responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5265

 

جهاندارشاه‌ ، محمدمعزالدین‌، هشتمین‌ پادشاه‌ سلسله‌ بابریان‌ *هند.

جهاندارشاه‌، پسر بزرگ‌ بهادرشاه‌ *، در 1071 به‌ دنیا آمد. منابع‌ از شرح‌ حال‌ او تا زمان‌ درگذشت‌ پدرش‌ (1124) اطلاعی‌ نداده‌اند، جز آنكه‌ وی‌ حاكم‌ مُلتان‌ بود. در هنگام‌ مرگ‌ بهادر شاه‌، اختلاف‌ چهار پسرش‌، بر سر جانشینی‌، به‌ جنگ‌ میان‌ آنان‌ انجامید. عظیم‌الشأن‌، دومین‌ و بالیاقت‌ترین‌ پسر بهادرشاه‌، كه‌ از طرف‌ پدر به‌ جانشینی‌ برگزیده‌ شده‌ بود، برای‌ به‌ دست‌ گرفتن‌ قدرت‌، از بنگال‌، مركز حكومتش‌، به‌ آگره‌ رفت‌. جهاندارشاه‌، كه‌ عیاش‌ و ضعیف‌النفس‌ بود، می‌خواست‌ بدون‌ درگیری‌ به‌ ملتان‌ برود كه‌ ذوالفقارخان‌، صوبه‌دار متنفذ دكن‌، مانع‌ شد و سه‌ برادر را علیه‌ عظیم‌الشأن‌ متحد كرد (طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 382؛
خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 685؛
د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌). در صفر 1124 جنگی‌ درگرفت‌ كه‌ در آن‌ عظیم‌ الشأن‌ كشته‌ شد و دیری‌ نپایید كه‌ دو برادر دیگر نیز در جنگ‌ با جهاندارشاه‌ و ذوالفقار خان‌ جان‌ خود را از دست‌ دادند. از این‌ زمان‌ به‌ بعد، جهاندارشاه‌ بدون‌ رقیب‌ در آگره‌ بر تخت‌ نشست‌ (طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 358؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌ 154ـ161).

نخستین‌ پیامد روی‌ كار آمدن‌ جهاندارشاه‌، زندانی‌ كردن‌ و كشتن‌ امیران‌ و نزدیكان‌، عظیم‌ الشأن‌ بود، حتی‌ محمد كریم‌، پسر بزرگ‌ عظیم‌الشأن‌، نیز به‌ قتل‌ رسید (رجوع کنید به خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 688ـ689). در این‌ زمان‌، تنها دغدغه‌ جهاندارشاه‌ از جانب‌ فرخ‌سیر * ، دیگر پسر عظیم‌الشأن‌، بود كه‌ در بنگال‌ زندگی‌ می‌كرد. فرخ‌سیر كه‌ مال‌ و لشكری‌ نداشت‌ با حمایت‌ دو برادر دولتمرد سیدتبار، به‌ نامهای‌ حسین‌علی‌خان‌ (فیروز جنگ‌) و حسن‌ علی‌خان‌ (یا عبداللّه‌خان‌، قطب‌الملك‌)، آماده‌ نبرد با جهاندارشاه‌ شد (طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 387ـ 388؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌ 162، 164ـ 165؛
سركار، ص‌ 327). هنگامی‌ كه‌ جهاندارشاه‌ از پیشروی‌ فرخ‌سیر به‌ پَتنه‌ آگاه‌ شد، عزالدین‌، پسرش‌، را با لشكری‌ مجهز به‌ مقابله‌ فرخ‌سیر فرستاد. نیروهای‌ عزالدین‌ در نزدیكی‌ آگره‌ آماده‌ دفاع‌ شدند، اما عزالدین‌ تاب‌ مقاومت‌ نیاورد و باتوجه‌ به‌ اختلافاتی‌ كه‌ از قبل‌ با پدرش‌ داشت‌، خزانه‌ را برجانهاد و به‌ آگره‌ گریخت‌ (خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 698ـ700؛
طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 390ـ 391؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌ 166ـ 168).

