حَزینالدّیلى ، شاعر هجوگوى دوره اموى. نام وى عمروبن عبید/ عبد و كنیهاش ابوالحَكَم و با لقب خود، حزین، معروف بود (ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 323؛ آمدى، ص 88؛ بكرى، ج 3، ص 47). ابوالفرج اصفهانى (همانجا)، به نقل از عمربن شَبَّة (متوفى 262)، نام او را حزینبن سلیمان آورده است. وى به قبیله كِنانه منتسب و از اینرو، به حزین كِنانى نیز شناخته شده است (همانجا؛ قالى، ص 100؛ آمدى، همانجا). حزین در بیتى به اعقاب خود، كه به رُعاةالشّمس (افراد متمكن) معروف بودند، اشاره كرده است (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى؛ آمدى، همانجاها).
از تاریخ تولد او اطلاعى در دست نیست. وى در حجاز میزیست و تا زمان مرگ از آنجا بیرون نرفت (ابوالفرج اصفهانى؛ بكرى، همانجاها) اما با استناد به اشعارش، همراه والیان اموى، از جمله عبدالعزیزبن مروان (متوفى 85) و عبداللّهبن عبدالملكبن مروان (متوفى ح 132)، به سفر میرفته است (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 328ـ329؛ آمدى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به فرّوخ، ج 1، ص 632). محققان متأخر او را ساكن مكه و مدینه خواندهاند (براى نمونه رجوع کنید به بلاشر، ج 3، ص 599 ـ600؛ فرّوخ، همانجا؛ سزگین، ج2، جزء3، ص179).
از جزئیات زندگى حزین اطلاعى در دست نیست، جز آنكه شرابخوار بود چنان كه باعث فضاحت میشد و بدین دلیل حدّ بر او جارى شد و مدتى نیز زندانى گردید (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 330ـ332).
بلاشر (همانجا) و سزگین (همانجا) او را متوفاى سالهاى پایانى قرن اول هجرى دانستهاند و فرّوخ (ج 1، ص 633ـ634) مرگ او را بین سالهاى 100 تا 110 تخمینزده است.
حزین شاعرى توانا اما بد زبان و هجوگو بود (ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 323ـ324؛ آمدى؛ بكرى، همانجاها). در بعضى منابع آمده است كه خلفا را مدح نمیكرد (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 323؛ بكرى، همانجا)، اگرچه اشعارى از او در مدح عبداللّهبن عبدالملكبن مروان، عبدالعزیزبن مروان و محمدبن مروان آوردهاند (ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 325، 328ـ329، 337 و آمدى، همانجا) و چنانچه كسى را مدح میكرد و صلهاى به او داده نمیشد، به هجو وى میپرداخت. از آن جمله است مدح و هجو قاضى سعدبن ابراهیم (قاضى منصوب هشامبن عبدالملك در مدینه) و مدح و هجو عمرو بن عمرو بن زبیر (رجوع کنید به ابنقتیبه، ص 221؛ ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 336، 338ـ340). او حتى به این مقدار نیز اكتفا نكرد و به هجو خاندان زبیر پرداخت (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 339). سزگین (همانجا) شهرت او را به سبب اشعارش در رد خاندان زبیر دانسته است. تمایل حزین به هجو چنان زیاد بود كه افراد از بیم آبروى خود آنقدر به وى صله میدادند تا راضى شود. او از این راه ارتزاق میكرد (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 15، ص 323ـ324، 332ـ333، 337) و این برخورد مردم را حاكى از رغبت آنان به هجویاتش میدانست (رجوع کنید به همان، ج 15، ص 338ـ339).
حزین شاعران هم عصر خود، از جمله عمربن ابیربیعة*، فضلبن عباس لهبى و كُثَیر عَزّة*، را نیز هجو كرده است (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 231، ج 12، ص 175ـ176، ج 15، ص 332ـ 333، ج 16، ص 177).
حزین از شاعران بزرگ دوره خود نبود، اما اشعارش استوار است و در كمال بلاغت سروده شده است (همان، ج 15، ص 323، 328). در یكى از هجویاتش حكمتهاى بسیارى نهفته است كه با هجویات دوره اموى تطابقى ندارد. وى با وجود انحرافات اخلاقیاش، مبدع این شیوه خاص در شعر بوده است (بلاشر، ج 3، ص600؛ فرّوخ، ج 1، ص 636). مضامین شعرى حزین علاوه بر هجا، مدح، عتاب، رثا و حكمت است (فرّوخ، ج 1، ص 634).
زبیربن بكّار (متوفى 256؛ ص 377ـ378)، ابوعلى قالى (متوفى 356؛ ص100)، بكرى (ج 1، ص 194) و آمدى (متوفى 371؛ ص 88ـ89) ابیاتى از اشعار وى را نقل كردهاند. بكرى (ج 3، ص 47) و آمدى (ص 89) ابیات مندرج در ذیل الامالى و النوادر (قالى، همانجا) را به شاعرى به نام حزین اشجعى (اشجعبن ریث) نسبت دادهاند.
منابع : (1) حسنبن بشر آمدى، المؤتلف و المختلف فى اسماء الشعراء و كناهم و القابهم و انسابهم و بعض شعرهم، در محمدبن عمران مرزبانى، معجم الشعراء، چاپ ف. كرنكو، بیروت 1402/1982؛ (2) ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عكاشه، قاهره 1960؛ (3) ابوالفرج اصفهانى؛ (4) عبداللّهبن عبدالعزیز بكرى، سمط اللالى، چاپ عبدالعزیز میمنى، (قاهره) 1354/1936؛ (5) زبیربن بكّار، الاخبار الموفقیات، چاپ سامى مكى عانى، بغداد 1972؛ (6) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربى، ج 2، جزء3، نقله الى العربیة محمود فهمى حجازى، ریاض 1403/1983؛ (7) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربى، ج 1، بیروت 1984؛ (8) اسماعیلبن قاسم قالى، كتاب ذیل الامالى و النوادر، بیروت: دارالافاق الجدیدة، (بیتا.)؛
(9) Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe, Paris 1952-1966.