responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5271

 

جهانگیرخان‌ قشقایی‌ ، حكیم‌ و فقیه‌ و عارف‌ امامی‌ قرن‌ سیزدهم‌. وی‌ در 1243 در روستای‌ دهاقان‌، از توابع‌ شهرضا در اصفهان‌، به‌دنیا آمد (دیوان‌ بیگی‌، ج‌ 1، ص‌ 387؛ آقابزرگ‌طهرانی‌، قسم‌ 1، ص‌ 345؛ ركن‌زاده‌ آدمیت‌، ج‌ 2، ص‌ 161). پدرش‌، محمدخان‌ قشقایی‌ اصفهانی‌ درّه‌شوری‌، مردی‌ عالم‌ و صاحب‌ كمال‌ و از خانهای‌ دره‌ شور، از ایل‌ قشقایی‌ بود. مادرش‌ نیز از خان‌زادگان‌ سمیرم‌ اصفهان‌ و از ساكنان‌ دهاقان‌ بود و به‌ همین‌سبب‌ مردم‌ اصفهان‌، جهانگیرخان‌ را دهاقانی‌ نامیده‌اند. وی‌ خواندن‌ و نوشتن‌ را در زادگاهش‌ فراگرفت‌ (آقابزرگ‌ طهرانی‌، همانجا). شوق‌ تحصیل‌ در وی‌ موجب‌ شد تا پدرش‌ معلمی‌ برای‌ او بگیرد (دیوان‌ بیگی‌؛ ركن‌زاده‌ آدمیت‌، همانجاها).

جهانگیرخان‌ تا حدود چهل‌ سالگی‌، همانند پدرش‌، به‌ زندگی‌ عشایری‌ و دامداری‌ و كشاورزی‌ مشغول‌ بود. در سواری‌ و تیراندازی‌ مهارتی‌ چشمگیر داشت‌ و به‌ موسیقی‌ علاقه‌مند بود و گاه‌ تار می‌نواخت‌ (عبرت‌ نائینی‌، ج‌ 3، ص‌ 245؛ آقابزرگ‌طهرانی‌، همانجا). حدوداً چهل‌ ساله‌ بود كه‌ روزی‌ برای‌ فروش‌ محصولات‌ و خرید مایحتاج‌ سالانه‌ ایل‌ و تعمیر تار به‌ بازار اصفهان‌ رفت‌ و با مشاهده‌ مدرسه‌ صدر، مجذوب‌ شكوه‌ معنوی‌ مدرسه‌ و علمای‌ آن‌ گشت‌. شخصی‌، كه‌ احتمالاً همای‌ شیرازی‌ (جدّ جلال‌الدین‌ همایی‌) بود، با مشاهده‌ علاقه‌ جهانگیرخان‌ به‌ مدرسه‌ صدر او را به‌ تهذیب‌ نفس‌ و تحصیل‌ علم‌ و معرفت‌ دعوت‌ كرد (عبرت‌ نائینی‌؛ آقابزرگ‌طهرانی‌، همانجاها؛ طرب‌ اصفهانی‌، مقدمه‌ همایی‌، ص‌ 71). جهانگیرخان‌، تحت‌ تأثیر سخنان‌ او، تحصیل‌ علم‌ را بر امور دیگر ترجیح‌ داد و با راهنمایی‌ او حجره‌ای‌ در یكی‌ از مدارس‌ علمیه‌ اصفهان‌ گرفت‌ و تا پایان‌ عمر در آن‌ شهر ماند. وی‌ با اینكه‌ در میانسالی‌ به‌ كسب‌ علم‌ روی‌ آورده‌ بود، با استعداد و شوق‌ و همتی‌ عالی‌ به‌ فراگیری‌ علوم‌ نزد مشایخ‌ آن‌ روز اصفهان‌ پرداخت‌ و چندی‌ نگذشت‌ كه‌ از مدرّسان‌ علوم‌ عقلی‌ و نقلی‌ گردید (بامداد، ج‌ 1، ص‌ 284).

