چیتاگُنگ ، استان و شهرى بندرى در جنوبشرقى بنگلادش. استان چیتاگنگ بزرگترین استان كشور، با وسعت 31% از سطح كل كشور، و مشتمل بر شهرهاى چیتاگنگ، كومیلا و سلهت است (فرزیننیا، ص 174؛ حسن ابوالعینین، ص182، 215). سواحل جنوبیآن براى گردشگرى شهرت فراواندارد. شهر چیتاگنگ در َ33 ْ22 عرض شمالى و َ81 ْ 91 طول شرقى، در ساحل شرقى خلیج بنگال و در ساحل راست رود كرنافولى قرار دارد. فاصله آن از شهر داكا (پایتخت بنگلادش) در شمالغربى حدود 220 كیلومتر است و پس از داكا، دومین شهر مهم و نیز بندر اصلى كشور به شمار میرود. تپههاى نه چندان مرتفع شمالى جنوبى (حداكثر ارتفاع: 230، 1 متر در كوه كئوكرادونگ)، كه در مشرق شهر امتداد دارند، مرتفعترین قسمت كشور و دریاچه كپتاى مهمترین عوارض طبیعى اطراف شهر هستند (رجوع کنید به حسن ابوالعینین، ص 192ـ193). اقلیم آنجا شبهمدارى مرطوب با آب و هواى نیمه گرمسیرى و پرباران است. میانگین دماى سالانه ْ24 و بارش سالانه آنجا 750، 2 میلیمتر است (حسن ابوالعینین، ص 198ـ199؛ الموسوعة العربیة، ذیل «بنغلادش»).
شهر چیتاگنگ بهسبب دور بودن از دشتهاى سیلگیر مركز كشور و دهانههاى پر از رسوب رودهاى داخلى (از جمله رود گَنْگ) و مجاورت با قسمتى از خلیج بنگال كه براى پهلوگیرى كشتیهاى بزرگ، مناسب است، به بزرگترین مركز صادرات و واردات كشور تبدیل شده است (رجوع کنید به >دایرةالمعارف بزرگ شوروى<، ج 29، ص 175؛ فرزیننیا، ص 126).
این شهر از مراكز صنعتى معدنى كشور بنگلادش است (رجوع کنید به فرزیننیا، ص 103ـ105) و علاوه بر تأسیسات تولید برق در سد كرنافولى و داشتن تنها كارخانه فولاد كشور، داراى صنایعى در زمینههاى خودروسازى، آهنآلات، نساجى، سیمان، پالایشگاه نفت و صنایع وابسته به كنف و چاى است (مجابى، ص 46، 56، 58؛ حسن ابوالعینین، ص246، 260ـ266؛ خوند، ج5، ص313؛ فرزیننیا، ص 112). كشف گاز طبیعى در 1334ش/ 1955 و بهرهبردارى از ذخایر نفتى و معادن مس و سنگ آهك در اطراف شهر، در رونق صنعتى آن مؤثر بوده است (رجوع کنید به گلیزواره، ص 222). یكى از بزرگترین كارخانههاى كاغذسازى آسیا در چیتاگنگ قرار دارد؛ بهدلیل گسترده بودن مهمترین منطقه جنگلى بنگلادش با درخت غالب بامبو كه براى تهیه موادخام كاغذ مفید است ــ در كنار رود كرنافولى، این كارخانه در این منطقه احداث شده است (رجوع کنید به فرزیننیا، ص 115؛ نیز رجوع کنید به مجابى، ص 43ـ44).
به جز راههاى دریایى بندر چیتاگنگ با بندرهاى كشورهاى دیگر، راههاى اصلى، راهآهن و راههاى آبى رودخانهاى (بهویژه براى جابهجایى محصولات)، این شهر را با داكا و مناطق مركزى كشور پیوند میدهد (رجوع کنید به حسن ابوالعینین، ص 268ـ273). همچنین، یكى از مهمترین فرودگاههاى بنگلادش در این شهر است. در نیمقرن اخیر چند دانشگاه و موزه نیز در آنجا احداث شده است (رجوع کنید به اسعدى، ج 2، ص 38، 104؛ علیزاده اسماعیل كندى، ص 133، 153ـ154؛ حسن ابوالعینین، ص 222).
