بَحْشَل ، ابوالحسن اَسلَم بن سَهْل واسِطی رَزّاز، مؤلفِ تاریخ واسط ( در لغت به معنای مردی بسیار سیاه رنگ (ابن منظور، ذیل واژه ) ) . از زندگی او جز نام برخی از راویانی که او از ایشان به نقل حدیث پرداخته ، از جمله وَهْب بن بَقّیَه (155ـ 239)، که گویا جدّ مادریش بوده ( رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 13، ص 488؛ ابن حجر عسقلانی ، 1390، ج 1، ص 388)، و تاریخ تقریبی وفاتش که در فاصلة 288 تا 292 روی داده ، اطلاع دیگری در دست نیست .
تاریخ واسط ، که دستنوشتة ناقصی از آن در قاهره موجود است ( تیمور، ش 1483) ( و در 1967 به اهتمام کورکیس عوّاد در بغداد چاپ شده است ) ، دارای ارزشهای جنبی قابل توجهی است . این نوشته قدیمترین تاریخ موجود است که محدثان ، برای تعیین اعتبار راویان می توانند از آن بهره بگیرند. کتاب که با بحث مختصری دربارة تاریخ قدیم شهر واسط و حواشی آن شروع می شود، به بیان احوال آن دسته از علمای مذهبی می پردازد که به نحوی به واسط مربوط بوده اند و از طریق سلسلة رُوات به مؤلف می پیوسته اند ( راوی تاریخ واسط ، ابوبکر محمدبن عثمان بن سمعان است که در حفظ و اتقان ، شریک وی (بحشل ) شمرده می شود (یاقوت حموی ، ج 3، جزء 6، ص 127) ) . ترجمة احوال برحسب تقدّم تاریخی و طبقات رجال تنظیم شده است (در این کتاب به جای اصطلاح رایج «طبقه » از «قَرْن » استفاده شده است ). خصوصیات اشخاص در این ترجمة احوال اندک است و بنا به شیوة مرسوم ، به اسم عالم و استادان و شاگردان او، و نقل یک (و گاه چند) حدیث از احادیثی که روایت کرده است ، محدود می شود. این اثر اگر جزو نخستین آثار از این نوع نباشد از کهنترین جلوه های ساده و ابتدایی حرکتی است که اندک زمانی بعد به برجسته ترین نوع آثار درتاریخ و تراجم تبدیل شد.
منابع : (1) ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، بیروت 1390/1971؛ (2) همو، معجم المفهرس ، نسخة خطی قاهره ، «مصطلحات الحدیث »، ش 82 ، 102؛ (3) ( ابن منظور، لسان العرب ، بیروت ، بی تا. ) ؛ (4) تیمور، تاریخ ؛ احمدبن
(5) علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، بیروت ( بی تا. ) ؛ (6) محمدبن احمد ذهبی ، میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، قاهره 1325، ج 1، ص 98؛ (7) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ویسبادن 1962ـ1979؛ (8) ( یاقوت حموی ، معجم الادباء ، بیروت ، بی تا. ) ؛
(9) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942, I, 210; (10) F. Rosenthal, A history of Muslim historiography, Leiden 1952, 83, 144 f., 406.