چهل حدیث ، عنوان عام كتابهایى حاوى چهل حدیث و معمولا همراه با شرح آنها. بنابر حدیث مشهورى از پیامبر اكرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، در ترغیب مسلمانان به حفظ چهل حدیث كه به آن نیاز دارند، محدّثان و دانشمندان اسلامى بهتدوین كتابها و رسالههاى بسیارى به زبانهاى عربى و فارسى و جز آن مشتمل بر چهل حدیث، با عناوین گوناگون كه معمولا عبارت «چهل حدیث» یا «اربعین» در آن درج شده است، پرداختند. حدیث یاد شده با صورتهاى گوناگونى در مجموعههاى حدیثى آمده است (رجوع کنید به رامهرمزى، ص 173؛ ابنبابویه، ص 134؛ سیوطى، ج 2، ص 595، 597؛ مجلسى، ج 2، ص 153ـ154)، از جمله: «مَنْ حَفِظَ على اُمّتى اربعینَ حدیثآ ممّا یحْتاجُونَ الیه فى اَمرِدینهم، بَعَثَهُ اللّهُ عزّوجلّ یومَ القیامةِ فَقیهآ عالمآ» (هركس به سود امت من چهل حدیث حفظ كند كه در كار دین بدان نیازمندند، خداوند در روز قیامت او را فقیه و دانشمند مبعوث میكند). اگرچه سند این حدیث در برخى منابع اهل سنّت ضعیف تلقى شده است (رجوع کنید به بیهقى، ص 12؛ فتنى، ص 27؛ عجلونى، ج 2، ص 246)، همواره موردتوجه عالمان فریقین بوده است. اما در منابع شیعى (رجوع کنید به مجلسى، ج 2، ص 56؛ انصارى، ج 1، ص 307) مضمون آن، مشهور مستفیض و حتى متواتر دانسته شدهاست. حدیثشناسان براى واژه «حفظ» در این حدیث معانى ظاهرى و باطنى قائل شدهاند. معانى ظاهرى این واژه عبارتاند از: به حافظه سپردن، نگارش، انتقال، كتابت و تحریر، حفاظت از تغییر و تحریف، تدریس و تصحیح و تحملِ حدیث* (رجوع کنید به شیخ بهائى، ص 65ـ 66)، و معانى باطنى آن را تفكر و تعمق در احادیث، استنباط احكام و معارف و عمل به مضامین احادیث دانستهاند (رجوع کنید به مجلسى، ج 2، ص 157). شیخ بهائى (همانجا) در حدیث یاد شده، منظور از عبارت «ممّا یحتاجون الیه فى امر دینهم» را احادیث اعتقادات یا عبادات و نیز احادیث مربوط به امور دنیوى، از جمله رزق و غلبه بر دشمن دانسته است، اما به عقیده مجلسى (همانجا) مسائل مربوط به معاملات و احكام، خارج از حوزه این حدیث است. درباره معناىِ «عالِمْ برانگیخته شدنِ حافظِ چهل حدیث» نیز گفتهاند كه خدا چنین كسى را در ردیف فقهاى عالِم و عامل قرار میدهد (شیخبهائى، ص 67ـ68).
سنّت تدوین چهل حدیث (اربعیننویسى) از اواخر سده دوم آغاز شد. كهنترین اثرِ شناخته شده با عنوان الاربعین، ظاهرآ تألیف عبداللّهبن مبارك* مَرْوَزى بوده است (رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 1، ستون 57)، اما كهنترین اربعین موجود كتابِ الاربعین عن المشایخ عن الاربعین صحابیآ (بیروت 1410) نوشته محمدبن اسلم طوسى است. در سده چهارم ابوالعباس حسنبن سفیانِ* نَسَوى كتاب الاربعین (بیروت 1414) را در زمینه مسائل اجتماعى و اخلاقى و ابوبكر محمدبن حسین آجرى (متوفى 360)، الاربعون حدیثآ (كویت 1408/ 1987) را در زمینه عقاید و اخلاق و احكام نوشتند.