جهاندارشاه‌ با شنیدن‌ این‌ خبر، به‌ قصد مقابله‌ با فرخ‌ سیر از دهلی‌ حركت‌ كرد. نزدیك‌ قصبه‌ ساموگره‌، در نزدیكی‌ آگره‌، میان‌ لشكریان‌ جهاندارشاه‌ و فرخ‌سیر جنگ‌ در گرفت‌. چون‌ سرداران‌ ایرانی‌ و ترك‌ جهاندارشاه‌ باهم‌ رقابت‌ داشتند و بیشتر امیران‌ لشكر از رفتار و كردار جهاندارشاه‌ ناراضی‌ بودند، در این‌ نبرد فعالانه‌ شركت‌ نكردند. دشمنی‌ میان‌ ذوالفقارخان‌ وزیراعظم‌ و كوكلتاش‌خان‌ نیز، كه‌ به‌ ناهماهنگی‌ در مدیریت‌ نبرد انجامیده‌ بود، سبب‌ گردید تا جنگی‌ كه‌ در آغاز به‌ سود جهاندارشاه‌ بود، به‌ زیان‌ او تمام‌ شود (رجوع کنید به خافی‌خان‌ نظام‌ الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 700ـ 703؛
طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 391ـ393؛
سركار، ص‌ 328). جهاندار شاه‌، از میدان‌ نبرد گریخت‌ و به‌ آگره‌ رفت‌. وی‌ پس‌ از تغییر وضع‌ ظاهرش‌، در كسوتی‌ فقیرانه‌ به‌ دهلی‌ فرار كرد و از آصف‌الدوله‌ اسدخان‌ كمك‌ خواست‌. ذوالفقارخان‌ نیز، كه‌ حتی‌ پس‌ از فرار جهاندارشاه‌ به‌ مقاومت‌ پرداخته‌ بود، با اینكه‌ می‌توانست‌ فرخ‌سیر را اسیر كند، ناگزیر فرار كرد و نزد پدرش‌ (آصف‌الدوله‌) رفت‌ (خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 702ـ 704؛
طباطبائی‌، ج‌2، ص‌393ـ394؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌172). ذوالفقارخان‌ تصمیم‌ داشت‌ جهاندارشاه‌ را به‌ كابل‌ یا دكن‌ ببرد و پس‌ از جمع‌آوری‌ لشكر، بار دیگر به‌ مقابله‌ فرخ‌سیر برود اما آصف‌الدوله‌ اسدخان‌ ــ كه‌ جهاندارشاه‌ را سست‌ و بی‌اراده‌ می‌دانست‌ و نیز به‌سبب‌ آنكه‌ خزانه‌ پادشاهی‌ براثر بخششهای‌ بی‌حساب‌ خالی‌ شده‌ بود ــ ذوالفقارخان‌ را از این‌ كار منصرف‌ كرد و، برای‌ بقای‌ خاندان‌ خود، جهاندارشاه‌ را در قلعه‌ای‌ محبوس‌ نمود (خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 704؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌ 172ـ173؛
سركار، ص‌ 329).

فرخ‌سیر، پس‌ از تاراج‌ اردوی‌ جهاندارشاه‌، در 1125 از آگره‌ به‌ دهلی‌ رفت‌ و پیش‌ از ورودش‌ به‌ شهر دستور كشتن‌ جهاندارشاه‌ را داد. جهاندارشاه‌ را در 16 محرّم‌ همان‌ سال‌ در زندان‌ كشتند و سر او را بر نیزه‌ كردند. ذوالفقارخان‌ را نیز كشتند و جسد هر دو را بر پشت‌ فیلی‌ گذاشتند و برای‌ عبرت‌ دیگران‌ در شهر گردانند. حكومت‌ جهاندارشاه‌ حدود یازده‌ ماه‌ به‌ طول‌ انجامید و پس‌ از او به‌نام‌ فرخ‌سیر خطبه‌ خواندند و سكه‌ زدند (خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، ج‌ 2، ص‌ 733ـ734؛
طباطبائی‌، ج‌ 2، ص‌ 394ـ 395؛
عبرت‌ لاهوری‌، ص‌ 175ـ179).


منابع‌:
(1) محمدهاشم‌ خافی‌خان‌ نظام‌الملكی‌، منتخب‌اللباب، ج‌ 2، چاپ‌ كبیرالدین‌ احمد، كلكته‌ 1874؛
(2) غلامحسین‌بن‌ هدایت‌اللّه‌ طباطبائی‌، سیرالمتأخرین‌ ، چاپ‌ سنگی‌ لكهنو 1314؛
(3) محمد قاسم‌ عبرت‌لاهوری‌، عبرت‌نامه‌، چاپ‌ ظهورالدین‌ احمد، لاهور 1977؛


(4) EI 2 , s.v. "Dj ahandar Shah" (by P. Hardy);
(5) Jadu Nath Sarkar, "Bahadur Shah, Jahandar Shah, Farrukh-Siyar, Rafi ، -ud-Darajat and Rafi ، -Ud-Daula", in The Cambridge history of India , vol.4, ed. Richard Burn, Cambridge 1937.

/ شهناز رازپوش‌ /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5265
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست