رؤبة بن عَجّاج ، راوى، لغوى و شاعر رجزسراى دورۀ اموى و اوايل دورۀ عباسى. به نظر خليلبن احمد* (ج 8، ص 284)، "رؤبة" از روبة به معناى بخشى از شب است و چون رؤبةبن عجّاج در نيمه شب به دنيا آمده است، او را بدين نام خواندهاند. كرنكوف (د. اسلام، چاپ اول، ذيل مدخل) رؤبة را معرّب روباه ذكر كرده است (براى معانى ديگر رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 20، ص 345ـ346؛ ابنمنظور؛ فيروزآبادى، ذيل «رأب»). ابوالجَحّاف، ابوالعَجّاج و ابومحمد از كنيههاى رؤبة بوده است (ابوالفرج اصفهانى، ج 20، ص 345؛ ابنخلّكان، ج 2، ص 303). در منابع قديم، تاريخ ولادت او معلوم نيست، اما در منابع جديد، سال 65 يا 80 تاريخ تولد او ذكر شده است (رجوع کنید به فرّوخ، ج 2، ص 61؛ سزگين، ج 2، ص 367).
رؤبة از قبيله بنيتميم و از باديهنشينان ساكن بصره بود (ابوالفرج اصفهانى، همانجا) و به زندگى بدوى خود مباهات ميكرد (رجوع کنید به ابنقتيبه، ج 2، ص 595). او شاعرى مُخَضرَم* و از مداحان بنياميه و بنيعباس بود و از برترين شاعران رجزسراى دورۀ خود محسوب ميشد (ابوالفرج اصفهانى، همانجا). جُمَحى (سِفر دوم، ص 737ـ738) او را در طبقۀ نهم شاعران دورۀ اسلامى قرار داده است.
پدرش، عَجّاج*، نيز از رجزسرايان مشهور بود (ابنخلّكان، همانجا). با اينكه رؤبة خود را شاعرتر از پدرش ميدانست (جمحى، سِفر اول، ص 78)، برخى اشعار پدرش را در بين اشعارش به كار ميبرد (رجوع کنید به ابنقتيبه، ج 2، ص 596ـ597). يكى از پسران رؤبة، به نام عُقبَه، نيز شاعر بود، اما شعرى از وى باقى نمانده است (مرزبانى، ص 407).
رؤبة از پدرش و ابوهُريَرة دوسى يمنى* و دغفلالناسب* روايت شنيد (ياقوت حموى، ج 11، ص 149؛ صفدى، ج 4، ص 147) و به نظر ابنحبّان (رجوع کنید به الثقات، ج 6، ص 309)، ثقه بود.
از اشعار رؤبةبن عجاج چنين برميآيد كه او با سفر به سرزمينهايى چون عراق، يَمامه، خراسان و كرمان و مدح بزرگان آنجا، امرار معاش ميكرد. گويا در جوانى براى توسعۀ قلمرو اسلام، با سپاه فتوحات راهى سرزمينهاى شرق فارس شد (رجوع کنید به رؤبةبن عجّاج، مقدمه، ص 1؛ عمر فرّوخ، ج 2، ص 62؛ نالينو، ص 195).
با ركود شعر در اواخر دورۀ اموى، رؤبة به سبب كهولت، در بصره اقامت گزيد (نالينو، همانجا). وى در 145، با قيام ابراهيمبن عبداللّه علوى* بر ضد منصور عباسى (رجوع کنید به منصور، ابوجعفر عبداللّهبن محمد)، از ترس جان سر به بيابان نهاد و در همان سال درگذشت (ابنخلّكان، ج 2، ص 304ـ305؛ قس يافعى، ج 1، ص 237؛ حرضى، ص 136، كه سال وفاتش را 147 ذكر كردهاند). او را در بصره دفن كردند و به قول خليلبن احمد، با مرگ او شعر و لغت و فصاحت به خاك سپرده شد (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانى، ج 20، ص 355).
رؤبة با كلمات نادر و غريب آشنايى كامل داشت (ابنخلّكان، ج 2، ص 304) و در مباحث لغوى، پاسخگوى پرسشهاى بزرگانى چون ذؤالرَّمّة*، طرِمّاحبن حكيم*، كُمَيتبن زيد اسدى*، يونسبن حبيب*، و ابوعبيدة معمربن مثَّنى* بود (معمربن مثنى، ج 1، ص 43ـ44؛ جمحى، ص 477، 581؛ ابوالفرج اصفهانى، ج 12، ص 36).
رجزهاى او با كلمات بدوى و الفاظى كه اولينبار بود در زبان عربى به كار ميرفتند (بلاشِر، ص 529؛ براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به نالينو، ص 204ـ207)، از دشوارترين اشعار عربى است كه بخش بزرگى از شواهد شعرى را تشكيل ميدهد (رؤبةبن عجّاج، مقدمه، ص 2) و مورد استناد افرادى چون خليلبن احمد (رجوع کنید به ج 2، ص 146، 209)، جاحظ (رجوع کنید به 1367، ج 1، ص 37، 40؛ همو، 1388، ص 8، 23) و ابندريد (رجوع کنید به ج 1، ص 71، 105، 132) بوده است. كتابهاى صرف و نحو نيز از شواهد شعرى ابيات رؤبة خالى نيست (براى نمونه رجوع کنید به استرآبادى، 1395، ج 4، ص 405ـ406؛ همو، 1398، ج 4، ص 86ـ87). ميدانى نيز (رجوع کنید به ج 2، ص 398، 490، ج 3، ص 410) امثال برگرفته از اشعار رؤبه را ذكر كرده است.
رجزهاى او داراى مضامينى چون مدح و فخر و حماسه بودند (صفدى، ج 14، ص 148؛ نالينو، ص 197)؛ اما چون رجز را چندان نميتوان روايت كرد، بسيارى از آنها از بين رفتهاند (عمر فرّوخ، ج 2، ص 63). عبداللّه پسر رؤبة، ابوعمرو زبانبن عَلاء*، خَلّفالاحمَر*، يونسبن حبيب، نَضربن شُمَيل*، ابوعمرو شيبانى*، ابوعُبَيدة مَعمَربن مُثَنى و اصمعى* از راويان اخبار و اشعار رؤبة بودهاند (ابننديم، ص 179، 183ـ184؛ ابنخير، ص 392؛ صفدى، ج 4، ص 147ـ148). حَمّادبن اسحاق موصلى (متوفى ح 220) كتاب اخبار رؤبة را تأليف نمود. جَلودى* نيز كتاب اخبار رؤبةبن العجّاج را نگاشت (ابننديم، ص 160؛ نجاشى، ج 2، ص 54، 58). نسخهاى خطى از ديوان رؤبة، با شرح محمدبن حبيب*، موجود است (رجوع کنید به بروكلمان، ج 1، ص 57؛ سزگين، ج 2، ص 368). در 1321/1903، آلوارت ديوان رؤبة را، با 379،7 بيت، به چاپ رساند و سال بعد، ترجمۀ آلمانى آن در برلين چاپ شد (بروكلمان، ج 1، >ذيل<، ص 91؛ بلاشر، ص 528).
منابع : (1) ابنحبان، كتابالثقات، حيدرآباد دكن 1393ـ1403/1973ـ1983، چاپ افست بيروت (بيتا.)؛ (2) ابنخلكان، وفيات الاعيان و انباء ابناء الزمان؛ (3) ابنخير اشبيلى، فهرسة، قاهره 1963/1382؛ (4) ابندريد، كتابالاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد 1399/1979؛ (5) ابنقتيبه، الشعر و الشعراء، چاپ احمدمحمد شاكر، قاهره 1387/1967؛ (6) ابنمنظور، لسانالعرب؛ (7) ابننديم، كتاب الفهرست؛ (8) ابوالفرج اصفهانى، الاغانى؛ (9) حسن رضيالدين استرآبادى، شرح شافيه ابنالحاجب، چاپ محمدنورالحسن، محمد زفزاف و محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت 1395/1975، چاپ افست تهران (تهران)؛ (10) همو، شرحالرضى عليالكافية، چاپ يوسف حسن عمر، (بيجا.)، جامعة قاريونس 1398/1978؛ (11) عمروبن بحر جاحظ، البيان و التببين، چاپ عبدالسلام محمدهارون، بيروت 1367ـ1369/ 1948ـ1950؛ (12) همو، كتابالحيوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر؟ (1385ـ1389/1965ـ 1969) چاپ افست بيروت 1388/1969؛ (13) محمدبن سلام جمحى، طبقات فحولالشعراء، چاپ محمود محمدشاكر، قاهره (تاريخ مقدمه 1400/ 1980)؛ (14) يحييبن ابيبكر حَرَضى يمانى، غربالالزمان فى وفياتالأعيان، چاپ محمد ناجى زعبى عمر، دمشق 1405/1985؛ (15) خليلبن احمد فراهيدى، كتابالعين، چاپ مهدى مخزومى و ابراهيم سامرايى، قم 1410؛ (16) رؤبةبن عجّاج، مجموع اشعارالعرب: و هو مشتمل على ديوان رؤبةبنالعجاج، چاپ آلوارت، بيروت 1979؛ (17) محمدمرتضى زبيدى، تاجالعروس من جواهر القاموس، ج 2، چاپ على هلالى، كويت 1386/1966؛ (18) صفدى، كتاب الوافى بالوفيات؛ (19) عمر فروخ، تاريخالادب العربى، ج 2، بيروت 1985؛ (20) مرزبانى، الموشح فى مآخذالعلماء عليالشّعراء، چاپ محمدحسين شمسالدين، بيروت 1415/1995؛ (21) معمربن مثنى ابوعبيدة، مجازالقرآن، چاپ محمد فؤاد سزگين، قاهره (تاريخ مقدمه 1374/ 1954)؛ (22) احمدبن محمد ميدانى، مجمعالامثال، چاپ محمدابوالفضل ابراهيم، بيروت 1407/1987؛ (23) كارلو نالينو، تاريخالآداب العربية من الجاهلية حتى عصر بنيأمية، قاهره 1970؛ (24) احمدبن على نجاشى، رجالالنجاشى، چاپ محمدجواد نائينى، بيروت 1408/1988؛ (25) عبداللّهبن اسعد يافعى، مرآةالجنان و عبرةاليقظان، بيروت 1417/1997؛ (26) ياقوت حموى، معجمالادباء، بيروت 1400/1980؛
(27) Regis Blachere, Histoire de la literature arabe, paris 1966; (28) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949; (29) Supplementband, 1937-1942; (30) EI, s.v. "RUBAB. ADJDJADJ", (by F. KRENKOW); (31) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967-1984.