در سده پنجم جریان اربعیننویسى میان اهل تصوف نیز رایج شد و آثار مهمى چون الاربعین فى التصوف (حیدرآباد، دكن 1369/1950) از ابوعبدالرحمان سلمى*، متضمن و احادیثى در مقامات و مراتب صوفیه، الاربعین فى شیوخ الصوفیه (بیروت 1417) از ابوسعید احمدبن محمد مالینى و الاربعین على مذهب المتحققین من الصوفیه (بیروت 1414) از ابونُعیم اصفهانى* در بیان مراحلى كه صوفى باید طى كند تألیف شد. موضوع محورى در برخى از كتابهاى اربعین، احادیث فضائل بوده است، نظیر الاربعین فى فضائل العباس از ابوالقاسم حمزةبن یوسف سهمى* (حاجیخلیفه، همانجا). از اربعینهاى مشهور درباره فضائل اهل بیت، الاربعین فى فضایل الزهراء نوشته ابوصالح احمدبن عبدالملك نیشابورى است كه متن آن در اختیار ابنشهر آشوب بوده و مواردى از آن را نقل كرده است (براى نمونه رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 1، ص 127، 256، ج 2، ص 194، 387، ج 3، ص 217، 326، ج 4، ص 316؛ نیز براى فهرستى از اربعینهاى درباره اهل بیت رجوع کنید به طباطبائى، ص30ـ36). كتاب الاربعین الودعانیة از ابونصر محمدبن على مشهور به ابنودعان از جمله كتابهاى مهم چهل حدیث در قرن پنجم است (براى آگاهى از میزان صحت احادیث این كتاب رجوع کنید به صفدى، ج 4، ص 141ـ142).
با رشدِ علم كلام، اربعینهایى تدوین شدند كه احادیثشان با اصول دین و اعتقادات ارتباط داشتند، از جمله الاربعین فى دلائل التوحید (مدینه 1404) نوشته ابواسماعیل عبداللّهبن محمد هروى (متوفى 481) كه شرح چهل حدیث در چهل باب، در زمینه اسما و صفات الاهى است.
از شاخصهاى اربعیننویسى در سده ششم، تنوع موضوعى آنها، توجه به مسائلِ كلامى و مسئله جهاد و نیز مناقب و فضائل امام على علیهالسلام بوده كه از آن جمله الاربعین فى فضائل امیرالمؤمنین، تألیف موفقبن احمد خوارزمى، مشهور به اَخطَب خوارزم* است، كه این اثر هم از منابع ابنشهر آشوب بوده است (رجوع کنید به ابنشهر آشوب، ج 1، ص 291، ج 2، ص 31، 41، 186، ج 3، ص 44، 197، 202، 373). شیوه متداول دیگر در سده ششم، نوشتن اربعینهاى بُلدانى (شهرى) بود (رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 1، ستون 54ـ55). محدّثان در این شیوه چهل حدیث را از چهل شیخ در چهل شهر گرد میآوردند. ظاهرآ نخستین اثر به این شیوه كتابِ الاربعین البلدانیة (دمشق 1412/1992) تألیف ابوطاهر احمدبن محمد سِلَفى اصفهانى است (رجوع کنید به همان، ج 1، ستون 54). برخى دیگر از اربعینهاى بلدانى عبارتاند از : الاربعین البلدانیة عن اربعین من اربعین لأربعین فى اربعین از علیبن حسنبن هبةاللّهبن عساكر دمشقى (همان، ج 1، ستون 54ـ55؛ نیز رجوع کنید به ابنعساكر*) و الاربعین البلدانیة از شمسالدین محمدبن احمدبن عثمان ذهبى* (متوفى 748؛ رجوع کنید به ذهبى، وفیات 381ـ400، ص 40). مهمترین اربعینهاى سده ششم اینهاست: سلسلةُ الْاِبریز بِالسَنَدِ العزیز (بیروت 1414) از ابومحمدحسنبن على حسینى بلخى، مشتمل بر چهل حدیث اخلاقى با سلسله سند؛ الاربعین الطِوال حاوى چهل حدیث طولانى درباره نبوت پیامبر اكرم و فضائل صحابه (حاجیخلیفه، ج 1، ستون 57) و الاربعین فى مناقب امهات المؤمنین (دمشق 1406/1986)، هر دو از ابنعساكر دمشقى؛ و الاربعون فى الحَثِّ على الجهاد (كویت 1404) از همو در باب فضیلت شركت در جهاد.
