حُرَیشى ، علیبن احمد، كنیهاش ابوالحسن، محدّث و فقیه مالكى مغربى قرن یازدهم و دوازدهم. وى به حُرَیش، قبیلهاى در منطقه بربر، منسوب است (رجوع کنید به زبیدى، ذیل «حریش»؛ مخلوف، ص 336). وى در حدود 1042 در فاس متولد شد (مرادى، ج 3، ص 217؛ قادرى، قسم 3، ص 2050) و در همانجا به تحصیل علوم گوناگون، بهویژه حدیث، پرداخت. از جمله استادان و مشایخ حدیثى او این اشخاص بودند : عبدالقادر فاسى كه حریشى كتب ستّه را نیز از وى روایت كرده است (مرادى؛ مخلوف، همانجاها)؛ دو فرزند فاسى، ابوزید عبدالرحمان و محمد؛ ابوسالم عبداللّه عیاشى؛ عثمانبن على یوسى؛ محمدبن عبداللّه خَرَشى؛ عبدالباقى زرقانى؛ ابراهیم كورانى و محمدبن سلیمان رُدانى (كتانى، ج 1، ص 343؛ مخلوف؛ قادرى، همانجاها).
برخى شاگردان حریشى و ناقلان حدیث از او عبارتاند از : محمدبن قاسم جَسوس؛ احمدبن مبارك سِجِلماسى، كه اجازه روایت كتاب صحیح بخارى را از حریشى داشت؛ عمربن عبداللّه فاسى؛ ادریسبن محمد حافظ عراقى؛ محمدبن طالب تاوُدى و احمد ماكودى (رجوع کنید به زبیدى؛ كتانى؛ مخلوف، همانجاها).
گفتهاند كه فرزند حریشى، عبدالقادر، كاتبِ حاكم فاس، ابوعبداللّه رَوسى، بود و این امر موجب تسهیل دستیابى حریشى به مناصب علمى و تدریسى شده بود (رجوع کنید به كتانى، ج 1، ص 344؛ قادرى، قسم 3، ص 2051). حریشى سالهاى پایانى عمر را در مدینه سپرى كرد. وى در مسجدالنبى به تدریس مُوَطّأ مالكبن انس پرداخت. عبدالرحمان انصارى (ص 182) به حضور خود در حلقه این درس اشاره كرده است.
محمدبن قاسم جسوس، شاگرد حریشى، وى را امام علم حدیث در عصر خود دانسته است (رجوع کنید به كتانى؛ مخلوف، همانجاها)، ولى برخى معاصران حریشى در ارزش علمى كتابهاى او تردید كرده و از جمله گفتهاند كه آثار وى غالباً شرح كتابهاى دیگر بوده است و بیش از آنكه او خود نظریهاى بپردازد، به شرح یا تلخیص آراى دیگران پرداخته است (قادرى، قسم 3، ص2050). عبداللّهبن عبدالسلام جسوس او را در اشعارى هجو كرده است، كه البته در این مورد احتمال مخالفتهاى شخصى و خانوادگى وجود دارد (رجوع کنید به همان، قسم 3، ص 2050ـ 2051).
حریشى در مدینه فوت كرد و در بقیع دفن شد (همان، قسم 3، ص 2051). سال درگذشت او را مخلوف (ص 337) بعد از 1120 و دیگران میان 1143 تا 1145 ذكر كردهاند (رجوع کنید به مرادى، ج 3، ص 206؛ كتانى، همانجا؛ قادرى، قسم 3، ص2050؛ ابنسوده، ص 156)، اما از سخن عبدالرحمان انصارى (همانجا) ــكه گفته است پدرم عبدالكریم بعد از مرگ حریشى، شرح الموطّأ او را در 1142 كامل كردــ چنین برمیآید كه او قبل از 1142 درگذشته است.
آثار حریشى، شرح یا تلخیص كتابهاى دیگرند. از جمله شرحهاى اوست: شرح الموطّأ مالك، و شرحِ المختصر خلیلبن اسحاق، هر دو در فقه مالكى؛ شرح الشفا بتعریف حقوق المصطفى، اثر قاضى عیاض، شرح العقیدة ابوالحسن نورى؛ و شرح منظومه ابنزكرى تِلِمسانى (رجوع کنید به انصارى، همانجا؛ مرادى، ج3، ص218؛ كتانى، ج 1، ص 343؛ مخلوف، ص336ـ 337؛ قس زبیدى، همانجا؛ بغدادى، ج 1، ص 766، كه شرح الشمائل المحمدیه ابوعیسى ترمذى* را هم به او نسبت دادهاند).
همچنین این كتابها را تلخیص كرده است: نَفْحُ الطِیب مِن غصن الاَندلُسِ الرَطِـیب، تألیف احمد مَقَّرى تِلِمسانى؛ الاِصابة فى معرفة الصحابة، اثر ابنحجر عسقلانى؛ اللالى المصنوعة فى الاحادیث الموضوعة، اثر جلالالدین سیوطى (رجوع کنید به ابنسوده، ص 155ـ156؛ كتانى؛ همانجا).
منابع : (1) ابنسوده، دلیل مؤرّخ المغرب الأقصى، بیروت 1418/ 1997؛ (2) عبدالرحمان انصارى، تحفةالمحبین و الاصحاب فى معرفة ماللمدنیین من الانساب، چاپ محمد عروسى مطوى، تونس 1390/ 1970؛ (3) اسماعیل بغدادى، هدیةالعارفین، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 5؛ (4) محمدبن محمد زبیدى، تاجالعروس من جواهر القاموس، چاپ على شیرى، بیروت 1414/1994؛ (5) محمدبن طیب قادرى، نشر المثانى لاهل القرن الحادى عشر و الثانى، قسم 3، چاپ محمد حجّى (و) احمد توفیق، در موسوعة اعلام المغرب، ج 5، چاپ محمد حجّى، بیروت : دارالغرب الاسلامى، 1417/ 1996؛ (6) محمد عبدالحیبن عبدالكبیر كتانى، فهرس الفهارس و الأثبات، چاپ احسان عباس، بیروت 1402/1982؛ (7) محمدبن محمد مخلوف، شجرة النور الزكیة فى طبقات المالكیة، قاهره 1349ـ 1350، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛ (8) محمدخلیلبن على مرادى، سلك الدرر فى اعیان القرن الثانى عشر، چاپ اكرم حسن علبى، بیروت 1422/2001.