responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5491

 

شمس‌الدوله، ابوطاهر ، پادشاه آل‌بويه در همدان و پسر فخرالدوله ديلمى. مادرش سيده‌خاتون* بود و در 381 به‌دنيا آمد (مجمل‌التواريخ و القصص، ص 395ـ396). در 387، پس از درگذشت فخرالدوله، پسرش مجدالدوله جانشين او شد. شمس‌الدوله نيز به وليعهدى مجدالدوله تعيين و حكومت همدان و كرمانشاه به او واگذار گرديد (ابوشجاع روذراورى، ص 296؛ مجمل‌التواريخ و القصص، ص 397؛ ابن‌اثير، ج 9، ص 132؛ تتوى و قزوينى، ج 3، ص 1999، 2032). در ابتدا، به‌سبب كم‌سن بودن مجدالدوله، سيده خاتون زمام امور را به‌دست گرفت اما در 397، مجدالدوله از سيده خاتون خشمگين شد و او به ناچار به نزد بدربن حسنويه گريخت و از وى يارى خواست (ابن‌اثير، ج 9، ص 203؛ تتوى و قزوينى، ج 3، ص 1999؛ قس د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه، كه به خطا از گريختن مجدالدوله به قلمرو بدربن حسنويه خبر داده است). بدربن حسنويه به رى لشكر كشيد و با كمك شمس‌الدوله، شهر را تصرف و مجدالدوله را دستگير كرد و شمس‌الدوله را به حكومت نشاند. او يك سال در رى حكومت كرد. سكه‌اى كه در 397 در رى به نام او ضرب شده است، گواه اين مطلب است. پس از آن، سيده خاتون بار ديگر حكومت را به مجدالدوله واگذارد و شمس‌الدوله را بار ديگر حاكم همدان كرد (ابن‌اثير، ج 9، ص 203ـ204؛ ابن‌خلدون، ج 4، ص 625؛ مايلز ، ص180).

در همان سال، شمس‌الدوله در تلاشى نافرجام براى به ‌دست گرفتن قدرت، از بدربن حسنويه يارى خواست. او نيز سپاهى براى وى فرستاد. شمس‌الدوله به قم حمله و آنجا را محاصره كرد. با مقاومت مردم قم، حدود هفتصد تن از سپاهيان شمس‌الدوله كشته و بقيه پراكنده شدند (ابن‌اثير، ج 9، ص 204). به ‌نظر مي‌رسد شمس‌الدوله، باتوجه به سكه‌اى كه به نام او، با عنوان ملك‌الملوك (شاهنشاه) يافت شده، تا زمان به رسميت شناختن اميرالامرايى بهاءالدوله، خود فرد را شاهنشاه مي‌ناميده است (بوسه ، ج 4، ص 293ـ294؛ ترابى طباطبايى، ج 2، ص 21).

از شمس‌الدوله تا 404 اطلاعى در دست نيست. احتمالا در اين سالها حاكم همدان بوده است. در 405 كه بدربن حسنويه كشته شد و پسرش، هلال، نزد سلطان‌الدوله*، زندانى بود، شمس‌الدوله بخشى از سرزمينهاى بدر را تصرف كرد. سلطان‌الدوله هلال را آزاد كرد و سپاهى در اختيار وى قرار داد تا قلمرو موروثى خود را پس بگيرد، اما او در نبرد با شمس‌الدوله شكست خورد و كشته شد (مجمل‌التواريخ و القصص، ص 401؛ ابن‌جوزى، ج 15، ص 106؛ ابن‌اثير، ج 9، ص 248ـ249؛ بوسه، ص 297). شمس‌الدوله كه قدرتش افزون شده بود، در همان سال به رى حمله كرد. مجدالدوله و سيده‌خاتون گريختند و لشكريان رى، اطاعت شمس‌الدوله را پذيرفتند. شمس‌الدوله قصد تعقيب مادر و برادرش را داشت كه شورش سپاهيان براى وصول مطالباتشان مانع او شد. شمس‌الدوله ناگزير به همدان بازگشت و براى سيده خاتون و مجدالدوله پيغام فرستاد كه به رى بازگردند (ابن‌اثير، ج 9، ص250ـ251). در 406، شمس‌الدوله، طاهربن هلال‌بن بدر را از زندان آزاد كرد و حكومت سرزمين پدري‌اش را به او داد (همان، ج 9، ص 261). در 407، ابوالفوارس قوام‌الدوله (پسر ديگر بهاءالدوله) كه در جنگ از سلطان‌الدوله شكست خورده بود، به شمس‌الدوله در همدان پناه برد (رجوع کنید به جرفادقانى، ص 363؛ ابن‌اثير، ج 9، ص 293ـ294؛ حمداللّه مستوفى، ص 423).

از اين پس تا 411 كه شورش تركان در همدان روى داد، اطلاعى از شمس‌الدوله در دست نيست. تركان از شمس‌الدوله خواستند تا فرماندهان كوهى (كُرد) را از شهر بيرون راند. با خوددارى شمس‌الدوله، تركان مصمم شدند تا خود اين امر را عملى سازند. كردها همراه تاج‌الملك ابونصربن بهرام، وزير شمس‌الدوله، به قلعۀ برجين پناه بردند و تركان قلعه را محاصره كردند. تاج‌الملك، علاءالدوله ابوجعفرمحمدبن رستم دشمنزيار، بنيان‌گذار آل‌كاكويه، از حاكم اصفهان يارى خواست. علاءالدوله دو هزار سپاهى به كمك تاج‌الملك فرستاد. در نبردى كه روى داد، بسيارى از تركان كشته شدند و شمس‌الدوله نيز بسيارى از آنها را از همدان بيرون راند (ابن‌اثير، ج 9، ص320).

درباره زمان درگذشت شمس‌الدوله اختلاف‌نظر وجود دارد. در مجمل‌التواريخ و القصص (ص 402)، زمان مرگ وى 409 ذكر شده است، اما باتوجه به آنكه ابن‌اثير (ج 9، ص320) در رويدادهاى 411 از شمس‌الدوله سخن گفته و در (ج 9، ص330) در وقايع سال 414، فرزند وى، سماءالدوله، را حكمران همدان دانسته است، زمان وفات شمس‌الدوله بين 411 تا 414 تخمين زده مي‌شود. پژوهشگران متأخر نيز 412 را سال قطعى مرگ شمس‌الدوله دانسته‌اند (د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه).

ابن‌سينا مدتى وزارت شمس‌الدوله را برعهده داشت. پس از اينكه ابن‌سينا بيمارى قولنج شمس‌الدوله را مداوا كرد، از سوى او به وزارت برگزيده شد. پس از مدتى، سپاهيان بر ضد ابن‌سينا شورش و منزلش را غارت كردند. به همين سبب، شمس‌الدوله وى را از وزارت خلع كرد. بار ديگر، شمس‌الدوله بيمار شد و ابن‌سينا به معالجه وى پرداخت. شمس‌الدوله پس از بهبودى، مجددآ وزارت را به ابن‌سينا واگذار نمود و او تا زمان درگذشت شمس‌الدوله وزارت وى را برعهده داشت (مجمل‌التواريخ و القصص، ص 402؛ بيهقى، ص 48ـ49؛ شهرزورى، ج 2، ص 111ـ112؛ خواندمير، ص 129ـ130).


منابع :
(1) ابن‌اثير؛
(2) عبدالرحمن‌بن على ابن‌جوزى، المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطار مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت 1412/1992؛
(3) ابن‌خلدون؛
(4) علي‌بن زيد بيهقى، تتمه صوان الحكمه، لاهور 1351؛
(5) جمال ترابى طباطبائى، سكه‌هاى شاهان اسلامى ايران، 1350ش؛
(6) قاضى احمد تنوى و آصف‌خان قزوينى، تاريخ الفى، چاپ غلامرضا طباطبائى مجد، تهران 1382ش؛
(7) ابواشرف ناصح‌بن ظفر جرفادقانى، ترجمه تاريخ بمبنى، چاپ جعفر شعار، تهران 1357ش؛
(8) غياث‌الدين‌بن همام‌الدين خواندمير، دستورالوزراء، چاپ سعيد نفيسى، تهران 1317ش؛
(9) ابوشجاع روزراورى، ذيل تجارت الامم، چاپ آمد روز، مصر 1334/1916؛
(10) محمدبن محمود شهرزورى، نزهةالارواح و روضة الافراح فى تاريخ الحكماء و الفلاسفه، چاپ السيد خورشيد احمد ـ ايم ـ اى، حيدرآباد دكن 1396/1976؛
(11) مجمل التواريخ و القصص، چاپ محمدتقى بهار، تهران 1318ش؛
(12) حمداللّه مستوفى، تاريخ گزيده؛


(13) HERIBERT BUSSE, "IRAN UNDER THE BU¦YIDS", in The Cambridge History of Iran, vol. 4, Cambridge 1975;
(14) EI2, s.v. "Shams Aldawla". (by K. V. ZETTERSTEEN);
(15) GEOERGE C. MILES,The Numismatic History of Rayy, New York 1938.



/ مريم ارجح /



تاریخ انتشار اینترنتی: 09/11/1387









اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5491
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست