چورلى ، شهرستان (ایلچه) و شهرى در استان (ایلِ) تكیرداغ* در مغرب تركیه.
1) شهرستان چورلى. در مشرق ولایت تكیرداغ، در منطقه مرمره، در قسمت اروپایى تركیه، واقع است (رجوع کنید به قاسمى، ص 4). رود چورلى/ چورلیسو، شاخابه رود ارگنه، زمینهاى آن را آبیارى میكند. در این شهرستان بیشهاى با درختان زبان گنجشك، بلوط و توسكا وجود دارد. دامدارى، بهویژه پرورش گوسفند، در آنجا رایج و انواع پنیر آن مشهور است (جواد، ج 1، ص 312ـ313؛ نیز رجوع کنید به توفیق، ص 69).
2) شهر چورلى. مركز شهرستان چورلى. این شهر در ارتفاع حدود 110 مترى و در حدود 110 كیلومترى مغرب شهر استانبول و 120 كیلومترى مشرق شهرِ اَدِرْنه قرار دارد. رود چورلى در شمال آن جارى است. دماى شهر بین ْ12 تا ْ16 متغیر و میانگین بارش سالانه آن حدود پانصد میلیمتر است (رجوع کنید به >اطلس جغرافیایى تركیه<، بخش 1، ص 28، 30). راهآهن سراسرى استانبول ـ ادرنه به اروپا از نزدیكى شمال شهر میگذرد. این شهر با راه فرعى به طول حدود پنج كیلومتر به راه اصلى تكیرداغ ـ استانبول و استانبول ـ ادرنه مرتبط میشود. بیشتر اهالى آن مسلماناند (سامى، ذیل مادّه).در سرشمارى 1380ش/ 2001، جمعیت آن 431،164 تن بوده است (سازمان ملل متحد، ص 277).
برخى از آثار قدیمى شهر عبارتاند از: مسجدجامع متعلق به دوره سلطان محمد فاتح (حك : 855ـ 886)؛ مسجدجامع دیگرى متعلق به دوره سلطان سلیمان قانونى (حك : 926ـ 974)؛ مقبره علوان چلبى، از عرفاى سده هفتم و هشتم؛ آرامگاههاى محییالدین بابا و قراجه احمد سلطان، از معاریف شهر؛ و یك برج قدیمى چوبى (جواد، همانجا؛ توفیق، ص 70؛ هامرـ پورگشتال، ج 1، ص 127).
نام شهر در منابع دوره عثمانى بیشتر به صورت چورلى (رجوع کنید به عاشق پاشازاده، ص 52؛ شیخى محمد افندى، ج 2، ص 451) و گاه چورلو ضبط شده است (رجوع کنید به اولیاچلبى، ج 3، ص 295). واژه «چور» در تركى به معناى اجتماع لشكر است (استرآبادى، ذیل «چور») و شاید نام شهر چورلى از آن گرفته شده باشد. شهر كنونى چورلى در مكان شهر قدیمى «حصار» ــ كه به آن تزرلوممیگفتند ــ قرار دارد (رجوع کنید به هامر ـ پورگشتال، ج 1، ص 125).
چورلى، به سبب داشتن چراگاههاى مناسب، محلّ توجه شاهان عثمانى بود، تا جایى كه آذوقه و تداركات اردوى شاهان را از این شهر تهیه میكردند (رجوع کنید به همان، ج 7، ص 54). این شهر، قلعه و شهرهاى اطراف آن مدتها بین عثمانیها و بیزانسیها دست بهدست میگشت و سرانجام، در 752 سپاهیان اورخان، سلطان عثمانى، قلعه چورلى را تسخیر كردند (آقْقوندوز، ص 36).
در 755، سلیمان پاشا (نوه عثمان اول) چورلى و شهرهاى اطراف آن را غارت كرد (شاو، ج 1، ص 16ـ17) و سه سال بعد، موفق به تصرف آنها شد (رجوع کنید به هامر ـ پورگشتال، ج 1، ص 147) و با استحكام بخشیدن به برج و باروى شهر و پیرامون آن، زمینههاى پیشروى قواى ترك به اروپا را مهیا ساخت (رجوع کنید به شاو، همانجا؛ نیز رجوع کنید به یورگا، ج 1، ص 202). مراد اول در آخرین روزهاى سلطنت پدرش، اورخان، به چورلى لشكر كشید و اهالى آنجا را مطیع خود ساخت (رجوع کنید به صولاقزاده، ص 28). در نیمه دوم سده نهم، از چورلى به عنوان سَنجَق یاد شده است (یورگا، ج 1، ص 411). در 872، سلطان محمد فاتح، در جنگ دوم با آلبانى، قلعه چورلى را ــكه مخفیگاه اسكندربیگ، شاهزاده عثمانى، بودــ ویران كرد (اوزون چارشیلى، ج 2، ص 69). در سده یازدهم، اولیا چلبى درباره چورلى نوشته كه مركز تجارى پر رونقى است و قلعهاى به نام یانقوبن مادیان (فاتح ادرنه در سال 720) و تكایا و چشمه (آبانبار شیردار)هاى فراوان دارد، پرورش گوسفند در آنجا بسیار رایج و پنیر آن مشهور است (ج 3، ص 295ـ298). در دوره شاهان عثمانى، مدرسه سلیمانیه و بناهاى بسیارى، مانند مسجد و حمام و مهمانسرا، در شهر احداث شد (رجوع کنید به شیخى محمدافندى، ج 2، ص 451؛ جواد، همانجا؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل"Corlu" ). در سده سیزدهم 000، 5 تن در شهر چورلى و 000، 35 تن در ناحیه چورلى سكونت داشتند، بیشتر اهالى ناحیه مسلمان بودند، تعداد كمى یونانى در ناحیه و شهر چورلى و تعدادى ارمنى نیز در چورلى ساكن بودند، و حبوبات و انگور چورلى صادر میشد (سامى، همانجا). در زمان عبدالحمید دوم (حك : 1293ـ 1327) عثمانیها اشغالگران روس را از چورلى و نواحى اطراف بیرون راندند (رجوع کنید به شكیب ارسلان، ص 301؛ نیز رجوع کنید به حسون، ص 241ـ 242). در 1330/ 1912، در جریان جنگ بالكان، بلغارها شهر را اشغال كردند (خلج اوغلو، ص 36) و پس از جنگ عدهاى از تركان چورلى به استانبول مهاجرت كردند (همان، ص 49). بعد از پسگرفتن ناحیه از بلغارها در سال بعد، یونانیها در 1338/ 1920 چورلى را اشغال كردند (میدان لاروس، ج 3، ص 296)، اما در 1301ش و در پى مقاومت ملى تركها، چورلى به دست قواى ترك افتاد. شهر چورلى در جریان جنگ جهانى دوم از لحاظ نظامى از نقاط مهم به شمار میرفت (همانجا).
از جمله بزرگان چورلى، چورلیلى علیپاشا* (صدراعظم عثمانى) و عاشق چورلو (شاعر و موسیقیدان سده سیزدهم) بودهاند (همانجا).
منابع : (1) محمدمهدیبن محمدنصیر استرآبادى، سنگلاخ: فرهنگ تركى به فارسى از سده دوازدهم هجرى، چاپ روشن خیاوى، تهران 1374ش؛ (2) اولیا چلبى؛ (3) على توفیق، ممالك عثمانیه جغرافیاسى، استانبول 1315؛ (4) على جواد، ممالك عثمانیه نك تاریخ و جغرافیالغاتى، استانبول 1313ـ1317؛ (5) على حسون، العثمانیون و البلقان، بیروت 1406/1986؛ (6) شمسالدینبن خالد سامى، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/1889ـ1898؛ (7) شكیب ارسلان، تاریخ الدولة العثمانیة، چاپ حسن سماحى سویدان، دمشق 1422/2001؛ (8) شیخى محمد افندى، وقایع الفضلاء، در شقائق نعمانیه و ذیللرى، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، 1989؛ (9) محمدمهدى صولاقزاده، صولاقزاده تاریخى، استانبول 1297؛ (10) درویش احمد عاشق پاشازاده، عاشق پاشازاده تاریخى، چاپ عالیبیگ، استانبول 1332؛ (11) صابر قاسمى، تركیه، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، 1374ش؛
(12) Ahmed Akgunduz, "Osmanli kanunnameleri (dogusu, cesitleri ve tarihi seyri)", in Turkler, ed. Hasan Celal Guzel, Kemal Cicek, and Salim Koca, vol.10, Ankara: Yeni Turkiye Yayinlari, 2002; (13) EI2, s.v. "Corlu" (by V. L. Menage); (14) Ahmet Halacoglu, Balkan harbi sirasinda Rumeli'den Turk gocleri: 1912-1913, Ankara 1995; (15) Joseph von Hammer-Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz 1963; (16) Nicolae Iorga, Osmanli Imparatorlugu tarihi, tr. Nilufer Epceli, Istanbul 2005; (17) Meydan Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi, Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991; (18) Stanford J. Shaw, History of the Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge 1985; (19) Turkiye cografya atlasi, Istanbul: Dogan Burda Rizzoli, 2004; (20) Turkiye iller haritasi, scale 1:1'800'000, Istanbul: Gurbuz Yayinlari Harita ve Ders Araclari, 2005; (21) United Nations, Demographic yearbook, New York 2006; (22) Ismail Hakki Uzuncarsili, Osmanli tarihi, vol.2, Ankara 1983.