جهانگیرخان‌ حكمت‌ و فلسفه‌ را نزد آقا محمدرضا قمشه‌ای‌ (متوفی‌ 1306)، فقه‌ و اصول‌ و ادبیاتِ عرب‌ را نزد شیخ‌ محمدحسن‌ و محمدباقر نجفی‌ و حاج‌ ملاحسین‌ علی‌ تویسركانی‌، طب‌ را نزد ملاعبدالجواد طبیب‌ معروف‌ اصفهان‌، و ریاضی‌ و هیئت‌ و نجوم‌ را از استادان‌ سرشناس‌ آن‌ زمان‌ فراگرفت‌ (آقابزرگ‌طهرانی‌، همانجا؛ مهدوی‌، ص‌ 246؛ هنرفر، ص‌ 229؛ واعظ‌ جوادی‌، ص‌ 58 ـ59).

وی‌ حدود چهل‌ سال‌ در مدرسه‌ صدر اصفهان‌ به‌ تدریس‌ علوم‌ عقلی‌ پرداخت‌. وی‌ حكمت‌ را آمیخته‌ به‌ عرفان‌ و ممزوج‌ با فلسفه‌ مشاء و اشراق‌ درس‌ می‌داد. آوازه‌ حوزه‌ درس‌ او بزرگان‌ و مشتاقان‌ علم‌ را برای‌ كسب‌ فیض‌ به‌ اصفهان‌ كشاند (آقابزرگ‌طهرانی‌، همانجا؛ ایزدگشسب‌، ص‌ 60؛ طرب‌ اصفهانی‌، مقدمه‌ همایی‌، ص‌ 71).

جهانگیرخان‌ در حوزه‌های‌ علمیه‌ به‌ «خان‌» شهرت‌ یافت‌. روش‌ او این‌ بود كه‌ فلسفه‌ را برای‌ مشتاقان‌ به‌ این‌ شرط‌ تدریس‌ می‌كرد كه‌ در كنار آن‌ فقه‌ و اصول‌ را نیز بیاموزند و در حفظ‌ شعائر دینی‌ بكوشند. بدین‌ ترتیب‌، حكمت‌ را چنان‌ رایج‌ و مطلوب‌ كرد كه‌ درسِ شرح‌ منظومه‌ سبزواری‌ او، به‌ سبب‌ كثرت‌ طلاب‌، در خارج‌ از حجره‌ مدرسه‌ صدر و در شبستان‌ مسجد چارچی‌ تشكیل‌ می‌شد (همان‌ مقدمه‌، ص‌ 70؛ واعظ‌ جوادی‌، ص‌ 60)؛ ازاین‌رو، واعظ‌ جوادی‌ (همانجا) وی‌ را احیاكننده‌ حوزه‌ فلسفی‌ اصفهان‌ دانسته‌ است‌. علاوه‌ بر تبحر و شهرت‌ و حسن‌ تدبیر جهانگیرخان‌، عواملی‌ دیگر چون‌ خان‌زادگی‌ و تعلق‌ او به‌ ایل‌ قشقایی‌ و ارادت‌ و احترام‌ ظل‌السلطان‌ (فرزند ناصرالدین‌شاه‌) به‌او، در ترویج‌ علوم‌ عقلی‌ در مكتب‌ اصفهان‌ تأثیر داشت‌ (همانجا).

