responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5250

 

جِهاد ، جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ یكی‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامی‌. جِهاد واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ از ریشه‌ ج‌ ه د به‌ معنای‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در كار، به‌ نهایت‌ چیزی‌ رسیدن‌ و توانایی‌ (خلیل‌بن‌ احمد؛ ابن‌سكیت‌؛ جوهری‌؛ ابن‌اثیر، ذیل‌ «جهد»). مهم‌ترین‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ این‌ واژه‌ در متون‌ دینی‌، همانند كاربرد عام‌ آن‌، گونه‌ای‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ یعنی‌ مبارزه‌ كردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و داراییهای‌ دیگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ یا دفاع‌ از آن‌ (رجوع کنید به ابن‌عابدین‌، ج‌ 3، ص‌ 217؛ هیكل‌، ج‌ 1، ص‌ 44).

در متون‌ دینی‌، علاوه‌ بر این‌ معنای‌ خاص‌ و اصطلاحی‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عام‌ خود نیز بسیار به‌كار رفته‌ است‌، مانند كاربرد تعبیر «جهاد اكبر» در باره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شیطان‌ و هوای‌ نفس‌ (رجوع کنید به حرّ عاملی‌، ج‌ 15، ص‌ 161؛ نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 350؛ نیز رجوع کنید به جهادنفس‌ * ). در احادیث‌ برخی‌ از كارها به‌مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند، كه‌ ظاهراً برای‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ این‌ كارها بوده‌ است‌، مانند امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد برای‌ زنده‌ كردن‌ سنّتی‌ نیكو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداری‌ كردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد برای‌ كسب‌ روزی‌ حلال‌ برای‌ خانواده‌ (رجوع کنید به كلینی‌، ج‌4، ص‌259، ج‌ 5، ص‌ 9ـ10، 12، 60، 88؛ مناوی‌، ج‌ 3، ص‌ 366؛ حرّ عاملی‌، ج‌ 16، ص‌ 34؛ هیكل‌، ج‌ 1، ص‌ 46ـ47، 109ـ110).

چون‌ حكم‌ جهاد در مدینه‌ تشریع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آیات‌ مكی‌ در معنای‌ عام‌ و لغوی‌ آن‌ به‌كار رفته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به عنكبوت‌: 6، 8، 69؛ لقمان‌: 15). نخستین‌ آیه‌ راجع‌ به‌ تشریع‌ جهاد، به‌ جهاد دفاعی‌ (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌) اختصاص‌ دارد كه‌ در سال‌ اول‌ هجری‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد كه‌ در برابر هجوم‌ مشركان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند (رجوع کنید به حج‌: 39، 40؛ نیز رجوع کنید به واحدی‌ نیشابوری‌، ص‌ 208؛ طباطبائی‌، ذیل‌ آیات‌). آیات‌ متعددی‌ در بسیاری‌ از سوره‌های‌ مدنی‌، به‌ویژه‌ بقره‌، انفال‌، آل‌عمران‌، توبه‌ و احزاب‌، به‌ جهاد و مباحث‌ متعلق‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد (رجوع کنید به محمد فؤاد عبدالباقی‌، ذیل‌ «جهد»، «قتل‌»). در تحلیل‌ این‌ آیات‌ نباید شأن‌ نزول‌ آنها و اهداف‌ اساسی‌ پیامبر اكرم‌ را، به‌ویژه‌ در زمینه‌ فلسفه‌ جنگ‌ و صلح‌، از نظر دور داشت‌ (رجوع کنید به جنگ‌ *).

پس‌ از فتح‌ مكه‌ در سال‌ هشتم‌ هجری‌، آیاتی‌ نازل‌ شد كه‌ به‌حسب‌ ظاهر، بر جنگ‌ با همه‌ مشركان‌، در هر مكان‌ و زمان‌، دلالت‌ دارد (رجوع کنید به توبه‌: 5، 36، 41). به‌ نظر برخی‌ از مفسران‌ و فقها، این‌ آیات‌، به‌ویژه‌ آیه‌ 5 سوره‌ توبه‌، مشهور به‌ آیه‌ «سیف‌» (یا شمشیر؛ قس‌ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، كه‌ آیه‌ 36 توبه‌ را آیه‌ سیف‌ دانسته‌ است‌)، آیات‌ دیگری‌ را كه‌ به‌ گونه‌ای‌ دالّ بر مدارا كردن‌ با مشركان‌ هستند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به اعراف‌: 199؛ بقره‌: 109؛ انعام‌: 112؛ حجر: 85؛ زخرف‌: 89) نسخ‌ كرده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌حزم‌، الناسخ‌ و المنسوخ‌، ص‌30، 34ـ35؛ طوسی‌، التبیان‌ ، ذیل‌ بقره‌: 83؛ طبرسی‌، ذیل‌ انعام‌: 159؛ سجده‌: 30؛ ابن‌جوزی‌، ص‌ 242؛ ابن‌كثیر، ج‌ 2، ص‌350). شماری‌ از مستشرقان‌ نیز در موافقت‌ با حكم‌ نسخ‌ گفته‌اند كه‌ تنها آیاتی‌ كه‌ به‌ ظاهر مسلمانان‌ را به‌ جهاد با مشركان‌، از جمله‌ اهل‌ كتاب‌، در هر زمان‌ و مكان‌، دعوت‌ می‌كنند، به‌ قوّت‌ خود باقی‌اند و بقیه‌ آیات‌، كه‌ وجوب‌ جهاد را منوط‌ به‌ وجود شرایط‌ خاصی‌ مانند فتنه‌انگیزی‌ دشمنان‌ كرده‌اند، منسوخ‌ شده‌اند ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «جهاد»). در برابر، مخالفان‌ نسخ‌ بر آن‌اند كه‌ با توجه‌ به‌ قواعد نسخ‌ آیات‌ قرآن‌ و تاریخ‌ و شأن‌ نزول‌ آیات‌ موردنظر، امكان‌ نسخِ آنها وجود ندارد (رجوع کنید به سیوطی‌، ج‌ 2، ص‌ 29؛ رشیدرضا، ج‌ 2، ص‌ 215؛ خوئی‌، 1395، ص‌ 305، 353؛ طباطبائی‌، ذیل‌ بقره‌: 256؛ حجر: 85؛ زحیلی‌، ص‌ 114ـ120).

