دولت محمد (يا دولت مصور) ، از نگارگران بزرگ هندى در دوره اكبر (حك : 963ـ1014) و جهانگير (حك : 1014ـ1037). رقم وى، كه در برخى نقاشيها در داخل تصوير قرار گرفته (براى نمونه رجوع کنید به نگارۀ موزۀ سانديهگو 1990، ش 353؛ گدار، ص 10ـ17؛ كريمزاده، ج 1، ص 177ـ178)، با عباراتى چون «عملِ كمترين خانهزاد»، «عملِ فقيرِ دولت»، «مشقِ كمترين بندهها»، «دولتِ جهانگيرى» و «دولتِ مصور» بوده است. دربارۀ زندگى دولت محمد اطلاعى چندانى وجود ندارد. بنابر نگارههاى رقمدار او و با توجه به تاريخنگارهاى در خمسه نظامى (رجوع کنید به ادامۀ مقاله)، احتمالا وى در حدود 1001 در دربار اكبر به نقاشى ميپرداخته است (قس كريمزاده، ج 1، ص 176؛ >فرهنگنامۀ هنر< ، ذيل مادّه، كه 1005 را ذكر كردهاند).
از رقم يكى از آثار دولت محمد در موزۀ سانديهگو برميآيد كه وى فرزند لعل*، نقاش پرآوازۀ هندى دربار اكبر، بوده (قس گدار، ص 12؛ بهنام، ش 19، ص 3، كه دولت محمد را ايرانى ميدانند) و احتمالا زيرنظر پدرش نقاشى را فراگرفته است. همچنين با توجه به عبارتى در رزمنامه (1007)، ترجمۀ حماسۀ هندى مهابهاراتا، داود، برادر دولت، كه شهرت كمترى دارد، نيز يكى از نقاشان كارگاه سلطنتى اكبر بوده است (>فرهنگنامه هنر<، همانجا). بنابر نوشتۀ كلارك (رجوع کنید به پرتره 26)، دولت محمد همان شيخ دولت كلان است كه جهانگير (ص 124) وى را از ملازمان صميمى خود به شمار آورده است و كاركنان، سركارگران و صنعتگران بسيارى زيرنظر وى خدمت ميكردهاند. با توجه به آثار باقيمانده از دولت، وى ظاهرآ تا حدود 1018 مشغول به كار بوده است (قس >فرهنگنامه هنر<، همانجا، كه اين تاريخ را بنابر نگاره سانديهگو 1050 ميداند؛ نيز رجوع کنید به ادامۀ مقاله).
دولت در صورتگرى سعى در شبيهسازى داشت و در ارائۀ قيافه حقيقى اشخاص، استاد و پروسواس بود (كريمزاده، ج 1، ص 176). تفاوت سبكِ وى با نقاشيهاى سبك هرات، در نگارههايى از جهانگير در مرقع گلشن* (رجوع کنید به گدار، ص 16ـ18؛ بهنام، ش 19، ص 5؛ همو، ش 20، ص 4) آشكار است. در اين نقاشيها رنگها جاى خود را به خط دادهاند و سعى شده است چهرۀ جهانگير دقيقآ طورى ترسيم گردد كه شناخته شود. چهار نگاره به تاريخ 1004ـ1005 در نسخهاى از اكبرنامه و سه نگاره به تاريخ 1006ـ1007 در نسخهاى از بابرنامه، قدرت چهرهپردازى دولت را نشان ميدهد (بريتانيكا، ج 3، ص 901؛ >فرهنگنامۀ هنر<، همانجا، نيز رجوع کنید به رانداوا ، ص 34ـ35، 83، 122). اين شبيهسازى و نيز تأكيد بر حالات چهره اشخاص، از ويژگيهاى نقاشيهاى دولت محمد به شمار ميرود. مثلا، در نگارهاى از كتاب گلستان در مجموعۀ هنر والترز (داس ، ص 8ـ9) و نگارهاى از شخصى به نام ابوالحسن پسر آقا رضا (گدار، ص 11) و در تصويرى از بِشَنداس* كه بيقيدى او را به ظاهرش نشان ميدهد (گدار، ص 12؛ كريمزاده، ج 1، ص 176ـ177)، اين ويژگيها كاملا ديده ميشود. در يكى از اين نگارهها، صورتها گونههايى پر و بزرگ و چشمهايى درخشان دارند كه مستقيمآ به بيننده نگاه ميكنند (>فرهنگنامۀ هنر<، همانجا).
دولت مهارت خود را در كشيدن چهرۀ درباريان (نظير چهرۀ عنايتخان در مجموعه كوركيان ) و چهرۀ افراد غير دربارى (مانند نقاشى درويش و موسيقيدان) نيز به نمايش گذاشته است (همان، ص 543) و در مرقع گلشن شمارى از نقاشانى را كه در خلق اين اثر كوشيدهاند به تصوير كشيده است. از جمله، خود را مردى سيه چرده با عمّامه و لباسى سفيد و عبايى تيره نقاشى كرده و بالاى لوح بزرگى كه در دست چپش دارد نوشته است: «اللّهاكبر» و در پايينِ آن: «به حكم شاه جهانگير نقش اين تصوير نمود بنده دولت شبيه خود قائله و راقمه فقيرالحقير» و در سطر بعد، كلمه «دولت» را نوشته است (گدار، ص 11ـ13؛ منى سيدعلى حسن، ص 291ـ292، 585 تصوير97).
در حاشيۀ برگ 148 مرقع گلشن نيز چهارنگاره رقم دولت را دارد كه يكى از آنها (مورخ ذيقعده 1018) تنها اثر تاريخدار از دولت در اين مرقع است. در حاشيۀ همين برگ، تصوير زنى هست كه دراز كشيده و بر بالشى نارنجى تكيه زده و كتابى در دست گرفته است. به نظر گدار (ص 14ـ15)، پرداخت طبيعى و نسبتآ واقعگرايانه در طراحى چهرۀ اين زن، حاكى از آن است كه اين تصوير از روى الگويى واقعى ساخته شده است. دو تصوير نيز در حاشيه برگ 130 مرقع هست كه يكى از آنها ناشناس و ديگرى تصوير جامى، شاعر معروف ايرانى، است و بر كتابى كه در برابر او بر زمين است اين عبارات خوانده ميشود: «عامله كمترين خانهزادان دولت جهانگير شاهى از عمل استاد بهزاد نقل نمود» (رجوع کنید به گدار، ص 15ـ16؛ حبيبى، ص 548). آخرين نگارۀ رقمدار دولت در حاشيۀ برگ 41، تصوير جهانگير در حال شكار است كه رقم دولت بر روى تفنگ وى ديده ميشود (رجوع کنید به كريمزاده، ج 1، ص 177؛ گدار، ص 10ـ17).
از نوآوريهاى دولت (رجوع کنید به سيدعلى حسن، ص 291ـ292) نقاشيهايى است كه در آنها خود را به تصوير كشيده است. اين تصاوير در نگارۀ موزۀ سانديهگو، حاشيۀ ديوان حافظ (>فرهنگنامۀ هنر<، همانجا)، آخرين صفحۀ خمسه نظامى (1001ـ1003؛ راجرز، ص 57ـ58) و نيز مرقع گلشن ديده ميشود. با آنكه تاريخ نقاشى سان ديهگو را 1050 ذكر كردهاند، تصوير دولت در اين اثر از پرترههاى ديگر او در خمسه و مرقع گلشن، كه ظاهرآ سيساله مينمايد، جوانتر به نظر ميرسد و اين گمان را ايجاد ميكند كه اين نگاره در هنگام جوانى دولت و در دورۀ اكبر نقاشى شده است (قس تصويرنگارۀ سانديهگو با تصوير خمسه نظامى و مرقع گلشن).
از ديگر آثار دولت، چند نگاره در مجموعۀ كوركيان، نسخهاى از پادشاهنامه، نسخهاى از نفحاتالانس جامى، نيز بوستان سعدى به تاريخ 1014 است (>فرهنگنامۀ هنر<، همانجا؛ سودآور، ص 346؛ راجرز، ص 46ـ47).
دولت در تذهيب نيز ممتاز بود و تذهيب نقاشى ذوالفقارخان در مرقّع مينتو ، از مهمترين كارهاى وى محسوب ميشود. از ويژگيهاى تذهيب وى، نقاشى پرندگان و گلهاى متنوع رنگين در زمينه طلايى است. روش وى در تركيب و كنار هم قرار دادن گلها، در دورۀ مغولى هند بيهمتاست. دولت گاهى متنِ خوشنويسى و گاهى حاشيهها و گاه هر دو را تذهيب كرده است (رجوع کنید به استرونگ، ص 144، 169، 170ـ172). نمونههايى از تذهيب وى در مجموعۀ كوركيان نگهدارى ميشود (>فرهنگنامۀ هنر<، همانجا). در يكى از صفحات مرقع گلشن نيز دولت تصريح كرده كه طلاكارى و كشيدن كوههاى نگاره در آن صفحه را خودش انجام داده است (كريمزاده، ج 1، ص 176).
منابع : (1) عيسى بهنام، «آشنايى با چند نقاش ايرانى و هندى در اوايل قرن يازده هجرى»، هنر و مردم، دوره 2، ش 19 و 20، ارديبهشت و خرداد 1343ش؛ (2) جهانگير، امپراتور هند، جهانگيرنامه (يا) توزك جهانگيرى، چاپ محمدهاشم، تهران 1359ش؛ (3) عبدالحى حبيبى، هنر عهد تيموريان و متفرعات آن، 1355؛ (4) ابوالعلاء سودآور، هنر دربارهاى ايران، ترجمه ناهيد محمد شميرانى، تهران 1380ش؛ (5) محمدعلى كريمزاده تبريزى، احوال و آثار نقاشان قديم ايران و برخى از مشاهير نگارگر هند و عثمانى لندن 1363ـ1370ش؛ (6) آندره گدار، «حاشيههاى مرقع گلشن»، آثار ايران، ترهان 1314ش؛ (7) منى سيدعلى حسن، التصوير الاسلامى فى الهند، قاهره، 1424؛
(8) Britanica; (9) Asok Kumar Das, Splendour of Mughal painting, Bombay 1986; (10) M.S. Randhawa, Paintings of the Baburnama, New delhi,1983; (11) J.M. Rogers, Mughal Miniatures, London 1995; (12) Dictionary of art, editor Jane Turner, New York: Grove, 1996, s.v. "Daulat"; (13) Susan Stronge, Painting for the Mughal Emperor, New Delhi, 2002; (14) http://synergy-weblogger.com, SDMA: An Imaginary Gathering of sages: Muhammad Daulat, Son of la'l".