حازمى همَدانى ، ابوبكر محمدبن موسیبن عثمانبن حازم، ملقب به زینالدین، محدّث و حافظ و نسبشناس ایرانى قرن ششم. او به جدش حازم و نیز به شهر همدان منسوب است (ابنخلّكان، ج 4، ص 294ـ295). حازمى در 548 بهدنیا آمد (ابندبیثى، ص 95؛ قس ابوشامه، ج 4، ص60). در همدان نزد ابوالوقت عبدالاولبن عیسى سجزى و شهرداربن شیرویه دیلمى و ابوزرعه طاهربن محمد مقدسى، در اصفهان نزد ابوموسى محمدبن عمر مدینى* و در بغداد، موصل، بصره و آذربایجان از مشایخ و استادان مختلف حدیث و فقه آموخت و از ابوعبداللّه رستمى، ابوسعد سمعانى* و ابوطاهر سِلَفى* اجازه روایت گرفت (ابندبیثى، ص 94ـ95؛ ابنخلّكان، همانجا، ذهبى، ج 12، ص 789). ابوعبداللّه سعیدبن یحییبن دبیثى و تقیالدین ابنباسویه، مُقرىِ واسطى، از شاگردان او بودند (ابندبیثى، ص 95؛ ذهبى، همانجا).
حازمى را زاهد و متعبد، داراى محفوظات بسیار و شناخت بسیار از احادیث احكام، و خوشبیان دانستهاند (رجوع کنید به ابندبیثى، همانجا؛ ذهبى، ج 12، ص790). او در فقه پیرو شافعى بود و در مجلس درس خویش طرق احادیث المُهَذب فى فقه الامام الشافعى ابواسحاق شیرازى را املا میكرد (ابندبیثى، همانجا؛ ابنصلاح، ج 1، ص 276؛ سبكى، ج 7، ص 13). حازمى، كه در بغداد سكونت گزیده بود، در 584 در آنجا از دنیا رفت و او را در قبرستان شونیزیه به خاك سپردند (ابندبیثى، ص 94ـ95؛ ابنخلّكان، ج 4، ص 295).
حازمى كتابهاى بسیارى تألیف كرده است كه برخى از آنها عبارتاند از: 1) الاعتبار فى بیان الناسخ و المنسوخ من الآثار (یا فیالحدیث)، كه در آن، احادیثى از پیامبر اكرم را كه با حدیث یا احادیثى دیگر نسخ شدهاند به ترتیب ابواب كتب فقهى (ج 1، ص 179) در هفت جزء، از كتاب الطهارة تا كتاب اللباس، آورده و در مقدمهاى مفصّل به بحث درباره علم ناسخ و منسوخ، وجوه گوناگون ترجیح حدیثى بر حدیث دیگر و نیز فرق میان تخصیص و نسخ پرداخته است (رجوع کنید به ج1، ص113ـ179؛ براى معرفى كتاب و مصادر و روش حازمى در این كتاب رجوع کنید به ج 1، مقدمه طنطاوى جوهرى، ص 22ـ108). این كتاب، كه به تعبیر ابنعماد (ج 4، ص 282) در موضوع خود بیبدیل است، چندبار تصحیح و چاپ شده است (حیدرآباد، دكن 1319ش/ 1359ق؛ حمص، 1345ش؛ حلب 1362ش/ 1403ق؛ بیروت 1422/2001).
2) عُجالة المبتدى و فُضالة المنتهى، در علم انساب. حازمى در این كتاب (ص 27) نسبها را به ترتیب حروف الفبا ذكر كرده و در ذیل هر نسب، نام یك یا چند تن از صحابیان، تابعین و رجال مشهور حدیث را آورده است. بهگفته حازمى (همانجا)، در این موضوع عالمان بسیارى كتاب نوشتهاند اما آثار آنان مفصّل است؛ بدین سبب، او این كتاب را به گونهاى نوشته است كه وقت زیادى از خواننده نگیرد. این كتاب دوبار تصحیح و چاپ شده است (قاهره 1377ش/ 1998 و 1422/2002).