جهانگیرخان‌ قشقایی‌ عارفی‌ زاهد و بلند طبع‌ بود و زندگی‌ خود را از حق‌الاجاره‌ سالانه‌ زمینی‌ كه‌ داشت‌ می‌گذراند. وی‌ تا پایان‌ عمر لباس‌ عشایری‌ پوشید و لباس‌ مرسوم‌ عالمان‌ را بر تن‌ نكرد (قمی‌، ج‌ 1، ص‌ 88؛ جابری‌ انصاری‌، ج‌ 3، ص‌ 326؛ مهدوی‌، همانجا؛ صدوقی‌ سها، ص‌ 85). شاگردان‌ فراوانی‌ نزد او درس‌ خواندند كه‌ شماری‌ از آنان‌ خود از فقها و علما و فلاسفه‌ بزرگ‌ شدند، از جمله‌ حاج‌آقارحیم‌ ارباب‌، حاج‌ آقاحسین‌ طباطبایی‌ بروجردی‌ (صدوقی‌سها، ص‌ 87)، شیخ‌محمد حكیم‌ خراسانی‌ (مهدوی‌، ص‌ 475)، سیدمحمد داعی‌الاسلام‌ لاریجانی‌ (مرسلوند، ج‌ 3، ص‌ 172)، ضیاءالدین‌ درّی‌ (كتابی‌، ج‌ 1، ص‌ 398)، میرزامحمدعلی‌ شاه‌ آبادی‌ اصفهانی‌، محمدحسین‌ فاضل‌ تونی‌ (حسن‌زاده‌ آملی‌، ص‌ 360)، سیدجمال‌الدین‌ گلپایگانی‌ (همانجا)، حاج‌ میرزا مهدی‌ دولت‌آبادی‌ (مهدوی‌، ص‌ 531 ـ532)، سیدحسن‌ مدرس‌ (بامداد، ج‌ 1، ص‌ 344)، شیخ‌ حسنعلی‌ اصفهانی‌ نخودكی‌ (شریف‌ رازی‌، ج‌ 7، ص‌ 111)، آقا نجفی‌ قوچانی‌ (صدوقی‌سها، همانجا)، میرزاحسین‌ نائینی‌ (آقابزرگ‌ طهرانی‌، قسم‌ 2، ص‌ 593)، شیخ‌مرتضی‌ طالقانی‌، شیخ‌ جواد آدینهی‌ كه‌ پس‌ از درگذشت‌ استاد تدریس‌ حكمت‌ را در اصفهان‌ به‌عهده‌ داشت‌ (صدوقی‌سها، ص‌ 30، 87، 89).

غزلیاتی‌ از جهانگیرخان‌ قشقایی‌ به‌ جای‌ مانده‌ است‌. پس‌ از وفات‌ وی‌، حكیم‌ خراسانی‌ به‌ جمع‌آوری‌ اشعار او همت‌ گمارد (صدارت‌، ص‌ 240، یادداشت‌ وحید دستگردی‌) ولی‌ این‌ دیوان‌ (رجوع کنید به آقابزرگ‌طهرانی‌، قسم‌ 1، ص‌ 345؛ زركلی‌، ج‌ 2، ص‌ 141) اكنون‌ در دست‌ نیست‌. در برخی‌ منابع‌ شرحی‌ فارسی‌ از نهج‌البلاغه‌ به‌ او نسبت‌ داده‌اند (رجوع کنید به آقا بزرگ‌ طهرانی‌، همانجا؛
بامداد، ج‌ 1، ص‌ 284). به‌ گفته‌ جابری‌ انصاری‌ (همانجا) هنگامی‌ كه‌ وی‌ در مدرسه‌ صدر نزد جهانگیرخان‌ نهج‌البلاغه‌ می‌خواند، جهانگیرخان‌ در حال‌ نوشتن‌ شرحی‌ بر آن‌ كتاب‌ بود. جهانگیرخان‌ در رمضان‌ 1328 درگذشت‌. مدفن‌ وی‌ در تخت‌ فولاد * اصفهان‌ واقع‌ است‌ (آقابزرگ‌طهرانی‌؛
جابری‌ انصاری‌، همانجاها).

عكسی‌ كه‌ در تذكره‌القبور (رجوع کنید به مهدوی‌، ص‌ 246) به‌ جهانگیرخان‌ نسبت‌ داده‌ شده‌، به‌ گفته‌ شاگردان‌ وی‌، عكس‌ یكی‌ از مستوفیان‌ دوره‌ قاجار است‌، اما كشیشی‌ از مبلّغان‌ مسیحی‌ در جلفای‌ اصفهان‌، عكسی‌ از خان‌ گرفته‌ بوده‌ است‌ كه‌ در دسترس‌ نیست‌ (طرب‌ اصفهانی‌، همان‌ مقدمه‌، ص‌ 69 ـ70، پانویس‌).


منابع‌:
(1) محمدمحسن‌ آقابزرگ‌ طهرانی‌، طبقات‌ اعلام‌ الشیعه‌: نقباء البشر فی‌ القرن‌ الرابع‌ عشر، مشهد 1404؛
(2) اسداللّه‌ ایزدگشسب‌، شمس‌التواریخ‌: شرح‌ احوال‌ فقها و حكما و عرفا و شعرا و ادبا، چاپ‌ عبدالباقی‌ ایزدگشسب‌، تهران‌ 1345 ش‌؛
(3) مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ 12 و 13 و 14 هجری‌ ، تهران‌ 1357 ش‌؛
(4) محمد حسن‌ جابری‌ انصاری‌، تاریخ‌ اصفهان‌، چاپ‌ جمشید مظاهری‌ (سروشیار)، اصفهان‌ 1378 ش‌؛
(5) حسن‌ حسن‌زاده‌ آملی‌، در آسمان‌ معرفت‌: تذكره‌ اوحدی از عالمان‌ ربانی‌، قم‌ 1375 ش‌؛
(6) احمد دیوان‌ بیگی‌، حدیقه‌الشعراء، چاپ‌ عبدالحسین‌ نوائی‌، تهران‌ 1364ـ1366 ش‌؛
(7) محمدحسین‌ ركن‌زاده‌ آدمیت‌، دانشمندان‌ و سخن ‌سرایان‌ فارس‌ ، تهران‌ 1337ـ1340 ش‌؛
(8) خیرالدین‌ زركلی‌، الاعلام‌ ، بیروت‌ 1980؛
(9) محمد شریف‌ رازی‌، گنجینه‌ دانشمندان‌ ، تهران‌ 1352ـ1354 ش‌؛
(10) علی‌ صدارت‌، «شیخ‌ محمد حكیم‌ خراسانی‌»، ارمغان‌، سال‌ 20، ش‌ 4ـ 5 (تیر و مرداد 1318)؛
(11) منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ‌ حكماء و عرفاء متأخر برصدرالمتألهین‌، تهران‌ 1359 ش‌؛
(12) ابوالقاسم‌بن‌ رضاقلی‌ طرب‌ اصفهانی‌، دیوان‌ طرب، با مقدمه‌ و حواشی‌ جلال‌الدین‌ همایی‌، تهران‌ 1342 ش‌؛
(13) محمدعلی‌ عبرت نائینی‌، تذكره‌ مدینه‌ الادب‌، چاپ‌ عكسی‌ تهران‌ 1376 ش‌؛
(14) عباس‌ قمی‌، فوائد الرضویه‌: زندگانی‌ علمای‌ مذهب‌ شیعه‌، تهران‌ [? 1327 ش‌]؛
(15) محمدباقر كتابی‌، رجال‌ اصفهان‌ ( در علم‌ و عرفان‌ و ادب‌ و هنر )، اصفهان‌ 1375 ش‌ـ ؛
(16) حسن‌ مرسلوند، زندگینامه‌ رجال‌ و مشاهیر ایران‌ ، ج‌ 3، تهران‌ 1373 ش‌؛
(17) مصلح‌الدین‌ مهدوی‌، تذكره‌القبور، یا، دانشمندان‌ و بزرگان‌ اصفهان‌ ، اصفهان‌ 1348 ش‌؛
(18) اسماعیل‌ واعظ‌ جوادی‌، «جهانگیرخان‌ قشقائی‌»، جاویدان‌ خرد ، سال‌ 1، ش‌ 2 (پاییز 1354)؛
(19) لطف‌اللّه‌ هنرفر، اصفهان‌ ، تهران‌ 1346 ش‌.

/ شمسی‌ سیاح‌ /



تصاویر این مدخل:
مقبره جهانگیرخان قشقایی منبع: Salehin. 17Apr . 2007. {online} A. vailable: http://www.salehin.com. 1 may.2007

اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5271
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست