چابُكْسَر ، بخش و شهری در شهرستان رودسر، در استان گیلان.
1) بخش چابكسر، شرقیترین بخش استان، واقع در مشرق شهرستان رودسر. این بخش از شمال به دریاچه خزر، از مشرق و جنوب به بخش مركزی شهرستان رامسر (در استان مازندران) و از جنوبغربی و مغرب به بخش رحیمآباد محدود میشود و مشتمل است بر دو دهستان به نامهای اوشیان (به مركزیت قاسمآباد سفلا) و سیاهكَلْرود (به مركزیت چایجان) و یك شهر به نام چابكسر (مركز بخش). آبادیهای بخش عمدتاً كوهستانی جنگلیاند (مركز آمار ایران، 1376 ش الف ، ص 71).
كوههایی چون كوه نیمهجنگلی توكهسَر (با ارتفاع حدود 980 ، 2 متر) در جنوب آبادی جواهردشت/ جوردشت/ جَواردشت، و كوه جنگلی كَلْجار (با ارتفاع حدود 856 متر) در حدود چهارده كیلومتری جنوب رودسر، هر دو از رشتهكوه البرز مركزی، در این بخش امتداد دارند (جعفری، ج 1، ص 168، 436). رودهای مهم بخش چابكسر عبارتاند از: رود دائمی پُلْرود، به طول حدود 82 كیلومتر، رود فصلی خُشكهرود، به طول حدود 24 كیلومتر؛ رود فصلی كوكورود، به طول حدود هفت كیلومتر؛ رود فصلی اِچارود/ اچیرود، به طول حدود دوازده كیلومتر، كه همه آنها به دریاچه خزر میریزند (همان، ج 2، ص 104، 139ـ141، 209، 408).
این بخش از گیا دارای درختانِ جنگلی مانند مازو، مَمْرَز، آزاد، توسكا، وَن، بلوط، شمشاد، اَفرا، نَمدار و گیاهانی با كاربرد دارویی مانند خطمی، بنفشه، كوهچایی، نعناع و كنگر است. همچنین گیاهانی برای چرای دام دارد، از جمله بِنهواش، ملو و شالدم ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 26، ص 184).
از زیا، پلنگ، گربه وحشی، گراز، خرس، قوچ، میش، شاهین، عقاب، قرقاول و كبك، و در رودهای آنجا انواع ماهیهای استخوانی و غضروفی یافت میشود (همان، ج 26، ص 186). اهالی چابكسر به شالیكاری، چایكاری، دامداری (بیشتر گوسفند و بز)، زنبورداری و پرورش كرم ابریشم اشتغال دارند. اراضی آبادی جواهردشت از ییلاقات چابكسر به شمار میروند (همانجا؛ عسكری خانقاه، ص 49، 92). بخش چابكسر از مناطق اصلی كشت مركّباتِ گیلان محسوب میشود و در آنجا كشت مركّبات بر كشت برنج غالب است (رهنمائی، ص460؛ مهرانی، ص 730؛ معین، ص 277). محصولات عمده آن مركّبات، برنج، چای و ترهبار است كه جز ترهبار، بقیه محصولات صادر میشوند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 184). فندقكاری نیز در آنجا رایج است. در آبادی سَرْولات (در حدود یك كیلومتری جنوبغربی چابكسر) مجتمع صنعتی وجود دارد ( جغرافیای كامل ایران ، ج 2، ص 1034). اهالی چابكسر شیعه دوازده امامیاند و به فارسی با گویش گیلكی سخن میگویند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا).
از لحاظ تقسیمات كشوری، در اسفند 1375 بخش چابكسر (به مركزیت شهر چابكسر)، از تركیب دهستانهای «اوشیان» و «سیاهكلرود»، در شهرستان رودسر تشكیل شد (ایران. قوانین و احكام، ص 1156ـ1157) كه تاكنون به همین صورت باقی است.
از آثار تاریخی این بخش، بقعه آقاشیخ زاهد در آبادی شیخ زاهد محله است (ستوده، ج 2، ص 334). این بقعه را نباید با بقعه شیخ زاهد گیلانی *یكی دانست (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 148؛ لاهیجانی، ص 191؛ موسوی، ص 548). دیگر آثار قدیمی چابكسر عبارتاند از: بقعه آقاسیدحسین در آبادی سورخانی؛ بقعه آقاسید حسن و آمیراحمد و آقاسیدرضی در آبادی چایجان؛ بقعه امیرعسكر؛ گورستانی قدیمی و قلعه سنگ نو (ناوسنگی) در آبادی بُندبُن (بُندبُن قاسمآباد) كه برجی به ارتفاع دوازده متر دارد و قبل از شهریور 1320 پناهگاه جذامیان به شمار میرفت؛ مسجدی در آبادی سیاهكلرود؛ بقعه الثائر فیاللّه *(سید ابیض) قلعههای راشك و سماموس و بقعههای سه برادر و محمدامین و دو گورستان در آبادی جواهردشت؛ گورستانی در آبادی بالا قاسمآباد (ستوده، ج 2، ص330، 334، 336، 338؛ موسوی، ص 551؛ پوراحمد جكتاجی، ص 571، 576).
برخی از آبادیهای بخش چابكسر قدیمیاند، از جمله سیاهْكَلْرود (سیاه كَلَهرود) كه در حدود 23 كیلومتری مشرق رودسر قرار دارد و مدتی مقرّ الثائر فیاللّه بوده است. در قرن نهم، سیاهكلرود، ولایتی در دست سیدظهیرالدین مرعشی بود (رجوع کنید به ص 279، 447). مكنزی (ص40ـ41) در 1275/1858، سیاهكلرود را بلوكی متعلق به شخصی به نام منجم باشی، با 500 ، 1 تومان مالیات، یك حمام و مسجدی با منارهای به شكل فانوس، پانزده آبادی، پانزده هزار رأس گاو و تولیدِ سالانه هفتاد من ابریشم معرفی كرده است.
آبادی میانده، در حدود دو كیلومتری جنوب چابكسر، به نوشته ظهیرالدین مرعشی (1363 ش، ص 315)، قریهای در میانِ كوه بوده كه آثار آبادانیهای الثائر فیاللّه، مدارس و مساجد و خانقاه در آن وجود داشته است.
2) شهر چابكسر ، مركز بخش چابكسر. این شهر، كه حدود پانزده متر پایینتر از سطح دریاست، در فاصله حدود 32 كیلومتری جنوبشرقی شهر رودسر، در مسیر رودسر ـ تنكابن و در كنار دریاچه خزر قرار دارد. كوههای بلك، ایمللی و بیحال، از رشتهكوه البرز مركزی، در جنوبشرقی شهر امتداد دارند. سازمانْرود در مشرق و اَچارود در میانِ شهر جاری است. این شهر، بهسبب مجاورت با دریاچه خزر از شمال و كوهستان البرز از جنوب، دارای آب و هوای معتدل خزری است. بیشترین دمای آن در مرداد به ْ32 و كمترین آن در بهمن به ْ1- میرسد (سازمان هواشناسی كشور، ص 217). میانگین بارش سالانه آن حدود 870 میلیمتر است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 184). در سرشماری 1375 ش، جمعیت آن 642 ، 10 تن بوده است (مركز آمار ایران، 1376 ش ج ، ص هشتادوسه).
در این شهر كارخانههای تولید قرقره، پلاستیك، نخ استرچ، بتون و آسفالت فعال است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا).
چابكسر با راه اصلی به طول حدود 32 كیلومتر با شهر رودسر و با راه اصلی به طول حدود پنج كیلومتر با شهر رامسر پیوند مییابد. تا قبل از 1337 ش، چابكسر نام یكی از آبادیهای دهستان اوشیان، در بخش رودسر شهرستان لاهیجان، از استان اول (گیلان) بود (رجوع کنید به رزمآرا، ج 2، ص 75). در خرداد همان سال، بخشِ رودسر به شهرستان بدل شد و چابكسر به تابعیت آن در آمد. در 1340 ش، چابكسر یكی از شهرهای بخش حومه شهرستان رودسر گردید (ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسی، 1380 ش، ص 71؛ نیز رجوع کنید به ایران. وزارت كشور، ص 19). در تقسیمات كشوری 1366 ش (ایران. وزارت كشور. معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت، ص 103) و 1374 ش (ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسی، 1374 ش، ص 41)، چابكسر یكی از شهرهای بخش مركزی رودسر ضبط شده است.
پیشینه. ظاهراً نام چابكسر از چاب/ چاپ/ چاف/ چاو (در گیلكی به معنای كنار) و سر (به معنای محل و مكان) گرفته شده است و چون شهر در كنار دریا قرار دارد به این نام خوانده شده است (رجوع کنید به فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، همانجا). در گذشته چابكسر حد شرقی رانكوه محسوب میشد (رجوع کنید به رابینو، 1364 ش، ص 402). در برخی مراسلاتِ وزارت امور خارجه با وزیرمختار روسیه در 1339، نام چابكسر آمده است (از جمله رجوع کنید به نهضت جنگل به روایت اسناد وزارت امورخارجه ، ص 237). در 1320 ش در چابكسر نیروگاه برق تأسیس شد و در نیمه اول سده چهاردهم كارخانههای برنجكوبی و مالشِ چای نیز در آنجا فعال بود (رزمآرا، ج 2، ص 75؛ چینیچیان، ص 77).
در حدود 1330 ش، حسینعلی رزمآرا (همانجا)، جمعیت آبادی چابكسر را 590 تن و محصولات آن را برنج و مركّبات و چای ذكر كرده است. در دوره پهلوی (1304ـ1357 ش)، بهویژه در 1331 ش، كشاورزانِ چابكسر در قیامهای دهقانی شركت كردند (رجوع کنید به حاج سیدجوادی، ص 259).
در چند سال گذشته، پیشروی آب دریا به قسمتهای شمالی شهر آسیب رسانده و برای جلوگیری از آن اقداماتی صورت گرفته است (میرابوالقاسمی، ص 337).