responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5388

 

چایلاق‌ توفیق‌ ، پیشاهنگ‌ گردآوری‌ فرهنگ‌ مردم‌، زندگینامه‌نویس‌، طنزپرداز، روزنامه‌نگار و مورخ‌ ترك‌. وی‌ در رمضان‌ 1259 در استانبول‌ به‌دنیا آمد. نامش‌ محمد بود و از 1294، به‌ مناسبت‌ منتشر كردن‌ روزنامه فكاهی‌ چایلاق، به‌ چایلاق‌ (قوش‌) شهرت‌ یافت‌. او فرزند خانواده‌ای‌ میانه‌حال‌ بود. پدرش‌، مصطفی‌آقا، كه‌ دوران‌ جوانی‌ خود را در كانون‌ ینی‌چری‌ گذرانده‌ بود، پس‌ از انحلال‌ آن‌ تشكیلات‌ در 1242، مدتی‌ به‌ عنوان‌ «چوخادار» (خدمتگزار) درگاهِ بعضی‌ از وزرای‌ بلندمرتبه‌، و سپس‌ تحصیلدار گمرك‌ خدمت‌ كرد. حرفه‌های‌ پدرش‌، كه‌ از قرار معلوم‌ سرانجام‌ سلمانیگری‌ (اینال‌، ج‌10، ص‌ 1819) و به‌ روایتی‌ قهوه‌خانه‌داری‌ (گوردلوسكی‌، ص‌ 97) بود، در پرورش‌ وی‌ بی‌تأثیر نبود. مادرش‌ سواد خواندن‌ و نوشتن‌ داشت‌. محمد توفیق‌ در باره فرهنگ‌ مردم‌ و عادات‌ و رسوم‌ قدیمی‌، كه‌ هسته آثار بعدی‌اش‌ را تشكیل‌ می‌دهد، از پدر و مادرش‌ آگاهی‌ بسیاری‌ اخذ كرد. محل‌ كار پدرش‌ در آشنایی‌ وی‌ با ارزشهای‌ زندگی‌ بومی‌ حكم‌ آموزشگاهی‌ را داشت‌. تنها تحصیل‌ رسمی‌ او، كه‌ در 1269 شروع‌ شد و چهار سال‌ ادامه‌ یافت‌، در رشدیه (مدرسه متوسطه) بایزید صورت‌ گرفت‌. وی‌ پس‌ از آن‌ مدتی‌ به‌ كار در ادارات‌ دولتی‌ پرداخت‌ و با وجود تحصیلات‌ اندك‌، به‌ تربیت‌ خود همت‌ گماشت‌. در این‌ میان‌ نزد خیالی‌ *خمسه نظامی‌ خواند (چایلاق‌ توفیق‌، 1290ـ1293، ص‌ 195). نام‌ محمد توفیق‌ حتی‌ در 1280 به‌ عنوان‌ شاعر و نویسنده مقالات‌ تاریخی‌، به‌ تذكره جدید فطین‌ داوود راه‌ یافت‌. وی‌ با چاپ‌ سروده‌هایش‌ در روزنامه مخبر، در آغاز 1284 نخستین‌ گامها را در راه‌ زندگی‌ مطبوعاتی‌ خود برداشت‌. او كه‌ به‌ وساطت‌ علی‌ سُعاوی‌، سردبیری‌ این‌ روزنامه‌ را پذیرفته‌ بود، در كارهای‌ گوناگون‌ روزنامه‌، از جمله‌ در تصحیح‌، به‌ وی‌ كمك‌ می‌كرد (سعاوی‌، ص‌ 908ـ909؛ چایلاق‌ توفیق‌، 1294، ص‌30). با تبعید علی‌ سعاوی‌ در ذیقعده 1283 به‌ قَسطَمونی‌، بیشتر كارهای‌ روزنامه‌ را او به‌ عهده‌ گرفت‌ و با توقیف‌ مجدد روزنامه‌ (4 صفر 1284)، به‌ نویسندگی‌ در روزنامه استانبول‌ ادامه‌ داد. توفیق‌ در این‌ هنگام‌ نخستین‌ كتاب‌ خود، لطائف‌ انشاء، را انتشار داد. آنگاه‌ به‌ پیشنهاد عزت‌پاشا، والی‌ بورسه‌، كه‌ متوجه‌ تواناییهای‌ وی‌ شده‌ بود،عهده‌دار نشر روزنامه رسمی‌ ولایت‌ به‌ نام ‌خداوندگار شد، سپس‌ به‌ استانبول‌ بازگشت‌ و شخصاً روزنامه‌ای‌ سیاسی‌ به‌ نام‌ عصر را منتشر كرد كه‌ به‌ علت‌ مأموریت‌ وی‌ در دیوان‌ استیناف‌، انتشار آن‌ فقط‌ سه‌ ماه‌ ادامه‌ یافت‌. پس‌ از آن‌، وی‌ با انتشار دادن‌ ضمیمه طنزآمیز روزنامه ترقی‌ به‌ نام‌ ترقی‌ ـ اِیلَنْجه‌(ترقی‌ ـ تفریح‌)، فعالیت‌ مطبوعاتی‌ خود را ادامه‌ داد.

در اوایل‌ 1288/ 1871، به‌ همراه‌ عاكف‌پاشا، كه‌ به‌ حكومت‌ بوسنه‌ (بوسنی‌) منصوب‌ شده‌ بود، به‌ آنجا رفت‌ و مدیر تحریرات‌ (مكاتبات‌ رسمی‌) سنجقِ سرای‌ (سارایوو) شد و زبان‌ بوسنیایی‌ (صربو ـ كروات‌) را نیز فرا گرفت‌.

پس‌ از یك‌ سال‌ و اندی‌ به‌ استانبول‌ رفت‌ و به‌ مدیریت‌ تنظیمات‌ شهرداری‌ بر گزیده‌ شد. محمد توفیق‌ از سوی‌ دیگر اداره روزنامه لطایف‌ آثار را، كه‌ از زمان‌ خدمت‌ او در بوسنی‌ آغاز به‌ انتشار كرده‌ بود، به‌عهده‌ گرفت‌ و بار دیگر به‌ روزنامه‌نگاری‌ پرداخت‌. از این‌ تاریخ‌ به‌بعد، لطایف‌ آثار، به‌ عنوان‌ ادامه ترقی‌ انتشار یافت‌. پس‌ از انتشار ده‌شماره‌ از آن‌، محمد توفیق‌ بار دیگر از روزنامه‌نگاری‌ كناره‌ گرفت‌ و اوقات‌ فراغت‌ خود را وقف‌ آثاری‌ كرد كه‌ از مدتها قبل‌ طرح‌ نوشتنشان‌ را ریخته‌ بود. دوره لطائف‌ حكایات‌ و غرائب‌ روایات‌ ، كه‌ حاصل‌ كار وی‌ در زمینه گردآوری‌ لطیفه‌ها بود، قافله شعرا و روزنامه فكاهی‌ گَوَزه‌ (پرحرف‌) محصول‌ این‌ دوره زندگی‌ او بود.

محمد توفیق‌ در 5 محرّم‌ 1293 روزنامه فكاهی‌ چایلاق‌ را بنیان‌ گذاشت‌. بلافاصله‌ پس‌ از توقف‌ انتشار چایلاق (12 جمادی‌الا´خره 1294) به‌علت‌ سختگیری‌ حكومت‌ نسبت‌ به‌ روزنامه‌های‌ فكاهی‌ در جریان‌ جنگ‌ ترك‌ ـ روس‌ (1294ـ 1295/ 1877ـ 1878)، به‌ انتشار روزنامه سیاسی‌ عثمانلی‌ پرداخت‌ (30 رجب‌ 1294ـ 9 محرّم‌ 1295) و با روزنامه وقت‌ و روزنامه ترجمان‌ حقیقت‌ نیز همكاری‌ كرد. آنگاه‌ به‌ انتشار مجله كوتاه‌ عمر شمروخ‌ ادب‌ (خوشه ادب‌) و در ادامه آن‌ مجموعه آثار ادبیه‌ دست‌ زد و حیات‌ ادبی‌ خود را از 1301 به‌ بعد منحصراً در روزنامه طریق‌ ادامه‌ داد. لطیفه‌ها و نوشته‌های‌ محمد توفیق‌ در اینجا، كه‌ مایه شهرت‌ او با نام‌ «لطائف‌نویس‌ طریق‌» شد، به‌ویژه‌ در شماره‌های‌ رمضان‌ توجه‌ و علاقه وسیعی‌ را بر می‌انگیخت‌(برای‌ بعضی‌ از این‌ نوشته‌ها با امضای‌ محمد توفیق‌ رجوع کنید به « رمضان‌ مخابرمزدن‌ ورقه‌» ( نوشته‌ای‌ از مخبر رمضان‌ ما )، طریق‌، ش‌ 792، 5 رمضان‌ 1303، ش‌ 812، 25 رمضان‌ 1303؛ محمد توفیق‌ دهلوی‌، «عُكاظ‌ رمضان‌»، طریق‌، ش‌ 1136، 1 رمضان‌ 1304، ش‌ 1163، 29 رمضان‌ 1304).

سالهای‌ پس‌ از 1298 از نظر آفرینش‌ ادبی‌ پربارترین‌ دوره زندگی‌ او بود. وی‌ افزون‌ بر گردآوری‌ لطایف‌،كه‌ در رأس‌ علایقش‌ قرار داشت‌ و بخش‌ عمده آنها را به‌ صورت ‌مجموعه‌های‌ پیاپی‌ در همین‌ دوره‌ منتشر كرد، استانبولده‌ بر سنه(یك‌ سال‌ در استانبول‌) را نیز در زمینه تاریخ‌ ادبیات‌ و فرهنگ‌ ترك‌ فراهم‌ آورد (رجوع کنید به ادامه مقاله‌). در سالهای‌ پایانی‌ زندگی‌،استادی‌ كتابت‌ و انشای‌ «مكتب‌ اعدادیه ملكیه‌» (مدرسه متوسطه كشوری‌) و سرمنشیگری‌ «مكتب‌ ملكیه طبیه‌» (مدرسه پزشكی‌ كشوری‌) را عهده‌دار بود. او در 1311 درگذشت‌.

محمد توفیق‌ كه‌ از نظر سن‌ هم‌ نسل‌ نامق‌ كمال‌ *و محموداكرم‌ رجائی‌زاده‌*بود، راهی‌ بسیار متفاوت‌ با راه‌ ادبای‌ دوره نوگرایی‌ در پیش‌ گرفت‌ و در این‌ میان‌ نه‌ به‌ پیروان‌ ادب‌ غرب‌ نزدیكی‌ نشان‌ داد و نه‌ پیرو ادبیات‌ قدیم‌ شد. آنچه‌ او را از اهل‌ ادب‌ آن‌ دوره‌ متمایز می‌كرد، اساس‌ قرار دادن‌ زندگی‌ روزمره محلی‌ و تلاش‌ برای‌ تثبیت‌ ارزشهای‌ وابسته‌ به‌ رسوم‌ و سنن‌ موجود بود. علاقه‌ و دقت‌ به‌ جنبه‌های‌ فرهنگ‌ مردم‌ (فولكلور)، عمده‌ترین‌ خصوصیت‌ آثار اوست‌. اندیشه ثبت‌ سنن‌ و رسوم‌ زندگی‌ روزمره‌، به‌منظور حفظ‌ آنها از فراموشی‌ و نابودی‌ و انتقالشان‌ به‌ نسلهای‌ بعدی‌، كه‌ بر آثار او غلبه‌ داشت‌، در استانبولده‌ برسنه و در رمان‌ ایكی‌ گلین‌ اوداسی‌ (دو حجله‌) بیشترین‌ بروز را داشته‌ است‌. هنگامی‌ كه‌ بیشتر فعالان‌ میدان‌ ادبیات‌ و در رأس‌ آنان‌ نامق‌ كمال‌، از قلمرو فرهنگ‌ توده‌ دوری‌ می‌گزیدند، و حتی‌ با تحقیر به‌ آن‌ می‌نگریستند، محمد توفیق‌ با جرئت‌ به‌ آن‌ روی‌ آورد.

او وظیفه اصلی‌ زندگینامه‌نویس‌ را ارزیابی‌ و نشان‌ دادن‌ شخصیت‌ كسانی‌ می‌دانست‌ كه‌ شرح احوالشان‌ نوشته‌ می‌شود (چایلاق‌ توفیق‌، 1298 الف‌، ص‌ 34ـ 35). بر این‌ اساس‌، او ضمن‌ اقدام‌ به‌ پدید آوردن‌ كلیاتی‌ به‌نام‌ مشاهیر عثمانیه‌(رجوع کنید به ادامه مقاله‌)،به‌ آزمایشهای‌ قلمی‌ در زمینه تهیه شرح‌حال‌ شخصیتهای‌ مشهور تاریخ‌ ترك‌ نیز پرداخت‌ (رجوع کنید به همو، 1298 ج‌ ، ص‌ 35ـ46؛ همو، 1298 ب‌ ، ص‌ 77ـ83).

محمد توفیق‌، كه‌ به‌ سبب‌ طبع‌ مزاح‌پسندش‌، در زمینه لطائف‌ و فكاهیات‌ بسیار قلم‌ زده‌ بود، گفته‌ است‌ ملل‌ متمدن‌ برای‌ جلوگیری‌ از نابودی‌ لطیفه‌های‌ زنده‌ در حافظه‌ها، به‌طور جدّی‌ به‌ گردآوری‌ و ثبت‌ آنها همت‌ گماشته‌اند، و خود او نیز در تلاش‌ نجات‌ لطیفه‌ها از آفت‌ فراموشی‌ است‌ (1299، مقدمه‌، ص‌ 2ـ 4).

وی‌ در سراسر دوره درگیریهای‌ صربستان‌ و در اوایل‌ جنگ‌ 1293/1876[عثمانی‌ ـ روس‌] ، با هجوها و طنزهای‌ تصویری‌اش‌ (كاریكاتورهایش‌) ترجمان‌ احساسات‌ ملت‌ ترك‌ شده‌ بود. طرح‌ و افشای‌ شیفتگی‌ به‌ غرب‌ و روی‌گردانی‌ از اخلاق‌ و سنن‌ ملی‌ و به‌ نمایش‌ گذاشتن‌ ویژگیهای‌ فرنگی‌مآبها، در آثار فكاهی‌ چایلاق‌ توفیق‌ از همان‌ آغاز نویسندگی‌اش‌ جالب‌توجه‌ است‌. در باره فكاهی‌نویسی‌ چایلاق‌ توفیق‌، نه‌ به‌ حد كفایت‌ اما تا حدودی‌، بحث‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به قوتای‌، ص‌ 64ـ67؛ چاپان‌اوغلو، ص‌20ـ22؛ اوگان، ص‌ 48ـ49).

احمد راسم‌ *، كه‌ توفیق‌ را از نزدیك‌ می‌شناخته‌، وی‌ را نویسنده‌ای‌ متواضع‌ و بی‌ادعا معرفی‌ نموده‌ است‌.

هرچند موقعیت‌ واقعی‌ محمد توفیق‌، به‌ علت‌ نداشتن‌ ادعای‌ رعایت‌ موازین‌ هنری‌ در نوشته‌های‌ خود و حضور نیافتن‌ در گروههای‌ ادبی‌، در تاریخ‌ ادبیات‌ ترك‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌، مؤلفان‌ خارجی‌ به‌ اهمیت‌ او، به‌ عنوان‌ نویسنده‌ای‌ كه‌ معرفی‌ حیات‌ بومی‌ را در كانون‌ فعالیت‌ نویسندگی‌ خود قرار داده‌ و فرهنگ‌ مردم‌ و سنن‌ ملی‌ را به‌ شایستگی‌ در آثار خود منعكس‌ كرده‌، به‌ خوبی‌ پی‌ برده‌اند.

آثار. 1) لطائف‌ انشاء (استانبول‌ 1284ـ 1285، 3 ج‌). این‌ مجموعه‌ ادامه مجموعه‌ای‌ است‌ به‌ همین‌ نام‌ كه‌ مصطفی‌ رفیق‌، دوست‌ نامق‌ كمال‌، شروع‌ به‌ انتشار آن‌ كرده‌ بود (استانبول‌ 1281ـ1282، 2 ج‌).

2) نظام‌العالم‌ لجناب‌ آق‌ حصاری‌(استانبول‌ 1287). محمد توفیق‌ اثر حسن‌ كافی‌ آق‌حصاری‌، از مؤلفان‌ عثمانی‌، را كه‌ در باره اداره امور دولت‌ بود، با این‌ عنوان‌ و توضیحات‌ و تعلیقاتی‌ برای‌ چاپ‌ و انتشار آماده‌ ساخت‌.

3) قافله شعرا(استانبول‌ 1290ـ1293)، مشتمل‌ بر شرح‌حال‌ شعرای‌ معروف‌ قدیم‌ و جدید ترك‌ با نمونه‌های‌ سروده‌های‌ آنان‌ (كه‌ از مدخل‌ «درویش‌» فراتر نرفته‌ است‌). چون‌ منبع‌ اصلی‌ احوال‌ و آثار شاعران‌ معاصرِ مؤلف‌، خود آنان‌ بوده‌اند، تراجم‌ احوال‌ آنان‌ در بر دارنده اطلاعاتی‌ منحصر به‌فرد و دست‌ اول‌ است‌ (برای‌ فهرست‌ 287 شاعر معرفی‌ شده‌ در قافله شعرا رجوع کنید به لوند، ج‌ 1، ص‌ 345ـ347).

4) استانبولده‌ بِر سنه‌(استانبول‌ 1299ـ1300). این‌ اثر، كه‌ ماندگارترین‌ كار اوست‌، زندگی‌ در استانبول‌ را در فصول‌ سال‌ وصف‌ كرده‌ و هر ماه‌ را با موضوعی‌ پیوند داده‌ است‌. این‌ اثر، موضوع‌ تحقیقات‌ تئودور منتسل، خاورشناس‌ آلمانی‌، شد (برای‌ ترجمه آلمانی‌ آن‌ رجوع کنید به < كتابخانه تركی‌ >، ش‌ 2ـ4، 6، 10، برلین‌ 1905ـ1909).

5) ایكی‌ گلین‌ اوداسی‌ (استانبول‌ 1301ـ1302). رمانی‌ است‌ متشكل‌ از حكایت‌ چند حادثه تودرتو، كه‌ در آن‌ به‌ مسئله تربیت‌ زنان‌ پرداخته‌ شده‌ و در ضمن‌ در بر دارنده عادات‌ و آداب‌ مختلف‌ و عناصر فراوانی‌ از فرهنگ‌ مردم‌ است‌.

از دیگر آثار چایلاق‌، بوآدم‌ است‌. در این‌ كتاب‌، كه‌ یكی‌ از آثار محبوب‌ و پرخواننده محمد توفیق‌ است‌، 226 لطیفه فكاهی‌ كه‌ همه‌ با عبارت‌ «بوآدم‌» (این‌ شخص‌) شروع‌ می‌شوند، جمع‌آوری‌ شده‌ است‌. ترجمه آلمانی‌ 197 لطیفه همین‌ مجموعه‌، یك‌ سال‌ بعد به‌ چاپ‌ دوم‌ رسید (1302/1884). منتسل‌ نیز آن‌ را به‌ آلمانی‌ ترجمه‌ و منتشر كرده‌ است‌. كوشش‌ دیمیتریف‌ ، در انتشارات‌ مؤسسه زبانهای‌ شرقی‌ در لنینگراد نیز منتشر گردیده‌ است‌ .