چیتاگنگ با حدود 4ر4 میلیون جمعیت (طبق آمار 1384ش/ 2005)، دومین شهر پرجمعیت كشور است (رجوع کنید به >اطلس جامع جهان تایمز<، ص 43). از تعداد و تركیب جمعیت در گروههاى مذهبى و قومى چیتاگنگ اطلاع دقیقى در دست نیست، اما مسلّمآ بیشترین جمعیت آن مسلماناند (رجوع کنید به گیتاشناسى نوین كشورها، ص 166). گروههایى از شیعیان، بهویژه در محلات حالیشهر و صادرگاد، ساكناند (رجوع کنید به «مركز جهانى علوم اسلامى در شبهقاره»، 2007). در نواحى مرتفع چیتاگنگ قبایلى با زندگى سنّتى بهسر میبرند كه عمدتآ بوداییاند (الموسوعة العربیة، ج 5، ص 401؛ نیز رجوع کنید به فرزیننیا، ص 208ـ209).
پیشینه. اطلاع ما از این شهر، بیشتر متعلق به دوره اسلامى است. با اینحال، بهجز نامهاى دوره اسلامى این شهر، صورتهاى متعددى در منابع ذكر شده است، مانند تست ـ تا ـ گنگ، چاتگرامه، چاتگام یا چاتگاوْن، چِتَّهگُنگ و چتاگرم (رجوع کنید به بختاورخان، ج1، ص208؛ خافیخان نظامالملكى، ج 2، ص 188؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ نیز رجوع کنید به >اطلس تاریخى اسلام<، نقشه 49، 51).
تنها بندرى كه مؤلف حدودالعالم (ص65) در این ناحیه از آن نامبرده، سَمَندر است (رجوع کنید به د.اسلام،همانجا). پیشازآنكه چیتاگنگ در 738 در قلمرو اسلامى قرار بگیرد (همانجا)، بنابر آثارى كه در اطراف آن مشاهده شده، مناسبات مسلمانان با اهالى منطقه از طریق بازرگانان برقرار میشده است (اسعدى، ج2، ص16). در نیمه اول سده هشتم، ابنبطوطه در سفرش به هند و بنگال به شهر بزرگى بهنام سُدْكاوان، با موقعیت نظامى مناسب، در ساحل دریا كه كشتیهاى بزرگ زیادى در آنجا پهلو میگیرند، اشاره كرده كه ظاهرآ همان چیتاگنگ است (رجوع کنید به ج2، ص623؛ ترجمه فارسى، ج 2، یادداشتهاى موحد، ص 425). در این سفر، وى با شیخ جلال تبریزى، كه از نخستین مروّجان اسلام در منطقه بوده، نیز ملاقات كرده است (رجوع کنید به ابنبطوطه، ج 2، ص 624ـ625).
در اوایل سده نهم، مبادلات تجارى میان بندر چیتاگنگ با بندرهاى چین، بر شكوفایى شهر افزود (رجوع کنید به اسعدى، ج 2، ص 25). یك قرن بعد، علاءالدین حسینشاه، از حكام مسلمان بنگال، متصرفات حكام بنگال را گسترش داد و چیتاگنگ را كه مدتى اَركَنیها (از قبایل میانمارى منطقه) آن را اشغال كرده بودند، مجددآ ضمیمه بنگال كرد و آنجا را فتحآباد نامید (آخوندزاده، ص 8؛ د.اسلام، همانجا).
در 923/1517، پرتغالیها با گروهى از مبشران مسیحى وارد چیتاگنگ شدند (رجوع کنید به فرزیننیا، ص 38). در اوایل سده یازدهم محدوده پادشاهى جهانگیر گوركانى گسترش یافت و چیتاگنگ سرحد قلمرو وى شد (رجوع کنید به جهانگیر، ص 118). در 1075 شایستهخان، حاكم بابرى منطقه، این شهر را تصرف كرد و آن را اسلامآباد نامید (بختاورخان، ج 1، ص 337؛ خافیخان نظامالملكى، همانجا). در 1174/1760، شركت هند شرقى انگلیس شهر را در اختیار گرفت و با آنكه با مقاومتهاى پراكنده مردمى روبهرو بود (از جمله در سالهاى 1274ـ1276/ 1857ـ 1859)، حدود دو قرن در آنجا باقى ماند (رجوع کنید به >فرهنگ جدید جغرافیائى وبستر<، ذیل مادّه؛ آخوندزاده، ص 22ـ23، 133). از زمان حضور انگلیسیها تا 1330ـ1331/ 1911ـ 1912، كه كلكته مركز شبهقاره هند بهشمار میرفت، از اهمیت چیتاگنگ كاسته شد، اما پس از تجزیه شبهقاره، بهویژه تقسیم ایالت بنگال در اوایل سده چهاردهم/ بیستم، چیتاگنگ به بندر مهمى تبدیل شد (رجوع کنید به مجابى، ص 13ـ14؛ آخوندزاده، ص 18، 25؛ علیزاده اسماعیل كندى، ص100). مولانا منیرالزمان اسلامآبادى از جمله مبارزان برجسته چیتاگنگ بود كه در دوره استعمار انگلیس در این شهر تا 1326ش/ 1947، تلاش گستردهاى برضد انگلیسیها كرد (رجوع کنید به آخوندزاده، ص 32).
چیتاگنگ در استقلال بنگلادش در دهه 1340ش/ 1960، سهم عمدهاى داشت (رجوع کنید به مجابى، ص27). در 1350ش/ 1971، نخستین بار در چیتاگنگ، گروههایى به فرماندهى ضیاءالرحمان استقلال بنگلادش را اعلام كردند، اگرچه این فعالیتها به ویرانى بسیارى در شهر انجامید كه مسبب آن ارتش پاكستان بود (رجوع کنید به آخوندزاده، ص82). در دهه 1350ش/ 1970، روسها اطراف بندر چیتاگنگ را مینروبى كردند كه این اقدام، به همراه برطرف شدن بقیه عوامل ناامنى بهجا مانده از جنگهاى استقلالطلبانه، در پیشرفت امور تجارى و جمعیتپذیرى فزاینده شهر در دهههاى بعد تأثیر فراوان داشت (رجوع کنید به فرزیننیا، ص 226؛ مجابى، ص60).
در این شهر آثار تاریخى فراوانى وجود دارد؛ از جمله مساجد بزرگ و قدیمى متعددى مانند مسجد بیت فَلَح (بزرگترین مسجد شهر)، مسجد قدم مبارك (داراى قدمگاهى منسوب به پیامبر اكرم)، شاهجامع و چاندانپورا (رجوع کنید به اسعدى، ج 2، ص 23). از دیگر مكانهاى مورد توجه اهالى است : آرامگاهى منسوب به بایزید بسطامى، آرامگاه امانت علیشاه (از اولیاى دوازدهگانه صوفیه)، قدمگاه شیخ بدرالدین (رجوع کنید به بَدْر (پیر)*؛ پنجپیر*)، معابد بودایى و هندو در سیتاكوندا، قبرستانى متعلق به قربانیان جنگ جهانى دوم، چشمه فریدالدین عطار نیشابورى و مسجد نزدیك آن (فرزیننیا، ص 11ـ12؛ «مركز جهانى علوم اسلامى در شبهقاره»، 2007).
منابع : (1) محمدمهدى آخوندزاده، تجزیه شبهقاره هند و استقلال بنگلادش، تهران 1365ش؛ (2) ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطه، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ (3) همان، ترجمه فارسى: سفرنامه ابنبطوطه، ترجمه محمدعلى موحد، تهران 1370ش؛ (4) مرتضى اسعدى، جهان اسلام، تهران 1366ـ1369ش؛ (5) محمد بختاورخان، مرآةالعالم : تاریخ اورنگزیب، چاپ ساجده س. علوى، لاهور 1979؛ (6) جهانگیر، امپراتور هند، جهانگیرنامه (یا] توزك جهانگیرى، چاپ محمدهاشم، تهران 1359ش؛ (7) حدودالعالم؛ (8) حسن ابوالعینین، «جمهوریة بنغلادیش»، در الموسوعة الجغرافیة للعالم الاسلامى، ج 6، ریاض: جامعةالامام محمدبن سعودالاسلامیة، 1419/ 1999؛ (9) محمدهاشم خافیخان نظامالملكى، منتخباللباب، ج 2، چاپ كبیرالدین احمد، كلكته 1874؛ (10) مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، بیروت 1994ـ2004؛ (11) عزیز علیزاده اسماعیل كندى، شناسنامه فرهنگى بنگلادش، ]تهران) : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى، 1379ش؛ (12) زیبا فرزیننیا، بنگلادش، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، 1373ش؛ (13) غلامرضا گلیزواره، سرزمین اسلام: شناخت كشورهاى اسلامى و نواحى مسلماننشین جهان، قم 1377ش؛ (14) گیتاشناسى نوین كشورها، گردآورى و ترجمه عباس جعفرى، تهران: گیتاشناسى، 1382ش؛ (15) صدیقهبیگم مجابى، بنگلادش، تهران: سروش، (بیتا.)؛ (16) «مركز جهانى علوم اسلامى در شبهقاره: گزارش سفر هیأت اعزامى به بنگلادش»، گزارش: نشریه داخلى مركز جهانى علوم اسلامى، ش 56 (شهریور و مهر 1384)، مركزى جهانى علوم اسلامى.
Retrieved Jun. 25, 2007, from http://www.qomicis.com/ farsi/magazines/Magazine/G56/gozaresh.htm;
EI2, s.v. "Chittagong" (by A. H. Dani); Great Soviet encyclopedia, NewYork 1973-1983; An Historical atlas of Islam, ed. William C. Brice, Leiden: Brill, 1981; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005; Webster's new geographical dictionary, Springfield, Mass. 1980.