در سده هفتم، موضوعات اخلاقى، اجتماعى و عرفانى از بارزترین موضوعاتى بود كه در كتابهاى اربعین بهچشم میخورد. برخى از مهمترین اربعینهاى این سده عبارت بودهاند از: الاربعین فى الجهاد و المجاهدون (بیروت 1413) نوشته ابوالفرج محمدبن عبدالرحمان مُقْرى؛ شرح الاربعین حدیثآ (قم 1372ش) از صدرالدین قونوى؛ الاربعین حدیثآ: الاربعین من اربعین عن اربعین (بیروت 1400) نوشته صدرالدین ابوعلى حسنبن محمد بَكرى كه شاهكارى در اربعیننویسى بهشمار میآید؛ و الاربعون حدیثآ النَوَویة فى الاحادیث النبویة (كویت 1410) نوشته یحییبن شرف نَوَوى. بر اربعین نووى شروح فراوانى نوشته شده است (رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 1، ستون 59ـ 60؛ بغدادى، ج 1، ستون 55ـ56).
سدههاى نهم و دهم اوج اربعیننویسى است، زیرا این دو سده، عصر تألیف و تلخیص وشرح و تفسیر در حوزه تاریخ و حدیث و تفسیر است (رجوع کنید به احمدزاده، ص 49ـ50). مشهورترین اربعینهاى این دوره عبارتاند از: الاربعین العِشاریه(بیروت 1413) از عبدالرحیمبن حسین عراقى مشتمل بر احادیثى داراى علوّ اِسناد؛ الْإمتاع بالاربعین المتباینة بشرط السماع (دوحه، 1409) از ابنحجر عسقلانى*؛ الرسالة العلیة فى الاحادیث النبویة (تهران 1361ش) از حسین واعظ كاشفى سبزوارى در اعتقادات و احكام و اخلاق؛ الاربعون حدیثآ من احادیث سید المرسلین فى مناقب امیرالمؤمنین از جمالالدین حسینى محدث* و اربعین از طاشكوپریزاده* در احادیث راجع به شوخى و مزاح.
اربعیننویسى در میان شیعیان نیز سابقه دیرینه دارد. كهنترین اثر موجود در این زمینه كتاب الاربعین عن الاربعین فى فضائل على امیرالمؤمنین (تهران 1414) نوشته ابومحمد عبدالرحمانبن احمد خُزاعى نیشابورى است. اربعون حدیثآ فى فضائل امیرالمؤمنین (قم 1379ش) از محمدبن ابیمسلمبن ابیالفوارس، از محدّثان سده ششم، نیز از كهنترین اربعینهاى شیعى است. از ویژگیهاى این اربعین ذكرمحل و تاریخ سماع احادیث است (رجوع کنید به ابنابیالفوارس رازى، مقدمه قبادلو، ص 64ـ 67). علیبن عبیداللّهبن حسن بابویه معروف به منتجبالدین رازى* (متوفى بعد از 585) از دیگر عالمان شیعى است كه كتابى با عنوان الاربعون حدیثآ عن اربعین شیخآ من اربعین صحابیآ (قم 1408) نوشته است. رافعى قزوینى (ج 3، ص 221ـ222) از این اربعین و سماع آن نزد مؤلف در 584 یاد كرده است. از دیگر اربعینهاى شیعه پیش از تشكیل دولت صفویه، الاربعون حدیثآ (قم 1374ش) از محمدبن مكى عاملى مشهور به شهید اول* و كتاب دیگرى به همین نام از فاضل مقداد سِیورى حلى (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 429) بوده است.