در آیات‌ و احادیث‌ فضائل‌ دنیوی‌ و اخروی‌ جهاد مطرح‌ شده‌ است‌. به‌ موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (نساء: 95؛ عنكبوت‌: 69؛ توبه‌: 20)، كسانی‌ كه‌ جان‌ و مالشان‌ را در راه‌ خدا فدا كنند در درگاه‌ الاهی‌ از دیگر مسلمانان‌ برترند و خداوند به‌ آنها مژده‌ بهشت‌ و دستیابی‌ به‌ مقام‌ شهادت‌ داده‌ است‌ (نیز رجوع کنید به توبه‌: 21؛ آل‌عمران‌: 169). قرآن‌ كریم‌ (رجوع کنید به توبه‌: 24) مهم‌ترین‌ مانع‌ انسان‌ برای‌ جهاد را وابستگی‌ به‌ خانواده‌، مال‌ و خانمان‌ شمرده‌ است‌. همچنین‌ كسانی‌ را كه‌ از جهاد رویگردان‌اند فاسق‌ خوانده‌ و به‌ آنها كیفر الاهی‌ را وعید داده‌ است‌. بنابر قرآن‌، پیروزی‌ تنها به‌ دست‌ خداست‌ (رجوع کنید به آل‌عمران‌: 126؛ انفال‌: 10) و پیروی‌ از فرمان‌ خدا و پیامبر اكرم‌، دوری‌ از نزاع‌ و تفرقه‌، صبر و استقامت‌ و فرار نكردن‌ از دشمن‌، از مهم‌ترین‌ احكام‌ جهاد به‌شمار رفته‌ است‌ (رجوع کنید به انفال‌: 15ـ16، 44ـ46). به‌موجب‌ آیات‌ قرآن‌ (انفال‌: 65ـ 66؛ آل‌عمران‌: 123ـ125)، مجاهدان‌ به‌ میزان‌ صبر و استقامت‌ خود از امدادهای‌ غیبی‌ برخوردار می‌شوند (نیز رجوع کنید به احزاب‌: 9ـ10؛ توبه‌: 26). از جمله‌ امدادهای‌ غیبی‌ الاهی‌، آرامش‌ بخشیدن‌ به‌ مجاهدان‌ و افكندن‌ ترس‌ و وحشت‌ در دل‌ كافران‌ است‌ (رجوع کنید به آل‌عمران‌: 126؛ انفال‌: 12؛ احزاب‌: 26).

بنا بر احادیث‌، جهاد در راه‌ خدا از برترین‌ كارهاست‌ و پاداش‌ اخروی‌ مجاهد شهید چنان‌ است‌ كه‌ وی‌ نیل‌ به‌ جهاد و شهادت‌ را دوباره‌ آرزو می‌كند (رجوع کنید به ابن‌ حنبل‌، ج‌ 1، ص‌ 14، ج‌ 3، ص‌ 126؛ بخاری‌، ج‌ 1، ص‌ 12، ج‌ 6، ص‌ 15؛ مسلم‌بن‌ حجاج‌، ج‌ 1، ص‌ 88؛ نیز رجوع کنید به مالك‌بن‌ انس‌، ج‌ 2، ص‌ 443ـ 445؛ كلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 2، 4، 53).

به‌سبب‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ مهم‌ جهاد در اسلام‌، آثار بسیاری‌ در باره‌ آن‌ تدوین‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 1، ستون‌ 56؛ بغدادی‌، ایضاح‌المكنون‌، ج‌ 1، ستون‌ 251، 282، و جاهای‌ دیگر، ج‌ 2، ستون‌ 196، 707، و جاهای‌ دیگر؛ همو، هدیه‌ العارفین، ج‌ 1، ستون‌ 192، 264، و جاهای‌ دیگر، ج‌ 2، ستون‌123، و جاهای‌ دیگر). همچنین‌ در منابع‌ جامع‌ حدیثی‌ و فقهی‌ همواره‌ بخشی‌ با عنوان‌ كتاب‌ «جهاد» یا «سِیر» به‌ احكام‌ جهاد اختصاص‌ داشته‌ است‌. مهم‌ترین‌ موضوعات‌ این‌ مبحث‌ عبارت‌اند از: بالا بردن‌ آمادگی‌ رزمی‌ مجاهدان‌، شرایط‌ وجوب‌ جهاد بر مؤمنان‌، اقسام‌ جهاد، احكام‌ مربوط‌ به‌ میدان‌ جنگ‌ مانند شیوه‌ مبارزه‌ و چگونگی‌ رفتار با نظامیان‌، كشته‌ شدگان‌، اسرا و بازماندگان‌ (رجوع کنید به جنگ‌ *، اسارت‌ *)، تقسیم‌ غنایم‌ (رجوع کنید به غنیمت‌ * ) و خاتمه‌ دادن‌ به‌ جهاد (رجوع کنید به زیدبن‌ علی‌، ص‌ 349ـ 362؛
شافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 167ـ313؛
سحنون‌، ج‌ 2، ص‌ 2ـ 50؛
مسلم‌بن‌ حجاج‌، ج‌ 2، ص‌ 1356ـ 1450؛
كلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 2ـ 55؛
طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 2ـ75؛
ابن‌حزم‌، المحلّی‌ ، ج‌ 7، ص‌ 291ـ 354؛
شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1403، ج‌10، ص‌ 2ـ 144؛
ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364 ـ635). «رباط‌» یا «مرابطه‌» (مرزبانی‌) نیز موضوعی‌ مرتبط‌ با جهاد و در برخی‌ موارد ــ بر پایه‌ احادیث‌ ــ از مصادیق‌ آن‌ است‌(رجوع کنید به علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 451؛
مناوی، ج‌ 4، ص‌ 18؛
نیز رجوع کنید به مرابطه‌*).

نگارش‌ كتابهایی‌ با عنوان‌ «السِّیر» مانند السِیر اوزاعی‌ (متوفی‌ 157) و السیر الصغیر و السیر الكبیر محمدبن‌ حسن‌ شیبانی‌ (متوفی‌ 189) نیز، كه‌ بیانگر روش‌ برخورد مسلمانان‌ با غیرمسلمانان‌ در زمان‌ جنگ‌ و صلح‌ است‌، در میان‌ فقهای‌ متقدم‌، به‌ویژه‌ اهل‌ سنّت‌، متداول‌ بود. السیرالكبیر شیبانی‌ به‌دلیل‌ قدمت‌ و جامعیت‌ مباحث‌، اهمیت‌ بسیاری‌ دارد و شروح‌ متعددی‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. حكومت‌ عثمانی‌ این‌ كتاب‌ را به‌ مثابه‌ قانون‌ روابط‌ بین‌الملل‌ می‌دانست‌ (شمس‌ الائمه سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، مقدمه‌ منجد، ص‌ 14؛
همو، 1403، ج‌ 10، ص‌ 2). كتب‌ فقه‌ سیاسی‌، مانند الاحكام‌ السلطانیه‌ ماوردی‌ و كتاب‌ الخراج‌ قاضی‌ ابویوسف‌ (متوفی‌ 183)، نیز بخشی‌ را به‌ احكام‌ جهاد اختصاص‌ داده‌اند (نیز برای‌ آثار در فقه‌ شیعه‌ و اهل‌ سنّت‌ رجوع کنید به نجاشی‌، ص‌ 352، 354، 375، 388؛
بغدادی‌، هدیه‌العارفین‌ ، ج‌ 1، ستون‌ 5، 68، 248، 438، 589، 618، 706، ج‌ 2، ستون‌ 24، 52). در منابع‌ جامع‌ فقه‌ شیعه‌، گاه‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ جهاد در ضمن‌ مباحث‌ دیگر، مانند حدود و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر، مطرح‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ص‌ 810 ـ 812).

همچنین‌ برخی‌ از فتاوای‌ جهادی‌ علمای‌ شیعه‌، به‌ خصوص‌ در مواجهه‌ با هجوم‌ استعمارگران‌،از جمله‌ در جنگهای‌ ایران‌ و روسیه‌ در قرن‌ سیزدهم‌، كه‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در دفاع ‌از سرزمینهای‌ اسلامی‌ داشته‌، در مجموعه‌هایی‌ گردآوری‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به میرزابزرگ‌ قائم‌مقام‌، مقدمه‌ زرگری‌نژاد، ص‌ 62، 74، 76؛
رسایل‌ و فتاوای‌ جهادی، ص‌ 20ـ351؛
نیز رجوع کنید به جهادیه‌*). در پاره‌ای‌ مقاطع‌ تاریخی‌ دعوت‌ به‌ جهاد در میان‌ علمای‌ اهل‌ سنّت‌ نیز دیده‌ می‌شود، مانند تشویق‌ ابن‌عساكر (متوفی‌ 571) به‌ جهاد در جریان‌ جنگهای‌ صلیبی‌، با گردآوری‌ چهل‌ حدیث‌ در این‌ باره‌ (رجوع کنید به حلوانی‌، ص‌ 11ـ13).

فقها در كتابهایشان‌ جهاد را به‌ ابتدایی‌ و دفاعی‌ تقسیم‌ كرده‌اند (منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115)، البته‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ در كتابهای‌ فقهی‌ متقدم‌ صریحاً ذكر نشده‌ و آنان‌ معمولاً احكام‌ جهاد ابتدایی‌ را به‌ گونه‌ای‌ مبسوط‌ و احكام‌ جهاد تدافعی‌ را به‌طور ضمنی‌ بیان‌ كرده‌اند(رجوع کنید به شافعی‌، ج‌ 4، ص‌170؛
كلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 2ـ23؛
شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، ص‌ 187ـ 189). جهاد ابتدایی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ با مشركان‌ و كفار برای‌ دعوت‌ آنان‌ به‌ اسلام‌ و توحید و برقراری‌ عدالت‌ است‌. در این‌ نوع‌ از جهاد، كه‌ مسلمانان‌ آغازگر نبردند، هدف‌، از بین‌ بردن‌ سیطره‌ كفر و فراهم‌ آوردن‌ امكان‌ گسترش‌ دین‌ الاهی‌ است‌ (رجوع کنید به بقره‌: 193؛
انفال‌:39؛
جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 65؛
قرطبی‌؛
طباطبائی‌، ذیل‌ بقره‌: 193). جهاد دفاعی‌ به‌ معنای‌ جنگ‌ برای‌ دفاع‌ از مسلمانان‌ و سرزمینهای‌ اسلامی‌ است‌ (منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115). معدودی‌ از فقهای‌ تابعی‌ قائل‌ به‌ وجوب‌ جهاد نبوده‌ یا آن‌ را مستحب‌ شمرده‌اند (شمس‌الائمه‌ سرخسی‌،1971، ج‌ 1، ص‌ 187؛
مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 268؛
نیز رجوع کنید به زحیلی‌، ص‌ 95، پانویس‌1)، ولی‌ بیشتر فقها جهاد ابتدایی‌ را در شمارِ وظایف‌ عبادی‌ قرار داده‌اند (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌).

فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدایی‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌ ــ كه‌ حاكم‌، چه‌ عادل‌ چه‌ فاسق‌، آن‌ را تشخیص‌ می‌دهد ــ واجب‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 154؛
شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، 1971، ج‌ 1، ص‌ 156ـ 157؛
ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 371؛
شوكانی‌، ج‌ 7، ص‌ 242ـ 243). به‌ نظر آنان‌، اطاعت‌ از حاكم‌ در امر جهاد مانند نمازهای‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 269؛
شروانی‌، ج‌ 9، ص‌ 237، 277). بیشتر فقیهان‌ امامی‌ وجوب‌ جهاد ابتدایی‌ و حتی‌ مشروعیت‌ آن‌ را منوط‌ به‌ موافقت‌ و اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ او می‌دانند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به كلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 23؛
طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 8؛
همو، 1400، ص‌290؛
شهیدثانی‌، ج‌ 3، ص‌ 9؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 11). مراد این‌ فقها از نایب‌ امام‌، نایب‌ خاص‌ است‌ و شامل‌ نایبان‌ عام‌ امام‌ (فقها) در عصر غیبت‌ نمی‌شود (رجوع کنید به شهیدثانی‌؛
نجفی‌، همانجاها)، اما به‌ نظر برخی‌ دیگر، اجازه‌ امام‌ معصوم‌ یا نایب‌ خاص‌ او برای‌ جهاد لازم‌ نیست‌ و حتی‌ نایب‌ عام‌ او نیز می‌تواند برای‌ بسط‌ توحید و عدل‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و استبداد ظالمان‌ و حمایت‌ از مظلومان‌، به‌ حكم‌ عقل‌ به‌ جهاد ابتدایی‌ روی‌ آورد (رجوع کنید به خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 364؛
منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 115؛
خامنه‌ای‌، ج‌ 1، ص‌ 331؛
نیز رجوع کنید به میرزابزرگ‌ قائم‌مقام‌، ص‌ 66). به‌ نظر این‌ فقها اجماع‌ مورد ادعا در این‌ زمینه‌، مناقشه‌پذیر است‌ و تعبیر «امام‌ عادل‌» در احادیث‌ جهاد به‌معنای‌ امام‌ معصوم‌ نیست‌ (رجوع کنید به منتظری‌، ج‌ 1، ص‌ 118).

از دیدگاه‌ برخی‌ مؤلفان‌ مسلمان‌، وجوب‌ جهاد به‌ معنای‌ وجود تقابل‌ همیشگی‌ میان‌ مسلمانان‌ و غیرمسلمانان‌ نیست‌، بلكه‌ جهاد به‌ منزله‌ آخرین‌ راه‌حل‌ برای‌ تثبیت‌ مصالح‌ اسلام‌ و مسلمانان‌است‌ (زحیلی‌، ص‌90، 97). پیش‌ از آغاز جهاد، لازم‌ است‌ كه‌ طرف‌ مقابل‌ را به‌ اسلام‌ و تعالیم‌الاهی‌ آن‌ و رها كردن‌ كفر و عصیان‌ در برابر خدا و زیرپا نگذاشتن‌ حقوق‌ انسانها دعوت‌ كرد و ابتدا باید به‌ مناطق‌ نزدیك‌تر به‌ سرزمین‌ اسلامی‌ پرداخت‌ (رجوع کنید به شافعی‌، ج‌ 4، ص‌ 177؛
مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 285ـ 287؛
فخرالمحققین‌، ج‌ 1، ص‌ 354؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 51؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 369).

به‌ نظر برخی‌ فقها، به‌ استنادِ سیره‌ پیامبر اكرم‌، در صورت‌ وجود شرایط‌ مناسب‌ و آمادگی‌ سپاه‌ اسلام‌ برای‌ جهاد، انجام‌ دادن‌ آن‌ حداقل‌ یك‌بار در هر سال‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌10؛
ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 367ـ368؛
مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 266؛
علامه‌ حلّی‌، 1413ـ1419، ج‌ 1، ص‌ 477؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 49). فرار از میدان‌ نبرد جایز نیست‌، مگر در موارد استثنایی‌ (نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 73؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 371).

به‌ نظر مشهور در فقه‌ اسلامی‌، جهاد ابتدایی‌ واجب‌ كفایی‌ است‌، یعنی‌ اگر تعداد مجاهدان‌ آماده‌ برای‌ جهاد، كافی‌ باشد، جهاد از عهده‌ دیگران‌ برداشته‌ می‌شود، اما اگر حاكم‌ به‌ دلایل‌ خاصی‌ حضور كسانی‌ را در جنگ‌ ضروری‌ بداند، جهاد برای‌ آنها واجب‌ عینی‌ می‌شود. پس‌ از حضور در صحنه‌ جنگ‌ و رویارویی‌ دو طرف‌، جهاد واجب‌ عینی‌ است‌ و انصراف‌ از آن‌ حرام‌ است‌ (طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 2؛
مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 267، 277؛
علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 8؛
قس‌ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364).

شرایط‌ مذكور در منابع‌ فقهی‌ برای‌ جهادگران‌ عبارت‌ است‌ از: مرد بودن‌، عاقل‌ بودن‌، آزاد بودن‌ (برده‌ نبودن‌)، داشتن‌ توانایی‌ جسمی‌ و مالی‌ بر جهاد و نداشتن‌ عذر شرعی‌ بر ترك‌ آن‌، بنابراین‌، جهاد از عهده‌ بردگان‌، زنان‌، كودكان‌، دیوانگان‌، پیرمردان‌، نابینایان‌ و كسانی‌ كه‌ به‌سبب‌ شدت‌ بیماری‌ یا به‌سبب‌ نقص‌ عضو توان‌ جهاد را ندارند، ساقط‌ است‌ (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 2، 4ـ5؛
ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 366ـ367؛
مطیعی‌، ج‌ 19، ص 270ـ272؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 362ـ 363). همچنین‌ جهاد از عهده‌ كسی‌ كه‌ پدر و مادرش‌ راضی‌ به‌ شركت‌ كردن‌ او در جهاد نیست‌، برداشته‌ شده‌ است‌، مگر آنكه‌ جهاد برای‌ او واجب‌ عینی‌ باشد. فقها در باره‌ ضرورت‌ اجازه‌ گرفتن‌ از پدر و مادر مشرك‌، و نیز اجداد خود و نیز در باره‌ لزوم‌ اجازه‌ گرفتن‌ از طلبكار برای‌ عزیمت‌ به‌ جهاد اختلاف‌نظر دارند (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 274ـ276؛
علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 27ـ 33؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 21ـ26؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 366ـ 367). همچنین‌ در باره‌ اجیرگرفتن‌ و نیز قراردادن‌ جعاله‌ برای‌ جهاد اختلاف‌نظر وجود دارد (رجوع کنید به مطیعی‌،ج‌ 19، ص‌280؛
علامه‌ حلّی، 1414، ج‌ 9، ص‌ 54ـ57).

برای‌ جهادِ دفاعی‌ بسیاری‌ از شرایط‌ مذكور از جمله‌ اجازه‌ امام‌ لازم‌ نیست‌، زیرا دفاع‌ از جان‌ و مال‌ و حیثیت‌ مسلمانان‌ بر هر مسلمانی‌ كه‌ توان‌ دفاع‌ دارد، در هر شرایطی‌ واجب‌ است‌ (رجوع کنید به مطیعی‌، ج‌ 19، ص‌ 269؛
علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 37؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 15ـ16، ج‌ 41، ص‌ 650ـ651؛
برای‌ دیگر تفاوتهای‌ جهاد ابتدایی‌ با جهاد دفاعی‌ رجوع کنید به نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 15ـ 16؛
نیز رجوع کنید به دفاع‌ *).

