responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5219

 

جونپوری‌ ، سیدمحمد، از مدعیان‌ مهدویت‌ در هند در قرن‌ نهم‌ و دهم‌. بیشتر مورخان‌ قائل‌ به‌ سیادت‌ وی‌ شده‌اند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به بداؤنی‌، 1972، ص‌76؛ فرشته‌، ج‌2، ص‌150)، اما رحمان‌علی‌ (ص‌197) نوشته‌ است‌ كه‌ در سیادت‌ و مشیختش‌، تاریخ‌نویسان‌ اختلاف‌ نظر دارند. برخی‌ تذكره‌نویسان‌، وی‌ را حنفی‌مذهب‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به فرشته‌، همانجا؛ صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌، ج‌ 1، ص‌ 124). وی‌ در 847 در شهر جونپور* به‌ دنیا آمد (رحمان‌علی‌، ص‌ 198؛ آزاد، ص‌ 47). گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ مهدویانِ هند، نام‌ والدین‌ او را، همانند والدین‌ پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌، عبداللّه‌ و آمنه‌ ذكر كرده‌اند (رجوع کنید به رحمان ‌علی‌، ص‌ 198؛ د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌)، لكن‌ در منابع‌ معاصر این‌ مطلب‌ تأیید نشده‌است‌ و نام‌ پدرش‌ را برخی‌ یوسف‌ (رجوع کنید به غلام‌ سرور لاهوری‌، ج‌ 1، ص‌ 467؛
حسنی‌، 1410، ج‌ 4، ص‌ 286) و برخی‌ سیدخان‌ مشهور به‌ بَدّه‌ اُویسی‌ (رجوع کنید به علاّ می‌، ج‌ 3، ص‌ 174؛
د. اسلام‌، همانجا) و نام‌ مادرش‌ را بی‌بی‌ آقامَلِك‌ آورده‌اند (برای‌ نمونه رجوع کنید به د. اسلام‌، همانجا).

جونپوری‌ از چهار سالگی‌ نزد شیخ‌ دانیال‌ چَشتی‌، از علمای‌ آن‌ دوره‌، به‌ تحصیل‌ پرداخت‌. در هفت‌ سالگی‌ قرآن‌ را از حفظ‌ كرد و در دوازده‌ یا پانزده‌ سالگی‌ به‌ حدی‌ در مباحث‌ و مسائل‌ علمی‌ قوی‌ شد كه‌ شیخ‌ دانیال‌ و علمای‌ داناپور، به‌ وی‌ لقب‌ أسدالعلماء دادند (رجوع کنید به رحمان‌ علی‌، همانجا). جونپوری‌، به‌ رسم‌ سلسله چشتیه‌ *، به‌ شیخ‌ دانیال‌ دست‌ ارادت‌ داد و زندگی‌ زاهدانه‌ را برگزید (همانجا). عده‌ای‌ معتقدند كه‌ در حالت‌ شوریدگی‌ ادعای‌ مهدویت‌ كرد، همان‌گونه‌ كه‌ برخی‌ بزرگان‌ أنااللّه‌، أنا الحق‌ و امثال‌ آن‌ گفته‌اند، اما در حالت‌ صحو از آن‌ ادعا برگشت‌ و به‌ مهدویت‌ امام‌ زمان‌ عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌ اقرار كرد، ولی‌ برخی‌ پیروان‌ جاهلش‌ به‌ این‌ اقرار توجه‌ نكردند و بر سخن‌ اول‌ وی‌ اصرار ورزیدند (رجوع کنید به صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌، ج‌ 1، ص‌ 124ـ125؛
غلام‌ سرور لاهوری‌، همانجا؛
حسنی‌، 1410، ج‌ 4، ص‌ 288). همچنین‌ گفته‌اند كه‌ وی‌ در حادثه‌ای‌، صدای‌ «أنت‌المهدی‌» شنید و پس‌ از تكرار شدن‌ این‌ واقعه‌ و تأمل‌ فراوان‌ در این‌ امر، مهدی‌ بودن‌ خود را اعلام‌ كرد (رجوع کنید به صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌، ج‌ 1، ص‌ 125؛
آزاد، همانجا). برخی‌ نیز گفته‌اند كه‌ مراد وی‌ از «أناالمهدی‌»، مهدی‌ موعود نیست‌، بلكه‌ معنای‌ لغوی‌ آن‌ (هدایت‌ شده‌) است‌ (رجوع کنید به بداؤنی‌، 1972، ص‌ 81؛
صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌؛
غلام‌ سرور لاهوری‌، همانجاها).

ادعای‌ مهدویت‌، پس‌ از گذشت‌ حدود هزار سال‌ از ورود اسلام‌ به‌ هند، در آن‌ سرزمین‌ رواج‌ یافت‌. نخست‌، سیدمحمد نوربخش‌* در بدخشان‌ *مدعی‌ مهدویت‌ شد و جنبش‌ مهدوی‌ را آغاز كرد و پس‌ از وی‌، سیدمحمد جونپوری‌ مدعی‌ مهدویت‌ شد (رجوع کنید به بداؤنی‌، 1972، ص‌ 74؛
آزاد، ص‌ 47ـ 48؛
د.دین‌ و اخلاق‌ ، ذیل‌ «مهدی‌»).

جونپوری‌ اولین‌ بار در سفری‌ به‌ همراه‌ خانواده‌ و یاران‌ نزدیكش‌، در نزدیكی چندیری‌ (شهری‌ بزرگ‌ از شهرهای‌ مالْوَه‌) ادعای‌ مهدویت‌ كرد و به‌ وعظ‌ و خطابه‌ پرداخت‌. افراد زیادی‌ به‌ وی‌ متمایل‌ شدند، اما والی‌ شهر وی‌ را اخراج‌ كرد. جونپوری‌ از آنجا به‌ شهر مَندُو، دارالسلطنه مالوه‌، رفت‌. غیاث‌الدین‌شاه‌ خَلَجی‌، پادشاه‌ مالوه‌، او را پذیرفت‌ و شیخ‌الهَداد، یكی‌ از امیران‌ پادشاه‌، كه‌ به‌ فضیلت‌ علمی‌ و شعرگویی‌ شهرت‌ داشت‌، به‌ وی‌ گروید و با وی‌ همراه‌ شد (رحمان‌علی‌، ص‌ 199؛
حسنی‌، 1410، ج‌ 4، ص‌ 287). جونپوری‌ به‌ چندین‌ شهر دیگر هند سفر كرد و سرانجام‌ به‌ مكه‌ رفت‌ و در آنجا نیز ادعای‌ مهدویت‌ كرد (رجوع کنید به بداؤنی‌، 1972، ص‌ 78ـ79؛
رحمان‌علی‌، ص‌ 199ـ200؛
حسنی‌، 1410، همانجا). وی‌ در 901 به‌ هند بازگشت‌ و در احمدآباد گجرات‌ ساكن‌ شد. در 903 نیز در آنجا ادعای‌ مهدویت‌ كرد و عده زیادی‌ با وی‌ بیعت‌ كردند. در پی مخالفتِ جونپوری‌ با علمای‌ آن‌ شهر درخصوص‌ رؤیت‌ خدا، آنان‌ بر اخراج‌ وی‌ از شهر توافق‌ كردند و محمودشاه‌ كبیر گجراتی‌ او را از احمدآباد بیرون‌راند. پس‌ از آن‌ وی‌ به‌ روستایی‌ در نزدیكی‌ فَتَن‌ رفت‌ و در 905 در آنجا بار دیگر ادعای‌ مهدویت‌ كرد و گفت‌ كه‌ هركس‌ وی‌ را انكار كند كافر است‌. او در همان‌ سال‌ برای‌ تعدادی‌ از حاكمان‌ مستقل‌، در باره مأموریتش‌ نامه‌ نوشت‌ و از آنان‌ خواست‌ یا او را به‌ عنوان‌ مهدی‌ بپذیرند یا در صورت‌ اثبات‌ كذبش‌، او را به‌ مرگ‌ محكوم‌ كنند. هنگامی‌ كه‌ علما متوجه‌ تأثیر روزافزون‌ وی‌ در میان‌ مردم‌ شدند، تقاضای‌ تبعید او را كردند (رجوع کنید به رحمان‌علی‌، ص‌ 198ـ200؛
د. اسلام، همانجا).

