حائك ، محمدبن حسین اندلسى تطوانى، گردآورنده متون آوازى برگرفته از موسیقى عربى اندلسى كه در زمان او (سده دوازدهم) هنوز در مراكش حفظ شده و سینه به سینه به این دوره رسیده بود.
شناختِ مختصرِ حائك تنها براساس مقدمه اثر منتشر نشده وى، كُنّاشالحائك، است. برخى از نویسندگان موسیقى مراكش نسبت تطوانى را نشانه اقامت او در تِطوان (رجوع کنید به تِطّاوین*) دانستهاند. در یك نسخه خطى اثر او كه در فاس یافته شده، در پى نام و نسب او كلمات «اصلا الفاسى دارآ» آمده و در هیچ نسخه دیگرى این جزئیات ذكر نشده است؛ بنابراین، حائك اهل تطوان بوده و احتمالاً اثرش را در فاس، محل زندگى خود، تألیف كرده است. از زندگى وى اطلاع دیگرى در دست نیست.
در حال حاضر بیشتر موسیقیدانان سنّتى مراكش از مبانى نظرىِ موسیقى شناختى ندارند، بنابراین آهنگها و آوازها دستخوش تغییر شدهاند. این نكته اهمیت خاصى به اثر حائك میبخشد، زیرا آنچه را كه تا زمان وى باقى مانده بوده، از فراموشى نجات داده است. نسخه اصلى این اثر یافته نشده، اما تعدادى از رونوشتهاى آن در شهرهاى مراكش موجود است. همه آنها مشتمل بر نوبههایى بر یك منوال یا آوازهاى یكسان نیستند، بلكه كاتبان انتخاب رایجترین آواز در هر محل را ترجیح دادهاند.
در 1313ش/1934ـ1935، كتابى با عنوان مجموعة الاغانى الموسیقیة الاَندلُسیة المعروفة بالحائك در رَباط انتشار یافت. نویسنده كتاب، مكّى امبیركو، مدعى است كه پس از مقایسه چند نسخه خطى، آوازهایى از نوبههاى رَمَلالمایه، العشّاق، الاصبَهان، غریبةُ الحسین، الرَصَد و رصدالذَیل را گرد آورده است. این اثر ناقص است، زیرا علاوه بر اینكه تنها شش نوبه از میان یازده نوبه ذكر شده، نویسنده همه آوازها را نیز گردآورى نكرده است و اثر، شامل نوبههایى كه در حواشىِ نسخِ معتبر یافت میشود، نیست.
حائك با وجود ویژگى تفصیلى مجموعهاش، تمام موسیقى اندلسى رایج زمان خود را گرد نیاورده است، زیرا برخى ابیات نوبههاى از میان رفته كه هنوز در تطوان خوانده میشود، در نسخ اثر وى وجود ندارد.
(به گفته رافائل متجانه، حائك 24 نوبه را به 11 تقلیل داده؛ البته او براى این ادعا دلیلى نیاورده است (رجوع کنید به شیلواه، 2003، ص 42). بروكلمان (>ذیل<، ج 2، ص 709) تألیف اثر حائك را در سال 1130/ 1717 دانسته است (قس شیلواه، 2003، همانجا). یكى از آخرین مجموعههاى منسوب به حائك (كتابخانه دانشگاه لیدن، ش 14100 Or.) مشتمل بر 24 نوبه است (شیلواه، 1995، ص 84)).
در نبود نظامِ نغمهنگارى در موسیقى، حائك این اصل را مبنا قرار میدهد كه موسیقیدان آهنگ را از بر میداند؛ بنابراین، وى در حاشیه هر ترانه یادداشتهایى در خصوص میزان (ریتم و زمان) میافزاید و آوازهاى اَشغال را با شماره ادوارشان جدا میكند.
این اثر با یك مقدمه آغاز میشود كه در پى آن 721 آواز میآید، مشتمل بر 24 مُد كه در یازده نوبه جمع شدهاند. در آغاز هر نوبه، توضیح كوتاهى درباره مُدها و از جمله منشأ و چگونگى آنها، همراه با نمونههایى از آوازها كه براساس وزنشان تنظیم شدهاند، ذكر شده است.
در ابتداى هر آواز، عنوان تَوشیح، زَجَل یا شُغْل و تقریبآ در حاشیه تمام آنها شكلِ دیگرى كه به همان آهنگ خوانده میشده، آمده است. همچنین مُد و وزن آن، اگر برجا مانده، داده شده و ادوار با شمارههایى در كنار ابیات متناظر نشان داده شدهاند.
منابع :
(1) H. H. Abdulwahab, "Le developpement de la musique arabe en Orient, Espagne et Tunisie", RT, XXV (1918), 106-117; (2) [Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942(; (3) A. Chottin, Corpus de musique marocaine, fasc. I: Nouba de Ochchak..., Paris 1931; (4) idem, Tableau de la musique marocaine, Paris 1938; (5) H. G. Farmer, The sources of Arabian music, Bearsden, Scotland 1940, 60; (6) P. P. Garcia Barriuso, La musica hispano-musulmana en Marruecos, Larache 1941; (7) A. Mammeri, "La musique andalouse a Marrakech", in Nord-Sud, no.5, Casablanca; (8) )Amnon Shiloah, "The Arabic concept of mode", Journal of the American Musicological Society, vol.34, I(1981), repr. in Amnon Shiloah, The dimension of music in Islamic and Jewish culture, Aldershot, Engl. 2003; (9) idem, Music in the world of Islam: a socio-cultural study, Aldershot, Engl. 1995]; (10) F. Valderrama Martinez, El cancionero de al-Haik, Tetouan 1954.