responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5522

 

چِفْتْلِك ، واژه‌اى معمول براى زمینِ مزروعى در زبان تركى است اما در عهد عثمانى، این واژه ابتدا بر واحد معینى از زمین كشاورزى در نظامِ زمیندارى و بعدها بر املاك بزرگ اطلاق می‌شد.

این واژه از دو بخش ساخته شده است: چفت كه از جُفت فارسى گرفته شده، و پسوند تركى لِك. عقیده بر آن است كه چفتلك در اصل مقدار زمینى بوده كه می‌شده است آن را با دو گاو نر شخم زد. چفت و چفتلك به صورت مترادف به كار می‌رفتند. در نواحى اسلاونشین حكومت عثمانى، اغلب واژه بَشْتِینه به‌جاى واژه چفتلك به‌كار می‌رفت. در نظام زمیندارى عثمانى، در طول دوره‌اى كه در آن سازمان تیمار* متداول گردید، چفتلك واژه‌اى بود كه بر یك ملكِ مزروعى شامل 60، 80 یا 150 دونوم (هر دونوم تقریبآ معادل هزار مترمربع) اطلاق می‌شد. این اندازه برحسب حاصلخیزى زمین متفاوت بود رجوع کنید به ( اینالجق ، 2002، ص174ـ 175؛ الدولةالعثمانیة، ج2، ص 643). چفتلك واحد ارضى پایه‌اى بود كه در كلیه اَشكالِ زمیندارى (میرى، وقف و مُلك یا مالكانه) به‌كار می‌رفت، هرچند از جنبه قانونى، انواع چفتلك براساس نوعِ اجاره‌دارى فرق می‌كرد (براى نمونه رجوع کنید به اوزون چارشیلى، 1988الف، ص 159).

چفتلكهایى كه رعایاى مسلمان و مسیحى، از طریقِ تاپو (=حكمى كه با آن یك ساكن عثمانى حق تصرف خود را بر زمین اثبات می‌كرد) در اختیار می‌گرفتند و براى آنها مالیات عُشر و چفتْ رسمى* به مالكانِ زمین می‌پرداختند رجوع کنید به ( الدولة العثمانیة، ج 1، ص 639ـ640، 642ـ 643)، به مراتب بخش بزرگ‌ترى از زمینهاى كشاورزى را دربرمی‌گرفت. بنابر قانون، تقسیم چفتلكها مجاز نبود، چرا كه در چنین وضعى ــبراساس فتواى ابوالسعود* (فقیه و شیخ‌الاسلام مشهور حنفى، متوفى 982)ــ مالیاتهاى وضع شده بر یك چفتلك را نمی‌شد به صورت یكجا جمع‌آورى كرد. گو اینكه در واقع، در جریان مَساحیها و ممیزیهاى اراضى (تَحریر*)، معلوم شد كه بسیارى از چفتلكها به‌سبب تقسیم‌بندى از صورتِ اولیه خود خارج گردیده‌اند و دیگر چفت رسمى جمع‌آورى نشده است. براى حفظ چفتلك ــكه براى نظام زمیندارىِ آن عصر ضرورى بود و نیز اساسِ مالیاتهاى ارضى و خانوارى را در این منطقه، حتى در دوران پیش از عثمانى، تشكیل می‌دادــ فرمانى صادر گردید مبنى بر اینكه اگر معلوم شود زمینى كه در دفتر*ها به عنوان چفتلك به ثبت رسیده، میان چند نفر تقسیم شده است، باید آن را به وضع اولیه‌اش برگرداند و اگر رعیتى كه چفتلك را در اختیار دارد بمیرد و چند پسر داشته باشد، آنان باید به‌طور جمعى (مُشاعى) آن را در اختیار بگیرند (براى اطلاع بیشتر درباره چفتلكهاى رعایا رجوع کنید به پاكالین، ج 1، ص 364ـ366؛ اوزون چارشیلى، 1988الف، ص 154، 157، 159).

