حاجیدبیر ، لقب عبداللّه محمدبن سراجالدین عمرالنَهر، مورخ سلسله مظفریان گجرات(حك: 793ـ980).وى در 946 در مكه به دنیا آمد. پدرش، سراجالدین، از صاحبمنصبان دربار گجرات بود كه در 941 با تحف و هدایاى بهادر شاه گجراتى* عازم مكه شد (د. اسلام، چاپ دوم، تكمله 5ـ6، ذیل مادّه). حاجیدبیر نیز در 962 با پدرش رهسپار هند گردید (شیام، ص XII؛ شروانى، ص 318). وى در 965 به خدمت محمد الغخان، از اشرافزادگان برجسته حبشى احمدآباد، درآمد و كار خود را با دبیرى در دستگاه وى آغاز كرد. محمد الغخان به علت شجاعت حاجیدبیر در نبرد بارودا، وى را در 967 به اداره روستاهاى بیسكار و علمپور، هر دو در نزدیكى شهر بارودا، منصوب كرد (شیام، همانجا).
پس از سقوط احمدآباد در 980 به دست اكبرشاه (رجوع کنید به بابریان*)، محمد الغخان به اسارت مغولان درآمد و در نتیجه، حاجیدبیر منصب خود را از دست داد. چندى بعد، سراجالدین به عنوان سرپرست اوقاف مشغول به كار شد و از جانب اكبرشاه مأموریت یافت تا هدایاى وقفى را به مكه و مدینه برساند. او در این سفر از همراهى و خدمات فرزندش (حاجیدبیر) بهرهمند شد و سراجالدین وظیفه حمل وجوه وقفى را به وى سپرد تا آنها را بین فقراى آن دو شهر توزیع نماید (همانجا؛ قس شروانى، همانجا، كه سرپرست اوقاف را حاجیدبیر ذكر نموده است). سراجالدین در 983 وفات یافت و حاجیدبیر با مرگ پدر مجددآ شغلش را از دست داد، اما در 984 در شغل قبلى خود به كار گمارده شد. سپس، به مكه رفت و در همان سال به هند مراجعت كرد. سپس به ناحیه خاندیش رفت و تا 1014 در خدمت دو تن از اشرافزادگان خاندیش بود. این آخرین تاریخى است كه در كتاب وى، ظفرالواله بمظفر و آله مِن تاریخ گجرات، درج گردیده است (شیام، ص XIII؛ د. اسلام، همانجا). از آن پس، از زندگى و كار حاجیدبیر اطلاعى در دست نیست. تاریخ تألیف اثرش نیز نامعلوم است. در این كتاب مطالبى از كتاب مرآت سكندرى كه در 1020 تحریر شده، آمده است؛ بنابراین، مؤلف تا 1020 یا 1022 زنده بوده است (شیام، همانجا).
ظفرالواله بمظفر و آله من تاریخ گجرات از معدود كتب تاریخ عمومى هند است كه به عربى تألیف شده است (شروانى، همانجا). اثر مزبور، كه آغاز و انجام آن ناقص است، در دو دفتر تحریر شده است: دفتر اول، مشتمل بر وقایع مظفریان گجرات و سرگذشت فرمانروایان نواحى همسایه آنها، همچون خاندیش و دكن از 799 تا 979 و دفتر دوم، تاریخ عمومى حكمرانان مسلمان هند شمالى كه از قرن ششم تا دهم بر سراسر هند فرمانروایى كردند. حاجیدبیر اثر خود را با استفاده از منابع در دسترس تألیف نمود، منابعى چون طبقات ناصرى اثر جوزجانى، مشهور به منهاج سراج، تاریخ فیروزشاهى تألیف ضیاءالدین بَرَنى، تاریخ بهادرشاهى تألیف حسامخان، مرآت سكندرى تألیف اسكندربن محمد منجو، و اكبرنامه تألیف ابوالفضل علامى (بروكلمان، >ذیل<، ج 2، ص 599ـ600؛ شیام، همانجا).
ظفرالواله نقایص بسیارى دارد، از جمله شرح و تاریخ برخى از وقایع، با منابع دیگر، اعم از معاصر یا متأخر، ناهمخوان است. با این همه، اثر حاجیدبیر درباره برخى ازحكام فاروقى اطلاعاتى دارد كه در دیگر آثار آن دوره دیده نمیشود (شیام، همانجا). همچنین، درباره سلاطین بهمنیانِ دكن* مطالب سودمندى دارد. حاجیدبیر از مورخان معاصرش بیشتر به حوادث روشنى بخشیده است. افزون بر آن، وى تنها مورخى است كه بر نقش حبشیها در سالهاى پایانى قرن دهم و دسیسههاى سیاسىِ آنان در دربار فاروقیان تأكید نموده است. اثر حاجیدبیر در بازسازى تاریخ حكام گجرات، خاندیش و دكن كمك شایانى میكند (همان، ص XIV-XIII؛ شروانى، همانجا).
متن ظفرالواله بمظفر و آله را دنیسون راس تصحیح و به انگلیسى ترجمه كرده كه در 1328/1910 با عنوان >تاریخ عربى گجرات< در لندن به چاپ رسیده است.
منابع :
(1) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942; (2) EI2, Suppl. fascs. 5-6, Leiden 1982, s. v." Hadj dji al-Dabir" (by P. Jackson); (3) Haroon Khan Sherwani, The Bahmanis of the Deccan, New Delhi 1985; (4) Radhey Shyam, The kingdom of Khandesh Delhi 1981.