3) كتاب الأماكن یا مااتّفق لفظه و افترق مسمّاه من الامكنة. این كتاب فرهنگى الفبایى از غزوهها و سریههاى پیامبر، شهرها، روستاها، كوهها و دیگر مكانهایى است كه اشتراك لفظى دارند. چون حازمى محدّث بوده، در ذیل برخى شهرها و روستاها، به بعضى نكات تاریخى اشاره كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 58، 70، 112، 134، 411) و اگر نام آن موضع در حدیث بهكار رفته، از آن حدیث (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص50، 410، 503، ج 2، ص 666، 683) و همچنین از رجال و محدّثان و عالمان مشهور آن شهرها و روستاها یاد كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 197، 288، ج 2، ص 706، 773). او همچنین، گاهى براى تبیین بهتر سخن خویش در معرفى مكانها، بیت شعرى شاهد آورده كه نام یا معناى آن مكان در شعر به كار رفته است (براى نمونه رجوع کنید به ج 1، ص130، 135، 250، ج 2، ص 739، 843، 860). حازمى در تألیف این كتاب از منابعى چون تاریخ مصر ابوسعیدبن یونس (ج 1، ص 384، 525) و تاریخ نیشابور* حاكم نیشابورى (ج 1، ص 101، ج 2، ص 852) بهره برده است. یاقوت حموى (ج 1، ص 8) از این كتاب در تألیف معجمالبلدان استفاده كرده و در عین حال این مطالب او را سرقتى از كتاب اسكندرى دانسته است (براى نمونههایى از استفاده یاقوت از كتاب حازمى رجوع کنید به یاقوت حموى، ج 1، ص 75، 170، ج 2، ص 565، ج 4 ص 978؛ قس حازمى همدانى، الأماكن، ج 1، مقدمه حمد جاسر، ص 16ـ20). توضیح اینكه كتاب الأماكن... با كتاب الامكنة و المیاه و الجبال و الآثار نصربن عبدالرحمان فزارى اسكندرى شباهت بسیارى دارد؛ ضمن آنكه ممكن است حازمى از مختصر آن، كه ابوموسى مدینى تهیه كرده است، استفاده كرده باشد (رجوع کنید به حازمى همدانى، الأماكن، همان مقدمه، ص 12ـ16؛ كراچكوفسكى، ترجمه فارسى، ص 252ـ253، با این ملاحظه كه در متن روسى (ج 4، ص 321) و ترجمههاى عربى (ص 348) و فارسى (ص 253) آن خازمى آمده است). بدینسبب مصحح كتاب، براى تطبیق بهتر، در ذیل اماكن مذكور در كتاب حازمى، مطالب كتاب فزارى اسكندرى را نیز نقل كرده است. اختلاف در ذكر نام این كتاب در منابع شرح حال حازمى و دیگر كتابها، ظاهرآ بدان سبب بوده كه مؤلف قبل از اتمام این كتاب از دنیا رفته و خود نامى بر آن ننهاده است (همان مقدمه، ص 11ـ12). نسخهاى خطى از این كتاب را نخستین بار فؤاد سزگین با عنوان ما اتّفق لفظه و افترق مسمّاه فى الاماكن و البلدان المشتبهة فى الخط در مجموعه خویش افست نموده (فرانكفورت 1365ش/1986) و سپس حمد جاسر آن را تصحیح و چاپ كرده است.
4) شروط الائمة الخمسة، كه در آن شروط بخارى، مسلم، ابوداوود سجستانى، ترمذى و نسائى را براى ذكر احادیث در صحاح خود بررسى كرده است. این كتاب با تصحیح محمد زاهد كوثرى، در 1306ش/1346ق در دمشق به چاپ رسیده است (عطیه و همكاران، ج 1، ص 243).
دیگر آثار حازمى، كه به چاپ نرسیدهاند، عبارتاند از : 1)كتاب ناتمام الفیصل فى مشتبه النسبة (صفدى، ج 5، ص 88)، درباره نسبتهاى راویانى كه ممكن است به سبب شباهت یا تعدد مكانها موجب تحریف یا تصحیف نامشان شود، مانند تیمى كه گاه منسوب به تیم قریش و گاه منسوب به تیم الرباب است یا طبرى كه گاه منسوب به طبرستان و گاه منسوب به طبریه واسط است (حازمى همدانى، الأماكن، ج 1، همان مقدمه، ص 9ـ10).
2) كتابٌ اُسْنِدَ فیه احادیث المهذب ابواسحاق شیرازى*. ابنصلاح (ج 1، ص 276) این كتاب را دیده و آن را تخریج احادیث المهذب فى فقه الامام الشافعى نامیده است. كتاب حازمى تا نیمه كتاب الصلاة انجام گرفته و ناتمام مانده است (سبكى، ج 7، ص 13).
3) المؤتلف و المختلف، كه تتمه الاكمال ابنماكولاست. در منابع شرح حال حازمى، از این كتاب كمتر یاد شده ولى او خود در الاماكن چندین بار از آن نام برده است (رجوع کنید به ج 1، ص 415، ج 2، ص 637، 815؛ قس سبكى، همانجا، كه به نقل از ابننجار، این كتاب را در اسماءبلدان دانسته است).
سلسلة الذهب فیما روى الامام احمدبن حنبل عن الامام الشافعى، تحفة السفینة (ابنخلّكان، ج 4، ص 295؛ صفدى، همانجا) و كتاب الضعفاء و المجهولون (ابونعیم اصفهانى، مقدمه فاروق حماده، ص30) نیز از آثار حازمیاند.
منابع : (1) ابنخلّكان؛ (2) ابندبیثى، المختصرالمحتاجالیه من تاریخ ابنالدّبیثى، اختصار محمدبن احمد ذهبى، در احمدبن على خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، چاپ صدقى جمیل عطار، ج 15، بیروت 1424/2004؛ (3) ابنصلاح، طبقات الفقهاء الشافعیة، چاپ محییالدین على نجیب، بیروت 1992؛ (4) ابنعماد؛ (5) عبدالرحمانبن اسماعیل ابوشامه، الروضتین فى اخبار الدولتین النوریة و الصلاحیة، چاپ ابراهیم زیبق، بیروت 1418/1997؛ (6) ابونعیم اصفهانى، كتابالضعفاء، چاپ فاروق حماده، مغرب: دارالبیضاء، (بیتا.)؛ (7) محمدبن موسى حازمى همدانى، الاعتبار فى الناسخ و المنسوخ فیالحدیث، چاپ احمد طنطاوى جوهرى، بیروت 1422/2001؛ (8) همو، الأماكن، او، ما اتّفق لفظه و افترق مسمّاه من الامكنة، چاپ حمد جاسر، ریاض (بیتا.)؛ (9) همو، كتاب عجالةالمبتدى و فضالة المنتهى فیالنسب، چاپ عبداللّه كنّون، قاهره 1422/2002؛ (10) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1424/2003؛ (11) عبدالوهاببن على سبكى، طبقات الشافعیة الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964ـ 1976؛ (12) صفدى؛ (13) محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنى، و محمدخیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفاتالحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت 1416/1995؛ (14) ایگناتى یولیانوویچ كراچكوفسكى، تاریخ الادب الجغرافیالعربى، نقله عن الروسیة صلاحالدین عثمان هاشم، بیروت 1408/1987؛ (15) همان، ترجمه فارسى: تاریخ نوشتههاى جغرافیایى در جهان اسلامى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران 1379ش؛ (16) یاقوت حموى؛