جیره ، سهمیه غذایی كه روزانه، ماهانه یا سالانه در دوره صفوی (ح 906ـ 1135) و پس از آن به افراد نظامی یا كاركنان دولتی داده میشد. برخی كلمه جیره را فارسی دانستهاند (رجوع کنید به داعیالاسلام؛ نفیسی؛ شاد، ذیل واژه). این كلمه، كه به نظر میرسد از مادّه عربی اَجری یجری (برقرار ساختن مقرری و وظیفه) گرفته شده، به صورت مصدرِ اجرا و با تركیبهایی همچون اجرا دادن، اجراخور، اجراخوار و اجراكش، وارد متون فارسی شده (رجوع کنید به بیهقی، ص361،404؛ نظامی عروضی، ص41؛ انوری، ج2، ص626؛ خاقانی، ص 232، 269، 326، 384، 542، 769؛ عطار، ج 1، ص 198؛ ابنبیبی، ص 237، 246، 301) و سپس در دوره صفوی و در تداول عامه، به صورت جیره تحریف شده است (دهخدا، ج 1، ص 410، پانویس 1)؛ از اینرو، كلمه جیره ، بهرغم اصل عربی آن، در هیچ یك از لغت نامههای عربی یا در متون عربی و فارسی قبل از دوره صفوی نیامده و اصطلاحات ارزاق (رجوع کنید به ابنسعد، ج 7، ص 398؛ جاحظ، ج 2، ص 142؛ بلاذری، ص 327ـ 328؛ یعقوبی، ج 2، ص 290؛ طبری، ج8، ص406، ج9، ص283؛ طرطوشی، ص313ـ314)، جرایات (ابوالفرج اصفهانی، ج 19، ص90؛ ابناثیر، ج 8، ص 368، 575، ج 9، ص 643، ج10، ص 177؛ ابنكثیر، ج 11، ص197، 354؛ قلقشندی، ج3، ص268، 488، ج 10، ص415ـ 416)، اجرا، تغار*، مُشاهَره (جیره ماهانه)، میاوَمه (جیره روزانه)، مرسوم *، وظیفه *و آش (رشیدالدین فضلاللّه، ص124، 131،140، 216ـ217،220ـ221؛ شمس منشی،ج2، ص 113، 176، 221) بیانگر معنای جیره بوده است. خوارزمی در قرن چهارم، در بیان انواع وظیفه و جیره (ارزاق) در دیوانهای خراسان، از سه نوع جیره (رزق) به نام «حسابُ العِشرینیه»، «حساب الجُند» و «حساب المرتزقه» نام برده است كه در هر سال به ترتیب چهار، سه و دو نوبت به لشكریان داده میشد (ص 43). وی همچنین برخی اصطلاحات راجع به جیره را، كه در این دیوانها رایج بوده، توضیح داده است (همانجا).
كلمه جیره در منابع دوره صفوی و پس از آن به كار رفته است. به گفته میرزاسمیعا (ص 33،51، 63؛ نیز رجوع کنید به نصیری، ص 30، 41، 43، 68)، بسیاری از كاركنان اداری و رؤسای دیوانها علاوه بر مبالغ نقدی، جیره نیز دریافت میكردند. جیره سربازان از املاكی داده میشد كه در اختیار فرماندهان آنان قرار گرفته بود (سانسون، ص 87). كارگران كارخانههای اصفهان، به تناسب شغل خود، روزانه مقداری جیره دریافت میكردند (شاردن، ج 7، ص331ـ332)، این جیرهها طبق اسناد رسمی اعطا میشد و میبایست در دفاتر و «روزنامجات» ثبت میگردید (میرزا سمیعا، ص 33، 35). در فرمانی كه شاه سلیمان در 1122 صادر كرده و بر اساس آن یك ریختهگر اروپایی به استخدام توپخانه در آمده، مقدار جیره روزانه او نیز ذكر شده است ( یكصدوپنجاه سند تاریخی، ص 76؛ بوسه، ص 218). در دوره صفوی جیره عمدتاً شامل مواد غذایی، از قبیل نان و گوشت و برنج و ادویه و كره و فلفل و پیاز و نمك، بود كه به صورت خام یا پخته در اختیار افراد قرار میگرفت (مینورسكی، ص 164، به نقل از دومان). واحد پرداخت جیره، قاب (بشقاب، سینی) بود (میرزا سمیعا، ص 63؛ نصیری، ص 68،70) كه مواد غذایی كافی برای شش تا هفت نفر در آن جا میگرفت (شاردن، ج 7، ص 332) و به هر فرد، به تناسب شغل و مقام وی، ممكن بود از 14 قاب تا دوقاب در روز جیره داده شود (همانجا؛ نیز رجوع کنید به بوسه، ص 137). افراد میتوانستند به جای جیره غذایی، معادل نقدی آن را دریافت كنند (شاردن؛ بوسه، همانجاها).
پرداخت جیره، بهویژه به سربازان، در دورههای بعد نیز ادامه یافت. مؤلف چراغ هدایت خود شاهد پرداخت جیره از طرف نادرشاه (حك: 1148ـ1160) به «مردم و قشون و فوج» بوده است (آرزو، ص 55). در منابع این دوره، از اعتراض و شورش سربازان و قشون به سبب تأخیر در پرداخت جیره، فراوان سخن رفته است. این اعتراضات اغلب موجب واكنش دولت و پرداخت سریع جیره آنان میشد (برای نمونه رجوع کنید به وقایعاتفاقیه، ص 17ـ 18، 150، 161، 163، 481، 509؛ اعتمادالسلطنه، ص 33؛ مقصودلو، ج 1، ص 155). به گفته شیل (ص 43)، در دوره ناصرالدین شاه (1264ـ1313) هرگاه یكی از افراد متشخص عازم سفر بود از دربار فرمانی میگرفت كه بر اساس آن، جیره و احتیاجات خدم و حشم وی (شامل زعفران و چای و ادویه و ریسههای سیر و پیاز) را میبایست روستانشینان، بدون دریافت پول، تأمین میكردند (برای اطلاع بیشتر در باره جیره در دوره قاجار رجوع کنید به مدرسی و همكاران، ص 202ـ203؛ یكصد و پنجاه سند تاریخی، ص230، 234،252، 256).
در اسناد دوره عثمانی واژه عربی جرایه، به معنای صدقه جاریه، بیانگر جیرهای است كه دولت به كارگزاران، روحانیان، سپاهیان، مسكینان، ایتام و بازنشستگان میداد. لفظ جرایه نخستینبار در نیمه دوم قرن دهم در اسناد عثمانی راجع به مصر، به مقدار مشخصی از حبوبات اعطایی دولت، اطلاق شده است. جرایه، كه به دو نوع خاص و عام تقسیم میشد، با حوالهای به افراد اعطا میگردید و در صورت مرگ جرایهبگیر، به وارثان شرعی وی منتقل میشد. جرایهای به نام جرایه حرمین نیز به شریف مكه، قاضی مكه، شیخالحرمین و نایب او، قاضی مدینه و عدهای از كاركنان قضایی این دو شهر اختصاص داشت و به صورت ششماهه یا سالانه برای آنان ارسال میگردید. جرایه به صورت دقیق در دفاتر مالی و اداری عثمانی ثبت میشد. با ضعف دولت عثمانی و سوءاستفاده جیره بگیران، این رسم به تدریج از بین رفت (رجوع کنید به د. ترك، ذیل «جرایه»).
جیره و مشتقات آن در برخی مَثَلهای فارسی به كار رفته است (رجوع کنید به دهخدا، ج 1، ص 410، ج 2، ص 603؛ شاملو، ذیل واژه). امروزه «جیرهخورِ كسی بودن» معنایی منفی دارد و مزدوری را به ذهن متبادر میسازد.
(36) Heribert Busse, Untersuchungen zum islamischen Kanzleiwesen: an Hand turkmenischer und Safawidischer Urkunden , Cairo; (37) 1959 Jean Chardin; (38) Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L.Langles, Paris 1811; (39) T A , s.v. "Ceraye".