حافظ تَنیش بن میرمحمد بخارى ، مورخ دربار عبداللّه خان شیبانى (حك : 991ـ1007، قدرتمندترین امیر سلسله شیبانیان*) و شاعر. از زندگى او اطلاع چندانى در دست نیست. احتمالا پدرش از نزدیكان عبیداللّه خان شیبانى (از امیران شیبانى) بود (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، تكمله 5ـ6، ذیل مادّه). اته (ج 1، ستون 229) نام وى را تانیش ضبط كرده و سنندجى (ص264)، با تردید، حافظ را لقب یا صفت او دانسته است (قس ریو، >ذیل<، ص49، كه نام ویرا حافظ تنش ضبط كردهاست).
تاریخ دقیق تولد او معلوم نیست. وى، به گفته خودش، در 992، در 36 سالگى، به تألیف شرفنامه شاهى پرداخت. بنابراین، به احتمال بسیار در 956 بهدنیا آمده است (مایل هروى، ص206؛ د. اسلام، همانجا؛ سنندجى، ص 266؛ قس رجوع کنید به د. ا. د. ترك، ذیل مادّه، كه سال تولد او را بین 926 تا 936 ذكر كرده است).
شهرت حافظ تنیش به سبب كتاب او، شرفنامه شاهى، است. در 991، كه عبداللّهخان شیبانى سراسر ماوراءالنهر را تصرف كرد و خود را خان بزرگ ازبك نامید (رجوع کنید به منشى، ص 102ـ103)، امیر قول بابا كوكآلتاش، وزیر عبداللّهخان، حافظ تنیش را مورخ رسمى دربار كرد و تنیش به تشویق او به تألیف شرفنامه شاهى، درباره رویدادهاى دوره عبداللّهخان، پرداخت (سنندجى؛ د. اسلام، همانجاها). نام این كتاب را گاه شرفنامه شاهى و گاه عبداللّهنامه ذكر كردهاند (رجوع کنید به سنندجى، ص 246؛ اته، همانجا؛ ریو، >ذیل<، ص 49ـ50؛ مایل هروى، ص 203؛ د. ا. د. ترك، همانجا).
ظاهراً حافظ تنیش سالها پیش از این، به ثبت رویدادهاى ماوراءالنهر در دوره حكومت شیبانیان مشغول بوده است. بریگل (رجوع کنید به د. اسلام، همانجا)، به نقل از میر سیدمحمد، مؤلف اذكار الازكیاء، از تاریخنامه حافظ تنیش یاد كرده است. به نظر میرسد كه این همان طرح اولیه شرفنامه شاهى باشد (همانجا).
شرفنامه شاهى مشتمل است بر مقدمه، دو مقاله و خاتمه. مقدمه اختصاص دارد به شرح نسب خاندان شیبانى از زمان نوح پیامبر تا حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و سپس حكومت اسكندرخان شیبانى. مقاله اول از تولد عبداللّهخان شیبانى (940) آغاز میشود و رویدادهاى زندگى او را تا زمان جلوسش در برمیگیرد (مایل هروى، ص 206ـ207). مقاله دوم، شرح وقایع دوران حكومت عبداللّهخان است، از جمله جنگها و فتوحات وى در ماوراءالنهر، حمله او به هرات و كشتار مردم آنجا، فتواى علماى حنفى مبنى بر دارالحرب شناختن خراسان و مباح دانستن مال و جان مردم آن دیار (همان، ص 207؛ سنندجى، ص 266). این بخش، به لحاظ اطلاعات روزشمار مؤلف از رخدادها، براى بررسى تاریخ سلسله صفوى و دوره سلطنت شاه طهماسب اول بسیار ارزشمند است (سنندجى، همانجا). خاتمه كتاب نیز در ذكر احوال مشایخ طریقت، علماى دینى، امرا و شعراى معاصر مؤلف و بناهاى تاریخى دوره حكومت عبداللّهخان است (مایل هروى، همانجا).
شرفنامه شاهى نثرى مسجع دارد و مؤلف گاه با اشعار خود، در قالب مثنوى و قصیده و رباعى، به بیان وقایع پرداخته است. این كتاب از منابع ارزشمند در تاریخ حكومت شیبانیان، و شامل اطلاعات سودمندى است درباره اوضاع سیاسى، اجتماعى و اقتصادى ماوراءالنهر، و حیات علمى و فرهنگى و ادبى بخارا در سده دهم (رجوع کنید به همان، ص 204ـ207). گزارشهاى عینى شاهدان و مشاهدات شخصى مؤلف از رویدادها و دسترسى او به اسناد رسمى دیوانى شیبانیان نیز از ویژگیهاى مهم این اثر است (د.اسلام، همانجا).
شرفنامه شاهى تاكنون به صورت كامل به چاپ نرسیده، اما ترجمه ازبكى بخش نخست آن بین سالهاى 1345 تا 1348ش/ 1966ـ 1969 و ترجمه روسى همین بخش در 1362ش/ 1983 انتشار یافته است. تنها نسخه خطى كامل شرفنامه شاهى با تاریخ كتابت 1304، در كتابخانه بریتانیا نگهدارى میشود. همچنین نسخه ناقصى از این اثر، به شماره 574، در كتابخانه دیوان هند موجود است (رجوع کنید به سنندجى، ص 259).
به گفته بریگل (رجوع کنید به د. اسلام، همانجا)، تخلص شعرى حافظ تنیش نخلى بود، اما نخلىِ شاعر (ملانخلى، مولانا نخلى) بنابر منابع (رجوع کنید به منشى، ص 138،150؛ نصرآبادى، ص 667ـ668؛ نثارى بخارى، ص 264) تا 1065 زنده بوده است و اگر این شاعر همان حافظ تنیش باشد، تنیش بیش از 100 سال زیسته است كه بعید به نظر میرسد. به علاوه، هیچ یك از اشعار دیوان نخلى در شرفنامه شاهى ذكر نشده و بنابراین، نمیتوان این قول را پذیرفت و تنها اطلاعى كه داریم همان است كه حافظ تنیش بعد از 1006 درگذشته است (د. ا. د. ترك، همانجا).
منابع : (1) سلطان حسین سنندجى، «شرفنامه شاهى و اشارهاى به كشتار و غارت هراتیان»، ایراننامه، سال 6، ش 2 (زمستان 1366)؛ (2) نجیب مایل هروى، «(درباره) شرفنامه شاهى (عبداللّهنامه)»، آینده، سال 9، ش 3و4 (خرداد و تیر 1362)؛ (3) محمدیوسفبن خواجهبقا منشى، تذكره مقیمخانى: سیر تاریخى، فرهنگى و اجتماعى ماوراءالنهر در عهد شیبانیان و اشترفانیان، چاپ فرشته صرافان، تهران 1380ش؛ (4) حسنبنخواجه نثارى بخارى، مُذَكِّر احباب : ادب و فرهنگ فارسى در قرن دهم هجرى، چاپ نجیب مایل هروى، تهران 1377ش؛ (5) محمدطاهر نصرآبادى، تذكره نصرآبادى، چاپ احمد مدقّق یزدى، یزد 1378ش؛
(6) EI2, suppl. fascs. 5-6, Leiden 1982, s.v. "Hafiz Tanish" (by Yu. Bregel); (7) Hermann Ethe, Catalogue of Persian manuscripts in the library of the India Office, Oxford 1903-1937; (8) Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum, London 1966, Supplement, 1977; (9) TDVIA, s.v. "Hafiz Tenis" (by Mustafa Budak).