با ظهور دولت صفوى و مهاجرت علماى جبلعامل به ایران، دانش حدیث رشد فزایندهاى در بین شیعیان یافت و درنتیجه، جریان جدیدى در اربعیننویسى آغاز شد (رجوع کنید به حارثى، ص 30). برخى از علماى جبلعامل، چون حسینبن عبدالصمد عاملى (متوفى 984) و فرزندش بهاءالدین عاملى*، معروف به شیخبهائى، آثارى در این باره تألیف كردند. الاربعون حدیثآ (قم 1415) شیخبهائى از آثار مورد توجه در این زمینه است كه محمدبن على عاملى آن را با عنوان ترجمه قطبشاهى، به نام سلطانمحمد قطبشاه به فارسى برگردانده است (رجوع کنید به پوراكبر، ص 62)؛ براى آثار متعدد دیگر در این دوره رجوع کنید به ص 53ـ54، 56ـ57، 59ـ60). یكى از مشهورترین اربعینهاى این عصر، الاربعین (قم 1358ش/ 1399) محمدباقر مجلسى* است كه آن را در مشهد به درخواست عدهاى از اهل علم، به روش املا ارائه كرده است. برخى از اربعینهاى مهم سده دوازدهم عبارتاند از: الاربعونیات لكشف الأنوار القدسیات قاضى محمدسعید قمى كه صبغه حِكْمى و عرفانى دارد (آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 436) و الاربعون حدیثآ از مولى اسماعیل مازندرانى خواجویى (متوفى 1173؛ همان، ج 1، ص 411).
در سده سیزدهم نیز اربعینهایى نوشته شدند، نظیر الاربعون فى فضایل رمضان از عبداللّهبن سُوَیدان مَلیحى مصرى شافعى (بغدادى، ج 1، ستون 55)؛ كشفالحق (تهران 1361ش) از میرمحمدصادق خاتونآبادى درباره حضرت مهدى علیهالسلام؛ و اربعون حدیثآ (1299) از ابراهیمبن حسین دُنْبُلى خویى درباره مباحث فلسفى، اعتقادى، فقهى و اخلاقى (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 409).
از مهمترین اربعینهاى عصر حاضر در میان شیعیان این آثار است: الاربعون حدیثآ فى مسح الرِجْلَین من طرق اهل السّنة، درباره یك بحث فقهى تاریخى، از نجمالدین طهرانى عسكرى (متوفى 1354ش؛ همان، ج 1، ص 430)، ریاضالعلماء الاتقیاء الوَرِعین فى شرح الاربعین و خاتمة الاربعین از علیبن حسن بَحرانى (متوفى 1340؛ بیروت 1422) و چهلحدیث از امام خمینى (تهران 1368ش). برخى از اربعینهایى كه علماى اهل سنّت در دوره معاصر نوشتهاند عبارتاند از: الاربعون البُلدانیة: اربعون حدیثآ عن اربعین شیخآ من اربعین بلدآ (بیروت 1407)، و الاربعون حدیثآ من اربعین كتابآ عن اربعین شیخآ (بیروت 1407)، هر دو تألیف ابوالفیض محمد یاسینبن عیسى فادانى مكى.
اربعینهاى منظومى هم وجود دارد (رجوع کنید به جامى، مقدمه مدیرشانهچى، ص 12ـ15). مثلا، نورالدین عبدالرحمان جامى، عارف و شاعر سده نهم، چهل حدیث كوتاه از احادیث پیامبر بهنام اربعین (مشهد1363ش) را به نظم در آورده است.
ابنعساكر (ص 33ـ36)، حاجیخلیفه (ج 1، ستون 52ـ 61)، كنتورى (ص 34ـ37)، آقابزرگ طهرانى (ج 1، ص 409ـ 434) و عطیه و همكاران (ج 2، ص 659ـ 678)، فهرستى از اربعینها را عرضه كردهاند. نسخههاى دستنویس متعددى از انواع اربعینها در كتابخانههاى جهان اسلام وجود دارد. برخى، كتابهاى چهل حدیث را در شمار كتب اجزا دانستهاند (رجوع کنید به جزء*، بخش :2 اصطلاح حدیثى).
منابع : (1) آقابزرگ طهرانى؛ (2) ابنابیالفوارس رازى، اربعون حدیثآ فى فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام، چاپ رضا قبادلو (محمدى)، در میراث حدیث شیعه، دفتر5، بهكوشش مهدى مهریزى، على صدرایى خویى، قم: مركز تحقیقات دارالحدیث، 1379ش؛ (3) ابنبابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نجف 1972، چاپ افست قم 1364ش؛ (4) ابنشهر آشوب، مناقب آلابیطالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (بیتا.)؛ (5) ابنعساكر، كتاب الاربعین البلدانیة عن أربعین من أربعین لأربعین فى أربعین، چاپ محمد مطیع حافظ، بیروت 1413/1992؛ (6) مصطفى احمدزاده، «بررسى سیر اربعیننگارى و جایگاه اربعین امام خمینى(ره) در میان كتب اربعین»، پایاننامه كارشناسیارشد علوم قرآنى و حدیث، دانشكده الهیات و معارف اسلامى، دانشگاه تهران، 1377ش؛ (7) مرتضیبن محمدامین انصارى، فرائدالاصول، قم 1419؛ (8) اسماعیل بغدادى، ایضاح المكنون، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 3؛ (9) احمدبن حسین بیهقى، الاربعون الصغرى المخرجة فى احوال عبادالله تعالى و اخلاقهم، چاپ سعید زغلول، بیروت 1407/1987؛ (10) الیاس پوراكبر، «پژوهشهاى حدیثى در عصر صفوى»، در یادنامه مجلسى، به اهتمام مهدى مهریزى و هادى ربّانى، ج 1، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1379ش؛ (11) عبدالرحمانبن احمد جامى، اربعین جامى، چاپ كاظم مدیرشانهچى، مشهد 1363ش؛ (12) حاجیخلیفه؛ (13) حسینبن عبدالصمد حارثى، وصول الاخیار الى اصول الاخبار، چاپ عبداللطیف كوهكمرى، قم 1401؛ (14) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات 381ـ400ه ، بیروت 1409/ 1988؛ (15) عبدالكریمبن محمد رافعى قزوینى، التدوین فى اخبار قزوین، چاپ عزیزاللّه عطاردى، تهران 1376ش؛ (16) حسنبنعبدالرحمان رامهرمزى، المحدثالفاصل بینالراوى والواعى، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت 1420/ 2000؛ (17) عبدالرحمان بن ابیبكر سیوطى، الجامع الصغیر فى احادیث البشیر النذیر، بیروت 1401؛ (18) محمدبن حسین شیخبهائى، الأربعون حدیثآ، قم 1415؛ (19) صفدى؛ (20) عبدالعزیز طباطبائى، اهلالبیت علیهمالسلام فى المكتبة العربیة، قم 1417؛ (21) اسماعیلبن محمد عجلونى، كشف الخفاء و مزیل الالباس، بیروت 1408/ 1988؛ (22) محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنى، و محمدخیر رمضانیوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت 1416/ 1995؛ (23) محمدطاهربن على فتنى، تذكرة الموضوعات، (قاهره 1343/1924)؛ 24- اعجاز حسینبن محمدقلى كنتورى،كشفالحجبو الأستار عناسماءالكتبوالأسفار، قم1409؛ (25) مجلسى.