حرّانى ، عبدالقادر بن عبدالقاهر، ملقب به ناصحالدین، فقیه و محدّث حنبلى سده ششم و هفتم. وى در سال 564 در شهر حرّان* به دنیا آمد (منذرى، ج 3، ص 437؛ ابنرجب، ج 2، ص 202؛ طریقى، ج 3، ص 127؛ قس ذهبى، حوادث و وفیات 631ـ 640 ه، ص200، كه سال تولد او را 563 ضبط كرده است). تحصیلات خود را در حرّان، نزد عمربن محمدبن طَبرزد و نصراللّه بن عبدالعزیز بن عبدوس، آغاز كرد، سپس در دمشق از فقها و محدّثانى چون محمدبن علیبن صدقه، یحییبن محمود ثقفى، عبدالرحمانبن على خِرَقى و بركات بن ابراهیم خُشوعى علم آموخت و براى ادامه تحصیل به بغداد رفت و از استادانى چون یحیی بن بَوش، عبدالرحمانبن على ابنجوزى، عبدالقادر رُهاوى (محدّث، فقیه و ریاضیدان، متوفى 612) و فقیه مشهور، موفقالدین ابنقُدامه* (متوفى 620)، بهره علمى برد (رجوع کنید به منذرى، همانجا؛ ابن رجب، ج 2، ص 203؛ ابنمفلح حنبلى، ج 2، ص 160؛ عُلَیمی حنبلى، ج 4، ص 219؛ ابنعماد، ج 5، ص 167). وى از دو محدّث عصر خویش، عُبیداللّه بن عبداللّه ملقب به ابن شاتیل و نصراللّهبن عبدالرحمان قَزاز، اجازه نقل حدیث دریافت كرد (ابنرجب، همانجا).
حرّانى پس از بازگشت به زادگاهش، سالها به تدریس پرداخت. نجمالدین احمدبن حمدان مهمترین شاگرد او در فقه بود. حرّانى به برخى، از جمله ابونصر محمدبن محمد شیرازى مزّى (مزنى)، اجازه نقل حدیث داد (ذهبى، حوادث و وفیات 630ـ 640 ه، ص 201؛ ابن رجب، همانجا). حرّانى فقیهى دانا و در كسب علم كوشا بود و در شهر حرّان به مفتى فقه حنبلى و فقیه شهر شهرت داشت. وى برخى كتابهاى فقهى، از جمله الروضه ابنقدامه و الهدایه برهانالدین بخارى مرغینانى* (متوفى 593)، را از بَرداشت. برخى مباحثات فقهى او با مجدالدین ابنتیمیه (متوفى 652، جدّ ابنتیمیه مشهور؛ رجوع کنید به ابنتیمیه*، مجدالدین) و ابن قدامه حنبلى، در منابع تاریخى مذكور است (رجوع کنید به ابنرجب؛ علیمیحنبلى، همانجاها). ذهبى (همانجا) نوشته كه تقیالدین ابنتیمیه (متوفى 728؛ رجوع کنید به ابنتیمیه*، تقیالدین) از شخصیت حرّانى به عظمت یاد میكرده است. گفتهاند كه عبدالقادر به اوصافى مانند تدین، سعه صدر، شرافت نفس، و پرهیز از سخنان بیهوده و امور شبههناك شهره بود، ازدواج نكرد و منصب قضاوت شهر حرّان را نیز نپذیرفت (رجوع کنید به ابنرجب؛ ابنمفلح حنبلى، همانجاها؛ علیمى حنبلى، ج 4، ص 220).
در سال 633 كه مغولان به شهر حرّان هجوم بردند، حرّانى چون ودیعهاى را كه نزد او بود به آنان تحویل نداد، در مسجدى كه اقامه نماز میكرد مجازات شد. وى اندكى پس از این واقعه، در 634 وفات یافت (منذرى، همانجا؛ ذهبى، حوادث و وفیات 630ـ640ه ، ص 14ـ15؛ ابنرجب، ج 2، ص 203). از او دو كتاب مَنسَك و المَذهبُ المُنَضَّد فى مَذهب احمد برجامانده كه بخشى از اثر دوم در سفر وى به مكه مفقود شده است (ابنرجب؛ ابنمفلح حنبلى؛ علیمیحنبلى، همانجاها).
منابع : (1) ابنرجب، كتاب الذیل على طبقات الحنابلة، ج 2، در ابنابییعلى، طبقات الحنابلة، ج 4، بیروت 1372/1953؛ (2) ابنعماد؛ (3) ابنمفلح حنبلى، المقصد الارشد فى ذكر اصحاب الامام احمد، چاپ عبدالرحمانبن سلیمان عثیمین، ریاض 1410/1990؛ (4) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات 631ـ640ه ، بیروت 1418/1998؛ (5) عبداللّه طریقى، معجم مصنّفات الحنابلة، ریاض 1422/2001؛ (6) مجیرالدین عبدالرحمانبن محمد علیمیحنبلى، المنهج الاحمد فى تراجم اصحاب الامام احمد، ج 4، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، بیروت 1997؛ (7) عبدالعظیمبن عبدالقوى منذرى، التكملة لوفیات النقلة، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1401/1981.