حسن اَبدال ، شهرى تاریخى در شمالغربى شهرستان راولپندى در ایالت پنجاب* پاكستان.
بلندترین مكان شهر، تپه ولیقندهارى یا باباحسن ابدال است و حدود سى چشمه آبگرم و معدنى در دامنههاى آن وجود دارد كه به رودهاى نیلى، حسن، جِهبلات و كالا میپیوندند. میانگین دماى سالیانه شهر در سردترین ماه سال ْ2- و در گرمترین ماه سال ْ44 است (صدیقى، ص220ـ225، 358).
اقتصاد شهر مبتنى بر كشاورزى، باغدارى، تجارت و صنعت است و حسن ابدال یكى از قطبهاى صنعتى پاكستان به شمار میآید (همان، ص 226ـ227، 299ـ300).
اهالى آن به زبانهاى اردو و پنجابى سخن میگویند. بیشتر آنها حنفى، چهار درصد شیعه دوازده امامى، و حدود دو درصد نیز مسیحى، سیك و قادیانیاند (همان، ص 301ـ302). این شهر داراى 28 مسجد است كه مسجد شاهجهانى متعلق به سال 1055 (دوره شاهجهان، حك: 1037ـ 1068) و مسجد چودوریان متعلق به دوره احمدشاه درّانى (حك: 1160ـ1186) از قدیمترین آنها هستند (رجوع کنید به همان، ص 306ـ316؛ كنبو، ج 2، ص 391).
این شهر با راه اصلى به فاصله 49 كیلومتر با شهر راولپندى در مشرق مرتبط است و از طریق شهر هتیان به ناحیه آزاد كشمیر راه مییابد. راهآهن سراسرىِ ایالتِ پنجاب نیز از میان شهر میگذرد (صدیقى، ص 219).
مهمترین آثار تاریخى آن عبارتاند از: تخت ابدال در تپههاى ولیقندهارى، خانقاه ولیقندهارى، آرامگاه حكیم ابوالفتح گیلانى (متوفى 997) و برادرش حكیم كریمالدین نجیبالدین (متوفى 1004) كه ایرانیالاصل و از امراى جلالالدین محمد اكبرشاه بودند (جهانگیر، ص 59؛ علّامى، 1877ـ 1886، ج 3، ص 559ـ560؛ صدیقى، ص 26، 77؛ آفتاب اصغر، ص 142). سراى شاهجهانى و باغ حسن ابدال از بناهاى دوره شاهجهاناند (صدیقى، ص 59، 62؛ كنبو، ج 2، 421؛ لاهورى، ج 2، ص 143).
پیشینه. حسن ابدال در قدیم هرو خوانده میشد (صدیقى، ص 17). نام حسن ابدال برگرفته از نام باباحسن ولیقندهارى، معروف به ابدال (عارف مشهور قندهار)، است كه اصلاً سبزوارى بود و در دوره امیرتیمور (حك : 771ـ807) از قندهار به هرو رفت و در بین مردم مشهور شد (بیل، ص 155؛ الفینستون، ج 1، ص 99؛ صدیقى، ص 19ـ25). سلسله نسب باباحسن ابدال به امام موسى كاظم علیهالسلام میرسد (رجوع کنید به بكرى، ص ح، پانویس 2). شاهرخمیرزا، پسر امیرتیمور، به او ارادت خاص داشت (همان، ص134). ظاهراً نخستین بار نام وى در منابع قرن دهم آمده است (رجوع کنید به علّامى، 1892ـ1893، ج 2، ص160؛ همو، 1877ـ1886، ج 3، ص 474؛ جهانگیر، ص 58).
اكبرشاه در 994 وارد حسن ابدال شد و براى سركوب شورش قبیله یوسفزائى* كشمیر، لشكر خود را از حسن ابدال روانه كشمیر كرد (علّامى، 1877ـ1886، ج 3، ص 474). با تسلط او بر كشمیر، بازرگانى از راه حسن ابدال و راولپندى تا آسیاى میانه گسترش یافت (صدیقى، ص 40).
