چِشْتی ، قطبالدین مودودبن یوسف، از مشایخ سلسله چشتیه *. وی در 430 در چشت بهدنیا آمد. پدرش خواجه یوسف چشتی (متوفی 459)، ملقب به ناصرالدین، بود (داراشكوه بابری، ص 90؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 246، 248). گفتهاند كه یوسف چشتی با خواجه عبداللّه انصاری (متوفی 481) ملاقات داشته و مورد علاقه و احترام وی بوده (رجوع کنید به جامی، همانجا؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 248) و ابوبكر شبلی (متوفی 334) نیز در مجلس سماع یوسف چشتی حاضر میشده است (چشتی عثمانی، ص 75؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 247)، اما این موضوع از لحاظ زمانی تا اندازهای بعید به نظر میرسد.
پس از یوسف چشتی، فرزند بزرگش، مودود، در 24 یا 26 سالگی بر سجاده قطبیت نشست (جامی، همانجا؛ چشتی عثمانی، ص 78). برخی از نزدیكان مودود، به سبب جوانی او، وی را شایسته جانشینی پدر ندانستند، بلكه عموی وی (خواجه علی چشتی) را، كه در دهلی نزد سلطان غیاثالدین بَلبن *بود، وارث سجاده دانستند، اما خواجهعلی در نامهای این مقام را به مودود سپرد (میرخورد، ص 221ـ222).
از جمله سوانح زندگی مودود، ملاقات او با شیخ احمدِجام *ملقب به ژندهپیل بود. چگونگی مواجهه این دو، با تفاوتهایی، نقل شده است (رجوع کنید به جامی، ص 331ـ334؛ غزنوی، ص 70ـ74؛ چشتی عثمانی، ص 82 ـ84؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 248ـ249). قطبالدین مودود در رجب 527 وفات یافت و در چشت دفن شد (همانجا).
وی مریدان بسیاری داشت كه معروفترین آنان عبارتاند از: 1) فرزند و جانشین وی، احمد چشتی، كه پس از تشرف به حج مدتی در مدینه اقامت كرد. هنگام بازگشت، در بغداد به خانقاه شیخ شهابالدین سهروردی، صاحب عوارفالمعارف، رفت و مورد تكریم وی و همچنین خلیفه بغداد قرار گرفت (جامی، ص 334ـ 335؛ معصومعلیشاه، ج 2، ص 135). خواجهاحمد در 577 در چشت وفات یافت (جامی، ص 335).
2) حاجیشریف زَنْدَنی (متوفی 612)، ملقب به نیرالدین. نقل است كه او چهل سال در عزلت و در خرابه زیست و با برگ و میوه درختان سد جوع كرد. وی نزد سلطان سنجر محترم بود (میرخورد، ص 53 ـ54؛ چشتی عثمانی، ص90ـ93). خلافت چشتیه بعد از او به خواجه عثمان هارونی (متوفی 618) رسید (میرخورد، ص 54).
3) شاهمحمود سنجان (متوفی 597)، ملقب به ركنالدین، كه لقب شاه را از قطبالدین مودود گرفت. مزار او در قریه بایج، از توابع تربت حیدریه، است (معصومعلیشاه، ج 2، ص 134؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 252). وی شعر هم میسروده كه بیشتر آنها رباعی بوده است (معصومعلیشاه، همانجا).
از دیگر مریدان قطبالدین چشتی این اشخاص بودند: پیر كبار چشتی اهل پیشاور (عالم فقری، ص 119)؛ ابونصر شكیبان زاهد، از مشایخ سیستان؛ شیخ حسن تبتی؛ خواجه سبزپوش آذربایجانی و عثمان رومی، كه خرقه بایزیدِ بسطامی *به وی رسیده و ازاینرو پیر هر دو سلسله بوده است (غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 250).
به قطبالدین چشتی دو اثر، یكی خلاصه الشریعه و دیگری منهاجالعارفین، نسبت داده و گفتهاند كه كتاب اخیر را در پانزده سالگی در باره سیرت خواجگان چشتی نوشته است (رجوع کنید به چشتی عثمانی، ص 78؛ غلام سرور لاهوری، ج 1، ص 248). از این دو كتاب نسخهای بهدست نیامده، فقط یك نسخه خطی به نام منهاجالعارفین، از مؤلفی ناشناس، موجود است (رجوع کنید به نوشاهی، ج 1، ص 151).