از جمله‌ آثار تاریخی‌ محمد توفیق‌ این‌ كتابهاست‌: مشاهیر عثمانیه‌: ترجمه احوال‌ بارباروسِ* مشهور(استانبول‌ 1293). این‌ اثر، ضمن‌ به‌ دست‌ دادن‌ تاریخچه دریانوردی‌ عثمانی‌ تا دوره سلطنت‌ سلطان‌سلیمان‌ قانونی‌، گزارش‌ زندگی‌ بارباروس‌ خیرالدین‌ پاشا و جنگهای‌ دریایی‌ زمان‌ اوست‌؛ تاریخ‌ و یا سنه 1171 جنایتلری‌ (تاریخ‌ یا جنایات‌ سال‌ 1171؛ استانبول‌ 1302)، در باره محیط‌ و شرایط‌ پیدایی‌ دولت‌ عثمانی‌، ادوار سلطنت‌ سلاطین‌ عثمانی‌، از عثمان‌ غازی‌ تا چلبی‌ محمد؛ یادگار مجارستان‌ ـ عصر عبدالحمیدخان‌ (استانبول‌ 1294) كه‌ در آن‌ بر نزدیكی‌ و دوستی‌ مجارها و تركها تأكید شده‌ است‌؛ اصول‌ انشاء و كتابت‌(استانبول‌ 1307ـ 1308، 2 ج‌)؛ لوامع‌النور (استانبول‌ 1308)، در باره زندگی‌ و شخصیت‌ حضرت‌ محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌، افراد خاندان‌ آن‌ حضرت‌ و شخصیتهای‌ برجسته آن‌ روزگار، نیز از آثاری‌ است‌ كه‌ محمد توفیق‌ در اواخر عمر منتشر ساخت‌.


منابع‌:
(1) چایلاق‌ توفیق‌، «ترجمه حال‌ ـ بیرافاده‌»، شمروخ‌ ادب، ش‌ 2، ربیع‌الاول‌ 1298 الف؛
(2) همو، «فاضل‌ احمدپاشا»، مجموعه آثار ادبیه، ش‌ 3/1، ربیع‌الا´خر 1298 ب‌؛
(3) همو، قافله شعرا، استانبول‌ 1290ـ1293؛
(4) همو، «مرحوم‌ رشیدپاشانك‌ ترجمه حال‌ سیاسیسی‌»، شمروخ‌ ادب‌، ش‌ 2، ربیع‌الاول‌ 1298 ج‌ ؛
(5) همو، نوادر الظرائف، استانبول‌ 1299؛
(6) همو، یادگار مجارستان‌، استانبول‌ 1294، ص‌ 29ـ32؛
(7) احمد راسم‌، محرّر، شاعر، ادیب‌ ، استانبول‌ 1924، ص‌50ـ51؛
(8) علی‌ سعاوی‌، «ینی‌ عثمانلیلر تاریخی‌»، علوم‌ غزته‌سی‌، ش‌ 15، 1 محرم‌ 1287؛
(9) فطین‌ داوود، تذكره، چاپِ شناسی‌، استانبول‌ [ 1282]، ص‌ 35ـ36؛


(10) Munir Suleyman Çapanoglu, Basn tarihimizde mizah dergileri , Istanbul 1970;
(11) W. Gordlevski, Oçerki po novoy Osmanskoy literatur , Moscow 1912, 96-99;
(12) Ibnulemin Mahmud Kemal Inal, Son asr Turk şairleri , Istanbul 1930-1941;
(13) Cemal Kutay, Nelere gulerlerdi ?, Istanbul 1970;
(14) Agah Sirri Levend, Turk edebiyat tarihi, 1972;
(15) M. Raif Ogan, "Mizah yazarligimiz uzerine", in Hilmi Yucebaş, Hiciv ve mizah edebiyat antolojisi , Istanbul 1976.

(16) برای‌ صورت‌ كامل‌ منابع‌ رجوع کنید به د.ا.د.ترك‌ ، ذیل‌ مادّه‌.

/ عمرفاروق‌ آق‌اون، تلخیص‌ از د. ا. د. ترك‌ /









اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5388
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست