دِهاقان ، مركز شهرستان سميرم سفلا از استان اصفهان. در ارتفاع حدود 2070 مترى، در حدود 18 كيلومترى غرب شهرضا و 36 كيلومترى شرق بروجن قرار دارد. اين شهر در دشت قرار گرفته و داراى آب و هواى معتدل و خشك است. بيشترين دماى آن، براساس ايستگاه سينوپتيك شهرضا، ْ6ر39 در مرداد و كمترين آن ْ2ر13- در بهمن و ميانگين بارش سالانۀ آن 131 ميليمتر است (سالنامه آمارى هواشناسى، ص310). بادى به نام چوم در بهار و تابستان ميوزد كه گاه سبب زيانهاى فراوان به فراوردههاى كشاورزى ميشود (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 81، ص 54). كوههاى قلعه درزى (بلندترين قله ح 776،2 متر)، و برآفتاب (بلندترين قله ح 583،2 متر) در مغرب و كوه قلارى (بلندترين قله ح 822، 2متر) در جنوب شهر امتداد دارند (فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 81، ص 54؛ فرهنگ جغرافيايى كوههاى كشور، ج 2، ص 101، 151).
اهالى دهاقان شيعه دوازده امامياند و به فارسى سخن ميگويند (فرهنگ جغرافيائى آباديها، همانجا)، در سرشمارى 1375ش، جمعيت شهر 170،17 تن بوده است (مركز آمار ايران، ص هفتادوچهار). راه اصلى شهرضا به بروجن، در استان چارمحال و بختيارى از دهاقان ميگذرد.
براساس قانون تقسيمات كشورى در 1323ش دهاقان، يكى از آباديهاى دهستان سميرم سفلا از شهرستان شهرضا در استان دهم (اصفهان) بود (كتاب جغرافيا و اسامى دهات كشور، ج 3، ص 262). در حدود 1332ش، مركز دهستان سميرم پايين بود (حسينعلى رزمآرا، ج10، ص 92). دهاقان در 1344ش به شهر تبديل شد (ايران. وزارت كشور، 1382ش، ذيل «استان اصفهان»). در 21 شهريور 1369 شهر دهاقان به عنوان مركز بخش سميرم سفلا در شهرستان شهرضا تشكيل گرديد (ايران. قوانين و احكام، ص 803ـ804) و در 1384ش، پس از تبديل شدن سميرم سفلا به شهرستان، دهاقان مركز آن گرديد (ايران. وزارت كشور، 1384ش، ذيل «استان اصفهان»).
گفته شده دهاقان معرّب دهاگان است كه همان دهگان يا دهقان است (رجوع کنید به جناب، ص 127). نام آن به صورت دُهاقان هم ضبط شده است (افضلالملك، ص 91). در دورۀ قاجاريه، افضلالملك (متوفى 1308ش) دهاقان را قصبهاى از سميرم عليا ذكر كرده و آن را محلي آباد داراى باغستانهاى فراوان، كبك و شكار بسيار در اراضى كوهستانى و نيز داراى آهوى مشكين وصف كرده است (ص 91؛ نيز رجوع کنید به ارباب اصفهانى، ص 318). اما جناب در 1303ش به درختان كم و محصول غلّه، و كمى صيفى در آن اشاره نموده است (ص 126). در دورۀ پهلوى دوم، جمعيت دهاقان حدود هفت هزار تن و محصولات كشاورزى آن غلّه، پنبه، حبوبات و انگور بود. كرباسبافى و قاليبافى صنايعدستى عمده آن را تشكيل ميداد (حسينعلى رزمآرا، ج10، ص 92).
منابع : (1) ميرزا غلامحسين افضلالملك، سفرنامه اصفهان، چاپ ناصر افشارفر، تهران، 1380ش؛ (2) محمدمهديبن محمدرضا ارباب اصفهانى، نصف جهان فى تعريف الاصفهان، تصحيح منوچهر ستوده، تهران 1340ش؛ (3) ايران، وزارت كشور، اداره كل ثبت و احوال، كتاب جغرافيا و اسامى دهات كشور، چاپ دوم، چاپخانه مجلس، تهران، 1329ش؛ (4) ايران. قواين و احكام، مجموعه قوانين و مقررات مربوط به وزارت كشور از آغاز پيروزى انقلاب اسلامى تا پايان سال 1369، تهران: حوزه معاونت سياسى و اجتماعى دفتر انتخابات وزارت كشور، 1370ش؛ (5) همو، نشريه تاريخ تأسيس عناصر تقسيماتى همراه شماره مصوبات، تهران، 1382ش؛ (6) همو، 1384، نشريه عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى (تا پايان آبان 1384)، تهران، 1384ش؛ (7) همو، تقسيمات كشورى، 1385ش؛ (8) ميرسيدعلى جناب، الاصفهان، به کوشش محمدرضا ریاضی ،تهران:سازمان میراث فرهنگی کشور،1376؛ (9) حسينعلى رزمآرا، فرهنگ جغرافيايى ايران (آباديها)، ج 10؛ (10) استان دهم (اصفهان)، تهران، 1332ش؛ (11) سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، فرهنگ جغرافيايى كوههاى كشور، ج دوم، تهران، 1379ش؛ (12) فرهنگ جغرافيايى آباديهاى كشور جمهورى اسلامى ايران، ج 81، سميرم، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1360ش؛ (13) مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ـ1375، نتايج تفصيلى، كل كشور، تهران 1376ش؛ (14) نقشه جمهورى اسلامى ايران (براساس تقسيمات كشورى، مقياس 000/600/1:1، تهران: گيتاشناسى 1383ش؛ (15) زمان هواشناسى كشور، سالنامه آمارى هواشناسى 76ـ 1375، 1378ش .