عمارت باباحسن ابدال به اهتمام جهانگیر پادشاه (حك: 1014ـ 1037) بنا شد و پل باباحسن ابدال نیز به فرمان او تعمیر گردید (همان، ص50). شاهجهان، هنگام سفر به كابل و كشمیر، چندین بار در حسن ابدال اقامت كرد (كنبو، ج 3، ص 79، 108). اورنگزیب عالمگیر در 1085، براى انتظام امور، به حسن ابدال رفت و حدود هجده ماه در آنجا ماند و حسن ابدال را پایتخت ثانوى دولت خود قرار داد (فرهنگ، ج 1، قسمت 1، ص 53؛ صدیقى، ص 91). در 1087، محمدافضل سرخوش، شاعر معروف، قاضى حسن ابدال شد (سرخوش لاهورى، ص 3). احمدشاه درّانى، در حمله سوم خود به هندوستان در 1166، لاهور و ملتان و حسن ابدال را تحت حاكمیت دولت افغانها قرار داد (ظهورالدین احمد، ج 3، ص 4).
حسن ابدال تا 1245 در تسلط درّانیان* بود (رجوع کنید به صدیقى، ص 107ـ113). بعد از آن، در جنگ بین افغانها و سیكها* در 1223، قلعه اتك* و حوالى آن تحت تسلط مهارجه رِنجیت سینگ درآمد و امنیت این منطقه تا پیشاور* با خطر جدّى مواجه شد (فرهنگ، ج 1، قسمت 1، ص210ـ211). حسن ابدال نیز یكى از پادگانهاى مهم ارتش سیكها بهشمار میرفت. در حمله سیكها به شهرستان هزاره ایالت سرحد، نیروى انسانى و موادغذایى آنان از حسن ابدال تأمین میشد (صدیقى، ص 122). از اوایل قرن چهاردهم/ اواخر قرن نوزدهم، حسن ابدال براى انگلیسیها اهمیت سیاسى یافت. آنان در حسن ابدال مراكز سیاسى و تجارى، بزرگراه و ایستگاه راهآهن احداث كردند. این تسلط تا زمان تجزیه هند در 1326ش/1947 ادامه یافت (همان، ص 186، 213، 216).
با الحاق پنجاب به پاكستان در 1356ش/ 1977، حسن ابدال یكى از شهرهاى پاكستان شد.
منابع : (1) آفتاب اصغر، تاریخنویسى فارسى در هند و پاكستان، لاهور 1364ش؛ (2) محمد معصوم بكرى، تاریخ سند، المعروف به تاریخ معصومى، چاپ عمربن محمد داودپوته، بمبئى 1938؛ (3) جهانگیر، امپراتور هند، جهانگیرنامه (یا) توزك جهانگیرى، چاپ محمدهاشم، تهران 1359ش؛ (4) محمد افضلبن محمدمعصوم سرخوش لاهورى، كلمات الشعرا: مشتمل بر ذكر شعراى عصر جهانگیر تا عهد عالمگیر، چاپ صادق على دلاورى، لاهور [? 1942[؛ (5) منظورالحق صدیقى، تاریخ حسن ابدال، لاهور 1356/1977؛ (6) ظهورالدین احمد، پاكستان مین فارسى ادب، ج 3، لاهور 1977؛ (7) ابوالفضلبن مبارك علّامى، آئین اكبرى، چاپ سنگى لكهنو 1892ـ1893؛ (8) همو، اكبرنامه، چاپ آغا احمدعلى، كلكته 1877ـ1886؛ (9) میرمحمدصدیق فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، قم 1374ش؛ (10) محمدصالح كنبو، عمل صالح، الموسوم به شاه جهاننامه، ترتیب و تحشیه غلام یزدانى، چاپ وحید قریشى، لاهور 1967ـ1972؛ (11) عبدالحمید لاهورى، بادشاهنامه، چاپ كبیرالدین احمد و عبدالرحیم، كلكته 1867ـ1868؛ (12) نقشه راهنماى پاكستان، مقیاس000‘000‘2 :1 تهران: گیتاشناسى، (بیتا.)؛
(13) Thomas William Beale, An Oriental biographical dictionary, Delhi 1971; (14) Mountstuart Elphinstone, An account of the kingdom of Caubul, Karachi 1972.