حائرى قزوینى ، حسنبن محمدباقر، فقیه و متكلم امامى قرن چهاردهم. وى در 1296 در كربلا به دنیا آمد (آقابزرگ طهرانى، 1404، قسم 1، ص 389). جد پدرش، سیدمحمدباقر موسوى قزوینى، ملقب به معلمالسلطان، وطن خود، قزوین، را به قصد كربلا ترك كرد. سیدابراهیم موسوى قزوینى*، صاحب ضوابطالاصول، از فرزندان اوست (همو، 1403، ج2، ص204؛ فتلاوى، ص 109). جد مادرى او نیز سیدعلى طباطبایى*، صاحب ریاضالمسائل، است (رجوع کنید به حائرى قزوینى، مقدمه مرتضى قزوینى، ص 4).
حائرى در كربلا مقدمات علوم دینى را فراگرفت و در 23 سالگى براى ادامه تحصیل به نجف رفت و نزد استادانى چون آخوند محمدكاظم خراسانى* (آقابزرگ طهرانى، 1404، همانجا) و سیدمحمد كاظم طباطبایى یزدى* درس خوانده (حائرى قزوینى، همان مقدمه، ص 5). در 1330، یك سال پس از درگذشت آخوند خراسانى، به سامرا نقل مكان كرد (فتلاوى، همانجا) و از شاگردان میرزا محمدتقى شیرازى* شد (آقابزرگ طهرانى، 1404، همانجا؛ امینى، ج 3، ص 995). حائرى پس از سه سال اقامت در سامرا، با آغاز جنگ جهانى اول و آشفتگى اوضاع سیاسى عراق و اشغال بخشهایى از آن به دست انگلیسیها (رجوع کنید به رهیمى، ص 163؛ عزاوى، ج 8، ص 260؛ جعفرى، ص 15)، به كربلا بازگشت و تا پایان عمر در آنجا به تدریس و تألیف و تحقیق پرداخت (فتلاوى، همانجا).
حائرى قزوینى را فقیهى بلندمرتبه، صریحالرأى و مؤلفى توانا دانستهاند. او در 1380/1339ش در كربلا درگذشت (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 14، ص 48؛ همو، 1404، همانجا؛ حائرى قزوینى، همان مقدمه، ص 8).
آثار او عبارتاند از: الامامةالكبرى و الخلافةالعظمى، در هشت مجلد، كه جلد اول آن در 1377/1336ش در نجف به چاپ رسید؛ البراهینالجَلیة فى دفع تشكیكاتِالوهابیة، در پاسخ به چند شبهه و مدعاى ابنتیمیه و به تبع او، وهابیان، در مقولاتى مانند شفاعت و توسل و زیارت، كه در 1382/ 1341ش در نجف چاپ شد (كتاب با عنوان نقدى بر اندیشهى وهابیان، به فارسى برگردانده شده است)؛ المَناهِجُ السَّویة و التُّحفةُ الامامیةُالحائریة، یا المناهج الحائریة، در رد كتاب الهدیة السُّنیة و التُحفةُ الوهابیةُ النَجدیة (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 22، ص 345؛ حائرى قزوینى، همان مقدمه، ص 4؛ طعمه، ص 47)؛ التُحفةُ الاثنا عشریة فى نَقض كلماتِ الوهابیة؛ هُدیالمِلة الى انّ فدك منالنِّحلة، درباره غصب فدك، كه در 1352/1312ش تألیف و در نجف منتشر شد (آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 25، ص 203، ج 26، ص 160)؛ شرح اللُّمعَةُ الدمشقیة، كه بخشى از آن به چاپ رسیده است (همان، 1403، ج 14، ص 48)؛ رساله اكمالالدین در شرح تكملة تبصرة المتعلمین آخوند خراسانى، كه در واقع تقریرات درسهاى فقهى خراسانى است (همان، ج 4، ص 412، ج 11، ص 104ـ105؛ فتلاوى، همانجا)؛ و اصول الفقه، كه تقریرات درس اصول آخوند خراسانى است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، 1403، ج 2، ص 204، ج 4، ص 375؛ حائرى قزوینى، همانجا).
منابع : (1) محمدمحسن آقابزرگطهرانى، الذریعة الى تصانیف الشیعة، چاپ علینقى منزوى و احمد منزوى، بیروت 1403/1983؛ (2) همو، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فى القرن الرابع عشر، مشهد 1404؛ (3) محمدهادى امینى، معجم رجال الفكر والادب فیالنجف خلال الف عام، (نجف) 1413/1992؛ (4) محمد حمدى جعفرى، بریطانیا و العراق حقبه من الصراع: 1914ـ 1958، بغداد 2000؛ (5) حسن حائرى قزوینى، الامامة الكبرى و الخلافة العظمى، چاپ مرتضى قزوینى، ج 1، نجف 1377/1958؛ (6) عبدالحلیم رهیمى، تاریخ الحركة الاسلامیة فى العراق : الجذور الفكریة و الواقع التاریخى (1900ـ 1924)، بیروت 1985؛ (7) سلمان هادى طعمه، معجم رجال الفكر و الادب فى كربلاء، بیروت 1420/1999؛ (8) عباس عزاوى، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد 1353ـ1376/ 1935ـ1956، چاپ افست قم 1369ش؛ (9) كاظم عبود فتلاوى، المنتخب من اعلام الفكر و الادب، بیروت 1419/1999.