جونپوری‌، پس‌ از گذراندن‌ دوره تبعید، به‌ سند رفت‌ و در آنجا افراد زیادی‌ به‌ وی‌ گرویدند (حسنی‌، 1410، همانجا). پس‌ از مدتی‌ حاكم‌ آنجا دستور قتل‌ جونپوری‌ را صادر كرد، ولی‌ با میانجیگری‌ اطرافیانِ حاكم‌، به‌ اخراج‌ وی‌ از شهر اكتفا شد (رحمان‌علی‌، ص‌ 201). پس‌ از آن‌، وی‌ به‌ همراه‌ هشتصد تن‌ به‌ سمت‌ خراسان‌ حركت‌ كرد. در قندهار والی‌ شهر، میرزاشاه‌بیگ‌، به‌ او گروید. سپس‌ از قندهار به‌ فَراه‌ *، در مغرب‌ افغانستان‌، رفت‌. امیر ذوالنون‌، حاكم‌ فراه‌، نیز به‌ وی‌ گرایش‌ پیدا كرد و به‌ علمای‌ وقت‌ دستور داد تا از طریق‌ مباحثه‌ و مناظره‌ وی‌ را بیازمایند. ذوالنون‌ این‌ مطلب‌ را با میرزاحسین‌، حاكم‌ خراسان‌، نیز در میان‌ گذاشت‌ و منتظر جواب‌ شد. دریافت‌ پاسخ‌، نُه‌ ماه‌ طول‌ كشید و جونپوری‌، پیش‌ از رسیدن‌ پاسخ‌ میرزاحسین‌، در فراه‌ از دنیا رفت‌ (بداؤنی‌، 1379ـ1380 ش‌، ج‌ 1، ص‌220؛
رحمان‌علی‌، همانجا؛
نیز رجوع کنید به صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌، همانجا). تاریخ‌ وفات‌ وی‌ را برخی‌ (رجوع کنید به بداؤنی‌، 1379ـ1380 ش‌؛
د. اسلام‌، همانجاها) سال‌ 910 و برخی‌ دیگر (رجوع کنید به آزاد، ص‌ 50 ـ 51) 911 دانسته‌اند. غلام‌ سرور لاهوری‌، به‌ اشتباه‌، تاریخ‌ وفات‌ جونپوری‌ را سال‌ 1042 ذكر كرده‌ است‌ (رجوع کنید به همانجا). مرقد وی‌ در فراه‌ زیارتگاه‌ پیروان‌ اوست‌ (بداؤنی‌، 1972، ص‌ 81؛
د. اسلام‌؛
د. دین‌ و اخلاق‌، همانجاها).

پس‌ از مرگِ جونپوری‌، فرزندش‌، سیدمحمود، جانشین‌ او شد. در آن‌ زمان‌، مهدویان‌، بیشتر در گجرات‌، مراكزی‌ به‌ نام‌ «دائره‌» تأسیس‌ كرده‌ بودند و در این‌ مراكز فقط‌ با خودشان‌ ارتباط‌ داشتند و از دیگران‌، كه‌ آنان‌ را بی‌ایمان‌ تلقی‌ می‌كردند، دوری‌ می‌گزیدند. حاكمان‌ وقت‌ مهدویان‌ را به‌ ارتداد متهم‌، و سیدمحمود را زندانی‌ كردند. وی‌ در سال‌ 918 در زندان‌ از دنیا رفت‌. پس‌ از وی‌ جانشینش‌، خواندمیر، با مشكلات‌ بیشتری‌ مواجه‌ شد (آزاد، ص‌ 49). در آن‌ زمان‌ علمای‌ گجرات‌ قتل‌ مهدویان‌ را جایز شمرده‌ بودند؛
ازاین‌رو، بین‌ مهدویان‌ و سربازان‌ گجراتی‌، در930 در سَدْراسون‌ جنگی‌ درگرفت‌ كه‌ در آن‌، خواندمیر و عده زیادی‌ از همراهانش‌ كشته‌ شدند. با وجود مخالفت‌ علما و بزرگان‌، این‌ حركت‌ به‌طور كامل‌ از بین‌ نرفت‌ و در این‌ میان‌ افرادی‌ همچون‌ شیخ‌عبداللّه‌ نیازی‌، شیخ‌علائی‌ (مرید نیازی‌)، و میانْ مصطفی‌ گجراتی‌ (دانشمندی‌ كه‌ در مناظره‌ با علمای‌ دربار اكبرشاه‌ شكست‌ خورد)، آسیب‌ زیادی‌ دیدند. پس‌ از مرگ‌ میانْ مصطفی‌ در 983، این‌ حركت‌ روبه‌ افول‌ نهاد (بداؤنی‌، 1379ـ1380 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 272؛
د. اسلام‌، همانجا).

