جیسینگ ، شاهزاده منجم هندی، ملقب به سوائی، فرزند مهاراجه بیشانسینگ. وی در 1099/ 1688 به دنیا آمد. او به چندین امیر مغول خدمت كرد و در كشمكشهای میانمغولان بر سر جانشینی فعالیت مؤثری داشت و خود یكی از نیرومندترین تیولداران فرمانروایی مغول شد (كی، ص 1؛ شارما، 1995، ص 1ـ4). چنان كه در 1147/1734، محمدشاه مغول وی را حاكم ایالت آگره و پس از آن، حاكم مالوه كرد (كی، همانجا).
دوران حكومت جیسینگ، بهرغم آشوبهای سیاسی، آغازگر عصری زرین در دانش و هنر بود. از او به خصوص آثار معماری و نجومی بهجا مانده است. او شهر جدید جِیپور *را، به عنوان پایتخت خود، بنا كرد و شمار زیادی از دانشمندان، هنرمندان و استادكاران را به آنجا فرا خواند. در حوزه نجوم، برای تهیه تقویم دقیق، رصدهای نجومی منظمی ترتیب داد، منجمانی از پیروان دینهای گوناگون (نخست هندوان و مسلمانان و بعدها یسوعیان) را در دربار خود گرد آورد و طرح عظیمی را برای ترجمه آثار علمی از عربی و فارسی به سنسكریت آغاز كرد (همانجا؛ گرت و چندرهدهار گولری، ص 35ـ66؛ كینگ، ص 82). وی همچنین ابزارهای نجومی عظیمی از سنگ طراحی و با آنها پنج رصدخانه در دهلی، جیپور، بنارس، اُجَین و متهرا برپا كرد (رجوع کنید به ادامه مقاله).
ظاهراً جیسینگ در سنین پایین با ارشاد مربی دینی خود، جگناته سَمْرات ، كه منجم برجستهای هم بود، به مطالعه متنهای نجومی سنسكریت ترغیب شد و خیلی زود دریافت كه بین مواضع مشاهده شده اجرام آسمانی و مواضع محاسبه شده آنها ناهمخوانی وجود دارد و تصمیم گرفت زیج تازهای بر اساس رصدهای خودش فراهم كند. چون در جهان اسلام توجه بیشتری به نجوم رصدی میشد و بنابراین ابزارهای پیچیدهتری ایجاد شده بود، جیسینگ به منجمان مسلمان و رسالههای عربی و فارسی آنان در باره ابزارها روی آورد (شارما، 1995، ص 283ـ286).
وی ابتدا با ابزارهای كوچك از جنس برنج یا چوب، كه در آن ایام موجود بود، رصدهایی كرد، ولی از نتایج راضی نبود و برای رسیدن به دقت بیشتر، دستور داد ابزارهای فلزی خیلی بزرگتری بسازند، ولی نصب و هممحور ساختن آنها با اشكالاتی همراه شد (رجوع کنید به پینگری، 1987، ص 315ـ 316؛ برای شرح ابزارهای بزرگ رجوع کنید به < ینتره پركره سوائی جیسینگ >، ص51ـ58؛ كی، ص 35)؛ بنابراین، جیسینگ ابزارهای برنجی را رها كرد و به طراحی ابزارهای عظیم سنگی پرداخت (كی، همانجا). او برای ساخت ابزارهای عظیم سنگی از رصدخانه سمرقند الهام گرفت (رجوع کنید به زیج محمدشاهی، گ 1 پ)، اما نبوغ جیسینگ در اجرای ماهرانه این طرحها در قالب سنگ و گچ بود. این ابزارها كاملاً كاربردی بودند و، برخلاف دیگر بناهایی كه جیسینگ ساخت، هیچگونه تزیینی نداشتند. به خصوص ابتكار او در ساخت ابزارهای جفتی، به نام جَیپرَكاشَه ـ ینْتْرَه و رامَه ـ ینْتَرَه (در سنسكریت ینتَره به معنای ابزار است؛ جَیپَرَكاشَه یعنی «نورِ جی [سینگ] و رامَه احتمالاً منسوب به مهاراجه رام سینگ، از نیاكان جیسینگ، است)، نبوغآمیز بود. هریك از این ابزارهای جفتی چناناند كه رصدگر میتواند درون آنها گام بردارد و مقادیرِ روی مقیاسها را به دقت بخواند.
اولین رصدخانه سنگی در حدود 1136/1724 در دهلی ساخته شد (كی، ص 46؛ در باره مشخصات این رصدخانه رجوع کنید به همان، ص 41ـ50). رصدخانه جیپور احتمالاً بین سالهای 1139/ 1727 و 1147/1734 بنا شده است. میان سالهای 1147/ 1734 و 1151/1738 نیز رصدخانههایی در اجین، بنارس و متهرا ساخته شد (رصدخانه متهرا اكنون برجا نمانده است). در هر پنج رصدخانه، رصدهای منظم انجام میشد، ولی رصدخانه جیپور، پس از تكمیل در اوایل دهه 1140/1730، مركز اصلی فعالیتهای رصدی شد. در این رصدخانه بیشترین تعداد ابزارها نصب شده است (رجوع کنید به همان، ص 51 ـ 55).
امروزه چهار رصدخانه موجود شامل سیزده ابزار سنگی و چهار ابزار فلزی یا فلزیـ سنگیاند (برای شرح ابزارهای سنگی رجوع کنید به همان، ص35ـ68). در این میان، دو ابزار اصلی جیپركاشه ـ ینتره و سمرات ـ ینتره (سمرات در سنسكریت به معنای «عالی» است) ابزارهای اصلیاند و برای اندازهگیریهای دقیق ساخته شدهاند (شارما، 1987، ص 234ـ 235). جیپركاشه، ابزاری چندكاره است، شامل تصویر دایرههای عظیمه و دایرههای صغیره ذاتالحلق بر سطح مقعر جامی نیمكره رو به بالا. با این ابزار، كه به صورت دو نیمه مكمل یكدیگر ساخته شده است، میتوان اندازهگیریهایی روی سه صفحه افق، استوا و دایره البروج انجام داد. جیسینگ این ابزار را تنها در دهلی و جیپور ساخت (گرت و چندرهدهار گولری، ص 47ـ49؛ كی، ص 37؛ شارما، 1995، ص 67ـ74، 106ـ107، 156ـ161).
باشكوهترین ابزار، ابزار عظیمی به نام سمرات ـ ینتره است كه ارتفاع آن در دهلی 72ر20 متر و در جیپور 35ر27 متر است. این ابزار یك ساعت آفتابی سنگی استوایی است با شاخصی به صورت مثلث قائمالزاویه كه قاعده آن در امتداد نصفالنهار (خط شمال ـ جنوب)، و وتر آن به سمت قطب شمال آسمانی است؛ بنابراین، زاویه بین قاعده و وتر با عرض جغرافیایی محل برابر است. سایه شاخص روی دو ربع مدرّج، كه در دو سوی دیوار شاخص واقعاند، میافتد و بدینترتیب، وقت خورشیدی محلی را نشان میدهد. سمرات ـ ینتره فقط ساعتآفتابی استوایی نیست بلكه برای تعیین میل خورشید هم به كار میرود. برای این منظوروتر را مدرّج كردهاند تا بتوان تانژانتِ زاویه میل را اندازهگیری كرد. در شب هم میل و زاویه ساعتی ستارگان را میتوان اندازه گرفت (گرت و چندرهدهار گولری، ص 39ـ43؛ كی، ص 36ـ 37؛ شارما، 1995، ص 41ـ57، 99ـ103، 133ـ142).
درون قسمتهای نگهدارنده ربعهای سنگی سمرات ـ ینتره، در جیپور و دهلی سُدْس فخری (در سنسكریت: ورتَسَسْتامْشَه ـ ینتره ) كار گذاشتهاند. هنگام ظهر، پرتو خورشید از درون روزنهای در سقف میگذرد و روی كمان شصت درجهای ساخته شده در صفحه نصفالنهار در اتاقی تاریك میافتد و به این ترتیب، ارتفاع نصفالنهاری خورشید را نشان میدهد. گفته شده كه این دقیقترین ابزار در بین ابزارهای موجود بوده است (گرت و چندرهدهار گولری، ص 36ـ37؛ شارما، 1995، ص 58 ـ62، 103ـ106، 151ـ154).
این نوع سُدْس را در اصل ابومحمود خجندی *طراحی كرد و در 384، آن را به قطر بیست متر در ری (نزدیك تهران كنونی) ساخت كه اكنون برجا نماندهاست. در 824، در رصدخانه سمرقند، سدس مشابهی به قطر شصت متر ساخته شد كه فقط بخشی از آن باقی است. این نكته حاكی از پیوند تاریخی بین رصدخانه جیپور و ایران است (رجوع کنید به < ینتره پركره سوائی جیسینگ >، ص71ـ73).
با آنكه جیسینگ ابزارهای سنگی بزرگ را برای رصدهای نجومی ترجیح میداد، ارزش زیادی برای اسطرلاب، كه در هند ینْتْرَه ـ راجه (سلطان ابزارها) خوانده میشد، قائل بود؛ بنابراین، دستور داد رساله فارسی معروف خواجهنصیرالدین طوسی، به نام رساله الاسطرلاب، را به سنسكریت ترجمه كنند و خودش رسالهای به سنسكریت در باره اسطرلاب تدوین كرد (رجوع کنید به روزنفلد و احساناوغلو، ص 401؛ سارما، 1999، ص 149ـ150). او در شناخت اسطرلابها خبره بود و تعدادی از بهترین و مزینترین اسطرلابهای عهد مغول را گرد آورد. یكی از اینها اسطرلاب جامع ابواسحاق زَرقالی *بود كه ضیاءالدین محمد نمونهای از آن را در 1092/1681 در دهلی ساخته بود. جیسینگ پس از آنكه این اسطرلاب بینظیر را به دست آورد، ترتیبی داد كه لوح كوچكی به سنسكریت در باره ساخت و كاربرد این ابزار، بر آن نصب شود (سارما، 1996، ص 729).
شواهد نشان میدهد كه جیسینگ كارگاهی برای تولید اسطرلاب با عددها، نشانهها و نوشتههای سنسكریت تأسیس كرد. برای ترویج كاربرد اسطرلاب بین منجمان هندی، این كارگاه تعداد زیادی اسطرلاب سنسكریت تولید كرد كه فقط یك صفحه مدرّج برای ْ27، یعنی عرض جغرافیایی جیپور، داشت (همو، 1994، ص 522؛ همو، 1999، ص 153ـ154).
به موازات پیشرفت كار ساخت رصدخانهها، علاقه جیسینگ به سنّت نجوم دوره اسلامی افزایش مییافت. همزمان با بنای شهر جیپور و برپا كردن رصدخانه در شهرهای بزرگ شمال هند، وی برنامه بلندپروازانهای را هم برای ترجمه آثار عمده نجوم ریاضی دوره اسلامی به سنسكریت آغاز كرد. در چارچوب این برنامه، جگناته تحریرهای نصیرالدین طوسی از اصول اقلیدس و مجسطی بطلمیوس را، كه به عربی است، ترجمه كرد. نایاناسوكا نیز به كمك محمدعابد، الاكر تئودوسیوس را بر اساس ترجمه عربی قُسطابن لوقا، به سنسكریت ترجمه كرد. باب یازدهم مقاله دوم تذكره نصیرالدین طوسی، همراه با شرح بیرجندی بر آن، را هم ترجمه كرد (پینگری، 1978، ص 316؛ شارما، 1998، ص 67ـ87؛ برای فهرست تفصیلی متون نجومی ترجمه شده رجوع کنید به پینگری، 2000، ص 101ـ106؛ نیز رجوع کنید به كینگ، ص 84ـ85).
در حدود 1139/1727، كه رصدخانه دهلی بنا شده بود و رصدخانههای دیگر در دست طراحی بودند، و به نوشته جیسینگ، هفت سال پس از آغاز رصدهای نجومی، وی اطلاع یافت كه اروپاییان پیشرفت عظیمی در نجوم كردهاند (رجوع کنید به زیج محمدشاهی، گ 2 ر)؛ بنابراین، در 1139/1727 هیئتی را به پرتغال فرستاد. این هیئت در 1144/1731 برگشت و علاوه بر چیزهای دیگر، زیج منجم فرانسوی،فیلیپ دو لاهیر(1050ـ 1130/1640ـ 1718)، با نام <زیج لودویكی>را، كه در 1114/1702 منتشر شده بود، با خود آورد. این زیج با استقبال زیادی روبهرو شد و یك پزشك فرانسوی به نام دوبوا به ترجمه آن گمارده شد (شارما، 1995، ص 295ـ299؛ مرسیه، 1993، ص 157ـ166). همچنان كه جیسینگ ترتیبی داده بود كه متنهای نجومی دوره اسلامی به سنسكریت ترجمه شوند، كوشید تا كِوالاراما را هم به ترجمه آن زیج اروپایی به سنسكریت بگمارد (پینگری، 1999، ص73ـ85؛ همو، 2002، ص 429ـ 430)، ولی خیلی زود متوجه ناهمخوانیهایی بین جدولهای زیج لاهیر و مقادیر رصدشده طول دایره البروجی ماه شد. چون دوبوا و دیگر اروپاییان نتوانستند این ناهمخوانیها را توجیه كنند، جیسینگ مجموعهای از پنج سؤال را به منجم اروپایی دیگری به نام بودیه ، كه در چادِرْناگور بود، عرضه كرد و او را به جیپور فراخواند. بودیه در شوال 1146/ ژانویه 1734 عازم جیپور شد. او در مسیر خود، هنگامی كه خورشید گرفتگی 10 ذیحجه 1146/ 3 مه 1734 را در دهلی رصد میكرد، دریافت كه زمان رصدشده گرفتگی با جدولهای زیج لاهیر مطابقت ندارد. بودیه حدود دو سال در جیپور ماند و در 1149/ 1736 به سر كارش برگشت. از فعالیتهای او در جیپور و به خصوص اینكه چه جوابی به سؤالهای جیسینگ داد، اطلاعی باقی نمانده است. از فعالیتهای نجومی منجم اروپایی دیگری به نام آندریاس استروبل هم، كه از 1153/1740 تا هنگام فوت جیسینگ در 1156/1743 با وی همراه بود، اطلاعی بهجا نمانده است (شارما، 1995، ص 299ـ303).