علاوه بر چفتلكهاى رعیتى، چفتلك دیگرى نیز وجود داشت كه آن را می‌توان چفتلك نظامى نامید كه، برخلاف چفتلك قبلى، مستقیمآ در اختیار ارتش بود. در این مقوله، چفتلكهاى خاصه تیمارداران و چفتلكهاى یایا، مُسَلَّم، دوغانْجى و مانند آنها، در سازمانهاى نظامى درخور ذكرند [رجوع کنید به پاكالین، ج 1، ص 367[. ویژگى مشترك این چفتلك آن بود كه وابسته به مالیاتهاى دهقانى نبود، در حالى كه تیمارداران از چفتلكهاى خاصه ــكه قِلِچ‌یرى نیز نام داشتندــ تحت نظامِ مُزارعه، اورتاقْجیلِق یا مُقاطَعه*، بهره‌بردارى می‌كردند. چفتلك یایا و مسلّم را، بنابر قانون، خودِ یایاها و مسلّمها زیركشت می‌بردند رجوع کنید به (اوزون چارشیلى، 1988ب، ص 106). این چفتلكها نباید از صورت اولیه‌شان خارج می‌شدند و معمولا آنها را با نام مالكانِ اولیه‌شان می‌خواندند، نظیر محمدیرى، علی‌یرى و از این قبیل. نظامیان می‌كوشیدند تا زمینهاى كشاورزى رعایا را به‌طورِ غیرقانونى به چفتلكهاى خاصه خود بیفزایند، اما در قرن دهم، حكومت بیشترِ چفتلكهاى نظامى را به چفتلكهاى رعیتى بدل ساخت و آنها را در شمار تیمارها قلمداد كرد. در مورد چفتلكهاى خاصه در بوسنى، دلیلى كه براى تبدیل آنها در 936/1530 اقامه شد آن بود كه این زمینها كشت نشده باقى مانده‌اند.

چفتلكهاى زمینهاى وقف، مُلك (= مِلك) یا مالكانه از لحاظ اندازه مانند دیگر چفتلكها بودند و معمولا آنها را رعایا به زیر كشت می‌بردند رجوع کنید به ( اوزون چارشیلى، 1988الف، ص 159). در دوره حكومت بایزید اول (791ـ 805)، محمد دوم ( 855 ـ 886) و نیز حكومت سلاطین قرن دهم، باز هم بخش عظیمى از این چفتلكها در زمره تیمارها قرار داده شد. مثلا، در 947 در اِرزِنجان هر زاویه تحت نظارتِ یك شیخ، یك چفتلك به حساب می‌آمد و بقیه زمین میان تیمارها تقسیم می‌شد.

در اوایل قرن هشتم و در قرن نهم، سلاطین عثمانى همه روستاها یا تیمارهاى بزرگ را به عنوان چفتلك به اشخاص متنفذ بخشیدند. در چنین مواردى دیگر چفتلك به‌مثابه مقدار زمین نبود، بلكه املاك شخصى بود كه سلطان اعطا كرده بود. مثلا، در دفتر پاشا سَنْجَقى به تاریخ 859، اسامى شمارى از مردم، از جمله محمد شِروانى (پزشك دربار) و سیدى احمد (لله سلطان)، وجود دارد كه تیمارهایى را به عنوان چفتلك (بر وجه چفتلك) در اختیار داشتند. این قبیل اراضى وسیع گاهى مُلك (بر وجه مُلكیت) به حساب می‌آمدند. مالكانِ این چفتلكها، كه معمولا در شهرها سكونت داشتند، عایدات آنها را در برابر مبلغى كه «مقاطعه» نامیده می‌شد، واگذار می‌كردند. معمولا از مالكِ چفتلك خواسته می‌شد تا یك سرباز اِشْكَنْجى را براى ارتش سلطان تجهیز و تأمین كند.

حتى در این دوره آغازین، برخى زمینهاى تازه فتح شده یا مزرعه‌ها مستقیمآ به عنوان چفتلك در اختیار اعضاى طبقه نظامى قرار داشتند و این افراد، بنابر قانون، مبلغى را، كه آن‌هم مقاطعه خوانده می‌شد، به حكومت می‌پرداختند؛ از این‌رو، این چفتلكها را «مقاطعه‌لى چفتلك» نیز می‌نامیدند. چفتلكهایى كه در آناطولى مركزى و شمالى، با عناوین مالكانه یا یوْرد، در اختیار خاندانهاى اشرافى پیش از عثمانى بودند، با تعهد به تأمین یك اشكنجى از همان موقعیت برخوردار می‌شدند. چفتلكهایى كه نظامیان آنها را در زمینهاى غیرمزروعى فتح می‌كردند تنها موظف به پرداخت مالیاتِ عُشر بودند. در اواخر قرن دهم شمار این چفتلكها، كه در اختیار ینی‌چریها بود، به سرعت افزایش یافت، اما در كل در این قرن تمایل بر آن بود كه همه اقسامِ چفتلكهاى نظامى به چفتلكهاى رعیتى مبدل گردد، به طورى كه مالیاتِ رعیتى جزو تیمارها لحاظ شود (درباره چفتلكهاى نظامى رجوع کنید به پاكالین، ج 1، ص 367).

با اضمحلال نظامِ تیمار، این روند تكامل و توسعه دگرگون شد. در دوره آشفتگى بین سالهاى 1003 تا 1018 و پس از آن، بخش بزرگى از چفتلكهاى رعیتى به چنگ قاپی‌قولى و مقربان دربار افتاد و رسمهاى قدیمى، مثل مالكیتِ تیمارها به عنوان چفتلك، ملك یا مقاطعه‌لى چفتلك در این زمان شیوع یافت. به علاوه، در همان دوره كه رعایا یكباره زمینهاى خود را رها كردند و در سراسر آناطولى پراكنده شدند (این جریان در تاریخ عثمانى فرار بزرگ نامیده می‌شود)، ینی‌چریها و دیگران از طریق تاپو چفتلكهاى رعایا را در اختیار گرفتند. با این حال تمركز و تجمیعِ چفتلكها در دست اعیان*، ثروتمندان و متنفذانِ ایالات عمدتآ به سبب نظام مقاطعه بود. این امر نیز رسمى قدیمى بود، اما در این زمان با برهم خوردنِ نظامِ تیمار، اراضىِ تیمار به صورتِ فزاینده‌اى به عنوان مقاطعه، به خواص ــكه بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌كردندــ اجاره داده می‌شد. با این حال، در واقع به سبب سوءاستفاده‌هاى مدیریتى، افراد متنفذ موفق شدند این اراضى را در اختیار بگیرند. «آغاها» و اعیانى كه مقاطعه‌هاى عظیم (چفتلكها) را در اختیار داشتند، به‌ویژه در قرن دوازدهم در سراسر قلمرو عثمانى یافت می‌شدند. نِجاتى، نویسنده قرن دوازدهم، شِكوه كرده كه بسیارى از تیمارها به تصرفِ اعیان و اهل عُرف (كارگزارانِ) ایالات درآمده است (رجوع کنید به كتابخانه سلیمانیه، مجموعه اسعد افندى، ش 2278، گ 43). در این قرن، قدرت اعیان بزرگ بر این اراضىِ مقاطعه‌اى استوار بود و از این دوره به بعد واژه چفتلك براى دلالت بر املاك بزرگ خصوصى به‌كار برده می‌شد. تلاش براى انحلال این چفتلك در دوره تنظیمات توفیق چندانى نداشت و این امر زمینه‌ساز شورشهاى دهقانى در حوزه بالكان در قرن سیزدهم شد. در زمان حكومت جمهورى تركیه، قانونى در 1324ش/1945 به تصویب رسید (و در 1329ش/1950 اصلاح شد) كه براساس آن املاك وسیع باید میان دهقانان نیازمند زمین تقسیم می‌شد.


منابع :
(1) خلیل اینالجق، تاریخ‌الدولة العثمانیة من النشوء الى الانحدار، ترجمة محمد م. ارناؤوط، بیروت 2002؛
(2) الدولة العثمانیة: تاریخ و حضارة، نقله الى العربیة صالح سعداوى، استانبول: مركزالابحاث للتاریخ و الفنون و الثقافة الاسلامیة، 1999؛


(3) Omer Lutfi Barkan, XV ve XVI ncι asιrlarda Osmanli Imparatorlugunda zirai ekonominin hukuki ve malι esaslari: Kanunlar I, I‌stanbul 1943;
(4) idem, "Turk toprak hukuku tarihinde tanzimat", in Tanzimat, I‌stanbul 1940, 321-421;
(5) Halil Inalcik, "Land problems in Turkish history", The Muslim world, XIV (1955), 221-228;
(6) idem, "Osmanlilarda raiyyet rusumu", Belleten, 92 (1959), 575-608;
(7) idem, Tanzimat ve Bulgar meselesi, Ankara 1943;
(8) I‌A, s.v. "Ciftlik" (by O. Lutfi Barkan);
(9) Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri So zlu g, I‌stanbul 1971-1972;
(10) Ismail Hakki Uzuncarsili, Osmanli devleti teskilatina medhal, Ankara 1988a;
(11) idem, Osmanli devletinin merkez ve bahriye teskilati, Ankara 1988b.

/ خلیل اینالجق (د. اسلام) /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5522
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست