چوبك ، صادق، نویسنده نامدار ایرانى. او در 1334/ تیر 1295 در بوشهر به دنیا آمد. پدرش، حاج اسماعیل، بازرگان بود. صادق تحصیلات ابتداییاش را تا كلاس سوم در بوشهر و سپس شیراز گذراند و از كلاس ششم به كالج امریكایى تهران رفت. در 1314ش، با پرویز ناتلخانلرى و مسعود فرزاد و سال بعد با صادق هدایت آشنا شد. این آشنایى به دوستى عمیقى انجامید كه تأثیر سرنوشتسازى در زندگى و نویسندگى او داشت (رجوع کنید به چوبك، ص 15ـ25؛ نیز رجوع کنید به خانلرى، 1372ش، ص 256ـ259؛ الهى، ص 245، 248). در 1316ش ازدواج كرد و در همین سال به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در مدرسه شرافت خرمشهر به تدریس پرداخت. در 1317ش، به سربازى رفت و در دوره سربازى مترجم زبان انگلیسى در ستاد ارتش بود. در 1319ش، به عنوان تحصیلدار به استخدام وزارت دارایى درآمد و با آمدن مستشاران بازرگانى امریكا به ایران، مترجم آنها شد. آنگاه پس از چند سال تدریس زبان انگلیسى در مؤسسات و مدارس گوناگون و نیز دو سال كار با سمت مترجم در سفارت انگلستان، از 1328ش در شركت نفت استخدام شد و تا 1353ش، كه بازنشسته شد، مسئول كتابخانه شركت نفت بود. چوبك در همان سال به انگلستان رفت و پس از چند سال اقامت در انگلستان، در 1358ش به امریكا رفت و تا پایان عمر در نزدیكى شهر بِرْكْلى در ایالت كالیفرنیا به سر برد. وى در تیر 1377 درگذشت (چوبك، همانجا؛ یاد صادق چوبك، ص 12ـ 14).
صادق چوبك در 1324ش با انتشار نخستین مجموعه داستانهاى كوتاهش به نام خیمه شببازى، كه شامل یازده داستان است، شهرت یافت. داستان «اسائه ادب»، كه اهانت به شاه محسوب میشد، سبب شد كه چاپ دوم خیمه شببازى، با ده سال تأخیر، در 1334ش منتشر شود (یاد صادق چوبك، ص 11ـ12). منتقدان به آن توجه بسیار كردند. مشخصه بارز این داستانها توجه نویسنده به مشخصات احساسى و رفتارى آدمهاست كه این ویژگیها را با مهارت خاصى، اغلب با چند جمله و از طریق حرفهاى شخصیتها، به خواننده منتقل میكند (رجوع کنید به كسمائى، ص 139؛ كامشاد، ص 127). بعضى منتقدان، این داستانهاى كوتاه، از جمله داستان «عدل»، را مانند عكس فورى دانستهاند (مثلا رجوع کنید به خانلرى، 1326ش، ص 165؛ نیز رجوع کنید به قانونپرور، 1380ش، ص 196؛ قس میرصادقى، ص 627، كه مخالف كاربرد واژه عكس براى تصویرسازیهاى داستانهاى چوبك است). مهمتر آنكه نویسنده شخصیتها را بدون توصیفات و توضیحات زائد مرسوم آن زمان تصویر میكند؛ گویى آدمها و اتفاقات داستان، بیواسطه در برابر چشمان خواننده ترسیم میشوند (رجوع کنید به میرصادقى، ص 626). توجه ویژه چوبك به روحیات و زندگى انسانهاى تنها و به خصوص طبقات محروم اجتماع، مشخصه دیگر داستانهاى این مجموعه است كه در اثر دوم او، انترى كه لوطیش مرده بود، نیز دیده میشود. مجموعه اخیر، كه در 1328ش منتشر شد، شامل سه داستان كوتاه و یك نمایشنامه است و در آن چوبك علاوه بر طرح مسائل اجتماعى مانند فقر و فحشا، كه در مجموعه قبلى نیز آمده بود، به مفاهیم فلسفى و انتزاعى مانند جبر و اختیار نیز توجه دارد (قس سپانلو، ص 105ـ106، كه از دیدگاهى دیگر درباره سبك چوبك بحث میكند). براى مثال در داستان «قفس»، با طرحى كوتاه و ساده، زندگى و سرنوشت رقتبار تعدادى مرغ و خروس در میان زباله و كثافت، در قفسِ مرغ فروشى را به تصویر كشیده است. این تصویر چنان گویا و زنده است كه خواننده را مشمئز میكند و به فكر وامیدارد. قفس و مرغ و خروسها در حقیقت استعارهاى از جامعه و مردم و نشانه بدبینى چوبك به آینده جامعه و مردم است. بهزعم نویسنده، رهایى از قفس و جور زندگى، تنها با مرگ امكان مییابد كه به صورت دستى نمایان میشود كه از بیرون قفس گاه یكى از مرغ و خروسها را میرباید (رجوع کنید به میرعابدینى، ج 1، ص 251). در داستان نمادین «انترى كه لوطیش مرده بود»، كه نمونه دیگرى از جبر اجتماعى و فلسفى است، چوبك مفهوم آزادى را از نظرگاه یك حیوان به خواننده نمایانده است. انتر با مرگ صاحبش، میخِ زنجیر را میكَنَد و خود را از اطاعت لوطى رهایى میبخشد، ولى زنجیر كماكان برگردنش باقى میماند.
اولین رمان چوبك، تنگسیر، در 1342ش منتشر شد. در فاصله بین انتشار كتاب انترى كه لوطیش مرده بود و این رمان، چوبك چند نمایشنامه از یوجین اونیل، كتاب پینوكیو اثر كارلو كولودى و آثار برخى دیگر از نویسندگان غربى را به فارسى ترجمه كرد. تنگسیر داستان كارگرى تنگستانى در اواخر دوره قاجار است. زائر محمد، قهرمان داستان، پولى را كه با زحمت پسانداز كرده است، به چهار آدم سرشناس بوشهر میسپارد ولى به زودى متوجه میشود كه آنها قصد ندارند پولش را پس بدهند. زائر محمد تصمیم به انتقام میگیرد و پس از كشتن آنها با زن و فرزندانش از كشور میگریزد. این رمان را در ابتدا بعضى از منتقدان نپسندیدند، ولى ده سال بعد كه امیر نادرى فیلمى براساس آن ساخت و مقبولیت عمومى كسب كرد، منتقدان نیز به تحسین آن پرداختند و داستان را اثرى نمادین برضد حكومت پهلوى تفسیر كردند (رجوع کنید به قانونپرور، 1380ش، ص 198).
در 1344ش، با فاصله چند ماه، مجموعه داستان روز اول قبر، شامل ده داستان كوتاه و یك نمایشنامه، و مجموعه چراغ آخر مشتمل بر هشت داستان كوتاه و یك شعر از چوبك منتشر شد. همانند مجموعههاى پیشین، در این دو كتاب نیز چوبك به طرح مسائل اجتماعى پرداخته و باز بیشتر آدمهاى داستانهایش را از طبقات محروم و تحقیر شدهجامعه انتخاب كرده است، در عین حال دو داستان از مجموعه روز اول قبر، یعنى «دسته گل» و «روز اول قبر»، وصف حالات روانى شخصیتهایى از طبقات مرفه اجتماع و درگیرى آنها با وجدان خویش است. در چراغ آخر، در داستانى به نام «آتما سگ من» نیز چوبك به این مسئله پرداخته است. آتما در حقیقت تجسم وجدان شخصیت اصلى داستان است كه در زندگیاش از هیچ شرارت و ستمى به دیگران فروگذار نكرده است (رجوع کنید به همان، ص 199).
آخرین اثر داستانى چوبك، رمان سنگ صبور، كه نتیجه چهارده سال كار نویسنده است (كامشاد، ص 129)، در 1345ش منتشر شد. این رمان تكگوییهاى چند شخصیت داستان است كه همگى در خانهاى اجارهاى در شیراز، در زمان حكومت رضاشاه به سر میبرند. در این رمان نیز چوبك به زندگى بینوایان و محرومان جامعه پرداخته و به خصوص به افكار و احساسات درونىِ شخصیتها توجه كرده و در عین حال كوشیده است ریشههاى مسائل اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و فلسفى ایران و ایرانیان را در تاریخ و گذشته آنان بیابد. سنگ صبور از نظر ساختار داستان، پردازش شخصیتها، گوناگونى گویش آدمها و دیگر عناصر داستاننویسى، تجربهاى نو در تاریخ داستاننویسى ایران و گامى مهم در پیشرفت و تكامل این هنر به شمار میآید و بر نویسندگان نسلهاى بعد تأثیر گذاشته است (قانونپرور، 1380ش، همانجا).
یكى از درونمایههاى اصلى داستانهاى چوبك، مسئله روابط و غریزه جنسى زنان، و فقر و وابستگى اقتصادى آنان به مردان است. وى از داستان كوتاه «نفتى» كه اولین داستان از مجموعه خیمه شببازى است تا آخرین رمانش، سنگ صبور، با خلق شخصیتهاى زن، به تجزیه و تحلیل مسائل آنان میپردازد (رجوع کنید به همو، 1372ش، ص 269ـ274). یكى از مهمترین ویژگیهاى آثار داستانى چوبك، استفاده او از گویشها و به ویژه زبان محاوره طبقات پایین اجتماع است. این جنبه كار چوبك، به خصوص توجه بسیارى از منتقدان ادبى را جلب كرد (مثلا رجوع کنید به میرصادقى، ص 627). برخى نویسندگان پیش از چوبك، مانند محمدعلى جمالزاده و صادق هدایت، به تفاوت میان طرز تكلم آدمهاى داستانهایشان، از لحاظ تعلق آنها به طبقات اجتماعى و نواحى گوناگون، توجه داشتند، ولى توجه آنها بیشتر محدود به واژهها و عباراتى از زبان محاوره بود. آنچه زبان داستانهاى صادق چوبك را با آثار نویسندگان پیش و حتى پس از او متمایز میسازد، آگاهى وى از تفاوتهاى دستورى و تفاوت آهنگ زبان گفتارى با نوشتارى است (رجوع کنید به خانلرى، 1372ش، ص 264؛ سپانلو، ص 107؛ كسمائى، ص 147ـ148).
دیگر جنبه متمایز كننده داستانهاى صادق چوبك، توجه خاص نویسنده به ساختار داستان است و از این نظر باید او را از نخستین و مهمترین نویسندگان پیشرو ایران دانست كه راه تجربههاى جدید در شیوههاى داستان گویى را براى نویسندگان نسل بعد هموار كرد.
صادق چوبك در سالهاى پایانى عمر، تقریبآ بینایى خود را از دست داد و بیشتر به نوشتن خاطراتش مشغول بود. تنها اثرى كه در این سالها از او انتشار یافت، ترجمه داستانى سنسكریت به نام مهپاره (تهران 1370ش) از انگلیسى به فارسى است (الهى، ص 237؛ یاد صادق چوبك، ص 14).
بسیارى از داستانهاى چوبك به زبان انگلیسى ترجمه شده است، از جمله در 1358ش/ 1979، محمدرضا قانونپرور رمانِ سنگ صبور را با عنوانِpatient stone A ترجمه كرد كه در 1368ش/ 1989 انتشارات مزدا در كالیفرنیا آن را به چاپ رساند. همچنین مینو ساوتگیت در 1359ش/1980 روز اول قبر را با عنوان The first day in the grave در مجموعه >داستانهاى كوتاه معاصر فارسى< به انگلیسى برگرداند (براى اطلاع بیشتر درباره دیگر ترجمهها رجوع کنید به یاد صادق چوبك، ص 643ـ645).
منابع : (1) صدرالدین الهى، «با صادق چوبك در باغِ یادها»، مجله ایرانشناسى، سال 5، ش 2 (تابستان 1372)؛ (2) صادق چوبك، «زندگى من»، در یاد صادق چوبك، به كوشش على دهباشى، تهران: نشر ثالث، 1380ش؛ (3) پرویز خانلرى، «از خاطرات ادبى دكتر پرویز ناتل خانلرى درباره صادق چوبك» (مصاحبه)، مصاحبه كننده: صدرالدین الهى، مجله ایرانشناسى، سال 5، ش 2 (تابستان 1372)؛ (4) همو، «نثر فارسى در دوره اخیر»، در نخستین كنگره نویسندگان ایران، تیرماه 1325، تهران 1326ش؛ (5) محمدعلى سپانلو، نویسندگان پیشرو ایران: از مشروطیت تا 1350، تهران 1366ش؛ (6) محمدرضا قانونپرور، «چند تصویر از زنان در داستانهاى صادق چوبك»، مجله ایرانشناسى، سال 5، ش 2 (تابستان 1372)؛ (7) همو، «داستاننویسى صادق چوبك»، ترجمه سوسن پیرنیا، در یاد صادق چوبك، همان، 1380ش؛ (8) علیاكبر كسمائى، برخى از نویسندگان پیشگام در داستاننویسى امروز ایران، تهران 1363ش؛ (9) جمال میرصادقى، ادبیات داستانى: قصه، داستان كوتاه، رمان، تهران 1366ش؛ (10) حسن میرعابدینى، صد سال داستاننویسى ایران، تهران 1383ش؛ (11) یاد صادق چوبك، به كوشش على دهباشى، تهران: نشر ثالث، 1380ش؛
(12) Hassan Kamshad, Modern Persian prose literature, Cambridge 1966.