب به دربارها و دستگاههاى رياست برايش فراهم بود، حاكمان روزگارش را مدح نكرد و عمرش را در كمال تقوا و قناعت گذراند (دولتشاه سمرقندى؛ صبا، همانجاها؛ نيز رجوع کنید به امين، ج 5، ص 232؛ صفا، ج 3، بخش 2، ص 747).
وى در منقبتسرايى شهرت داشت (رجوع کنید به اسكندرمنشى، همانجا؛ صفا، ج3، بخش2، ص745). او ديوانى مشتملبر غزل و قصيده داشتهاست (رجوع کنید به امين احمد رازى، همانجا؛ حاجی خليفه، ج 1، ستون 785). يك نسخه خطى ديوان او به شماره 7594 در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى محفوظ است (رجوع کنید به جعفريان، ص90). هفتبند كاشى در 1292 در لكهنو در شانزدهصفحه چاپ شد (آقابزرگ طهرانى، ج 9، قسم 3، ص 899). برگزيده اشعار مولانا حسن كاشى، نيز به كوشش علی اصغر شاطرى (كاشان، انتشارات مرسل، 1382 ش) به چاپ رسيده است. وى اثرى به نام انشاء در علم و ادب و شعر و حكمت نيز نگاشته است (آقابزرگ طهرانى، ج2، ص 391؛ زعيم، ص 28). تاريخ محمدى يا تاريخ دوازده امام يا تاريخ رشيدى از ديگر آثار منظوم حسن كاشى است كه در آغاز آن اولجايتو و رشيدالدين فضلاللّه را ستوده است (رجوع کنید به ص 46ـ55) و سپس به معرفى و شرح احوال چهارده معصوم عليهمالسلام پرداخته است. اثر ديگر او منظومهاى كوچك به نام معرفتنامه درباره برخى از اصول اعتقادى شيعيان است. تاريخ محمدى به ضميمه معرفتنامه به كوشش رسول جعفريان چاپ و منتشر شده است (قم 1377ش).
امين در اعيانالشيعة (همانجا) از سهم وى در نشر مذهب شيعه و تأثير تعليم و تربيت و هدايت او در پايهريزى حكومت صفوى، سخن گفته است.
آرامگاه حسن كاشى در 5ر2 كيلومترى جنوب گنبد سلطانيه، نزديك شهر سلطانيه است (دولتشاه سمرقندى، همانجا؛ شوشترى، ج 2، ص 641؛ ثبوتى، ص 54). اين آرامگاه در قرن هشتم ساخته شده و در دوران شاه طهماسب اول صفوى، در 973، تزيينات و كاشی كارى آن به پايان رسيده و در دوران فتحعلى شاه قاجار بازسازى شده است (ثبوتى، ص 56؛ حسن كاشى، همان مقدمه، ص 36ـ38). آرامگاه وى محل زيارت شيعيان حضرت على عليهالسلام بوده است (صفا، ج 3، بخش 2، ص 748).
آقابزرگ طهرانى (ج 2، ص 391، ج 9، قسم 3، ص 900) به نقل از سيدحسن صدر گفته است در كاظمين، نزديك به مقبره شريفمرتضى، قبرى وجود داشته كه مردم آن را قبر حسن كاشى دانستهاند. اين قبر در تخريب بازار كاظمين در 1353، جزو خيابان شده است (نيز رجوع کنید به امين، ج 5، ص 231).
منابع : (1) آقابزرگ طهرانى؛ (2) اسكندرمنشى؛ (3) امين؛ (4) امين احمد رازى، تذكره هفتاقليم، چاپ محمدرضا طاهرى (حسرت)، تهران 1378ش؛ (5) هوشنگ ثبوتى، بناهاى آرامگاهى استان زنجان، زنجان 1377ش؛ (6) محمدبن بدر جاجرمى، مونسالاحرار فى دقائق الاشعار، با مقدمه محمد قزوينى ، چاپ ميرصالح طبيبى، تهران 1337ـ1350ش؛ (7) رسول جعفريان، «مرورى اجمالى بر منقبت امامان عليهمالسلام در شعر فارسى»، مشكوة، ش 78 (بهار1382)؛ (8) حاجی خليفه؛ (9) حسنكاشى، تاريخ محمدى، يا، تاريخ دوازده امام ـ تاريخ رشيدى ـ تاريخ الاولاد الحضرة المصطفوى ـ ائمهنامه، به ضميمه معرفتنامه و هفتبند، چاپ رسول جعفريان، قم 1377ش؛ (10) خوانسارى؛ (11) دولتشاه سمرقندى، كتاب تذكرةالشعراء، چاپ ادوارد براون، ليدن 1319/1901؛ (12) كورش زعيم، مردان بزرگ كاشان، (تهران 1336ش)؛ (13) نوراللّهبن شريفالدين شوشترى، مجالسالمؤمنين، تهران1354ش؛ 14- محمدمظفر حسينبنمحمد يوسفعلى صبا، تذكره روز روشن، چاپ محمدحسين ركنزاده آدميت، تهران 1343ش؛ (15) ذبيحاللّه صفا، تاريخ ادبيات در ايران و در قلمرو زبان پارسى، ج3، بخش2، تهران 1378ش؛ (16) احمدبن حسين كاتبيزدى، تاريخ جديد يزد، چاپ ايرج افشار، تهران 1357ش؛ (17) حسينبن على كاشفى، فتوتنامه سلطانى، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران 1350ش.