جنگ‌ در ماههای‌ حرام‌ (رجب‌، ذیقعده‌، ذیحجه‌، محرّم‌) نزد عرب‌ قبل‌ از اسلام‌، ممنوع‌ بود و اسلام‌ نیز آن‌ را تأیید كرد و فقها به‌ استناد آیات‌ قرآن‌، از جمله‌ آیه‌ 217 بقره‌ و 5 توبه‌، قائل‌ به‌ حرمت‌ جهاد در این‌ ماهها شده‌اند (رجوع کنید به طوسی‌، 1387، ج‌ 2، ص‌ 3؛
قرطبی‌، ذیل‌ بقره‌: 90؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 368ـ 369). البته‌ به‌ نظر برخی‌ از فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ حرمت‌ كارزار در ماههای‌ حرام‌ نسخ‌ شده‌ و جهاد در همه‌ مكانها و زمانها جایز است‌ (رجوع کنید به جصاص‌، ج‌ 1، ص‌390؛
قرطبی‌، همانجا). همچنین‌ فقها جهاد را در منطقه‌ حرم‌ (محدوده‌ خاصی‌ كه‌ شهر مكه‌ جزو آن‌ است‌) حرام‌ دانسته‌اند مگر آنكه‌ دشمن‌ در این‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ پیكار كند (رجوع کنید به ابن‌جوزی‌، ص‌ 72ـ74؛
علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 9؛
خوئی‌، 1410، ج‌ 1، ص‌ 369؛
نیز رجوع کنید به حرم‌*).

در منابع‌ فقهی‌، به‌استناد احادیث‌، برخی‌ كارهای‌ مستحب‌ برای‌ جهاد ذكر شده‌ است‌، ازجمله‌: بالا بردن‌ روحیه‌ نظامی‌ مجاهدان‌ و برقراری‌ نظم‌ میان‌ آنها با قراردادن‌ علائم‌ و پرچمهایی‌ برای‌ هر گروه‌ و نیز تكبیر گفتن‌ و رجز خواندن‌ (زیدبن‌ علی‌، ص‌ 355؛
كلینی‌، ج‌ 5، ص‌ 34؛
بیهقی‌، ج‌ 9، ص‌ 153؛
علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 52؛
بهوتی‌ حنبلی‌، ج‌ 3، ص‌ 72)، آغاز كردن‌ به‌ پیكار پس‌ از به‌جا آوردن‌ نماز ظهر (علامه‌ حلّی‌، 1414، ج‌ 9، ص‌ 71؛
نجفی‌، ج‌ 21، ص‌ 81؛
شوكانی‌، ج‌ 8، ص‌ 64) و خواندن‌ دعاهای‌ مخصوص‌ (معزی‌ ملایری‌، ج‌ 16، ص‌ 190ـ 199). همچنین‌ مجاهدان‌ از آسیب‌ رساندن‌ به‌ طبیعت‌ و كشتن‌ زنان‌، كودكان‌ و پیران‌ و كارهای‌ ضدانسانی‌ نهی‌ شده‌اند (رجوع کنید به جنگ‌*).

جهاد ممكن‌ است‌ از یكی‌ از این‌ راهها به‌ پایان‌ برسد: اسلام‌ آوردن‌ دشمن‌ در صورتی‌ كه‌ جنگ‌ با هدف‌ هدایت‌ آغاز شده‌ باشد (رجوع کنید به بخاری‌، ج‌ 1، ص‌ 39؛
طبری‌، ذیل‌ فتح‌: 16)، پناهندگی افراد دشمن‌ به‌ مسلمانان‌ (رجوع کنید به امان*)، بستن‌ قرارداد موقت‌ ترك‌ مخاصمه‌ (رجوع کنید به هدنه‌*) یا مصالحه‌ دائم‌ (رجوع کنید به جزیه‌ *؛
ذمه*).


منابع‌:
(1) علاوه‌ بر قرآن‌؛
(2) ابن‌اثیر، النهایه‌ فی‌ غریب‌ الحدیث‌ و الاثر ، چاپ‌ محمود محمد طناحی‌ و طاهر احمد زاوی‌، بیروت‌ 1383/1963، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1364 ش‌؛
(3) ابن‌جوزی‌، نواسخ‌ القرآن‌ ، بیروت‌: دارالكتب‌ العلمیه‌، [بی‌تا.(؛
(4) ابن‌حزم‌، المحلّی‌، چاپ‌ احمد محمدشاكر، بیروت‌: دارالا´فاق‌ الجدیده‌، )بی‌تا.(؛
(5) همو، الناسخ‌ و المنسوخ‌ فی‌ القرآن‌ الكریم‌ ، چاپ‌ عبدالغفار سلیمان‌ بنداری‌، بیروت‌ 1406/1986؛
(6) ابن‌حنبل‌، مسند الامام‌ احمد بن‌ حنبل، بیروت‌:دارصادر، )بی‌تا.(؛
(7) ابن‌سكیت‌، ترتیب‌ اصلاح‌ المنطق‌ ، چاپ‌ محمدحسن‌ بكائی‌، مشهد 1412؛
(8) ابن عابدین‌، ردّ المحتار علی‌ الدّر المختار، چاپ‌ سنگی‌ مصر 1271ـ1272، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ 1407/ 1987؛
(9) ابن‌قدامه‌، المغنی‌، بیروت‌: دارالكتاب‌ العربی‌، )بی‌تا.(؛
(10) ابن‌كثیر، تفسیر القرآن‌ العظیم‌ ، بیروت‌ 1412؛
(11) محمد بن‌ اسماعیل‌ بخاری‌، صحیح‌ البخاری‌، )چاپ‌ محمد ذهنی‌ افندی(، استانبول‌ 1401/1981؛
(12) اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المكنون‌ ، ج‌ 1ـ2، در حاجی‌خلیفه‌، ج‌ 3ـ4؛
(13) همو، هدیه ‌العارفین، ج‌ 1ـ2، در همان‌، ج‌ 5ـ6؛
(14) منصوربن‌ یونس‌ بهوتی‌ حنبلی‌، كشاف‌ القناع‌ عن‌ متن‌ الاقناع، چاپ‌ محمدحسن‌ شافعی‌، بیروت‌ 1418/1997؛
(15) احمد بن‌ حسین‌ بیهقی‌، السنن‌ الكبری‌ ، بیروت‌ 1424/2003؛
(16) احمدبن‌ علی‌ جصاص‌، احكام‌ القرآن‌ ، چاپ‌ عبدالسلام‌ محمدعلی‌ شاهین‌، بیروت‌ 1415/1994؛
(17) اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج‌ اللغه‌ و صحاح‌ العربیه‌ ، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌ )بی‌تا.(، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1368 ش‌؛
(18) حاجی‌خلیفه‌؛
(19) حرّ عاملی‌؛
(20) احمد عبدالكریم‌ حلوانی‌، ابن‌عساكر و دوره‌ فی‌ الجهاد ضدالصلیبیین‌ فی‌ عهد الدولتین‌ النوریه‌ و الایوبیه، دمشق‌ )1991(؛
(21) علی‌ خامنه‌ای‌، رهبر جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، اجوبه‌ الاستفتاءات، ج‌ 1، كویت‌ 1415/1999؛
(22) خلیل ‌بن‌ احمد، كتاب‌ العین‌ ، چاپ‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرائی‌، قم‌ 1405؛
(23) ابوالقاسم‌ خوئی‌، البیان‌ فی‌ تفسیر القرآن‌ ، بیروت‌ 1395/1975؛
(24) همو، منهاج‌ الصالحین‌، قم‌ 1410؛
(25) رسایل‌ و فتاوای‌ جهادی‌ ، تدوین‌، تحقیق‌ و تحشیه‌ از محمدحسن‌ رجبی‌، تهران‌: وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌،معاونت‌ پژوهشی‌ و آموزشی‌، 1378 ش؛
(26) محمد رشید رضا، تفسیر القرآن‌ الحكیم‌ المشتهر باسم‌ تفسیر المنار،)تقریرات‌ درس‌( شیخ‌محمد عبده‌، مصر، ج‌ 2، 1367؛
(27) وهبه‌ مصطفی‌ زحیلی‌، آثار الحرب‌ فی‌ الفقه‌ الاسلامی‌، )دمشق‌( 1401/1981؛
(28) زیدبن‌ علی‌(ع‌)، مسند الامام‌ زید، بیروت‌: دارمكتبه‌ الحیاه‌، )بی‌تا.(؛
(29) عبدالسلام‌بن‌ سعید سحنون‌، المدونه‌ الكبری‌ ، التی‌ رواها سحنون ‌بن‌ سعید تنوخی‌ عن‌ عبدالرحمان‌بن‌ قاسم‌ عتقی‌ عن‌ مالك‌بن‌ انس‌، قاهره‌ 1323، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ )بی‌تا.(؛
(30) عبدالرحمان‌بن‌ ابی‌بكر سیوطی‌، الاتقان‌ فی‌ علوم‌ القرآن، بیروت‌: دارالمعرفه‌، )بی‌تا.(؛
(31) محمدبن‌ ادریس‌ شافعی‌، الاُمّ، بیروت‌ 1403/1983؛
(32) عبدالحمید شروانی‌، حاشیه‌ العلامه‌ الشیخ‌ عبدالحمید الشروانی‌، در حواشی‌ الشروانی‌ و ابن ‌قاسم‌ العابدی‌ علی‌ تحفه‌ المحتاج‌ بشرح‌ المنهاج‌، چاپ‌ سنگی‌ مصر 1315، چاپ‌ افست‌ )بیروت‌(: داراحیاء التراث‌ العربی‌، )بی‌تا.(؛
(33) محمدبن‌ احمد شمس‌الائمه‌ سرخسی‌، شرح‌ كتاب‌ السیر الكبیر، چاپ‌ صلاح‌الدین‌ منجد، )قاهره‌ ? 1971(؛
(34) همو، كتاب‌ المبسوط‌ ، قاهره‌ 1324ـ1331، چاپ‌ افست‌ استانبول‌ 1403/1983؛
(35) محمد شوكانی‌، نیل‌الاوطار: شرح‌ منتقی‌ الاخبار من‌ احادیث‌ سیدالاخیار، مصر: شركه‌ مكتبه‌ و مطبعه‌ مصطفی‌ البابی‌ الحلبی‌، )بی‌تا.(، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ )بی‌تا.(؛
(36) زین‌الدین‌بن‌ علی‌ شهیدثانی‌، مسالك‌ الافهام‌ الی‌ تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، قم‌ 1413ـ1419؛
(37) طباطبائی‌؛
(38) طبرسی‌؛
(39) طبری‌؛
(40) محمدبن‌ حسن‌ طوسی‌، الاقتصاد الهادی‌ الی‌ طریق‌ الرشاد ، تهران‌ 1400؛
(41) همو، التبیان‌ فی‌ تفسیرالقرآن، چاپ‌ احمد حبیب‌ قصیر عاملی‌، بیروت‌ )بی‌تا.(؛
(42) همو، المبسوط‌ فی‌ فقه‌ الامامیه، ج‌ 2، چاپ‌ محمدتقی‌ كشفی‌، تهران‌ 1387؛
(43) حسن‌بن‌ یوسف‌ علامه‌ حلّی‌، تذكره‌ الفقهاء، قم‌ 1414ـ ؛
(44) همو، قواعد الاحكام‌ ، قم‌ 1413ـ1419؛
(45) محمدبن‌ حسن‌ فخرالمحققین‌، ایضاح‌ الفوائد فی‌ شرح‌ اشكالات‌ القواعد، چاپ‌ حسین‌ موسوی‌ كرمانی‌، علی‌ پناه‌ اشتهاردی‌، و عبدالرحیم‌ بروجردی‌، قم‌ 1387ـ1389، چاپ‌ افست‌ 1363 ش‌؛
(46) محمدبن‌ احمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن، بیروت‌ 1405/1985؛
(47) كلینی‌؛
(48) مالك‌بن‌ انس‌، المُوَطّأ، استانبول‌ 1401/1981؛
(49) محمدفؤاد عبدالباقی‌، المعجم‌ المفهرس‌ لالفاظ‌ القرآن‌ الكریم‌ ، بیروت‌: داراحیاء التراث‌ العربی‌، )بی‌تا.(؛
(50) مسلم‌بن‌ حجاج‌، صحیح‌ مسلم‌ ، چاپ‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌ 1401/1981؛
51- محمد نجیب‌ مطیعی‌، التكمله‌ الثانیه‌، المجموع‌: شرح‌ المهذّب‌، در یحیی‌بن‌ شرف‌ نووی‌، المجموع: شرح‌ المهذّب‌،ج‌ 13ـ20، بیروت‌: دارالفكر، )بی‌تا.(؛
(52) اسماعیل‌ معزی‌ ملایری‌، جامع‌ احادیث‌ الشیعه‌ فی‌ احكام‌ الشریعه‌، قم‌ 1371ـ1383 ش‌؛
(53) محمدبن‌ محمد مفید، المقنعه‌ ، قم‌ 1410؛
(54) محمد عبدالرووف‌بن‌ تاج‌العارفین‌ مناوی‌، فیض‌ القدیر: شرح‌ الجامع‌ الصغیر، )بیروت‌] 1391/1972؛
(55) حسینعلی‌ منتظری‌، دراسات‌ فی‌ ولایه‌ الفقیه‌ و فقه‌ الدوله‌ الاسلامیه‌ ، قم‌ 1409 ـ 1411؛
(56) عیسی‌بن‌ حسن‌ میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، احكام‌ الجهاد و اسباب‌ الرشاد، چاپ‌ غلامحسین‌ زرگری‌نژاد، تهران‌ 1380 ش‌؛
(57) احمدبن‌ علی‌ نجاشی‌، فهرست‌ اسماء مصنفّی‌ الشیعه‌ المشتهر ب رجال‌ النجاشی‌ ، چاپ‌ موسی‌ شبیری‌ زنجانی‌، قم‌ 1407؛
(58) محمدحسن‌بن‌ باقر نجفی‌، جواهر الكلام‌ فی شرح‌ شرائع‌ الاسلام‌ ، بیروت‌ 1981؛
(59) علی‌بن‌ احمد واحدی‌ نیشابوری‌، اسباب‌ النزول‌ الا´یات‌ ، قاهره‌ 1388 / 1968؛
(60) محمد خیر هیكل‌، الجهاد و القتال‌ فی‌ السیاسه‌ الشرعیه‌ ، بیروت‌ 1417/1996؛


(61) EI 2 , s.v. "Dj ihad" (by E. Tyan).

/ سیف‌اللّه‌ صرّامی‌ و سعید عدالت ‌نژاد /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5250
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست