فتح موصلى ، ابونصر، محدّث و صوفى قرن دوم و سوم. نام او را فتحبن سعيد و فتحبن على نيز ضبط كردهاند (انصارى، ص 82؛ جامى، ص 44). از تاريخ تولد و زندگى او اطلاع چندانى در دست نيست. به گزارش تذكرهها (خطيب بغدادى، ج 14، ص 361؛ ابنجوزى، 1412، ج 11، ص 61؛ ذهبى، 1414، ج 15، ص 338)، وى براى ديدار با بشر حافى* به بغداد رفت و از عيسيبن يونس حديث شنيد.
در موصل، غير از فتح موصلى مذكور، صوفى ديگرى (فتحبن محمدبن وِشاح ازدى موصلى، كنيهاش ابومحمد، متوفى 170) نيز به اين نام شهرت داشته، كه از او به فتح كبير و از فتحبن سعيد به فتح صغير ياد شده است (ذهبى، همان، ج 10، ص 391، ج 15، ص 339؛ ديوهچى، ص 206). بيشتر حكاياتى كه در منابع آمده دربارۀ فتحبن سعيد است (ابنجوزى، 1412، ج 8، ص 334؛ اربلى، ص 113). در تذكرهها بين اين دو خلط شده و احوال و حكايتهاى يكى به ديگرى نسبت داده شده است (ابنجوزى، 1399، ج 4، ص 183).
به تصريح فتح موصلى، او با سى تن از مشايخ، كه همگى از ابدال بودهاند، ملاقات داشته است (قشيرى، ص 362؛ ابنجوزى، 1403، ص 310). وى اهل خوف و گريه بوده است و او را امام متوكلان خواندهاند (انصارى، همانجا؛ عطار، ص 342). كرامتى (راه رفتن روى آب) نيز دربارۀ او گزارش شده است (طعمى، ج 1، ص 321). همچنين او از عرفايى بوده كه از معاشرت با نوجوانان پرهيز داشته است (رجوع کنید به ابنجوزى، همانجا).
ابوحفص، خواهرزادۀ بشرحافى، از موصلى روايت كرده و ابوعبداللّه حُصرى از شاگردان موصلى بوده است (انصارى، ص 299؛ ذهبى، 1402، ج 10، ص 484؛ ابن ملقن، ص 278).
فتحبن سعيد اسناد حركت و سكون، نطق و سكوت، و خوف و رجا را به خدا نشانۀ عارف صادق معرفى ميكند (عبادى مروزى، ص 123). وى در عيد قربان سال 220، در حالتى منقلب، درگذشت (خطيب بغدادى، همانجا؛ انصارى، ص 82؛ قس ابنجوزى، 1399، ج 4، ص 188، كه وفات او را پس از عيد قربان دانسته است؛ نيز قس طعمى، همانجا، كه سال وفات او را، به اشتباه، 320 گزارش كرده است). به گزارش ديوهچى (همانجا) او را در گورستانى در موصل به خاك سپردند. از فتحبن سعيد بهجز سخنان و حكايتهاى پراكنده، اثرى به جاى نمانده است (رجوع کنید به ابونعيم اصفهانى، ج 8، ص 292ـ293؛ ابنجوزى، 1399، ج 4، ص 183ـ189).
منابع : (1) ابوالفرج ابنجوزى، تلبيس ابليس، بيروت 1403/1981م؛ (2) همو، صفةالصفته، بيروت 1399/1979؛ (3) همو، المنتظم، تحقيق محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بيروت 1412/1992؛ (4) ابونعيم اصفهانى، حليةالاولياء و طبقات الأصفياء، بيروت 1387/1967م؛ (5) عبدالرحمن اربلى، خلاصة الذهب المسبوك مختصر من سيرالملوك، تصحيح مكيالسيد جاسم، بغداد، بيتا؛ (6) خواجه عبداللّه انصارى، طبقاتالصوفيه، به اهتمام سرور مولايى، تهران 1362؛ (7) عبدالرحمن جامى، تصحات الانس، به اهتمام محمود عابدى، تهران 1386؛ (8) خطيب بغدادى؛ (9) سعيد ديوهچى، تاريخ موصل، 1402؛ (10) ذهبى؛ (11) همو، تاريخ الاسلام، تحقيق عمر عبدالسلام تدمرى، 1414؛ (12) محيالدين طعمى، طبقاتالكبرى، بيروت 1414/1994م؛ (13) منصوربن اردشيرى عبادى مروزى، مناقبالصوفيه، به اهتمام محمدتقى دانشپژوه و ايرج افشار، تهران، بيتا.؛ (14) فريدالدين عطار نيشابورى، تذكرةالاولياء، به اهتمام محمد استعلامى، تهران 1346؛ (15) ابوالقاسم قشيرى، الرسالةالقشيريه، تحقيق معروف زريو و على عبدالحميد بلطه جى، دمشق 1408/1988م؛ (16) سعيد ديوهچى، تاريخ موصل (عراق) 1402؛ (17) سراجالدين ابنملقن، طبقات الاولياء، چاپ نورالدين شريبه، بيروت 1406/1986م.