حربى بغدادى ، عبدالمغیثبن زهیربن زهیربن علوى، كنیهاش ابوالعز، حافظ و محدّث قرن ششم. او در حدود سال 500 در محله حربیه بغداد (یاقوت حموى، ذیل «الحَرْبِیة»؛ ابننجار، ج 16، ص4)، متولد شد. از قاضى ابوالحسین فرّاء معروف به ابنابییعلى* صاحب طبقاتالحنابله (ابن رجب، ج 1، ص 177)، فقه فراگرفت و در حدیث از محضر استادانى چون ابوغالب احمدبن حسن البنا، صاحبِ مشیخه در حدیث، ابومنصور عبدالرحمانبن محمد قزاز معروف به ابن زُریق و ابوالبركات عبدالوهاببن مبارك انماطى بهره برد (ابنعساكر، ج 37، ص 34؛ ابننقطه، ص 388ـ389).
اهتمام او به حدیث چنان بود كه به جز مشایخ، از هم طرازان خود نیز روایاتى شنید (عُلَیمیحنبلى، ج 3، ص 292) و بر اثر این كوششهاى علمى بود كه یكى از بزرگان حنبلى در شام به شمار آمد. به گفته ابنعماد (ج 4، ص 275)، وى در 38 سالگى مجلس حدیثى در آنجا دایر كرد. چون وى از مشایخ حدیث بود، به عدهاى اجازه روایت حدیث داد، از جمله به عبدالغنى جماعیلى* (رجوع کنید به ابنرجب، ج 1، ص 355). وى در 13 محرّم 583 در زادگاهش درگذشت و جنازهاش را در كنار قبر احمدبن حنبل دفن كردند (ابننقطه، ص 389).
به گفته ذهبى (1984، ج 4، ص 294)، گرچه وى در حدیث موثق بوده، اما به دلیل بضاعت اندك علمى، اشتباهاتى كرده است. ابنجوزى (1398، ص 51) دانش حربى را در حدیث ناچیز و وى را در فهم حدیث صحیح از غیرصحیح ناتوان دانسته و روش او را در حدیث عوامانه و متعصبانه تلقى كرده است (نیز رجوع کنید به همو، 1403، ص 71). در عین حال، او را فردى صالح، راست كردار و امین وصف كردهاند (رجوع کنید به ذهبى، 1401ـ1409، ج 21، ص 160؛ ابنرجب، همانجا). ابنحنبلى، واعظ و مفسر و فقیه حنبلى در شام، به زهد و ورع وى اشاره كرده و گفته است وقتى او را دیدم، احمدبن حنبل در ذهنم مجسم شد (رجوع کنید به ابنرجب، همانجا).
حربى، به پیروى از استاد خود ابنبناء، كتابى تألیف كرد كه براساس آن لعن یزیدبن معاویه جایز نیست و در ملاقات با خلیفه عباسى، ناصرلدیناللّه، نیز از این نظریه دفاع كرد (ابناثیر، ج 11، ص 562؛ ابنكثیر، ج 12، ص 328؛ ابنرجب، ج 1، ص 356). به همین دلیل، بین او و ابنجوزى نزاع سختى درگرفت و ابن جوزى كتابِ الردّ علیالمتعصب العنید را در پاسخ او نوشت و در آن ادعاهاى حربى را، از جمله قبول ولایت عامه یزید، وجوب اطاعت از امام ظالم و طرفدارى بیدلیل و ناموجه از یزید، مردود شمرد (رجوع کنید به ص 12، 67، 71). به عقیده ذهبى (1401ـ1409، همانجا)، این كتابِ حربى، عجیب است و از كم اطلاعى نویسنده آن حكایت دارد.
عبدالمغیث حربى، به پیروى از ابوعلى بَرَدانى، در اثبات اقتداى پیامبر اكرم در نماز به ابوبكر دو كتاب نوشت (ابن رجب، ج 1، ص 357). در این زمینه هم ابنجوزى با نگارش كتاب آفة اصحابالحدیث در ردّ عبدالمغیث حربى، از آن انتقاد كرد و بر احادیث مورد استناد حربى، از لحاظ سند و مضمون، خدشه وارد ساخت (رجوع کنید به ص 74ـ76، 108، 110ـ111). ابنجوزى در این اثر (ص 106) بر آن بود كه بین درك حربى از مذهب حنبلى با حقیقت آن تفاوت بسیارى وجود دارد.
الانتصار لمسند الامام احمد كتاب دیگرى از حربى است. چنانكه از نام آن پیداست، حربى عقیده داشت تمام احادیث مسند امام احمدبن حنبل صحیحاند. ابنجوزى در این مورد هم، با او و افراد دیگرى كه قائل به این نظر بودند مخالفت كرده است (ابنرجب، همانجا).
گفته شده حربى كتابى در تحریم غنا و آلات لهو به نام الدلیل الواضح فیالنهى عن ارتكاب الهوى الفاضح داشته كه در آن به تحریم دف در هر حال، تصریح كرده است (علیمى حنبلى، ج 3، ص 294؛ نیز رجوع کنید به ابنرجب، همانجا). كتاب دیگرى به نام حیاة الخضر از او گزارش شده كه در پنج جزء بوده است (ابنرجب، همانجا). از هیچ یك از كتابهاى وى اثرى در دست نیست.
منابع : (1) ابناثیر؛ (2) ابنجوزى، آفة اصحاب الحدیث، چاپ على حسینى میلانى، تهران [? 1398[؛ (3) همو، كتاب الردّ على المتعصب العنید، چاپ محمدكاظم محمودى، (بیجا) 1403/ 1983؛ (4) ابن رجب، كتاب الذیل على طبقات الحنابلة، ج 1، در ابنابییعلى، طبقات الحنابلة، ج 3، بیروت 1372/1952؛ (5) ابنعساكر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ على شیرى، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛ (6) ابنعماد؛ (7) ابنكثیر، البدایة و النهایة، بیروت 1411/1990؛ (8) ابننجار، ذیل تاریخ بغداد، در احمدبن على خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، او، مدینةالسلام، چاپ مصطفى عبدالقادر عطا، ج 16ـ20، بیروت 1417/1997؛ (9) ابننقطه، التـّقیید لمعرفة رواة السنن و المسانید، چاپ كمال یوسف حوت، بیروت 1408/1988؛ (10) محمدبن احمد ذهبى، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت 1401ـ1409/ 1981ـ1988؛ (11) همو، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاحالدین منجد، كویت 1984؛ (12) مجیرالدین عبدالرحمانبن محمد عُلَیمى حنبلى، المنهج الاحمد فى تراجم اصحاب الامام احمد، ج 3، چاپ محییالدین نجیب، بیروت 1997؛ (13) یاقوت حموى.