معلوم نیست چرا جیسینگ، با وجود تماسهای نزدیك با منجمان اروپایی، از پیدایش تلسكوپ (كه آغازگر انقلابی در نجوم رصدی بود) و از نظریه خورشید مركزی كوپرنیك (كه آن هم دگرگونی عظیمی در تصور سنّتی از منظومه شمسی پدید آورد) بیاطلاع ماند.
زیج محمدشاهی به دستور جیسینگ و تحت نظارت وی، به نام محمدشاه مغول به زبان فارسی تألیف و در 1140/1728 به این پادشاه تقدیم شد (استوری، ج 2، بخش 1، ص 94)، البته در نسخه این زیج در كتابخانه موزه بریتانیا (ش 14373 Add. )، جیسینگ مؤلف این اثر معرفی شده است (كی، ص10). تألیف زیج محمدشاهی به زبان فارسی، از تأثیر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در شبهقاره در قرن یازدهم و دوازدهم/ هفدهم و هجدهم حكایت دارد، البته این زیج به اندازه كافی به رصدهایی كه در پنج رصدخانه مذكور، به كمك ابزارهای سنگی كه جیسینگ به همین منظور طراحی كرده بود، انجام میگرفت، متكی نبود. در عوض، بخشهای زیادی از آن برگرفته از زیج الغبیگ و جدولهای نجومی فیلیپ دو لاهیر بود. معلوم شده است كه جدول ستارگان زیج محمدشاهی اساساً همان جدول موجود در زیج الغبیگ است كه جیسینگ با افزودن تقدیم اعتدالین* آن را روزآمد كرده بود. همچنین معلوم شده است كه جدولهای مربوط به خورشید، ماه و سیارات در زیج محمدشاهی عیناً همان جدولهای لاهیر است كه فقط تغییر از نصفالنهار پاریس به نصفالنهار دهلی در آن منظور شده است (مرسیه، 1984، ص 143ـ147؛ وان دالن، ص 41ـ42). از این زیج نسخههای متعددی بهجا مانده است (رجوع کنید به روزنفلد و احساناوغلو، ص400ـ 401؛ برای فهرست نسخههای آن در كتابخانههای ایران رجوع کنید به قاسملو، ص 49ـ52).
دستكم دو نفر از همكاران ایرانی جیسینگ، به نامهای خیراللّهخان مهندس (شیرازی) و میرزاعابد، شناخته شدهاند (رجوع کنید به پینگری، 1987، ص322؛ قاسملو، ص47؛ برای فهرست منجمان همكار جیسینگ رجوع کنید به شارما، 1991، ص24). خیراللّهخان بعداً كتابی به نام شرح زیج محمدشاهی تألیف كرد (رجوع کنید به استوری، همانجا).
تلاش فراوان جیسینگ به هیچ كشف تازهای در نجوم منجر نشد، اما بیگمان بر اثر حمایت او بود كه سنّتهای نجوم ریاضی هندی و اسلامی، شاید برای آخرین بار و پیش از آنكه تحتالشعاع نظریههای تازه نجومی و ابزارهای جدید اروپایی واقع شود، گسترش یافت. جیسینگ در 1156/1743 در جینگر فوت كرد (بدخشی، ج 2، حصه 6، ص 122).
منابع: (1) محمدبن رستم بدخشی، تاریخ محمّدی، ج 2، حصه 6، چاپ امتیاز علی عرشی، علیگره 1960؛ (2) زیج محمدشاهی، [تألیف در ? 1140، مؤلف ناشناخته ]، نسخه خطی كتابخانه مركزی آستان قدس رضوی، ش 12020، نسخه عكسی كتابخانه بنیاد دایرهالمعارف اسلامی؛ (3) فرید قاسملو، «گزارشی از نسخههای خطی زیج محمد شاهی و شرحهای آن، موجود در كتابخانههای ایران»، تاریخ علم و صنعت و ابزار علمی در ایران: از قرن چهارم تا سیزدهم ه ق، گردآوری نصراللّه پورجوادی و ژیوا وسل، تهران: مركز نشر دانشگاهی، 1382 ش؛
(4) Arthur Ffolliott Garrett and Chandradhar Guleri, The Jaipur observatory and its Builder ) Maharaja Sawai Jai Singh), Allahabad 1902; (5) George Rubsy Kaye, The astronomical observatories of Jai Singh, in Islamic mathematics and astronomy , collected and reprinted by Fuat Sezgin, vol. 93, Frankfurt am Main: Institute for the history of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1998; (6) David A. King, "A handlist of the arabic and Persian astronomical manuscripts in the Maharaja Mansingh II library in Jaipur", Journal for the history of Arabic science,4 (1980); (7) Raymond Mercier, "Account by Joseph Dubois of astronomical work under Jai Singh Sawa'i", Indian Journal of history of science , vol.28, no.2 (1993); (8) idem, "The astronomical tables of Rajah Jai Singh Sawa'i", in ibid, vol, 19, no.2(1984); (9) David Pingreee, "An astronomer's progress", Proceeding of the American philosophical society , vol. 143, no. 1 (March 1999); (10) idem, "Indian and Islamic astronomy at Jayasimha's court", in From deferent to equant: a volume of studies in the hisotry of science in the ancient and medieval Near East in honor of E.S. Kennedy , ed. David A. King and George Saliba, New York: The New York Academy of Sciences 1987; (11) idem, "Islamic astronomy in Sanskrit", Journal of the history of Arabic science , 2 (1978); (12) idem, "Philippe de La Hire's planetary theories in Sankrit", in From China to Paris: 2000 years transmission of mathematical ideas , ed. Yvonne Dold-Samplonius etal ., Stuttgart: Franz Steiner Verlag, 2002; (13) idem, "Sanskrit translations of Arabic and Persian astronomical texts at the court of Jayasimha of Jayapura", Suhayl, 1(2000); (14) Boris Abramovich Rozenfeld and Ekmeleddin Ihsanoglu, Mathematicians, astronomers and other scholars of Islamic civilization and their works (7 th -19 th C.), Istanbul 2003; (15) Sreeramula Rajeswara Sarma, "Indian astronomical and time- measuring instruments: a catalogue in preparation", Indian journal of history of science , vol. 29, no. 4 (1994); (16) idem, "The Safiha Zarqaliyya in India", in From Baghdad to Barcelona , ed. Joseph Casulleras and Julio Samso, vol. 2, Barcelona: Instituto Millas Vallicrosa de Historia de la Ciecia Arabe, 1996; (17) idem, "Translation of scientific texts into Sanskrit under Sawai Jai Singh", Sri Venkateswara University Oriental Journal , 41(1998); (18) idem, "Yantraraja: the astrolabe in Sanskrit", Indian journal of hisory of science, 34(1999); (19) Virendra Nath Sharma,"Astronomical efforts of Sawai Jai Singh: a review", in History of oriental astronomy , ed. G. Swarup, A. K. Bag, and K. S. Shukla, Cambridge: Cambridge University Press, 1987; (20) idem, "Muslim astronomers at Jai Singh's court," Journal for the history of Arabic science , vol. 9 (1991); (21) idem, Sawai Jai Singh and his astronomy , New Delhi 1995; (22) Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol. 2, pt.1, London 1972; (23) Benno Van Dalen, "Origin of the mean motion tables of Jai Singh", Indian Journal of history of science , vol. 35, no.1 (March 2000); (24) Yantraprakara of Sawai Jai Singh, in Studies in history of medicine and science , ed. and tr. Sreeramula Rajeswara Sarma, X-XI (1986-1987), Supplement .