به‌نظر غالب‌ موافقان‌ و مخالفان‌ جونپوری‌، وی‌ فردی‌ صادق‌ و دیندار بود (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به حسنی‌، 1403، ص‌ 223؛
آزاد، ص‌ 47). عبدالقادر بداؤنی‌، از منتقدان‌ جونپوری‌، او را یكی‌ از بزرگ‌ترین‌ اولیا دانسته‌ (رجوع کنید به د. اسلام‌، همانجا) و شیخ ‌علی ‌المتقی گفته‌ است‌ كه‌ وی‌ در ابتدای‌ عمرش‌، زاهد و در مسائل‌ باطنی‌ مستغرق‌ بود. از جمله‌ مخالفان وی‌،شیخ‌ابن‌حجر مكی‌،شیخ‌ عبدالحق‌ محدّث‌،شیخ‌اسعد مكی‌ و محمدزمان‌ شاه‌ جهانپوری، و از موافقان‌ او، خواندمیر، شیخ‌دلاور، شهاب‌الدین‌ و میان‌ قاسم‌ بودند (رجوع کنید به آزاد، ص‌ 49؛
د. اسلام‌، همانجا؛
برای‌ اطلاعات‌ بیشتر در باره جونپوری‌ و پیروان‌ اورجوع کنید به ذكریان‌*).


منابع‌:
(1) ابوالكلام‌ آزاد، تذكره، مرتبه‌ مالك‌ رام‌، لاهور 1999؛
(2) عبدالقادربن‌ ملوك‌شاه‌ بداؤنی‌، منتخب‌ التواریخ‌، تصحیح‌ احمدعلی‌ صاحب‌، چاپ‌ توفیق‌ ه. سبحانی‌، تهران‌ 1379ـ1380 ش‌؛
(3) همو، نجات‌الرشید، چاپ‌ سیدمعین‌الحق‌، لاهور 1972؛
(4) عبدالحی‌ حسنی‌، الثقافه الاسلامیه فی‌ الهند( معارف‌ العوارف‌ فی‌ انواع‌ العلوم‌ و المعارف‌ )، چاپ‌ ابوالحسن‌ علی‌ حسنی‌ ندوی‌، دمشق‌ 1403/1983؛
(5) همو، نزهه الخواطر و بهجه المسامع‌ و النواظر، ج‌ 4، حیدرآباد، دكن‌ 1410/ 1989؛
(6) رحمان‌علی‌، تذكره علمای‌ هند، لكهنو 1914؛
(7) صمصام‌الدوله‌ شاهنوازخان‌، مآثر الامرا، كلكته‌ 1888ـ1891؛
(8) ابوالفضل‌بن‌ مبارك‌ علاّ می‌، آئین‌ اكبری‌، چاپ‌ سنگی‌ لكهنو 1892ـ 1893؛
(9) غلام‌ سرور لاهوری‌، خزینه الاصفیا، كانپور 1332/1914؛
(10) محمدقاسم‌بن‌ غلامعلی‌ فرشته‌، تاریخ‌ فرشته‌( گلشن‌ ابراهیمی‌ )، [لكهنو(: مطبع‌ منشی‌ نولكشور، )بی‌تا. ]؛


(11) EI 2, s.v. "Al-Dj awnpuri" (by A. S. Bazmee Ansari);
(12) Encyclopaedia of religion and ethics , ed. James Hastings, Edinburgh: T. and T. Clark, 1980-1981, s.v. "Mahdi" (by D. S. Margoliouth).

/ زهرا شفاعی‌ /



اسم الکتاب : دانشنامه جهان اسلام المؤلف : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 5219
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست